eitaa logo
در مسیر ظهور
124 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
5هزار ویدیو
35 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💌 ناامیدی بعد از گناه
9.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 | 🌟 عبور کن... 🔻 تنها راه عملیات در دل همین است "تنها کسی می تواند از سیم خاردار دشمن عبور کند که در سیم خاردار نفس خویش گیر نکرده باشد"
14.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 | 🔻رهبر معظم انقلاب: همسر او [علی چیت‌سازیان] می‌گوید در آخرین باری که آمد منزل و بعد [از آن] رفت و شهید شد و دیگر ندیدیمش؛ نیمه‌شب همین‌طور نشسته بود و اشک می‌ریخت و گریه می‌کرد. با اینکه مرد باصلابت و قدرتمند و فرمانده کاملاً باصلابتی بود و اصلاً اهل گریه و این چیزها نبود؛ اما اشک می‌ریخت. گفتم چرا این‌قدر گریه می‌کنی؟ گفت: فلانی را خواب دیدم. رفیق همراهش را، معاونش را. معاونش را خواب دیده بود که قبل از او شهید شده بود. می‌گوید دستش را محکم گرفتم و گفتم باید به من بگویی. ما این‌همه با همدیگر رفتیم راهکار پیدا کردیم. اینها نیروهای اطلاعات عملیات بودند که بلدچی یگان‌ها می‌شدند. قبلاً می‌رفتند راه‌ها را پیدا می‌کردند، باز می‌کردند تا یگان‌ها بتوانند حرکت کنند بروند جلو. ما این‌همه رفتیم با همدیگر راه باز کردیم، راهکار پیدا کردیم. راهکار این قضیه چیست؟ این قضیه‌ی شهادت؟ این را به من بگو، چرا من شهید نمیشوم؟ می‌گوید یک نگاهی به من کرد و گفت: 📌راهکارش اشک است، اشک.» ۹۵/۱۲/۴
7.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 | 🔻شهید علی چیت سازیان:همین شهدایی که جلوی ما هستندمی بینیم که بارها مجروح شدند... و دو مرتبه برگشتند به خط مقدم.
🎥 سوءاستفاده عده‌ای از مطالبه کشاورزان اصفهانی/آتش زدن موتور پلیس و تخریب آمبولانس 🔺از صبح امروز با اتمام تجمع ۱۶ روزه کشاورزان در زاینده‌رود، عده‌ای دیگر که به گفته خود کشاورزان از آنها نبودند، وارد صحنه اعتراضات شدند. 🔸نوع اعتراضات، متفاوت از تجمع آرام روزهای گذشته بود. روشن کردن آتش در معابر اطراف، سنگ‌پرانی به پلیس و آتش‌ زدن اموال عمومی نمونه‌ای از کارهای این عده بود. 🔸نیروی انتظامی در مواجهه با این افراد تلاش می‌کند مانع از بی‌نظمی و ناامنی شود. 🔸خبرها حاکیست در میدان بزرگمهر، خواجو و خیابان‌های اطراف برخی افراد به سمت نیروی نظامی سنگ زدند. 🔸عده‌ای با حمله به یک آمبولانس، شیشه‌های آن را شکستند. یک موتور پلیس را به آتش کشیدند و با آتش زدن درختان در اطراف پل فردوسی و سی‌وسه پل فضای رعب و‌ وحشت برای عابرین ایجاد کردند. 🔸این افراد در دسته‌های ۴۰ و ۵۰ نفره در خیابان‌های اطراف پل خواجو حضور داشتند.
🎥 لزوم ورود جدی مسئولین برای حل و فصل معضل آب استان‌ها/جریان آب انتقالی به یزد قطع شد 👤 "جوادیان‌زاده" مدیرعامل شرکت آب منطقه‌ای یزد: 🔸خط انتقال آب به یزد با لودر مورد تعرض قرار گرفت و جریان آب انتقالی دوباره قطع شد. 🔸حوضچه‌های ۳۲۷ و ۳۳۰ با لودر تخریب شده و خسارات زیادی را به‌وجود آورده است و آب انتقالی بر اثر این اتفاق در حال حاضر قطع است. 🔸هم‌اکنون اکیپ‌های امدادی در حال اصلاح حوضچه‌ها هستند.
