فلسفه و علت غيبت امام زمان(عج)
•|استاد قرائتی: اگر لامپی در یك خیابانی بزنند، افرادی بیایند این لامپ را بشکنند.لامپ دوم را بزنند، لامپ دوم را هم بشکنند.لامپ سوم را بزنند، لامپ سوم را هم بشکنن .اگر یازده لامپ بزنند و مردم نااهل بشکنند حکما عاقلی دیگر می گوید: لامپ دوازدهمین را وصل نکـن ایـن ها هنوز آدم نشده اند،لیاقت ندارند بگذار در تاریکی باشند.
یازده امام آمد و یازده چراغ هدایت را شهید کردند .چراغ دوازدهمیـن را دیگر خداوند وصل نکرد. مي گوید: هر وقت آمادگی اش را داشتید، شما هنوز متمدن نشده اید .
#معرفےڪتاب
#عاشقانہایبرای۱۶سالہها
عاشقانه ای برای 16 ساله ها؛ داستان زندگی دختری نوجوان که تمام تلاشش را به کار میبندد تا در زندگی اول باشد. در شانزدهمین بهار عمرش حادثهای رخ میدهد و او را در رسیدن به خواستهاش کمک میکند. انفجاری که در سال 1387 در حسینیه سیدالشهدای شیراز رخ داد، نقطه اوج زندگی او را رقم زد
ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ
گزیدهازڪتابツ
امروز جمعه هست و آسمانش مثل همیشه دلگیر. خورشید کمکم غروب میکند و لکههای پراکنده و نارنجی رنگش را روی ابرها میاندازد. مریم اول صبح وقتی وارد آی.سی.یو شد، دعای ندبه را به یاد جمعههایی که دعا را در خانه یا در حرم شاهچراغ با هم میخواندند، آن را بالای سر راضیه زمزمه میکند. با یاد دلتنگیهای راضیه برای امام زمان و پا به پای دل خودش دعا را میخوانَد و اشک از چشمانش بیواسطه روی ورقهای کتاب چکه میکند؛ «أینالشّموسُ الطّالعه، کجا رفتند خورشیدهای تابان؛ أین أقمارالمُنیره، کجارفتند ماههای فروزان؛ أین انجم الزاهره؛ کجا رفتند ستارههای درخشان...». تداعی گریههای مخفیانهی راضیه، او را بیقرارتر میکند وقتی به این فراز از دعا میرسد که «مَتی ترانا و نریک و قَد نشرتَ لواءَ النّصر تُری، اَتَرانا نَحُفُّ بِکَ و أنتُ تَاُمُّ المَلَاَ، وقَد مَلاتَ الاَرضَ عدلاً؛ کی شود که تو ما را و ما تو را ببینیم (وبه دیدار مولای خود سرافراز باشیم) هنگامی که پرچم نصرت و پیروزی در عالم برافراشتهای، آیا خواهی دید که ما به گرد تو حلقه زده و تو با سپاه تمام روی زمین را پر از عدل و داد کرده باشی
ⓞᴍɪᴅɢᴀʜ
#شہیدانہ🌹
گروه تفحص بودند. پس از شش روز
تلاش چیزی و یا بهتر است بگویم
کسی ، دستگیرشان نشده بود
آری همان دست گیر هایی را می گویم
که یک جایی دستت را می گیرند که
فکرش را هم نمی کنی ؛
در روز هفتم به امام زمان (عج) متوسل
شدند و ناگاه چیزی نظرشان را جلب کرد
گل سرخی که در صحرایی گرم و سوزان روییده بود ؛
آرام به سمت گل رفت تا آن را بچیند
ناگهان خاک را کنار زد گل در بالای
جمجمه ی شهیدی روییده بود.
نام این شهید «مهدی منتظرقائم» از
شهدای «لشکر 14 امام حسین(ع)» اصفهان است
و نام شهید و همزمانی پیدا شدن
پیکرش با سالروز ولادت امام مهدی(عج)،
نشان از کرامات این شهید و معجزات الهی داشت.
[ #شہدا_راه_نشانند
#که_ره_گم_نکنیم♥️ ]
•° @omidgah •°
خوبهااراممےایند
بےرنگمےمانندو
بےصدامےروند . . .(:
#برادرشہیدم
#شہیدمحمدمهدیلطفینیاسر
ᴏᵐᶦᵈᵍᵃʰ
مَلجَــــــا
خوبهااراممےایند بےرنگمےمانندو بےصدامےروند . . .(: #برادرشہیدم #شہیدمحمدمهدیلطفینیاسر
توتڪرارنشدنےتریناتفاقروزگارے
کهشایدتاسالیانسال
براےڪسیرخندهد
ومن
روزےهزارانبار
خداراشاڪرمڪهدراین
برههازتاریخ
بودنترالمسمےڪنم
شیخ رجـبعلی خیاط (ره) :
چرا به #سـورهیـس بےتوجهید؟!
چرا به یــــــس ڪم توجـــهید؟!
بابا مــن هــــمه مشڪلات را با
یـــــس برطـــــرف میڪــــنم.
چرا #هرروز یس نمیخوانۍ؟!
طرفـــــ داشتـــــ غیبتـــــ مےڪرد،
بهش گفتـــــ :شونههاتو دیدے..
گفتـــــ :مگه چیشده؟
گفتـــــ : یه ڪوله بارے از گناهانِ
اون بنده خدا رو شونههاے توعه..!
شهیدمحمدرضادهقانامیرے🌿
#سلام_ودرود_برشهیدان
جورے باش . .
