از دلِ هر معصیت زهرا مرا بیرون کشید کار من هروقت گیر افتاد مادر می‌رسد .. #فاطمیه

جیگرم‌آتیش‌گرفت :)💔

بسم ِاللّٰھ . . !

شبتـون‌‌بـٰایـٰاد‌اربـاب‌بۍ‌ڪفن!🌙

🍁به قمر #فاطمیون شهرت داشت یکی از شروط عقدش این بود که #مدافع_حرم باقی بماند.. 🌿کلام شهید: من حاضرم مثل علی‌اکبرِ امام‌حسین(ع) اربا اربا بشم ولی #ناموس شیعه حفظ بشه 🍁آخرش هم این شهید🌷 در حالِ خنثی کردن بمب بود که منفجر💥 شد و بدنش #تیکه_تیکه شد! :) #شهید_حسین‌_هریری

تنھابرایش‌گریه‌ڪرد.. بعدآرام‌درونِ‌ڪفن‌گـفت : زهرا . . منم‌علی:))

اگرانسان‌ڪـٰارهایش‌رابرا؎‌ #رضاۍ‌خدا‌ انجام‌دهد؛ مطمئن‌بـٰآشدزندگیش‌عَـوض‌‌میشود‌ وتـٰآزه معنۍزنـدگۍ‌ڪردن‌رامۍ‌فهمد. #شھید_ابراهیم‌_هادی🌷'! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

نہ‌ساعتی‌ونہ‌سالی‌ڪه‌قَرن‌هاست‌حُسین تویی‌ڪه‌مِثل‌خداونـــد‌لطفِ‌مآدامی …♥️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ #صلی‌الله‌علیك‌یا‌ابا‌عبدالله🌱

فاطمیه‌یعنۍ؛ پای‌ولایت‌بمانیم‌تاشھادت . همانندتنھاسپاهِ‌علی ؛ فاطمهۜ

خدا کند از خود راضی نباشیم . اگر از خود راضی باشیم، هرگز نمی توانیم حق بندگی ادا کنیم. با این که هیچ هستیم، خود را همه چیز می‌دانیم! - آیت الله بهجت

#آرزوت_چیه⁉️ 💠دراز کشیده بودیم. با کلی ذوق و شوق بهش گفتم: اوج آرزوم اینه که پولدار بشیم، یه خونه🏘 تو بهترین نقطه #اصفهان، سفر های خارج، گشت و گذار و... 💠ازش پرسیدم خب #محسن تو آرزوت چیه؟! نه گذاشت نه برداشت گفت: #شهــــــــادتــــ🕊🌷 #شهید_محسن_حججی

دَستش توی عملیات قطع شـده بود. یه روز که اومدم خونه دیدم لباس کثیف رو شسته، بهش گفتم: مادر برات بمیره! چطور با یک دست اینها رو شستی؟ گفت: مادر! اگه دو تا دستم رو هم نداشتم باز وجدانم راضی نمی‌شد کـه من خونه باشم و شما زحمت شستن لباس‌ها رو بکشی... #شهیدعلی‌آقا‌ماهانی🌷

همہ هستن !' همہ امشب تو ڪربلا مهمان هستن ولی نمیدونم چرا ما نیستیم😄💔

🌿الگوبرداری از شھـــــدا از سردار شهید همدانی پرسیدند: بعد از بازگشت از سوریه برنامتون چیه⁉️ گفت: «تصمیمی گرفتم که مطمئنم از ۴٠سال مجاهدت بالاتره، بروم یک گوشه‌ای از این مملکت تو یک مسجدی🕌 تو یک پایگاه #بسیجی برای بچه‌های نوجوان و جوان #کارفرهنگی انجام بدم و برای ‌#امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف آدم تربیت کنم، سرباز تربیت کنم، کاری که تاحدودی #کوتاهی کردیم و آن دنیا باید #جواب_بدیم....!!!

الان یڪ خانم پہلو شکستھ . . ۱۸ سالش بیشتر نیسٺ‌هاا ! رفتہ تو بین الحرمین پیش پسرش ... اونجا امام حسین همہ رو دعوت کردھ

با صداے ِ بلند گوش کنید . . :)

چقدر خورد به گودی قتلگه، ضربه حسین و خنجر کُند و دوازده ضربه شاعر: #محمدجواد_شیرازی

آخہ غُربٺ چقدر ؟! ڪسی از داغ ٺو نَرنجید .. ڪسی مِشڪی براٺ نپوشید !

درد دل‌های همسر شهید دانیال رضازاده: مگه نگفته بودی دوست نداری کسی اشک‌های منو ببینه

صبح ِ روزِ سھ‌شَنبہ‌ من...پاشدم بآ دو چِشم ِ خیس . . دیدم انگار توے این شہر . . هیشکے عین خیالِش نیست . . !

رفاقت اینجوری ابدی میشه !

حاجی میگما، نازِ نَفَسِت :))) بخون برامون..✨

#سردار_دلها 💞 هرچقدر از حاج قاسم بگیم بازم کم گفتیم... از #سادگی از مناعت طبع از افتادگی و اخلاص💖 🌙حاج قاسم یادم داد....