مخالفت پلیس با برگزاری تجمع در پل خواجوی اصفهان 🔸امروز صبح حدود ۵۰۰ نفر در بستر زاینده رود تجمع کردند. بیشتر این افراد با توجه به نوع پوشش و سن و سالشان شباهتی با کشاورزان اصفهان نداشتند. 🔹این در حالی است که کشاورزان اصفهانی از صبح دیروز در توافق با مسئولان استانی به تجمع اعتراضی خود در بستر خشک زاینده‌رود پایان دادند. شامگاه پنجشنبه ۲ چادر کشاورزان نیز مورد تعرض عده‌ای قرار گرفت و ویدیوی آتش گرفتن آن‌ها در فضای مجازی پخش شد. 🔸با توجه به فراخوان ضد انقلاب در روزهای اخیر و پایان اعتراض صنفی کشاورزان پلیس با حضور پرتعداد خود به تجمع امروز پایان داد. نیروهای انتظامی برای تامین امنیت و جلوگیری از خشونت و تحرک فرصت طلبان، با استفاده گاز اشک‌آور تجمع کنندگان را متفرق کرد. 🔹آنگونه که وحیدا، عضو هیات مدیره صنف کشاورزان اعلام کرده، کشاورزان مطالبات خود را طبق قولی که استاندار داده و مصوبه‌هایی پیگیری خواهند کرد و این کشاورزان در حال حاضر هیچ تجمعی ندارند.
🔆 ✍ نامت را ماندگار کن در یکی از روستاها، آموزگار دبستانی به نام احمد در درس ریاضی به شاگردانش می‌گوید: اگر در یک کاسه ۱۰ عدد توت‌ فرنگی باشد، در پنج کاسه چند عدد توت فرنگی داریم؟ دانش‌آموزان: آقا اجازه، توت فرنگی چیه؟ معلم: شما نمی‌دانید توت فرنگی چیه؟ دانش‌آموزان: ما تابحال توت فرنگی ندیده‌ایم. معلم فکری به نظرش می‌رسد، مقداری از خاک آن روستا را به یک مؤسسه کشت و صنعت در شهر فرستاده و از آن‌ها سوال می‌کند که آیا این خاک برای کشت توت فرنگی مناسب است یا نه؟ آن مؤسسه پاسخ می‌دهد که این خاک و آب و هوا برای کشت توت فرنگی مناسب بوده و همچنین مقداری بوته توت فرنگی و دستورالعمل کاشت و داشت محصول را برای وی می‌فرستد. معلم بچه‌ها را به حیاط مدرسه برده و طرز کاشتن بوته‌های توت فرنگی را به دانش‌آموزان یاد می‌دهد و به آن‌ها می‌گوید که امسال از شما امتحان ریاضی نخواهم گرفت. به جای آن به هر کدام از شما چهار بوته توت فرنگی می‌دهم که آن‌ها را به خانه برده و کاشت آن‌ها را همان‌طوری که یاد گرفته‌اید، به پدر و مادرتان یاد بدهید. وقتی که توت فرنگی‌ها رسیدند، آن‌ها را توی بشقاب گذاشته و به مدرسه می‌آورید. برای هر ۱۰ عدد توت فرنگی یک نمره خواهید گرفت. وقتی میوه‌ها رسیدند، بچه‌ها آن‌ها را در بشقابی گذاشته و به مدرسه ‌آوردند. معلم می‌پرسد: مزه‌شان چطور بود؟ بچه‌ها می‌گویند: چون پای نمره در میان بود، اصلا از آن‌ها نخورده‌ایم. معلم می‌خندد و می‌گوید: همه شما نمره کامل را می‌گیرید. می‌توانید بخورید. و بچه‌ها با ولعی شیرین توت فرنگی‌ها را می‌خورند. بعد از دو سال از آن ماجرا، مردم آن روستایی که تا به آن زمان توت فرنگی ندیده بودند، در بازارهای محلی‌شان، توت فرنگی می‌فروشند. معلم بودن یعنی این. فقط روی تخته سیاه آموزش ضرب و تقسیم نیست. معلم بودن شاید از خود اثری برجا گذاشتن باشد. پس بیاییم در زندگی اثری از خود بجا بگذاریم. بیاییم زندگی مردم را به سمت شادی تغییر دهیم. کاری کنیم که ناممان ماندگار و یادمان فرحبخش باشد و دعای خیر همیشه ما را همراهی کند.