رسائل ۲- جلسه ۱۹- ص۲۷۴.m4a
24.48M
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شما از مرز چه خبردارید؟
سلامتی و موفقیت مدافعان وطن صلوات
🌷🌷🌷
👇👇👇
✨ @o_gorji
#دلنوشته_مهدوی💌
❣ #سلام_امام_زمانم❣
🍄سلامتان می کنم به #امید گرمای پاسختان و شمیم بهشتی 🌸نفس هایتان و #ملاحت بی بدیل لبخندتان☺️ ...
🌻مگر می شود #سلام مرا بی پاسخ بگذارید ؟ ...
مگر می شود #لب به پاسخ سلام بگشایید و عطر و عنبر ، جهان را پر نکند ؟ ...
🍄مگر می شود با #فرزندتان سخن بگویید و لبخند ، چهره ی زیبایتان را زیباتر نکند ؟ ...
پس خوش به #احوال من که هر صبــــ⛅️ح با سلامی به آستان شما ، میهمان پاسخ و #لبخند و مهر شما هستم ...
سلام_آقای_من_آقای_دلتنگی💔صبحت بخیر و دل انگیز همه دارو ندارم💖❤️💖 حضرت عــــــشــــــق ❣محتاج دعای خیر پدرانه ات هستم💖❤️💖
#ما_ملت_امام_حسینیم
#من_حسینی_ام
┈┄┅═✾🍃🌺🍃✾═┅┄┈
🌷🌷🌷
👇👇👇
✨ @o_gorji
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سید علی خنجر به حنجر میزنم گر تو هوای سر کنی
سلام ما را به رهبر عزیزمان برسان
🌷🌷🌷
👇👇👇
✨ @o_gorji
🍃🌸📸تصویر جالبی از جایی که از لحاظ جغرافیایی؛ دقیقا بعنوان مرکز و نقطه وسطِ ایران است.
🍃🌸📸میدانِ مارکار در شهر یزد ؛
🍃🌸 در این میدان یک برج ساعت ۴ متری در سال ۱۳۲۱ هجری شمسی ساخته شده که همچنان زمان را به اهالی این شهر نشان میدهد.
🍃🌸 در مورد علت نامگذاری اینمیدان باید بگوئیم ، این میدان بنام فردوسی است و از آنجایی که این ساعت و همچنین دبیرستان و پرورشگاه اطراف این میدان ؛ توسط فردی خَیِر با نام پشوتنجی دوسابایی مارکار که از زرتشتیان ساکن هند بود ساخته شده بود، با نام مارکار شناخته می شوند.
🍃🌸ساعت مارکار اکنون در فهرست میراث ملی ایران هم ثبت شده است و گفته میشود هزینههای تعمیرات و نگهداری این ساعت همچنان از محل موقوفههای آقای مارکار پرداخت میشود.
👇👇👇👇👇
✨@o_gorji
🦋 #ثواب_یهویی 🦋
رقم آخر شماره موبایلت چنده؟
واسه اون شهید بزرگوار ۱۰ شاخه گل صلوات بفرست...🍃
0=شهیدقاسم سلیمانی🌿
1=شهید محسن حججی🌸
2=شهید احمد مشلب🌈
3=شهید بابک نوری🍂
4=شهید حمید سیاهکالی مرادی🌻
5=شهید جهاد مُغنیه🌨
6=شهید هادی ذوالفقاری🌹
7=شهید هادی طارمی📿
8=شهید عباس دانشگر🎀
9=شهید ابراهیم هادی🌙
👇👇👇👇👇👇
✨@o_gorji
🌹💞🌹💞🌹💞🌹💞
⁉️میدانيد قشنگترین جای زندگی کجاست؟
آنجاست که به دلتان فرصت میدهيد!
به دلتان این جرأت را میدهيد که دوباره به زندگی اعتماد کند،
بدى ها را فراموش کند،
دوباره منتظر يک اتفاق ناگهانی خوب باشد، منتظر يک آدم تازه كه به او فرصت میدهيد گذشته را با همه بدى هايش ببخشد و بگذارد اتفاقات گذشته، در گذشته بماند.
اینجا قشنگ ترین جای زندگی است،
جایی که از صفر شروع ميكنيد،
جایی که دوباره متولد مى شويد...
🏴🏴🏴🏴
👇👇👇👇👇👇
✨@o_gorji
💢معرفت پشهها!!
