هدایت شده از زنگ دانایی
امام مهربان سلام.pdf
6.61M
📚کتاب داستان (ای مهربان، سلام)
📖داستان های درباره امام مهدی علیه السلام
#زنگ_انتظار
🔔کانال زنگ دانایی👇
🔶➖➖➖➖➖
@zange_danaei
➖➖➖➖➖🔶
هدایت شده از زنگ دانایی
💐💐💐💐
💐💐💐
💐💐
💐
#شعر
سوم شعبان اومد
🌸 نم نم بارون اومد
گل به گلستان اومدقلب
🌸قاری قرآن اومد
بوی بهاران شده
🌸فاطمه خندان شده
وقتی اومد به دنیا
🌸 امام سوم ما
بال و پر فرشته
🌸 شکسته بود و خسته
فرزند دوم علی(ع)
🌸 نور دو چشمان نبی(ع)
شفای بالشو داد
🌸 فرشته خوشحال و شاد
گفت بچه ها یار اومد
🌸 سید و سالار اومد
🔔کانال زنگ دانایی👇
🔶➖➖➖➖➖
@zange_danaei
➖➖➖➖➖🔶
هدایت شده از زنگ دانایی
#هفته_احسان_و_نیکوکاری
🌸خدا نیکوکاران را دوست دارد
📖بچه های خوب! می دونید که خدای بزرگ، بارها توی قرآن کریم، از نیکوکارها نام برده و گفته که اون ها رو دوست داره. مثلاً توی سوره ای، قصه نیکوکاری حضرت علی علیه السلام و خانواده اش رو گفته، که اون آدم های بزرگ و خوب، سه روز تمام روزه گرفتند، ولی موقع افطار، غذای خودشون رو به یک انسان های نیازمند دادند و خودشون گرسنه موندند.
📖خداوند هم از این کار اون ها خیلی خوشش اومد و قصه اون ها رو توی قرآن کریم آورد تا ما مسلمون ها، همیشه اون رو بخونیم و مثل اون ها، به فکر دیگران باشیم و به اون ها کمک کنیم.
📖بچه ها! این روزها که هفته احسان و نیکوکاریه، فرصت مناسبیه تا ما هم بتونیم به دوستای نیازمندمون کمک کنیم.
🔔کانال زنگ دانایی👇
🔶➖➖➖➖➖
@zange_danaei
➖➖➖➖➖🔶
هدایت شده از زنگ دانایی
12.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖍✏️🖍✏️🖍
✏️🖍✏️🖍
🖍✏️🖍
✏️🖍
🖍
📺 #نماهنگ مداد رنگی
👌👌
🔔کانال زنگ دانایی👇
🔶➖➖➖➖➖
@zange_danaei
➖➖➖➖➖🔶
هدایت شده از زنگ دانایی
خانه امام حسین علیه السلام.pdf
494.7K
📚داستان
🎁کمک کردن امام حسین علیه السلام به پیر مرد فقیر
نویسنده: مرتضی دانشمند
🔔کانال زنگ دانایی👇
🔶➖➖➖➖➖
@zange_danaei
➖➖➖➖➖🔶
هدایت شده از عاشق او
سلام
جهت شرکت در مسابقه به کانال ذیل در ایتا وارد شوید
https://eitaa.com/joinchat/2072641709Ce37ee5f2ed
هدایت شده از زنگ دانایی
پیک کلاس انتظار.pdf
10.47M
مسابقه زنگ انتظار ویژه دانش آموزان ابتدایی استانهای کردستان و همدان
جهت شرکت در مسابقه پیک را مطالعه نمایید وارد لینک ذیل شوید.
به سوالات پاسخ دهید .
همدان:
https://formafzar.com/form/fl0f6
هدایت شده از زنگ دانایی
#داستان
#میلاد_امام_سجاد_علیه_السلام
✨صدقه_۱✨
کنار کوچه، زیر یک درخت🌴 بساطش را پهن کرد. النگوها را در یک ردیف کنار هم چید و شانه ها را در یک ردیف دیگر، زنگوله های بزرگ و کوچک را در ردیف پایین تر قرار داد. چند تسبیح و گردن بند رنگی📿 را روی شاخه های پایین درخت🌴 آویزان کرد. روی یک جعبه، انگشترها💍را چید و روی جعبه ی دیگر خرمهره های سبز و فیروزه ای را. روی انگشترها، النگوها و خرمهره ها دستمال کشید. وقتی کارش تمام شد، روی چهارپایه کنار بساطش نشست👌 پیرمرد هر روز کارش همین بود. بعد یک تکه نان شیرین🥐از بقچه اش بیرون کشید و شروع کرد به خوردن. گنجشکها🐦 روی درخت، انگار تازه از خواب بیدار شده بودند و با هم جیک جیک می کردند. پیرمرد👴 جیک جیک شان را خیلی دوست داشت. نگاهی به گنجشک های روی درخت کرد و مثل هر روز با صدای بلند گفت: «سلام دوستان کوچولوی من !»🤗 در همین موقع، نگاهش به ته کوچه افتاد. یک نفر داشت به سویش می آمد، شناختش، او امام ✨سجاد علیه السلام بود....
#ادامه_داستان_در_پست_بعد...👇
هدایت شده از زنگ دانایی
#ادامه_داستان
✨صدقه_۲✨
👆...امام هر روز صبح زود🌤 از آن جا می گذشت و با مهربانی حالش را می پرسید. چند دفعه خواسته بود به او بگوید: «تو دیگر چرا صبح به این زودی از خانه بیرون می آیی؟ من یک کاسب فقیر هستم؛ اما تو...» ولی خجالت می کشید😥امام سجاد علیه السلام نزدیک و نزدیک تر شد، پیرمرد از جا بلند شد و سلام کرد✋امام لبخند زد و جواب سلامش را داد☺️پیرمرد این بار به خودش جرئت داد و پرسید: «ای فرزند رسول خدا! صبح به این زودی به کجا می روی؟ » امام سجاد ایستاد و گفت: «بیرون آمده ام تا به خانواده ام صدقه بدهم.
پیرمرد با تعجب😳 پرسید: «صدقه بدهی❓ مگر آدم به خانواده اش هم صدقه می دهد❓✨ امام سجاد علیه السلام فرمود: «هر کس دنبال مال و روزی حلال برود، نزد خداوند برای او و خانواده اش صدقه به حساب می آید. پیرمرد خندید😄 و گفت: «خیلی ممنون آقا!🙏 خیلی خوشحالم که امروز چیز تازه ای از شما یاد گرفتم.
دوباره روی چهار پایه نشست. با خودش گفت: «درست است که زندگی فقیرانه ای دارم، ولی پول و درآمدم از راه حلال است😍به قول✨امام سجاد عليه السلام، دارم به خانواده ام صدقه می دهم.#پایان
🤲بحق امام سجاد علیه السلام اللهم عجل لولیک الفرج🤲