5.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رقص و قِر دادن گورخر برای دیو :)
نبوغ استثناییِ نورالدین زرینکلک
از انیمیشن «امیر حمزهٔ دلدار و گورِ دلگیر» - ۱۳۵۵/۵۶
چقدر اجرای این کار سخت بوده با تکنیک هر ثانیه 24 نقاشی.این سکانس واقعا شاهکاره با امکانات اون زمان. حرکت پاها و باسنش رو خیلی خیلی نرم درآورده..
💯آرشیو نفیس ترین عکسهای قدیمی را اینجا ببینید
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
#حکایت_قدیمی
خر بيار باقالی بار كن
کشاورزی باقالی فراوانی خرمن کرده کنار جاده آورده و بعد از ساعتی همانجا خوابش برد. شخصی كه كارش زورگويی و دزدی بود گونی آورده و شروع به پر کردن آن کرد.
کشاورز بیدار شد و با دزد گلاويز شد. دزد صاحب باقلی را به زمين كوبيد و روی سينهاش نشست و گفت:
من میخواستم يک گونی باقالی ببرم، حالا كه اينجور شد می كشمت و همه را می برم. صاحب باقلی كه ديد زورش نمیرسد گفت:
حالا كه پای جون تو كاره، برو خر بيار باقالی بار كن!
💯خواندنی ترین حکایتهای قدیمی را اینجا بخوانید
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
بچه که بودم آرزو داشتم خیلی پولدار شوم! و اولین چیزی هم که میخواستم بخرم یک یخچال برای "ننهنخودی" بود.
ننهنخودی پیرزنِ تنهای محل ما بود که هیچوقت بچهدار نشده بود. میگفتند جوان که بوده شاداب و سرحال بوده، سرخاب میزده، برای بقیه نخود میریخته و فال میگرفته. پیر که شده، دیگر نخود نریخته؛ اما "نخودی" مانده بود تهِ اسمش. زمستان و تابستان آبیخ میخورد، ولی یخچال نداشت. مامان میگفت: "جگرش داغه!"
ننه برای خنک کردنِ جگرش، شبها راه میافتاد میآمد درِ خانهی ما را میزد و یک قالب بزرگ یخ میگرفت. توی جایخیِ یخچالمان، یک کاسه داشتیم که اسمش "کاسهی ننهنخودی" بود.
ننه با خانهی ما ندار بود. درِ کوچه اگر باز بود بیدر زدن میآمد تو، و اگر سرِ شام بودیم یک بشقاب هم میآوردیم برای او. با بابا رفیق بود! برایش شالگردن و جوراب پشمی میبافت و باهاش که حرف میزد توی هر جمله یک "پسرم" میگفت. سلام پسرم؛ خوبی پسرم؟ رنگت پریده پسرم؛ خداحافظ پسرم...
یک شبِ تابستان که مهمان داشتیم و توی حیاط جمع بودیم؛ ننه، پرده را کنار زد و آمد تو.
بچهی فامیل که از ورود یکبارهی یک پیرزن کوچولوی موحنایی ترسیده بود، جیغ زد و گریه کرد. ننه به بچه آبنبات داد. نگرفت، بیشتر جیغ زد.
بچه را آرام کردیم و کاسهی ننه نخودی را از توی جایخی آوردیم. بابا وقتی قالب یخ را میانداخت توی زنبیل ننه، آرام گفت: "ننه! از این بهبعد در بزن!"
ننه، مکث کرد. به بابا نگاه کرد؛ به ما نگاه کرد و بعد بیحرف رفت.
و بعد از آن، دیگر پیِ یخ نیامد.
کاسهی ننهنخودی ماند توی جایخی و روی یخش، یک لایه برفک نشست.
یک شب، کاسه را برداشتیم و با بابا رفتیم درِ خانهی ننه.
در را باز کرد. به بابا نگاه کرد. گفت: "دیگه آبِ یخ نمیخورم، پسرم!"
