اشک چشم آسمان امشب به صحرا می چکد
دانه دانه بر زمین از داغ زهرا می چکد
شب به یاری علی امشب به پا خیزد خدا
آب بر دست علی مهتاب می ریزد خدا
می رسد دست خدا امشب به یاری علی
هم قسم گشته سحر بر رازداری علی
راز پهلوی شکسته چهره و روی کبود
روی خود پوشاندن از همسر قرار ما نبود
سر به دیوار و دمادم می خورد شانه تکان
این چه تیریست که گرفته صبر مولا را نشان
لحظه سختی است آن دم که بپیچی در کفن
مادری را پیش چشمان حسینت یا حسن
می روی با خون دل چشمان خود را تر کنم
بی تو ای مشگل گشایم من چگونه سر کنم
در همه اوقات مشکل در کنارم بوده ای
یک کلام ختم کلام صبر و قرارم بوده ای
بال و پر خونین کنون در قلب خود جایت دهم
این امانت را چگونه دست بابایت دهم
در کنار قبر تو قرآن تلاوت می کنم
من فقط با نامت احساس حلاوت می کنم
بر لبم این زمزمه
فاطمه یا فاطمه
پیامبر اکرم (ص) :
هر کس فاطمه دخترم را دوست بدارد، در بهشت با من است، و هر کس با او دشمنی ورزد، در آتش [دوزخ] است
بحار الأنوار ،ج ۲۷، ص ۱۱۶
ما زنده به لطف و رحمت زهرائیم
مامور برای خدمت زهرائیم
روزی که تمام خلق حیران هستند
ما منتظر شفاعت زهرائیم.
🔊 فایل صوتی برنامه سمت خدا
👤 #حجت_الاسلام_عاملی
📚 موضوع: نکاتی پیرامون حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها
🗓 پنج شنبه شانزدهم دی ماه ۱۴۰۰
🗂 حجم : ۱۲ مگابایت👇🏿👇🏿👇🏿
😔نخبگان واقعی کشور در معرض بیوتروریسم خاموش!
👌آیا گلوبالیست ها خانم مرحومه مجتهده نجفی را از موانع بزرگ خودشان نمیدانستند!
——————————
✅ کورکورانه و به سادگی آنچه را که می بینید یا میشنوید، باور نکنید، وقت بگذارید، تحقیق کنید !
@T_124ir
تَواصَوا بِالحَقِّ وَ تَواصَوا بِالصَّبر
هدایت شده از ام أبیها فاطِمَةُ الزَّهراء (س)
#زهراجان
نام ِ تو را بردیم
در غمهای دنیا...
مارا صدا کن در هیاهوی قیامت✋🏻😔
#یاوجیههعنداللهاشفعیلناعندالله
🏳️🏴🏳️🏴🏳️🏴🏳️🏴🏳️
🏴
⭕️ #مراحل_هجوم به #خانه_حضرت_فاطمه (س) و شرح جزییات آن (بخش چهارم)
🔶در #جریان_هجوم #مهاجمین و #غاصبین به #خانه_امام_علی (ع)، آنان در #سه_مرحله هجوم خود را عملی ساختند.
💠ادامه حملات در نقلهای دیگر
🔷ابان بن ابی عیاش از سُلیم بن قیس نقل می کند که گفت: نزد عبدالله بن عباس در خانه اش بودم، و گروهی از پیروان علی(ع) با ما بودند، ابن عباس برای ما سخن می گفت. از جمله ماجرای هجوم را برای ما بازگو کرد. او گفت: «ای برادران! بعد از #رحلت_رسول_اکرم (ص) #عمر به درب #خانه_حضرت_فاطمه (س) آمد و بر در کوبید و فریاد زد: ای پسر ابوطالب! در را باز کن!#حضرت_فاطمه (س) فرمود: «ای #عمر! ما را به تو چه کار؟! ما را در مصیبت مان هم رها نمی کنی؟»؛ #عمر گفت: در را باز کن وگرنه آن را بر سر شما به آتش می کشیم. #حضرت_زهرا(س) فرمود: «یا عُمَرُ! أَمَا تَتَّقِی اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ تَدْخُلُ عَلَی بَیتِی وَ تَهْجُمُ عَلَی دَارِی؟؛ ای #عمر! از خدا نمی ترسی که به سرایم درآمدی و به خانه ام یورش آوردی؟!». #عمر برنگشت، سپس #آتش_خواست، و #درب_خانه را #آتش زد و در آتش گرفت. [کتاب سلیم بن قیس، ج۲، ص۸۶۴]
🔷#عمر هیزم ها را شعله ور می ساخت و خالد بن ولید، مغیره و ابوعبیده بن جراح و قنفذ هم در حال جمع آوری هیزم بودند، و با شعله گرفتن هیزم ها آتش به در خانه سرایت کرد و دود وارد خانه شد، در حالی که #حضرت_فاطمه (س) پشت در نشسته بود! در این حال، #قنفذ سعی می کرد در را باز کند، تا به داخل خانه هجوم بیاورند. #حضرت_فاطمه (س) برخاست و دو دست خود را بر دو طرف چهار چوب در گذاشت و با تمام بدن خود مانع باز کردن در شد. کم کم #آتش به سوی در خانه رسید، در حالی که شعله می کشید و #حرارت آن بر #بدن و #صورت_حضرت_فاطمه (س) می خورد. در آن لحظه ناگهان #عمر چنان با #لگد به در نیم سوخته زد که #درب_خانه باز شد. پیش از آنکه #حضرت_فاطمه (س) بتواند خود را کنار بکشد، #در_با_تمام_سنگینی بر آن #حضرت (س) برخورد کرد و #حضرت_زهرا (س) بین در و دیوار قرار گرفت و بر #همه_بدن آن حضرت (س) #آسیب رسید.