کھ هر وقت . .
حضرٺعشق{؏ـج}
یادټ افتاد⇦✨
با لبخند بگھ :
خداحفظشکنہ..:)♥️
#اللھمعجلالولیڪالفرج|🌱
سالگردزمینےشدنٺمبارڪ
برادراسمانےام . . .♥️
#شهیدروحاللہقربانے|مهرباݩبرادرم🌱
ᴏᵐᶦᵈᵍᵃʰ
مَلجَــــــا
سالگردزمینےشدنٺمبارڪ برادراسمانےام . . .♥️ #شهیدروحاللہقربانے|مهرباݩبرادرم🌱 ᴏᵐᶦᵈᵍᵃʰ
¹³⁶⁸.³.¹:سالروززمینےشدنش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊🌱
محاݪاسٺلبخندبزندوحالدلمعوضنشود(:
#معرفےڪتاب
#بہشرطعاشقے
در کتاب به شرط عاشقی، رضیه غبیشی همسر شهید سیاح طاهری با کمک برادر بزرگوار شهید، ساسان (علی) سیاحطاهری، همرزمانش، رضا صریحی، کاظم فرامرزی، مکی یازع، کاظم برندک، مهرزاد ارشدی و در نهایت محمدحسین فرزند ارشد شهید خاطرات و روایات مربوط به زندگی او را جمعآوری و تدوین کردهاند. در انتهای کتاب هم تصاویری از مراحل مختلف زندگی شهید بزرگوار قرار داده شده است.
ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ
گزیدهازڪتابッ
روز بعد از رفتنش، برای دیدن بابام به شیراز رفتم. زندگی در جریان بود، اما من خوب نبودم. نمیتوانستم خوب باشم. دوشنبه شب خانهٔ بابام تماس گرفت و من با شنیدن صدایش آرامش گرفتم. رفتم تو حیاط تا صدایش را واضحتر بشنوم. گفت: «سلام خوبی، بابات اینا حالشون خوبه، خودت چطوری، راحت رسیدی؟ من ساعت دو دیشب رسیدم.» به صورت رمزی پرسیدم: «همون جای قبلی هستی؟» گفت: «آره.» با خودم گفتم: ای وای این بارم رفته حلب، همون جایی که ترکش خمپاره تو سرش خورده بود.
- فعلاً اینجام تا ببینم چی میشه، حلالم کن.
- حلال زنده و سلامتی.
- کاری نداری؟
- نه قربانت، مواظب خودت باش، خداحافظ.
یکباره دلم گرفت و بهشدت دلتنگش شدم. نفسی عمیق کشیدم. هوای سرد و درختهای خرمالوی توی حیاط بیبرگ و ساکت چون من سکوت کرده بودند. به آسمان سیاه شب نگاه کردم. انگار همهچیز مرا زیر نظر داشت: ستارهها، آسمان و حتی درختهای خرمالوی منزل بابا…
ᴏᴍɪᴅɢᴀʜ
✨هدیه ے پدر
خیلے دلم گرفته بود. به گلزار شهدا رفتم و خودم را روے سنگ مزارش انداختم و گفتم : جلیل تحمل زخم زبانهاے مردم را ندارم... براے من شاد ڪردن دل فاطمه مهم است و هدایاے مردم برایم اصلا مهم نیست . خیلے گریه ڪردم و به او گفتم : روز تولد فاطمه ڪیک تولد مے خرم و به خانه مے روم و تو باید به خانه بیایی.
روز بعد در بانک بودم ڪه گوشے تلفنم زنگ خورد . جواب دادم . گفتند: یک سفر زیارتے سوریه به همراه فرزندان در هر زمانے ڪه خواستید...
از خوشحالے گریه ڪردم.در راه برگشت به خانه آنقدر در چشمانم اشک بود ڪه مسیر را درست نمے دیدم. یک روزه تمام وسایل هاراجمع ڪردم و روز بعد حرڪت ڪردیم. ازهیجان سوریه تولدفاطمه را فراموش ڪردم.
زمانے ڪه به سوریه رسیدم یادم آمدڪه تولدفاطمه چهارشنبه است. بدون اینڪه به من بگویندحرم حضرت رقیه (س) را تزئین ڪردندوباحضورتمام خانواده شهداے مدافع حرم جشن گرفتند.شروع سه سالگے فاطمه خانم درڪنارسه ساله امام حسین(ع)یک آرزوے بزرگے براے من بود.
همسرشهید💔
شهیدمدافع حرم جلیل خادمی🌱
ⓞⓜⓘⓓⓖⓐⓗ
#آسيدحسننصرالله:
ما دولتـــــ ڪه هیچ، قریه ڪه هیچ، مزرعه ڪه هیچ،
حتی طویلهاے به اسمِ اسرائیل را هم
به رسمیتـــــ نمےشناسیم
هدایت شده از ڪمےحرف(=
حرفے،سخنےبوددرخدمتیمッ↯
https://harfeto.timefriend.net/16199476711324
23.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دیوار را هم ڪہ تكرار کنۍ عاشق می شوی!♥️
بسی ستودنی از دست ندید✨
ⓞⓜⓘⓓⓖⓐⓗ
امامعلےعلیہالسلام|•
دعایتان را با صلوات شروع و با آن ختم کنید، تا دعای شما بین دو دعای مقبول واقع شود و مستجاب گردد، زیرا خدا کریم تر از آن است که اول و آخر دعاء را مستجاب کند و وسط آن را مستجاب ننماید.
(الحر العاملی، وسائل الشیعه، ج 4، 1137)