(به بهانه هفته دفاع مقدس)
📌برای دیدن یکی از دوست های جانبازم،
رفته بودم آسایشگاه امام خمینی (ره) که در شمالی ترین نقطه تهران است.
🌺اکثر جانبازها آنجا قطع نخاع بودند، برخی قطع نخاع گردنی، بسیاری از کمر، بعضی نابینا بودند، بعضی جانباز از هر دو دست.
و من چه می دانستم جانبازی چیست، و چه دنیایی دارند آن ها...
جانبازی که ۳۵ سال بود از تخت بلند نشده بود پرسید؛ "کاندیدا شده ای! آمده ای با ما عکس بگیری؟" گفتم نه!
می گفت اینجا گاه مسئولی هم می آید، البته خیلی دیر به دیر، و معمولا نزدیک انتخابات!
همه اینها را با لبخند و شوخی می گفت. هم صحبتی گیر آورده بود، من هم از خدا خواسته!
نگاه مهربان و آرام اش به من تسلی می داد.
وقتی فهمید در همان عملیاتی که او ترکش خورده من هم بوده ام، خیلی زود با من رفیق شد.
پرسیدم خانه هم می روی؟ گفت هفته ای دو هفته ای یک روز، نمی خواست باعث مزاحمت خانواده اش باشد!
توضیح می داد خانواده های همه جانبازهای قطع نخاع خودشان بیمار شده اند، هیچکدام نیست دیسک کمر نگرفته باشند. پرسیدم اینجا چطور است؟
شکر خدا را می کرد، بخصوص از پرسنلی که با حقوق ناچیز کارهای سختی دارند. یک جور خودش را بدهکار پرسنل می دانست.
گفتم: بی حرکتی دست و پا خیلی سخت است، نه؟
با خنده می گفت نه! نکته تکاندهنده و جالبی برایم تعریف کرد، او که نمی توانست پشه ها را نیمه شب از خودش دور کند، می گفت با پشه های آنجا دیگر دوست شده است...
می گفت "نیمه شب ها که می نشینند روی صورتم، و شروع می کنند خون مکیدن، بهشان می گویم کافیست است دیگر!" می گفت خودشان رعایت می کنند و بلند می شوند، نگاهم را که می بینند، می روند. شانس آوردم اشک هایم را ندید که سرازیر شده بودند.
نوجوان بوده، ۱۶ ساله که ترکش به پشت سرش خورده و الان نزدیک ۵۰ سالش شده بود.
و سال ها بود که فقط سقف بی رنگ و روی آسایشگاه را می دید. آخر من چه می دانستم جانبازی چیست! صدای رعد و برق و باران از بیرون آمد، کمک کردم تختش را تا بیرون سالن بیاوریم، تا باران نرمی که باریدن گرفته بود را ببیند.
چقدر پله داشت مسیر! پرسیدم آسایشگاه جانبازهای قطع نخاع که نباید پله داشته باشد. خندید و گفت اینجا ساختمانش مصادره ای است و اصلا برای جانبازها درست نشده است.
خیلی خجالت کشیدم. دیوارهای رنگ و رو رفته آسایشگاه، تخت های کهنه، بوی نم و خفگی داخل اتاق ها... هر دقیقه اش مثل چند ساعت برایم می گذشت.
به حیاط که رسیدیم ساختمان های بسیار شیک روبرو را نشانم داد. ساختمان هایی که انگار اروپایی بودند. می گفت اینها دیگر مصادره ای نیستند، بسیاری از این ساختمان ها بعد از جنگ ساخته شده، و امکاناتش خیلی بیشتر از آسایشگاه های جانبازهاست.
نمی دانستم چه جوابش را بدهم. تنها سکوت کردم.
می گفت فکر می کنی چند سال دیگر ما جانبازها زنده باشیم؟ یکه خوردم. چه سئوالی بود! گفتم چه حرفی می زنی عزیزم، شما سرورِ مایید، شما افتخار مایید، شما برکت ایرانید، همه دوستتان دارند، همه قدر شما را می دانند، فقط اوضاع کشور این سال ها خاص است، مشکلات کم شوند حتما به شما بهتر می رسند.
خودم هم می دانستم دروغ می گویم. کِی اوضاع استثنایی و ویژه نبوده؟ کِی گرفتاری نبوده. کِی برهه خاص نبوده اوضاع کشور... چند دقیقه می گذشت که ساکت شده بود، و آن شوخ طبعی سابقش را نداشت. بعد از اینکه حرف مرگ را زد.
انگار یاد دوستانش افتاده باشد. نگاهش قفل شده بود به قطره های ریز باران و به فکر فرو رفته بود.
کاش حرف تندی می زد!
کاش شکایتی می کرد!
کاش فریادی می کشید و سبک می شد!
و مرا هم سبک می کرد!
یک ساعت بعد بیرون آسایشگاه بی هدف قدم می زدم. دیگر از خودم بدم می آمد. از تظاهر بدم می آمد. از فراموش کاری ها بدم می آمد. از جانباز جانباز گفتن های عده ای و تبریک های بی معنای پشتِ سر هم. از کسانی که می گویند ترسی از جنگ نداریم
همان ها که موقع جنگ در هزار سوراخ پنهان بودند. و این روزها هم، نه جانبازها را می بینند
نه پدران و مادران پیر شهدا را...
بدم میآمد از کسانی که نمیدانند ستونهای خانههای پر زرق و برقشان چطور بالا رفته!
از کسانی که جانبازها را هم پله ترقی خودشان میخواهند!
کاش بعضی به اندازه پشهها معرفت داشتند
وقتی که میخوردند، میگفتند کافیست!
و بس میکردند،
و می رفتند،
ما چه میدانیم جانبازی چیست...
بیاد آنهایی که تن مقدسشان زیر شنی های تانکهای دشمن له شد ولی اجازه ندادند غیرت ملی و دینی شان له شود.
ما امروز میراث داران آنهاییم و فردای قیامت، اگر برای عزت این سرزمین و دین، کوتاهی کرده باشیم، باید در محضر الهی پاسخگو باشیم.
🔨گاهی یک تلنگر کافیست💡
👇👇👇👇
✨@o_gorji
رسائل ۴- جلسه ۳- ص ۴۰۷.m4a
22.78M
رسائل ۵- جلسه ۹- ص۲۹۸.m4a
25.6M
به سند موّثق از حضرت امام صادق(علیهالسلام) روایت شده است: چون حقتعالی فرمان داد این آیات را به زمین آورند به عرش الهی چنگ زدند و گفتند: پروردگارا، ما را به سوی اهل خطا و گناهکاران میفرستی؟
حقتعالی به سوی ایشان وحی کرد به جانب زمین بروید، به عزّت و جلالم سوگند یاد میکنم که تلاوت نکند شما را احدی از آل محمّد و شیعیان ایشان جز آنکه نظر رحمت کنم به سوی آنان از رحمتهای پنهان خود، هر روز هفتاد نظر، در هر نظری هفتاد حاجت او را برآورم و او را بپذیرم هرچند نافرمانی بسیار نموده باشد.
و طبق روایتی دیگر: هرکه این آیات را بعد از هر نماز بخواند او را در «حظیره قدس» [منظور استراحتگاه بهشت است] ساکن گردانم، با هر گناهی که داشته باشد و اگر ساکن نکنم، به سوی او نظر کنم، به نظر رحمت خاصّ خود، در هر روز هفتاد نظر و اگر چنین نکنم، هر روز هفتاد حاجت او را برآورم که کمتر آنها آمرزیدن گناهان باشد و اگر چنین نکنم، او را از شرّ شیطان و از شرّ هر دشمنی پناه دهم و به او بر ایشان یاری رسانم و او را از داخل شدن بهشت مانع نشود، مگر مرگ.
و آن آیات عبارتند از :
✅سوره حمد
✅آیت الکرسی
که تا بهتر است تا «هُم فیها خالِدونَ» بخواند
✅آیه شهادت:
شَهِدَ اللّٰهُ أَنَّهُ لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ هُوَ وَ الْمَلاٰئِكَةُ وَ أُولُوا الْعِلْمِ قٰائِماً بِالْقِسْطِ لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ . إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللّٰهِ الْإِسْلاٰمُ وَ مَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتٰابَ إِلاّٰ مِنْ بَعْدِ مٰا جٰاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْياً بَيْنَهُمْ وَ مَنْ يَكْفُرْ بِآيٰاتِ اللّٰهِ فَإِنَّ اللّٰهَ سَرِيعُ الْحِسٰابِ .
✅آیه ملک :
قُلِ اللّٰهُمَّ مٰالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشٰاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشٰاءُ وَ تُعِزُّ مَنْ تَشٰاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشٰاءُ بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ تُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهٰارِ وَ تُولِجُ النَّهٰارَ فِي اللَّيْلِ وَ تُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَ تُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ وَ تَرْزُقُ مَنْ تَشٰاءُ بِغَيْرِ حِسٰابٍ.
