eitaa logo
عشاق شهادت:))🇮🇷🇵🇸
1.3هزار دنبال‌کننده
12هزار عکس
7.9هزار ویدیو
359 فایل
‹ ﷽ › شروع نوکریمون: 1403/3/3 تجربہ‌بہم‌یا‌دداده‌ڪہ... برا؎اینڪه‌طلب‌شہادت‌ڪنۍ، ‌نبایدبہ‌گذشتہ‌خودت‌نگاه‌ڪنۍ...! راحت‌باش!نگران‌هیچۍنباش!!🌙💔 کپی حلاله مومن ناشناسمون: https://daigo.ir/secret/8953055305
مشاهده در ایتا
دانلود
⊰🦋🌱⊱ امروز سالروز شهادت شهید علی چیت سازیان هست برای شادی روح این شهید عزیز صلوات محمدی هدیه می کنیم🌸🍃 ┈──• ⸼࣪ ⊹🪴⊹ ⸼࣪ •──┈
ʚ✨🕊ɞ شھید میداند چه در دل‌ داری؛ شھدا ز تمام‌ غم‌ هایت‌ خبر دارند صدایشان که کنی‌ جوابت‌ را میدهند پس بگو برایش‌ تمام‌ درد دل‌ هایت‌ را...:)) ┈──• ⸼࣪ ⊹🪴⊹ ⸼࣪ •──┈
18.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹«قاتل سلیمانی و آمر به قتل سلیمانی باید انتقامشان را پس بدهند.»
همیشه کاری کن که اگه خدا تو رو دید خوشش بیاد نه مردم .. _شهید ابراهیم هادی
🌹 4 آذر؛ سال‌روز شهادت شهید علی چیت‌سازیان فرمانده اطلاعات عملیات لشکر 32 انصارالحسین (علیه السلام) هرکی تونست یه صلوات هدیه ب تمامی شهدا مخصوصا شهید علی چیت سازیان بفرسته💫
6.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
می‌خواستن عقد کنن ولی به خاطر انفجار پیجرها، داماد، چشم و دست‌هاشو از دست می‌ده. زنگ می‌زنن به پدر عروس که قرار عقد رو لغو کنن، عروس پشت تلفن داد می‌زنه: تا قبل این، می‌خواستم زنش بشم، الان می‌خوام کنیزش بشم💔 - محمدمهدی‌مصلحی𓂆 🇮🇷🏴
◉🌈✨◉ «برای بهترین‌دوستان خود دعای‌شهادت کنید» هرچند که خیلی‌از افراد می‌گویند: خدانکند این چه حرف‌هایی است که می‌زنید؟ چرا دعای مردن می‌کنید برای هم؟  اما آنها غافلند از اینکه شهادت، مردن نیست. شهادت زنده ماندن ابدی است، جاودانگیست و چه بهتر از جاودانه شدن؟ "شهید سید مجتبی علمدار" ┈──• ⸼࣪ ⊹🪴⊹ ⸼࣪ •──┈ @Seyed_Ibrahim
6.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⏤͟͟͞͞🌼🌱◉ ویرانه‌های‌ شهر را قفسی درهم شکسته بدان ! "شهید آوینی" (مابرای شهادت وصله ناجورشدیم....) ┈──• ⸼࣪ ⊹🪴⊹ ⸼࣪ •──┈
⏤͟͟͞͞🌹✨◉ ما مجهز به سلاح الله‌ اکبریم! این حقیقت چهرهٔ مصمم اوست و پیروزی از آن کسانی‌ است که خدا را برگزیدند... ┈──• ⸼࣪ ⊹🪴⊹ ⸼࣪ •──┈
6.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حاج حسین یکتا - روایتگری (مادری حضرت زهرا برای شهدا گمنام) 🇮🇷
‍ شهیدی که خواست گمنام بماند در فکه دنبال پیکر شهدا بودیم. نزدیک غروب، مرتضی در داخل یک گودال پیکر شهیدی را پیدا کرد. با بیل خاک ها را بیرون می ریخت. هر بیل خاک را که بیرون می ریخت، مقدار بیشتری خاک به داخل گودال بر می گشت! نزدیک اذان مغرب بود. مرتضی بیل را داخل خاک فرو کرد و گفت: فردا بر می گردیم. صبح همراه مرتضی به فکه برگشتیم. به محض رسیدن، سراغ بیل رفت. بعد آن را از داخل خاک بیرون کشید و حرکت کرد! با تعجب گفتم: آقا مرتضی کجا میری!؟ نگاهی به من کرد و گفت: دیشب جوانی به خواب من آمد و گفت: من دوست دارم در فکه بمانم! بیل را بردار و برو! کتاب شهید گمنام، صفحه ۱۷۷