مسابقه ویژه با جوایز ویژه عید غدیر📢📢
سوال مسابقه کدام گزینه صحیح است
خلاصهی خطبه پیامبر اکرم (ص) در غدیر كدام جمله است كه پیامبر دستور دادند بین مردم تكرار شود؟
الف: مَن کُنتُ مَولاهُ فَعَلِیٌّ مولَاه
ب : اِنّ علیاً وَلِیُّکُمُ بَعدی
ج : اِنَّ عَلیّاً مِنّی و اَنَا مِنهُ وَ هُوَ وَلیُّ کُلِّ مُؤمنٍ بَعدی
د : علیٌّ مِنّی بِمنزِلةِ رَأسی مِن بَدَنی
http://eitaa.com/joinchat/2796617737Cc5231e645a
http://eitaa.com/joinchat/2796617737Cc5231e645a
🥇🥈🥉
▫️سلام بر تو،
در لحظه لحظههای شب فراق و در دمادم روزگار ظهور
✨ السلام علیک فی آناء لیلِک و أطرافِ نهارک
#امامحسنیام
#عشاقالحسنمحبالحسنع
https://eitaa.com/oshagholhasan_313
5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هر روز ما به مدح حسن میشود شروع
هو هوی صبح باد صبا مدح مجتباست
#قرارعاشقانه
#دوشنبههایامامحسنی
#امامحسنیام
#عشاقالحسنمحبالحسنع
https://eitaa.com/oshagholhasan_313
11.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از همان روز ازل مستِ مرامِ حسنم
عاشقِ گوش به فرمانِ کلامِ حسنم
تا ابد نوکر پابست و غلامِ حسنم
من حسینی شده ی دستِ امامِ حسنم
#انـظرالینـایاکـریمآلالله
#قرارعاشـــقانه
#دوشنبههایامامحسنی
#یامحسنبحقالحسن
#عجللولیکالفرج__آمین
#امامحسنیام
#عشاقالحسنمحبالحسنع
https://eitaa.com/oshagholhasan_313
4.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هر که مجنون حسین است خودش میداند
که حسینی شدهی دست امام حسن است
#امامحسنیام
#عشاقالحسنمحبالحسنع
https://eitaa.com/oshagholhasan_313
خاطرات و حضور مقام معظم رهبری حفظه الله تعالی در جبهه۱۱۳
#امام_حسنی_ام
#عشاق_الحسن_محب_الحسن_ع
https://eitaa.com/oshagholhasan_313
درمحضرکریم🍃
#حدیثامامحسنی۲
#امامحسنمجتبیعلیهالسلام:
قلب زنگار میگیرد و با صلوات این زنگار کنار میرود و دل صیقلی میشود.
#امامحسنیام
#عشاقالحسنمحبالحسنع
https://eitaa.com/oshagholhasan_313
آقا مه لقا و مه جبینه
این آقا سرور اهل یقینه
این آقا که کریم اهلبیته
حسن ابن امیرالمومنینه
#دوشنبه_های_امام_حسنی
#امام_حسنی_ام
#عشاق_الحسن_محب_الحسن_ع
https://eitaa.com/oshagholhasan_313
✹﷽✹
═══════ ೋღ🕊ღೋ══════
#داستان📕
#نسلسوخته
✅قسمتپنجم:
مات و مبهوت ... پشت در خشکم زده بود ... نیم ساعت دیگه زنگ کلاس بود ... و من حتی نمی دونستم باید سوار کدوم خط بشم ... کجا پیاده بشم ... یا اگر بخوام سوار تاکسی بشم باید ...
همون طور ... چند لحظه ایستادم ... برگشتم سمت در که زنگ بزنم ... اما دستم بین زمین و آسمون خشک شد ...
- حالا چی می خوای به مامان بگی؟ ... اگر بهش بگی چی شده که ... مامان همین طوری هم کلی غصه توی دلش داره... این یکی هم بهش اضافه میشه ...
دستم رو آوردم پایین ... رفتم سمت خیابون اصلی ... پدرم همیشه از کوچه پس کوچه ها می رفت که زودتر برسیم مدرسه ... و من مسیرهای اصلی رو یاد نگرفته بودم ...
مردم با عجله در رفت و آمد بودن ... جلوی هر کسی رو که می گرفتم بهم محل نمی گذاشت ... ندید گرفته می شدم ... من ... با اون غرورم ...
یهو به ذهنم رسید از مغازه دارها بپرسم ... رفتم توی یه مغازه ... دو سه دقیقه ای طول کشید ... اما بالاخره یکی راهنماییم کرد باید کجا بایستم ...
با عجله رفتم سمت ایستگاه ... دل توی دلم نبود ... یه ربع دیگه زنگ رو می زدن و در رو می بستن ...
اتوبوس رسید ... اما توی هجمه جمعیت ... رسما بین در گیر کردم و له شدم ...
به زحمت از لای در نیمه باز کیفم رو کشیدم داخل ... دستم گز گز می کرد ... با هر تکان اتوبوس... یا یکی روی من می افتاد ... یا زانوم کنار پله له می شد...
توی هر ایستگاه هم ... با باز شدن در ... پرت می شدم بیرون ...
چند بار حس کردم الان بین جمعیت خفه میشم ... با اون قدهای بلند و هیکل های بزرگ ... و من ...
بالاخره یکی به دادم رسید ... خودش رو حائل من کرد ... دستش رو تکیه داد به در اتوبوس و من رو کشید کنار ... توی تکان ها ... فشار جمعیت می افتاد روی اون ...
دلم سوخته بود و اشکم به مویی بند بود ... سرم رو آوردم بالا ...
- متشکرم ... خدا خیرتون بده ...
اون لبخند زد ... اما من با تمام وجود می خواستم گریه کنم ...
#ادامهدارد...
═══════ ೋღ
🕊ღೋ══════
#امامحسنیام
#عشاقالحسنمحبالحسنع
https://eitaa.com/oshagholhasan_313