شور اونکه همدم تموم حالاته؛ حسنه.mp3
7.14M
اونکه همدم تموم حالاته؛ حسنه
🎙حاج ابوذر بیوکافی
تاریخ مداحی ۲۱تیرماه ۱۴۰۳
#امامحسنیام
#عشاقالحسنمحبالحسنع
https://eitaa.com/oshagholhasan_313
تک هدانا بکرامت الحسن.mp3
18.66M
هدانا بکرامت الحسن
🎙حاج سید مجید بنی فاطمه
تاریخ مداحی ۲۰تیرماه ۱۴۰۳
#امامحسنیام
#عشاقالحسنمحبالحسنع
https://eitaa.com/oshagholhasan_313
❁﷽❁
#شبهشتممحرم🏴
عَلــیٖ اَکــــبَر کِـه بَر زَمیٖــن اُفتــــٰادْ
آسِــــمٰان، آفْتــــٰابْ رٰا گُـــــمْ کَـردْ
آטּ چِنـــٰان زَخـْـمْ رویٖ زَخـــْمْ آمَــــدْ
کِـه عــَدوْ هَــم حِســٖابْ رٰا گُــمْ کَـردْ
خٰوٰاســـْݓْ تٰا خِیــمهِ پَر کِشَـــد اَمّٖا
شـــیٖرِ زَخْمــٖی عُقــٰابْ رٰا گُـــمْ کَـردْ
پِـــدَرْ آمـَـدْ بِه یــٰاریاَشْ بِــــــرَوَدْ
مـَـن بَمیٖــرَم ، رِکــــٰابْ رٰا گُـــم کَـرْدْ
پِسَــــرْ بــوتُـــرٰابْ ، بِیـْـن تـُــــرٰابْ
نَـــوِهیِ بــوتُــرٰابْ رٰا گُـــــم کَـرْدْ
جِلْــــدِ قُـــرْآن خویٖـــشْ پِیــْـــدٖا کَـرْدْ
بَـــرْگـِــــههـٰاےِ کِتــٰابْ رٰا گُـــمْ کَـرْدْ
#سلامبرعلیاکبرحسینع🌷
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
#امامحسنیام
#عشاقالحسنمحبالحسنع
https://eitaa.com/oshagholhasan_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❖✨ ﷽ ✨❖
بر کینههای کهنه زِ حیدر اضافه شد
به بغضها زِ فاتحِ خیبـر اضافه شد
تا گفت علـی مَنَمْ نوهی مرتضـی علـی
دیدم که چلهچله به لشکر اضافه شد
#موذنکـربوبـلا💔
#شهزادهعلیاکـبرعلیهالسلام
#آجرکاللهیاصاحبالزمان
#امامحسنیام
#عشاقالحسنمحبالحسنع
https://eitaa.com/oshagholhasan_313
✹﷽✹
═══════ ೋღ🕊ღೋ══════
#داستان📕
#نسلسوخته
✅ قسمتهفتادویکم
با همون نگاه عبوس همیشه بهم زل زد و نشست سر میز... صداش رو بلند کرد ...
سعید بابا ... بیا سر میز ... می خوایم غذا رو بکشیم پسرم ...
و سعید با ژست خاصی از اتاق اومد بیرون ... خیلی دلم سوخت ... سوزوندن دل من ... برنامه هر روز بود ... چیزی که بهش عادت نمی کردم ... نفس عمیقی کشیدم ...
- خدایا ... به امید تو ...
هنوز غذا رو نکشیده بودیم که تلفن زنگ زد ... الهام یه بسم الله بلند گفت و دوید سمت تلفن ... وسط اون حال جگر سوزم ... ناخودآگاه خنده ام گرفت ... و باز نگاه تلخ پدرم ...
بابا ... یه آقایی زنگ زده با شما کار داره ... گفت اسمش صمدیه ...
با شنیدن فامیلیه آقا محمد مهدی ... اخم های پدر دوباره رفت توی هم ... اومدم پاشم که با همون غیض بهم نگاه کرد...
