بـــــــصـــــیـــــرتِ اعــــتــــقــــادی
بعضی از پسرها به بلوغ که میرسند بلوغ چشم چرانی است و بعضی دختران بلوغشان ، بلوغِ آرایش و خود نمایی و دیده شدن است . بعضی ها هم بلوغشان این است که فقط خــــــــــدا آنها راببیند . چون آنها خــــــــــدا را دیده اند . چون جلوی سیل بلوغ سد ساخته بودند و این میل را به نور تبدیل کرده اند و با آن خـــــــــــدا را میدیدند . آنگونه که ژنراتور در سد نیروی سیلاب را به نور مبدل میکند .ولی در غرب سیل رهای بلوغ به خشونت و جنون جنسی مبدل میشود و به کوتاهی از کا ر می افتد و خانواده وعشق را نابود می کند.
.
@onsbashahadatchoemamali
تو با همین دستمال کاغذی که به دستت پر پر می کنی . انگار ابر یاد رقیه و فرزندان امام حسینی ع که پر پر شده اند .
چو ابری که میگرید و همه جا را پاک میکند
. برای بارش احساس ایستاده ای
. با این دستمال کاغذی ابر یادی هستی که می بارد به جانها و دلها را پاک می کند . حالا ایستاده ای دستمال کاغذی می دهی اشکها را پا ک کند ، اشکی که دلها را پاک می کند .
.برگ دستمال کاغذی بر شاخه ی دستت رویش شاخه ی دستهای احساس است که در رگبرگهای آن اشک جاریست .
@onsbashahadatchoemamali
... ....:
قیامت چشم شهید ۱
اینجا قیامت فرا رسیده . ای شهید این ساقه ی پا که از قیام تو با قی مانده و تنت در کنار دشت و باغی مانده . مگر قیام جسم ما جز از رستاخیز ساقه ی گیاهان نیرو میگیرد .
و مگر ما جسمیم فقط.
ای شهید یاد ساقه ی استخوان تو قیامتی در دلم به پا کرده . قامت تو قیام تو قیامتی در دلم به پا کرد و ساقه ی نور در دلم قیام کرد
.
@onsbashahadatchoemamali
... ....:
.قیامت چشم شهید ۲
قال من یحیی العظام گفتند چه کسی استخوان را زنده می کند . اکنون استخوان و عظامِ تو در دل من عظم را زنده کرد آیا من استخوان و ریشه ام که فقط با زنده شدن استخوانم زنده شوم .
من اندیشه ام و تو اندیشه را در من رو یاندی
.تو مرا مثل ریشه ها در اندیشه ها فرو بردی
د ر فکر به خاک اطراف استخوان تو فرو رفتم همان خاکی که روزی رگ و ریشه ی تن تو بود
حالا من در فکر آن خاک مثل ریشه ها فرو رفتم رگ و ریشه ی فکر من فرو رفت در خاکی که روزی رگ و ریشه ی قلب تو بوده وبا این فرورفتن رگ وریشه ی فکر در این خاک روییدم
@onsbashahadatchoemamali
... ....:
.قیامت چشم شهید ۳
تو محشری ، تو قیامتی ، رنگ معرکه ی چشم های تورا در این معرکه دیدم . آن چشم های تیر خورده .
آن چشم های سرخ ،از شب بیداری . حالا خون به رگ های نگاه من میدهد و قتی چشم به این خاک میدوزم و مرا بیدار می کند
. کنار این خاک که روزی چشم یک شهید بود ه انقدر گریه کردم که خاک گل شد . انگار با شهید چشم در چشم شدم . چشم من خاکی را گل کرد که روزی چشم تو بود
همان چشمی که آخرین بار چشمه ای از اشک خود در خاک ایجاد کرد
. و بعد تیر خورد و چشمه ی خون شد . حالا خون به رگهای نگاه من میداد و مرا زنده میکرد . نگاه مرا . فکر مرا .
@onsbashahadatchoemamali
قیامت چشم شهید ۴
شهادت نظر به وجه الله است .و تو انقدر چشم به زمین دوخته بودی . که رگ وریشه ی چشم تو به دل خاک ریشه دوانده بود و سبز شده بود
. تا پلکی از خاک رو ی چشم نریزی و چشم پوشی نکنی . چشم دل تو نمی شکفد و باز نمیشود
. رویش مژگان چشم دل فقط در کنار چشمه ی اشک است .
. تو چشم دلت سبز شده بود و روییده بود . چشم سبز سرت را خاک کردی تا چشم دلت رویید
. خانمی می گفت در هیئت پذیرایی می کرد و رنگ معرکه ی چشمهای او را وقتی از معرکه جسمش را آوردند دیدیم . در عکس ها . فهمیدیم راز نگاه سبز اورا به وجه الله . آنقدر چشمش را به زمین میدوخت چشمش دیده نشده بود قبل شهادتش .
@onsbashahadatchoemamali
قیامت چشم شهید ۵
اکثر مدافعان حرم مثل عباس دانشگر که هیچوقت چشمشان به نامحرم نیفتاده بود . تو چشمت از نامحرم خالی شده بود . خالی که شد ، تیرمیخورد
چون دشمن دنبال این است به خال بزند . دشمن
می خواست در خالی ، به نام حرم بزند ، در چشم خالی از نامحرم بزند .
