[عُشّاق]
إلهی؛ همه گویند خدا کو، حسن گوید جز خدا کو همه از تو دوا خواهند، و حسن از تو درد خواهد همه گویند بده
إلهی؛
از روی آفتاب و ماه و ستارگان شرمندهام
از انس و جان شرمندهام حتی از
روی شیــــطان شـــــرمنـــــــده ام
که همه در کار خود استوارند
واین سست عهد،ناپایدار...
[الهی نامه_علامه حسن زاده آملی]
@oshaaghh
[عُشّاق]
إلهی؛ از روی آفتاب و ماه و ستارگان شرمندهام از انس و جان شرمندهام حتی از روی شیــــطان شـــــرمنــ
إلهی؛
همه سرِ آسوده خواهند، و حسن دلِ آسوده.
همه آرامش خواهند، و حسن بی تابی؛
همه سامان خواهند؛ و حسن بی سامانی
[الهی نامه_علامه حسن زاده آملی]
@oshaaghh
https://hadithashk.com/%D9%84%D8%A8-%D8%AA%D8%B4%D9%86%D9%87-4/
به دامان تو دست انداختم شاید که این دفعه
بگیرد دامنت دستی از این آلوده دامانی!(؛
@oshaaghh
در شب اکنون چیزی میگذرد،
ماه سرخست و مشوش
و بر این بام که هر لحظه در او
بیم فرو ریختن است...
ابرها همچون انبوه عزاداران،
لحظه باریدن را گویی منتظرند!
لحظهای و پس از آن هیچ!
پشت این پنجره شب دارد میلرزد؛
و زمین دارد
باز میماند از چرخش!
خدایِ پر زور من ؛
در این سکوت و افقهای مه آلود،
نوری بفرست تا روشن شود راهم؛
تا گامهایم محکمتر شود و حرف
ها مرا مأیوس نسازد !
@oshaaghh
[عُشّاق]
در شب اکنون چیزی میگذرد، ماه سرخست و مشوش و بر این بام که هر لحظه در او بیم فرو ریختن است... ابرها
خدای من نوری بفرست تا گام هایم محکم تر شود و حرف ها مرا مایوس نسازد((؛
هدایت شده از میعاد
از ذکر قنوت آدم ها میشود به جهان بینی آنها پی برد اینکه چه دغدغه ای دارند و چقدر ارزش و قیمت دارند . [نه ،حدادپورجهرمی|#معرفیکتاب
[عُشّاق]
از ذکر قنوت آدم ها میشود به جهان بینی آنها پی برد اینکه چه دغدغه ای دارند و چقدر ارزش و قیمت دارن
اللهُمّ نَوِّر ظاهِری بِطاعَتِکَ، و باطِنی بِمَحَبَّتِکَ، و قَلبی بِمَعرِفَتِکَ، و رُوحِی بمُشاهَدَتِکَ، و سِرّی بِاستِقلالِ اتّصالِ حَضرَتِکَ، یا ذا الجَلالِ و الإکرامِ...
[رسائل مجذوبیه، کبودر آهنگی، ص ٢٠٤]
@oshaaghh
[عُشّاق]
إلهی؛ همه سرِ آسوده خواهند، و حسن دلِ آسوده. همه آرامش خواهند، و حسن بی تابی؛ همه سامان خواهند؛ و حس
tskin ir.mp3
3.07M
إلهی؛
خودت آگاهی که دریا
دلم را جزر و مدّ است؛
«یا باسط» بسطم ده و
«یا قابض» قبضم کن!
[الهی نامه_علامه حسن زاده آملی]
@oshaaghh