لازم نکرده تو پاشی ... بتمرگ سر جات ...
و رفت پای تلفن ... دیگه دل توی دلم نبود ... نه فقط اینکه با همه وجود دلم می خواست باهاشون برم ...
از این بهم ریخته بودم که حالا با این شر جدید چی کار کنم؟... یه شر تازه به همه مشکلاتم اضافه شده بود ... و حالا...
- خدایا ... به دادم برس ...
دلم می لرزید ... و با چشم های ملتهب ... منتظر عواقب بعد از تلفن بودم ... هر ثانیه به چشمم ... هزار سال می اومد ... به حدی حالم منقلب شده بود که مادرم هم از دیدن من نگران شد ...
گوشی رو که قطع کرد ... دلم ریخت ...
یا حسین ...
دیگه نفسم در نمی اومد ...
#ادامهدارد...
═══════ ೋღ
🕊ღೋ══════
#امامحسنیام
#عشاقالحسنمحبالحسنع
https://eitaa.com/oshagholhasan_313
✹﷽✹
═══════ ೋღ🕊ღೋ══════
#داستان📕
#نسلسوخته
✅ قسمتهفتادودوم
اومد نشست سر میز ... قیافه اش تو هم بود ... اما نه بیشتر از همیشه ... و آرام تر از زمانی که از سر میز بلند شد ... نمی تونستم چشم ازش بردارم ...
- غذات رو بخور ...
سریع سرم رو انداختم پایین ...
چشم ...
اما دل توی دلم نبود ... هر چی بود فعلا همه چیز آروم بود ... یا آرامش قبل از طوفان ... یا ...
هر چند اون حس بهم می گفت ...
- نگران نباش ... اتفاقی نمی افته ...
یهو سرش رو آورد بالا ...
- اجازه میدم با آقای صمدی بری ... فردا هم واست بلیط قطار می گیرم ... از اون طرفم خودش میاد راه آهن دنبالت ...
نمی تونستم کلماتی رو که می شنوم باور کنم ... خشکم زده بود ... به خودم که اومدم ... چشم هام، خیس از اشک شادی بود ...
خدایا ... شکرت ... شکرت ...
بغضم رو به زحمت کنترل کردم ... و سریع گوشه چشمم رو پاک کردم ...
- ممنون که اجازه دادی ... خیلی خیلی متشکرم ...
نمی دونستم آقا مهدی به پدرم چی گفته بود ... یا چطور باهاش حرف زده بود ... که با اون اخلاق بابا ... تونسته بود رضایتش رو بگیره ... اونم بدون اینکه عصبانی بشه و تاوانش رو من پس بدم ...
شب از شدت خوشحالی خوابم نمی برد ... هنوز باورم نمی شد که قرار بود باهاشون برم جنوب ... و کابوس اون چند روز و اون لحظات ... هنوز توی وجودم بود ... بی خیال دنیا ... چشم هام پر از اشک شادی ...
خدایا شکرت ... همه اش به خاطر توئه ... همه اش لطف توئه ... همه اش ...
بغض راه گلوم رو بست ... بلند شدم و رفتم سجده ...
الحمدلله ... الحمدلله رب العالمین ...
#ادامهدارد...
═══════ ೋღ
🕊ღೋ══════
#امامحسنیام
#عشاقالحسنمحبالحسنع
https://eitaa.com/oshagholhasan_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃حکایت عشق ۱۶
مداحی حاج مهدی رسولی در مراسم تشییع شهید فخری زاده
#امام_حسنی_ام
#عشاق_الحسن_محب_الحسن_ع
https://eitaa.com/oshagholhasan_313
🍃یابن الحسن...
روز ظهور تو،چه سرافکنده میشوند
آنان که در دعای فرج کم گذاشتند..
