eitaa logo
عشاق‌الحسن(محب‌الحسن)
10.9هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.6هزار ویدیو
4 فایل
بالطفِ حـسن بوده حسینـی شده عالم این را به همه گفته و مبهـم نگذارید #روزی‌آبـاد‌مـیشود‌بقیـع🕊 .. سخنی بود درخدمتیم تبادلات کانال 👇 @yazahra_67 ............. @ghribemadine118
مشاهده در ایتا
دانلود
8.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ای اهل حرم میرعلمدار نیامد 🎙کربلایی محمد حسين پويانفر شب عرفه ۱۴۰۳ خیمه گاه حسینی کربلا https://eitaa.com/oshagholhasan_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ‍ ‌ ✹﷽✹ ═══════ ೋღ🕊ღೋ══════ 📕 ✅ قسمت‌هفدهم تا چشمم به آقای غیور افتاد ... بی مقدمه گفتم ... - آقا اجازه ... چرا به ما 20 دادید؟ ... ما که گفتیم تقلب کردیم ... آقا به خدا حق الناسه ... ما غلط کردیم ... تو رو خدا درستش کنید ... خنده اش گرفت ... - علیک سلام ... صبح شنبه شما هم بخیر ... سرم رو انداختم پایین ... - ببخشید آقا ... سلام ... صبح تون بخیر ... از جاش بلند شد ... رفت سمت کمد دفاتر ... - روز اول گفتم ... هر کی فعالیت کلاسیش رو کامل انجام بده و مستمرش رو 20 بشه ... دو نمره به نمره اون ثلثش اضافه می کنم ... حس آرامش عمیقی وجودم رو پر کرد ... التهاب این 2 روز تموم شده بود ... با خوشحالی گفتم ... - آقا یعنی 20 ... نمره خودمون بود؟ ... دفتر نمرات رو باز کرد ... داد دستم ... - میری سر کلاس، این رو هم با خودت ببر ... توی راه هم می تونی نمره مستمرت رو ببینی ... دلم می خواست ببینمش اما دفتر رو بستم ... - نمره بقیه هم توشه چشممون می افته ... ممنون آقا که بهمون 20 دادید ... از خوشحالی ... پله ها رو 2 تا یکی ... تا کلاس دویدم ... پشت در کلاس که رسیدم ... یهو حواسم جمع شد ... - خوب اگه الان من با این برم تو ... بچه ها مثل مور و ملخ می ریزنن سرش ... ببینن توش چیه؟ ... اون وقت نمره همدیگه رو هم می بینن ... دفتر رو کردم زیر کاپشنم ... و همون جا پشت در ایستادم تا معلم مون اومد ... ... ═══════ ೋღ 🕊ღೋ══════ https://eitaa.com/oshagholhasan_313
‍ ‍ ‌ ✹﷽✹ ═══════ ೋღ🕊ღೋ══════ 📕 ✅ قسمت‌هجدهم دفتر رو در آوردم و دادم دستش ... - آقا امانت تون ... صحیح و سالم ... خنده اش گرفت ... زنگ تفریح، از بلندگوی دفتر اسمم رو صدا زدن ... - مهران فضلی ... پایه چهارم الف ... سریع بیاد دفتر ... با عجله ... پله ها رو دو تا یکی ... دو طبقه رو دویدم پایین ... رفتم دفتر ... مدیر باهام کار داشت ... - ببین فضلی ... از هر پایه، 3 کلاس ... پونصد و خورده ای دانش آموز اینجاست ... یه ریز هم کار کپی و پرینت و غیره است ... و کادر هم سرشون خیلی شلوغه ... تمام کپی های مدرسه و پرینت ها اونجاست ... از هر کپی ساده ای تا سوالات امتحانی همه پایه ها ... از امروز تو مسئول اتاق کپی هستی ... کلید رو گذاشت روی میز ... - هر روز قبل رفتن بیا تحویل خودم یا یکی از ناظم ها بده ... مواظب باش برگه هم اسراف نشه ... بیت الماله ... از دفتر اومدم بیرون ... مات و مبهوت به کلید نگاه می کردم... باورم نمی شد تا این حد بهم اعتماد کرده باشن ... همین طور که به کلید نگاه می کردم یاد اون روز افتادم ... اون روز که به خاطر خدا ... برای تاوان و جبران اشتباهم برگشتم دفتر ... و خدا نگذاشت ... راحت اشتباهم رو جبران کنم ... در کنار تاوان گناهم ... یه امتحان خیلی سخت هم ازم گرفت ... و اون چند روز ... بار هر دوش رو به دوش کشیدم ... اشک توی چشم هام جمع شده بود ... ان الله ... تعز من تشاء ... و تذل من تشاء ... خدا به هر که بخواهد ... عزت عطا می کند . ... ═══════ ೋღ 🕊ღೋ══════ https://eitaa.com/oshagholhasan_313
5.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ ❇باید خلیل بود و به یار اعتماد کرد گاهی بهشت در دل آتش فراهم است❇ 💐عید سعید قربان بر شما مبارک باد💐 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• https://eitaa.com/oshagholhasan_313
🌺 یاصاحب‌الزمان خلوت نشین باور تنهایی ام تویی ای سبزپوش کعبه دلها ظهور کن... به رسم هرشب .. برگی دیگر از دفتر انتظار راورق میزنیم تاظهور مولای غریبمان ... الهی عظم البلا..⚡️ https://eitaa.com/oshagholhasan_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✋ عیدتان مبارک مولای من🌸 ای غریب ترین حاجی هر ساله ؛ کاش بیاموزیم ... پیش پایت... همه زنجیرهای وجودمان را، سر ببریم... تا بیابیم.. آنچه را که قرنهاست در حسرتش، زمین گیر شده‌ايم! •••✾🍃🌺🍃✾••• https://eitaa.com/oshagholhasan_313
یار عزیزتر از جانم..حضرت صاحب الزمانم سلام.. و سالهاست... که تو...همان تنهاترین سفیدپوش سرزمین ابراهیمی.... ... حج ات مقبول..؛ آرام دل بی قرار ما.. 🌼 نازنینم ! ️عید، شده... و چشمانمان دوباره بغض آلود است... تنهایی تو....یک طرف و زمین گیری ما، از سوی دیگر... راه پروازمان را، مسدود کرده است... که قربان هم با همه عظمتش، قربانی کردن نفس مان را، به ما نیاموخته است! 🌼 پرواز...بدون تو...آرزويي محال است! تویی؛ که ماجرای سربریدن همه زنجیرهای زمین را...خوب میدانی. 🌼 تویی که راه سبک شدن بالهایمان را، در سینه ات، جای داده ای... و ما بدون تو... نه سربریدن تعلقاتمان را آموخته ايم...و نه رها شدن از زمین، برای پروازهاي بلند را تجربه کرده ايم.... 🌼 ️ساده بگویم یوسف عزیز ما؛ زمین... با همه عظمتش، بدون تو... گودالي تنگ و تاریک است...و ما خسته تر از همیشه... فقط برای ملاقات هیبت حیدری ات، لحظه شماری می کنیم... 🌼 حج ات مقبول ؛ تنها ذخیره زمین! یک نخ از جامه احرامت... جان غبار گرفته ما را، آرام می کند.... 🌼 غریب ترین حاجی هر ساله ؛ کاش بیاموزیم ... پیش پایت... همه زنجیرهای وجودمان را، سر ببریم... تا بیابیم.. آنچه را که قرنهاست در حسرتش، زمین گیر شده ايم! •••✾🍃🌼🍃✾••• https://eitaa.com/oshagholhasan_313
الهی غم‌هایتان قربانی شادی‌هایتان شود🍃 عید قربان مبارک🌸 https://eitaa.com/oshagholhasan_313