eitaa logo
مَلجَــــــا
278 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.2هزار ویدیو
17 فایل
‌﷽ ما نه از رفتن آنها، که ازماندن خویش دلتنگیم! #شهید‌سید‌مرتضی‌آوینی •همسایه ⸤ @shahid74m ⸣ 「 @maljakhat 」خوشنویسی ملجا• •تنها راه ارتباطی: https://daigo.ir/pm/1HaxEU ོ کپی‌حلال‌بھ‌شرط‌ذکر۳صلوات‌ جهت‌تعجیل‌درفرج‌‌‌و‌شادےارواح‌طیبه‌ےشهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از کانال حسین دارابی
🔹 حکیم بزرگی روی شن‌ها نشسته و در حال مراقبه بود. مردی به او نزدیک شد و گفت: مرا به شاگردی بپذیر. حکیم با انگشت خطی راست بر روی شن کشید و گفت: کوتاهش کن! مرد با کف دست نصف خط را پاک کرد. حکیم گفت: برو یک سال بعد بیا. یک سال بعد باز حکیم خطی کشید و گفت: کوتاهش کن! مرد این بار نصف خط را با کف دست و آرنج پوشاند. حکیم نپذیرفت و گفت: برو یک سال بعد بیا. سال بعد باز حکیم خطی روی شن کشید و از مرد خواست آن را کوتاه کند. مرد این بار گفت: و از حکیم خواهش کرد تا پاسخ را بگوید. حکیم خط بلندی کنار آن خط کشید و گفت حالا کوتاه شد. 🔹این حکایت، یکی از رموز مهم در مسیر پیشرفت را نشان می‌دهد. ▪️اولاً؛ نیازی به دشمنی و درگیری با دیگران نیست. با رشد و پیشرفت تو، دیگران خود به خود شکست می‌خورند. ▪️ثانیاً؛ به دیگران کاری نداشته باش؛ کار خودت را درست انجام بده. ▪️ثالثاً؛ با کوتاه کردن دیگران ما بلند نمی‌شویم و برعکس، بازتاب رفتار ما باعث کوتاهی‌مان می‌شود. ▪️رابعاً؛ در آموختن نهفته است. گاهی چند سال درس استادی می‌رویم اما با کارهای‌مان، یا راه آموختن را بر خود می‌بندیم. یا اجازه نمی‌دهیم به ما بیاموزاند و یا رفتاری می‌کنیم که ما را شایسته آموختن نمی‌داند | عضوشوید 👇 http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
هدایت شده از خوشنویسی | ملجا
دلم به مستحبی خوش است که جوابش واجب است :)🌿 _____ https://eitaa.com/maljakhat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چهاردهمین روز چله🌿 هدیه به ارباب به نیابت از شهید نوید التماس دعا...
دو ماه اخر نمیتونست غذا بخوره روده رو برداشته بودن و راه روده و معده رو بسته بودن دکتر گفته بود که اگه غذا بره تو شکمش کارش تمومه.. بچه ها که میرفتن خونشون وقت غذا که میشد اروم میرفتن دور از چشم علی غذا بخورن علی با همون صدای گرفته می‌گفت بیاید پیش من غذا بخورید غذا که میخورید خوشم میاد تو بستــر هم جهــاد با نفسش تمومی نداشت...! خاطره: ‌حسن‌لطفی ____________ https://eitaa.com/omidgah
هدایت شده از KHAMENEI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 دیدار آرمیتا رضایی‌نژاد فرزند شهید داریوش رضایی‌نژاد با رهبر انقلاب در حاشیه نمایشگاه دستاوردهای صنعت هسته‌ای کشور 💻 Farsi.Khamenei.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پانزدهمین روز چله🌿 هدیه به ارباب به نیابت از شهید نوید التماس دعا...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شانزدهمین روز چله🌿 هدیه به ارباب به نیابت از شهید نوید التماس دعا...
من چندین بار باخانواده به منزل آقای بهشتی رفت وآمد کرده ام واز نزدیک شاهد برخورد مهربانانه وجذاب وآکنده از محبت ایشان نسبت به اهل خانه وبه خصوص فرزندانشان بوده ام. با فرزندشان درکمال ادب واحترام برخورد میکرد مثلاً وقتی میخواست ایشان را صدا بزند میگفت آقا محمد رضا، عزیزم بیا واین کاررا انجام بده . [کتاب سیره شهید دکتر بهشتی]
یک روز قبل از اذان صبح رفتم وضو بگیرم. دیدم تنهایی دستشویی های مقر را می شست. گاه هم، دور از چشم همه، حیاط را آب و جارو می زد. [یادگاران، جلد چهار، کتاب حسن باقری]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هفدهمین روز چله🌿 هدیه به ارباب به نیابت از شهید نوید التماس دعا...
همیشه یک دستمال پارچه ای داخل جیبش داشت. وضو که می گرفت، آن را درمی آورد و با آن دستانش را خشک می کرد و هیچ گاه از حوله استفاده نمی کرد . گاهی بعد از نماز ذکر مصیبتی خوانده می شد. شدیداً متأثر می شد و اشک می ریخت. همان دستمال را درمی آورد و جلوی چشمانش می گرفت. عشق و علاقه فراوانی نسبت به ائمه داشت. شهید یوسف کلاهدوز [کتاب هاله‌ای از نور]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. یک‌اخلاق‌ناهنجارازیک‌عالم‌ویک‌عمل‌خلاف ازیک‌نفرطلبه،آن‌قدرکمک‌می‌کنددرفسادو اخلاق‌واعمال‌مردم،‌کمترچیزی‌می‌تواند آن‌قدرکمک‌کند... -امام‌خمینی‌ره
:)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در گوشه‌ای نشسته‌ام و گریه می‌کنم جانا بیا سری به دلِ مضطرم بزن :)
نوجوان شهيد محمدباقر حبيب‌اللهي(محمد مين‌ياب) کتابچه دعاي کميل، هميشه باهاش بود. بعد از هر نمازي، فرازهايي از دعا را مي‌خواند. يک بار به شوخي بهش گفتم:آقا محمد، دعاي کميل‌ مال شب‌هاي جمعه‌ست؛ چرا شما هر روز ‌، بعد از هر نمازي دعا مي‌خواني؟ گفت:«مگر انسان فقط شب‌هاي جمعه، به خدا نياز دارد؟! ما هر لحظه به خدا احتياج داريم! دعا کردن، پاسخ به همين نياز ماست. منبع: محمد مین یاب، صفحه:20 ________________ https://eitaa.com/omidgah
هجدهمین روز چله🌿 هدیه به ارباب به نیابت از شهید نوید التماس دعا...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوزدهمین روز چله🌿 هدیه به ارباب به نیابت از شهید نوید التماس دعا...
جاده های کردستان آن قدر نا امن بود که وقتی می خواستی از شهری به شهر دیگر بروی، مخصوصا توی تاریکی، باید گاز ماشین را می گرفتی، پشت سرت را هم نگاه نمی کردی. اما زین الدین که هم راهت بود، موقع اذان، باید می ایستادی کنار جاده تا نمازش را بخواند. اصلا راه نداشت. بعد از شهادتش، یکی از بچه ها خوابش را دیده بود؛ توی مکه داشته زیارت می کرده. یک عده هم همراهش بوده اند. گفته بود «تو این جا چی کار می کنی؟» جواب داده بوده «به خاطر نمازهای اول وقتم، این جا هم فرمانده ام. » [یادگاران،کتاب شهید زین الدین]