این شهید حامد جوانی است در راه دفاع از حرم تیر به چشمش خورد و دودستش قطع شد مثل ابوالفضل العباس علیه السلام
@onsbashahadatchoemamali
... ....:
.زینب یعنی زینت اَب ، اَب یعنی پدر زینب یعنی زینت امیرالمومنین ع همانکه راههای آسمان را از راهها ی زمین بهتر بلد بود زینب یعنی زینت راههای آسمان ،انا زینا السماء الدنیا به زینة الکواکب ما آسمان را زینت دادیم به ستاره ها
زینب ستاره ای ست که را ه آسمان را نشان میدهد . با راه سوز ناکی که رفت راه اسیری شام ، انگار ستاره ی دنباله داری بود با کاروان اسرا در دل شب. در دل شام سیاه. به دنبال منظومه ی دلبری حسین ع. گردی سر امام حسین ع در مقابلش انگار گردی خورشید بود در کنار گردی سر ماه بنی هاشم در سیر آسمانی در منظومه ی دلبری ...
.
@onsbashahadatchoemamali
شقایق در داغ میروید . وزینب شقایقیست که داغ همه ی اهلبیت بر سینه ی اوست . شقایق نماد زندگیست و زندگی با داغ خورشید به دل شقایق معنی میابد . تکامل خورشید در داغداریست تکامل ابر در گریستن برای موجود کاملتر که انسان است . و تکامل انسان در عقل است . و گناه عقل را کم می کند . همه ی داغداری خورشید و ماه برای انسان عاقل و کامل است که معصوم است . و هرکه در این سیراست . زندگی را میفهمد .
همه ی گریه های امام زمان عج هم برای زینب است . زینب زینت آب است . و ستاره ها زینت آسمان . خورشید هم یک ستاره است و زینت آب زینب است که آب از داغ او مرداب نمیشود و جاری میشود . از داغ زینب از داغ خورشید رو ی تل زینب است که طلوع کرده
زبان حال او از روی تل زینبیه وقتی دوید تا گودال
مثل یه خورشیدی از رو ی کوه افتاد
اذان مغرب شد او به رکوع افتاد
.
@onsbashahadatchoemamali
... ....:
هرکه به هر کاری زیاد علاقه نشان میدهند میگویند انگار آن شخص همان کار بوده که دست و پا در آورده مثلا کسی که به بافتنی علاقه دارد میگو یند انگار کلافی بو ده که دست و پا درآورده
جالب است اینکه سلول بنیادی انسان یک کلاف است به نام کرو ماتین مثل بافتنی بافته میشود و جنین انسان پدید می آید . انسان ها کلافه اند سر در گمند .مثل کلافی که گره میخورد . دلشان گره کور میخورد . و کور میشو د چشم دل آنها . سر نخ ماجرا را باید به دست بیاورند و به دست صاحب اصلی بدهند در یک عملیات بچه ها ی غواص یک طناب را گرفته بودند که همه آن را بگیرند که سر در گم نشوند آن که جلو بود، دیدند یک سر طناب را خالی گذاشته ، گفت خالی گذاشتم که امام زمان عج بگیرد . با امام زمان عج می گذشتند ز حور در جمجمه ی آنها امام نموده بود ظهور روز نیمه ی شعبان برای آن گلی که در جمعه میکند ظهور روز نیمه شعبان دیدند شقایقی از جمجمه ای نموده ظهور
این جمجمه که بچه های تفحص پیدا کرده بودندنام او مهدی منتظر قائم بود .
.
دست مصنوعی ۱
هدونیسم میگوید فقط هرچه را میتوانی لمس کنی حقیقت است
.امثال این دستی که در این تصویر است گرچه حس لامسه نداشتند
ولی چیزهایی را لمس کردند
و حالی به آنها دست داد
ک با دست دادن در را ه بود.
. که حتی بعداز اینکه دست مصنوعی آنها از زیر خاک در آمد
با عث شد که شاخه ای ا ز احساس در دل ما بروید لذتی که مصنوع دست بشر نیست
وقتی که معجزه رخ داد انگار شاخه ی دست تو چوبدستی موسی بود که دل های دریایی را با یاد شق القمر فرق ما ه بنی هاشم شکافت
راه عبور به دنیا ی دور از دست را برای ما باز کرد
دست مصنوعی ۲
حالی که با دست دادن در راه خدا به او دست داده بود ، دست مصنوعی لذت های مادی به آن نمیرسد
این شهید با توسل به ابالفضل عباس ع در تفحص پیدا میشود شهیدی که در علقمه ی انقلاب جا مانده بود یک دستش قطع و مصنوعی بود نامش اباالفضل ابالفضلی بود
دست به دل خون ما گذاشت
تا دل ما به دست خدا باشد و به دست بت ها نباشد بت ها ی مصنوع دست بشر را در دل ما انداخت
و قتی به یاد دستش افتادیم و دل ما شکست دیوار دل ما شکست نور یدالله در کعبه ی دل شکسته متولد شد
نور امیرالمومنین ع .