قهر نکرده بود؛ ولی نگاهش به بابا غریبه شده بود. شبیه مادری شده بود که بچههایش بیهوا برده باشندش خانه سالمندان. درِ خانهی بابا را زدن برای ننه، شبیه کارتزدن بود برای ورود به شرکت خودش.
او توی خانهی ما کاسه داشت، بشقاب داشت و یک "پسر".
برای اثبات مادرانگیاش به خودش و بقیه، نیاز داشت که کاری را بکند که بقیهی مادرها مجاز به انجامش نبودند "بیدر زدن به خانهی پسرش رفتن"
یک در، یک درِ آهنی ناقابل، ننه را پرت کرد به دنیای خودش و این واقعیت تلخ را یادش آورده بود که "پسرش" پسرش نبوده!
ننهنخودی یک روز داغ تابستان مُرد. توی تشییعجنازهاش کاسهی یخ ننه را انداختیم توی کلمن و بابا قدِ یک پسرِ مادرمرده اشک ریخت و مدام آب یخ خورد. جگرش داغ شده بود.
یک حرف، یک عکس العمل، یک نگاه
چقدر آثار به همراه دارد....
💯مطالب ناب را در دنیای قدیم مشاهده کنید
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
علی برکت الله، خوزستان سال ۵۲
💯آرشیو نفیس ترین عکسهای قدیمی را اینجا ببینید
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
حسابا کامپیوتری نبود ولی بازارها رونق داشت
تلفنها سیمی بودن ولی آدما آزاد
خوشا دورانی که دلها خوش بود...
💯مطالب ناب را در دنیای قدیم مشاهده کنید
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قطعهای کوتاه از ترانهای که مدتها دنبالش بودم! با گوش جان بشنوید...
یادش بخیر چقدر با این ترانه اشک ریختم🥲
💯دههپنجاهیا،شصتیاوهفتادیهایایتا
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
دنیاے قــــدیم...💯
قطعهای کوتاه از ترانهای که مدتها دنبالش بودم! با گوش جان بشنوید... یادش بخیر چقدر با این ترانه اش
#شوخی جهت تلطیف فضا😅
💯دههپنجاهیا،شصتیاوهفتادیهایایتا
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اصفهانیها مردمانی گشاده دستاند و بر سر اطعام و مهمان نوازی با یکدیگر همچشمی دارند مثلا اتفاق میافتد که یک اصفهانی به دیگری میگوید،برویم و نان و ماست بخوریم و وقتی به خانه میبرد انواع غذاها را پیش روی او میگذارند. اصفهانیها به این رویه خود مباهات میکنند.
سفرنامه ابن بطوطه
سالروز انتخاب اصفهان به عنوان پایتخت ایران توسط شاه عباس یکم صفوی
✍سهندایرانمهر
💯دههپنجاهیا،شصتیاوهفتادیهایایتا
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
نمکی های قدیمی تهران - سال ۵۴
💯آرشیو نفیس ترین عکسهای قدیمی را اینجا ببینید
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
عکسی جالب از اطلاعیه جمع آوری تریاک و شیره از کشاورزان و اعلام پاداش برای لو دهنده !
💯آرشیو نفیس ترین عکسهای قدیمی را اینجا ببینید
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
#نوستالژی
💯ما اینجاخاطراتتونرو زندهمیکنیم
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
بعد از پنجاه سالگی روزانه قارچ بخورید🍄
مقابله با آلزایمر
تنظیم فشار خون
تقویت استخوانها
تحریک سیستم ایمنی
مقابله با افسردگی فصلی
کمک به حفظ سلامت پوست
بهبود عملکردهای شناختی مغز
پتاسیم بالا و پیشگیری از سکته مغزی
پیشگیری از عفونتهای تنفسی مانند سرماخوردگی و آنفلوانزا
مناسب برای افرادی است که تمایل به کاهش وزن یا حفظ تناسب اندام دارند
مقدار فراوان پروتئین، ویتامینهای B2،B3 وB5 و آهن، روی، مس و سلنیوم دارد.
💯دههپنجاهیا،شصتیاوهفتادیهایایتا
https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f