منبع : مفاتیح الجنان
أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ
🌷🌷🌷
👇👇👇
✨ @o_gorji
🌹شهید بلباسی🌹
بعضی شب ها
در حیاط روبه روی
حرم می نشستیم و
باهم درس های
کلاس اخلاق را
مباحثه می کردیم .
به من می گفت :
از امام چیزهای
دنیایی نخواه !
کم هم نخواه !
بگو آقاجان ،معرفت
خودت رو به من بده
شادی شهید_بلباسی و تمامی شهدا فاتحه و صلوات
🌷🌷🌷
👇👇👇
✨ @o_gorji
✅ یک نکته خیلی مخفی و مهم.
« من» نمازم رو میخونم « من » کار خیر میکنم « من» کارم درسته !
صبر کنید ببینم !!!
من؟؟؟؟ کدوم من ؟؟؟؟؟
🔺 تمام حرکات نماز برای زدن این منه
تمام ادب نماز برای زدن تکبره
🔺برای زدن نفسه برای کشتن منم منمه
کی گفته من نماز بخونم بعد بهش مغرور بشم طلبکار باشم؟؟
چرا انقد رو خودمون حساب میکنیم؟
🔺🔺🔺تکبر باید زده شه!
حالا چجوری زده بشه ؟؟؟
💢 با درک عظمت 💢
اگر لذت نمیبریم از نماز و حتی نماز شب بخاطر اینه که عظمت خدا کبریایی خدا تو دل نیست!!
اون عظمتی که باید نیست و از طرفی ذلیل شدن در درگاه خدا نیست!
باید ذلیل شد خوار شد کوچیک شد در مقابل این عظمت.. و نه هیچ موجود دیگه!
🌀خودمون رو کوچیک کنیم تا شیرینی و لذذت رو بچشیم! وگرنه در به در دنبال انگیزه ایم برای انجام عمل
خدایا توفیق نماز شب مقبول بده
🌷🌷🌷
👇👇👇
✨ @o_gorji
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #کلیپ_تصویری
🔴 مجموعه درس اخلاق 🔴
💐🎙 #مقام_معظم_رهبری
✅ موضوع:درهای بهشت به روی چه کسانی باز است؟
🌹 بسیار زیبا و دلنشین 👌👌
#پیشنهادویژه_دانلود
═══✼🍃🌹🍃✼══
🔴
✨✨✨✨
🌷🌷🌷
👇👇👇
✨ @o_gorji
#دلنوشته_مهدوی💌
دارد زمان آمدنم دیر می شود!!
باید اینطور خوانده شود تا به خود بیایم
شما که حاضری
غیبت ما دارد طول می کشد...
#امام_عصر_علیهالسلام
شبتون بخیر مولای غریبم 🌹💖محتاج دعای خیرپدرانه ات هستم پدر مهربانم🌹💖❤️ الهی دورت بگردم 🌹💖الهی فدات بشم🌹💖 عاشقتم حضرت آفتاب❤️🌹💖
┈┄┅═✾🍃🌺🍃✾═┅┄┈
🌷🌷🌷
👇👇👇
✨ @o_gorji
☘🌹🌹🌹•
🌹🌹🌹•
🌹🌹•
🌹•
#تقویم_روزانه
#اوقات_شرعی_به_افق_تهران
✅امروز یکشنبه ۱۳ مهر ۱۳۹۹
✅مصادف با ۱۶ صفر ۱۴۴۲
💠 اذان صبح ۰۴:۳۸
💠 طلوع آفتاب ۰۶:۰۲
💠 اذان ظهر ۱۱:۵۳
💠 غروب آفتاب ۱۷:۴۴
💠 اذان مغرب ۱۸:۰۲
💠 نیمه شب شرعی ۲۳:۱۲
⚡️ ذکر روز یکشنبه 👇👇
♧ { یا ذَالجَلالِ وَ اْلاِکْرام }
♧ { ای صاحب جلال و بزرگواری }
♧ {۱۰۰مرتبه}
🌹°{ أَلَابِذِڪْرِاللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوب }°🌹
⚡️ مناسبت روز 👇👇
🌷 روز نیروی انتظامی
#ما_ملت_امام_حسینیم
#اربعین #کرونا
👇👇👇👇👇
✨@o_gorji