#حکایت✏️
گویند عالمی بزرگ ، روزی در کوچه دید دو کودک بر سر یک گردو با هم دعوا میکنند. به خاطر یک گردو یکی زد چشم دیگری را با چوب کور کرد.
یکی را درد چشم گرفت و دیگری را ترس چشم درآوردن، گردو را روی زمین رها کردند و از محل دور شدند.عالم رفت گردو را برداشت و شکست و دید، گردو از مغز تهی است و شروع به گریه کرد.
پرسیدند :"تو چرا گریه میکنی؟"
گفت:" از نادانی و حس کودکانه، سر گردویی دعوا میکردند که پوچ بود و مغزی هم نداشت."دنیا نیز چنین است، مانند گردوییست بدون مغز که بر سر آن میجنگیم و وقتی خسته شدیم و آسیب به خود رساندیم و یا پیر شدیم، چنین رها کرده و برای همیشه میرویم.
💯@oniketab
1.
«هنگامی که میخواهی، نقطههای ضعف خودت را بشناسی و بر روی آن کار کنی، هنگامی که میخواهی در کشاکش مبارزه و جهاد، از وابستگیها و علاقهها، آزاد شوی، در این دو مرحله تو قدر بلاء را میشناسی.
📚#صراط
✍️#علی_صفایی_حائری
2.
بلاء، فتنه و امتحان، این دو خاصیت را دارد: هم نقطههای ضعف تو را نشان میدهد و هم از وابستگیها و دلبستگیها آزادت میکند. تویی که فهمیدهای از تمامی هستی بزرگتری، مادامی که از دوست، از خویشان، از خودت و از ثروت و ریاست و از دنیا ضربه نبینی، این فهم در دلت گل نمیدهد و شکوفه نمیآورد و علم الیقین تو به عین الیقین نمیرسد و پیش نمیرود، حتی ریاضتهایی که خود میسازیم و ورزشهایی که خودمان شروع میکنیم این دو خاصیت را ندارند. تو نمیتوانی برای خودت جراح خوبی باشی. نمیتوانی دملهای چرکین را کاملاً فشار بدهی. بیشتر بازی میکنی. این اوست که میداند بر کجا فشار بیاورد و در کدام بزنگاه، تو را گرفتار کند. این است که باید بلاء را از بالا بفرستند. و این است که با تاکید میگوید:
ولَنَبْلُوَنَّکمْ بِشَیءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الاَْمْوالِ وَ الاَْنْفُسِ وَ الثَمَرات.
📚#صراط
✍️#علی_صفایی_حائری