🔷در این هنگام #حضرت_فاطمه (س) بر روی زمین افتاد و آتش همچنان شعله ورتر می شد و #مهاجمین در این هنگام وارد خانه شدند. فشار در، بر بدن حضرت(س) به حدی بود که در همان لحظه #حضرت_محسن(ع) در رحم مادر به #شهادت رسید. حضرت(س) در این هنگام صیحه ای زد و ناله زنان فرمود: «یا أَبَتَاهْ! یا رَسُولَ اللَّهِ(ص)! هَکذَا کانَ یفْعَلُ بِحَبِیبَتِک وَ ابْنَتِک؟؛ ای پدرم! ای رسول خدا (ص)! این چنین رفتار می شود با حبیبه ات و دخترت!» سپس ناله زد: «آهِ یا فِضَّةُ! إِلَیک فَخُذِینِی فَقَدْ وَ اللَّهِ قُتِلَ مَا فِی أَحْشَائِی مِنْ حَمْلٍ؛ آه ای #فضه! مرا دریاب! به خدا قسم #فرزندی را که در #رحم داشتم، #کشته_شد!». [بحار الانوار، ج۳۰، ص۲۹۴] ابن حجر عسقلانی می نویسد: «إنَّ عُمَرَ رَفَسَ فاطِمَةَ(س) حَتَّی أسقَطَت بمُحسِن(ع)؛ در این هنگام #عمر به #فاطمه (س) #لگد زد که #سبب_سقط_محسن (ع) گردید». [لسان المیزان ابن حجر عسقلانی، ج۱، ص۴۰۶] سپس حضرت (س) عاملین این کار را نفرین کرد. سپس از زمین برخاست و خود را به زحمت بلند کرد و از #شدت_جراحات و #ضربات، بر دیوار تکیه داد.
🔷 #عمر خود می گوید: به طرف در رفتم، او استقامت کرد؛ با #تازیانه بر #دستهایش زدم، به دردش آورد، صدای #ناله و گریه اش را شنیدم. نزدیک بود دلم به رحم بیاید و برگردم که به یاد #کینه_های_علی (ع) و حرص و ولع او در ریختن خون بزرگان عرب پس در حالی که او خود را به در چسبانده بود تا مانع شود با تمام توان #لگدی به در زدم و ناگهان پشت در افتاد. [بحارالأنوار، ج ۳۰، ص۲۹۴] در این هنگام #عمر وارد خانه شده بود و قبل از رسیدن فضه بر هر دو #صورت_فاطمه (س) #چنان_سیلی_زد، که #چشمان_حضرت(س) پر از #خون شد. #عمر که هنوز آتش کینه اش شعله ور بود، با #لگد به #سینه و #پهلوی_حضرت (س) زد. #عمر با #غلاف_شمشیر، بی محابا بر هر دو پهلوی حضرت(س) می زد. ناگهان #عمر #تازیانه را بر #بازوی_فاطمه(س) زد. #عمر با #تازیانه بر بازوی فاطمه (س) زد، تا اینکه؛ بازو و کتف ایشان مانند دستبدی سیاه، #کبود شد. [الهدایه الکبری خصیبی، ص۴۰۷] در این حال صدای حضرت(س) به «یا ابتاه!» بلند شد؛ و لا حول و لا قوه الا بالله... #ادامهدارد...
منبع: اختصاصی حوزه نت
#حضرت_فاطمه #حضرت_زهرا #فاطمه #امام_علی #اهل_سقیفه #عمر #قنفذ
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد