#شهیدانھ
رزمنده ۱۴ ساله ای را به اسارت گرفته بودند. فرماندهی عراقی وقتی او را دید و متوجه سنش شد، پرسید مگر سن سربازی ۱۸ سال نیست؟ خمینی سن سربازی را پایین آورده؟
رزمنده در جواب عراقی گفت نه، سن سربازی همان ۱۸ سال است، خمینی سن عشق را پایین آورده.
خاطره از: سیدناصر حسینیپور، جانباز دفاع مقدس
-@omidgah "-
#شهیدانھ |#عید_غدیر
بهش مي گفتن: «آخه تو که پسر نيستي،چه جوري مي خواي بجنگي !؟ »
مي گفت:دفاع از وطن که زن و مرد و پير و جوان نداره . هرکس بايد هرکاري
که از دستش برمياد ، بکنه. با اينکه سنش خيلي کم بود اصلا از جنگ و جبهه
نمي ترسيد.به کسايي هم که مي ترسيدن مي گفت: « وقتي دشمن اومده
تو شهرتون ، چرا نشستيد و هيچ کاري نمي کنيد !؟ همه بايد مبارزه کنن .»
(شهيده سهام خيام دختری از هویزه)
-@omidgah "-
#شهیدانھ |#عید_غدیر
خيره شده بود به آسمان . حسابي رفته بود توي لاک خودش.
بهش گفتم : « چي شده محمد؟ » انگار که بغض کرده باشه ،
گفت:«بالاخره نفهميدم ارباً اربا يعني چي؟ميگن آدم مثل گوشت
کوبيده ميشه...يا بايد بعداز عمليات کربلاي 5 برم کتاب بخونم يا
همين جا توي خط مقدم بهش برسم »...
توي بهشت زهرا که مي خواستند دفنش کنن ، ديدمش جواب
سوالش رو گرفته بود.با گلوله توپي که خورده بود به سنگرش ،
ارباً اربا شده بود.مثل مولايش حسين عليه السلام...
خاطره اي از شهيد دکتر سيد محمد شکري
راوے: همرزم شهيد
-@omidgah "-
#شهیدانھ
بیمقدمه گفت:
«زینبخانوم،
من و شما تو این دنیا
خیلی باهم زندگی نمیکنیم،
اما به امید خدا اون دنیا همیشه باهمیم.»
زینب متعجب برگشت به سمت او
و نگاهش کرد.
فکر کرد شاید شوخی میکند،
اما اثری از شوخی در صورتش ندید.
اصلاً نتوانست حرفش را هضم کند.
با تعجب پرسید:
«منظورتون چیه؟»
روحالله نگاهش نمیکرد.
همانطور که با سبزهها بازی میکرد،
با لبخند گفت:
«حالا بعداً میفهمید.»
دلتنگ نباش ، ص۶۴
#شهید_روح_اللّه_قربانی
#عزیزبرادرم
#عید_غدیر
-@omidgah "-
وقتی درباره ی «صحبت کردن با خدا» بحث میشد روح الله میگفت:
وسط کارها و دغدغه های روزانه هم میشه توی دلت با خدا حرف بزنی، ساده و بی تکلف
«خدا» را همیشه در نظر داشت.
همینطور که نشستی یه جا ذکر لااله الا الله بگو ، نه لبت تکون میخوره نه ریا میشه تو دلت ذکر بگو
#شهید_روح_اللّه_قربانی
#عزیزبرادرم
#عید_غدیر
-@omidgah "-
#عید_غدیر
#شهید_حمید_سیاهکالی
✨وقتی حمید آقا نماز شب میخوند یک برگه همراهش داشت که اسامی 40 نفر رو یادداشت کرده بود تا تو قنوت براشون دعا کنه....یکبار بدون اینکه متوجه بشن کاغذ رو خوندم و داخلش اسم پدر و مادرشون و امام خامنه ایی و ایت الله بهجت و گلپایگانی و مطهری و مشکینی و....شهدا صدر اسلام و ....بودند.
✨وقتی ازشون سوال کردم گفتن من براشون دعا میکنم تا اونا هم برای من دعا کنن
-@omidgah "-