ᬉداࢪاݪقرار
خیلی از شهدای غواص دیگه هم بودن که با دستای بسته داخل اروند رود شهید شدن تا الان...):" آزادانه زندگی
نمیدونم مادرای شهدای غواص
وقتی میبینن یه پسری
دست مادرشو گرفته داره بهش کمک میکنه
چه حالی میشن😭
ᬉداࢪاݪقرار
نمیدونم مادرای شهدای غواص وقتی میبینن یه پسری دست مادرشو گرفته داره بهش کمک میکنه چه حالی میشن😭
وقتی نگاهشون میفته به ماهی
دلشون میریزه
هی با خودشون میگن
بچمو ماهی خورده
اون وقت من لب به ماهی بزنم؟😭
ᬉداࢪاݪقرار
وقتی نگاهشون میفته به ماهی دلشون میریزه هی با خودشون میگن بچمو ماهی خورده اون وقت من لب به ماهی بزنم
حسرت نگاهشونو هیچکس نمیفهمه
زمانی که
میبینن مادرای شهدای دیگه
تو گلزار شهدا
بالا سر عزیزدردونه هاشون نشستن💔
ᬉداࢪاݪقرار
حسرت نگاهشونو هیچکس نمیفهمه زمانی که میبینن مادرای شهدای دیگه تو گلزار شهدا بالا سر عزیزدردونه هاشو
خلاصه بگم...
بیشتر از اون چیزی ک فکرشو میکنی
شرمندشونیم...✋
🔻شهید آسید مرتضی آوینی
✍🏼 اگر خداوند متاع وجود تو را خریدنی بیابد هر کجا که باشی و در هر زمان تو را با #شهادت بر میگزیند...
#اوینی
#روایت_سردار
میگف
یه بار داشتم از یه خونهای رد میشدم
یه بچه رو دیدم
که مادرش
از خونه بیرونش کرده بود...
ᬉداࢪاݪقرار
بخاطر کار #اشتباهش
گف دلم سوخت واسه اشکاش
رفتم در زدم
گفتم خانوم امشب بخاطر من ببخشیدش
من ضامنش میشم...
ᬉداࢪاݪقرار
گف دلم سوخت واسه اشکاش رفتم در زدم گفتم خانوم امشب بخاطر من ببخشیدش من ضامنش میشم...
مادره قبول کرد...
چند دوز گذشت
باز داشتم از همونجا رد میشدم...
ᬉداࢪاݪقرار
مادره قبول کرد... چند دوز گذشت باز داشتم از همونجا رد میشدم...
دیدم مادره باز بچشو بیرون کرده
بچههه هی اشک میریزه...
میگف هی بچههه اشک میریخت
ولی من وایساده بودم
ببینم
آخرش چی میشه
ᬉداࢪاݪقرار
دیدم مادره باز بچشو بیرون کرده بچههه هی اشک میریزه... میگف هی بچههه اشک میریخت ولی من وایساده بودم
گذشت
یهو چراغای خونه خاموش شد
همچنان اشک میریخت
میگه یهو دیدم
بچه کم کم خوابش برد