˙∘🌈🌱∘˙
هر کس که، به نام خدا، به یاد خدا و برای خدا، زندگی کرد...
آخرش #شهید میشود...
سپهبد #شهید_قاسم_سلیمانی
#شهیدانه
┄
┈──• ⸼࣪ ⊹🪴⊹ ⸼࣪ •──┈
هر کس که، به نام خدا، به یاد خدا و برای خدا، زندگی کرد...
آخرش #شهید میشود...🕊
سپهبد شهید #قاسم_سلیمانی
#عاقبتمون_شهدایی
•
خبر از شیرینیهای جبهه ندارید!
سعید فرزند سوم خانواده است.
سال اول دبیرستان بود که جنگ آغاز شد.
تا سوم دبیرستان تحصیل کرد.
بسیجی دلاوری بود که از طریق سپاه
اعزام شد و در لشکر۱۷ علیبنابیطالب
رزمید. سه نوبت به جبهه اعزام شد.
خواهر سعید نقل میکند:
«همگی دلتنگش بودیم. چهار ماهی
میشد که در جبهه بود، اما مگر میآمد؟
تا این که نوزاد برادرم متولد شد.
فکر کردم: خیلی خوبه، حتماً به هوای
دیدن بچهی داداش مییاد. باید منتظرش
میشدیم تا خودش تماس بگیرد.
بالاخره بهش گفتیم. گفتیم: جات خالیه!
اینجا شیرینی بارونه! نمیدونی چقدر بچه شیرینیه. نمییای ببینیش؟
گفت: انشاءالله زیر سایه پدر و مادرش
بزرگ شه. خبر از شیرینیهای اینجا ندارین!»
[#خاطرات_شهیدا
#شهید سعیدحسنان]
°•🌱
نمی رسد
بہ خداحافظی
زبان از بغــض
خوشـا بہ حال تـو
ڪہ مسافـر بهشتـی
🕊سالروز شهادت #شهید مدافع حرم#ابوذر داوودی "
#شهید مدافع حرم فریدون #احمدی
🌱شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
تقلـبفقطیڪجـاجایزه!
اونهـمسرامتحـاناٺخُـدا
بایـدسرتوبگیـرۍبـالا،
ازروۍِبرگہشهدا
تـقلبڪنـی...🌱
#شهید
موجی از گرد و خاك بر سر و صورتم هجوم آورد. سرم به بزرگي دشت شـده بود و چشمانم جايي را نميديد.
از دود و گرد و خاك، نفسم بالا نمـیآمـد.
قلـبم مثل طبل پاره شدهای يك ضرب ميكوبيد.
چشمانم را به زور باز كـردم و از ميـان
توفانِ دود و خاك، به سنگر نگاه كردم. كسی به طرفم میدويد.
ـ بچهها شهيد شدند...
صدای مرتضی صفار را شناختم.
قلبم برای لحظـهای از كـار افتـاد.
احسـاس كردم دشت را كوبيدند به سرم.
گيج شده بودم.
گيجِ گيج.
مبهوت، حيران.
همه جا را تار و تيره ميديدم.
با تمام قدرتی كه در پاهايم داشتم، دويدم به طـرف سـنگر.
سنگر، غرق در دود و خاك و خون بود.
چشم چرخاندم.
بقايي يـك پـايش قطـع شده و پاي ديگرش به پوستی آويزان بود.
حسن، آهسته نفس نفس میزد.
دويـدم به طرفش و بغلش كردم.
اشك، صورتم را پوشانده بود.
دستپاچه بـودم.
يـك نفـر فرياد ميكشيد:
ـ جيپ را بياوريد... جيپ را بياوريد...
با رسيدن جيپ، حسن و بقية بچهها را سوار كرديم.
تنم از خون حسـن خـيس شده بود.
گوشم را نزديك دهانش بردم؛ او غلامِحسين بود و ...
دردآلـود آقايمـان امام حسين(علیهالسلام) را صدا ميزد.
برگرفته از کتاب:مسافر
(براساس زندگی شهيد غلامحسين افشردی «حسن باقری»)
#سردار_شهید_حسن_باقری
#شهید
#دهه_فجر
#انقلاب
#شعبان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی این خاطرات رو میخونیم میبینیم چقدر تو معرفی قهرمانان واقعی ایران کوتاهی شده...
اولین اسیر، آخرین آزاده!
سیدالاسرا، #شهید حسین لشگری
#شهید
#دهه_فجر
#انقلاب
#شعبان
شهید مهدی زین الدین
:
بچهها قدر این زمان و این شرایطی که ما در آن هستیم را بدانید!
همانطورکهماالانغبطهمیخوریمبحال شهدایصدراسلام و شهدایکربلا...
درآینده هم انسانهایی می آیند که بحال ما غبطه میخورند...
#شهید
از قول آیت اللّٰه مجتهدی(ره) نقل شده:
شبی در نجف، بعد از اتمام نماز جماعت
پشت سر آیت اللّٰه #شهید مدنی
و خلوت شدن مسجد، ناگهان دیدم
آقای مدنی به شدت شروع کرد به گریستن،
چون به من اظهار لطف داشتند
به خودم جرئت دادم
و از ایشان علت گریه را آن هم
این طور ناگهانی پرسیدم
ایشان فرمودند: بعد از نماز
یکی به من گفت امام زمان(عج)
را دیده است که به او فرموده اند:
«ببین این شیعیان بعد از نماز
بلافاصله به سراغ کارهای خود رفتند
و هیچکدام برای فرج من دعا نکردند»
من هم تا این را شنیدم
به شدت متأثر شدم و گریستم
آقای مجتهدی می گفت:
بعداً متوجه شدم امام زمان(عج)
این گلایه را به خود ایشان کرده بود ..
10.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷عجیبترین #شهید بهشت زهرا(س)
شهیدی که دست رد به سینه ات نمیزنه
#سجاد_زبرجدی جوان پاک و باایمان دهه هفتادی
کمتر کسی رو پیدا میکنید با ایشون رفاقت نکرده باشه مگر اینکه حاجت گرفته باشه