#شهیدانھ
شبی تاریک هنگام بازگشت درمیان برف زمستان فقیری را دیدم که درسرما میلرزید،
ولی نمیتوانستم برای اوجایی گرم تهیه کنم.
تصمیم گرفتم که همه شب را مثل آن فقیردرسرما بلرزم واز رختخواب محروم باشم
اینچنین کردم و تا صبح ازسرما لرزیدم وبه سختی مریض شدم
و چه مریضی لذت بخشی بود...
#شهید_چمران
#رزقشبانھ |#امام_زمان
۱۴صلواتهدیہمےکنیم
جهتتعجیلدرفرجامامزمان"عج"
بهنیت#شهیدمحسنحججی
#شهیدانھ
ما قبرستان نشینان عالم عادات به غلط،
مزار شهدا را قبرستان میخوانیم چرا که
گوش هایمان،نجوای ارواح جاویدان را نمی شنود:)
#شهیدآوینی
#شهیدانھ
#یهقاچکتاب
بعد از شهادت حاج شعبان تا یک هفته
حالم منقلب بود تا اینکه یه خوابی ديدم
و باعث تسکینم شد .خواب دیدم در مسجد
شهرک شهید محلات مجلس ختمیبرگزاربود
من و دوستان نشسته بودیم یک دفعه ديدم
حاج شعبان جلوی درب مسجد ایستاده!
از شوق دیدنش نیم خیز دویدم به طرفش
در اغوش گرفتمش و گفتم :چرا به من نگفتی
که زنده ایی؟ بقیه وقتی دیدن حالم خرابه ،
چرا خبر ندادن که زنده ایی؟ حاج شعبان گفت
تا ساعت ۴ بعد از ظهر کسی نمیدوسنت من
زندهام! در همین حین یکی دیگر از دوستان
جلو آمد آمد گفت: آره...تا ساعت ۴ کسی نمیدونست زنده س تا اینکه یک دفعه دستش
رو تکون داد و فهمیدیم زنده س .
از خواب بیدار شدم یادم افتاد که حاج شعبان اول دستش رو در راه خدا داده بود بعد که پرس
و جو کردم گفتند زمان شهادتش ۴ بعد از ظهر
بوده :)
تعبیر خوابم این بود که اون تا لحظه ی شهادت
بین ما بوده و راه میرفته ولی در واقع باشهادت
زنده شده!
-کتاببرایمحافظبگیر-