به رسم هرشب،تجدید بیعتی دوباره با مولای غریبمان
میخوانیم: الهی عظم البلا...⚡️
#امامحسنیام
#عشاقالحسنمحبالحسنع
https://eitaa.com/oshagholhasan_313
#سلامامامزمانم✋
شهزادهیِ رعنایِ حسین
امروز با هر تکه از بلندیِ نامت
نامِ منتقمت را میخوانیم
که به دلِ سوختهی پدرت
به لحظهیِ سختِ
جان کندن مولا بالایِ سرت
و به زانوهایی که
یارایِ آن همه سنگینی و داغ نبود
برساند فرج منتقمِ غریبِ عاشورا را ...
به ارباََ اربا شدن بدن علیاکبر
#الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
#امامحسنیام
#عشاقالحسنمحبالحسنع
https://eitaa.com/oshagholhasan_313
بسم الله الرحمن الرحیم
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ رَسُولِ رَبِّ الْعالَمینَ
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ فاطِمَةَ الزَّهْراَّءِ
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حَبیبَ اللّهِ
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا صِفْوَةَ اللّهِ
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَمینَ اللّهِ
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اللّهِ
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا نُورَ اللّهِ
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا صِراطَ اللّهِ
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَیانَ حُکْمِ اللّهِ
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ناصِرَ دینِ اللّهِ
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا السَّیِدُ الزَّکِىُّ
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْبَرُّ الْوَفِىُّ
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْقاَّئِمُ الاْمینُ
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْعالِمُ بِالتَّأویلِ
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْهادِى الْمَهْدِىُّ
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الطّاهِرُ الزَّکِىُّ
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا التَّقِِیُّ النَّقِىُّ
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْحَقُّ الْحَقیقُ
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الشَّهیدُ الصِّدّیق
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِی وَ رَحْمَةُ اللّهِ وَ بَرَکاتُهُ
#امامحسنیام💚
#عشاقالحسنمحبالحسنع
https://eitaa.com/oshagholhasan_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#السلامعلیکیاعلیاکبرالحسین💔🥀
سوی میدانِ بلا ، شَه پسری آمده است
اَشهد اَنّ علیّا قَدَری ، آمده است
شده نامش چو علی کوریِ چشمان عدو
یا علی بهر پسر چون سپری آمده است
بس که از جِلوه شبیه است به رخسار رسول
شده شایع که رسول دگری آمده است
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
#امامحسنیام
#عشاقالحسنمحبالحسنع
https://eitaa.com/oshagholhasan_313
❖✨ ﷽ ✨❖
☀️#روزهشتمحضرتعلیاکبرعلیهالسلام
حضرت علی اکبر علیهالسلام در ۱۱ شعبان سال ۴۳ هجری در مدینه متولد شد
نام مادرگرامیش لیلی بنت ابی مرة و همسر گرامیش از فرزندان امام حسن (ع) بود جد مادری ایشان یعنی عُروه بنِ مسعود یکی از بزرگان و سادات صدر اسلام بود که در سال هشتم یا نهم هجرت مسلمان شد و به دستور پیامبر به قبیله و دیار خود بازگشت و قوم خویش را به اسلام فراخواند.
هنگامی که اذان می گفت بر اثر اصابت تیر یکی از دشمنان به شهادت رسید. وقتی که پیامبر (ص) خبر شهادت او را شنید ، فرمود : مَثَل عُروَه ، مَثَل آن پیامبری است که خداوند در سوره یاسین از او یاد کرده و فرموده : هنگامی که قوم خود را به سوی خدا فراخواند قومش او را کشتند.
علی اکبر (ع) جوانی خوش چهره و زیبا بود و از نظر فصاحت زبان و زیبایی رخسـار و خلـق و خوی به جـدش پیـامبر اکرم (ص) شبیه ترین افراد بود و در نیکی ها و خوبیها زبانزد عصر خویش بود.
او عمر شریف خود را در عبادت ، زهد و کمک به مستمندان گذراند
بطوری که در مدح وی گفته شده : هرگز چشمی همانند علی اکبر را ندیده است .
محل تدفین ایشان پایین پای پدر گرامیشان است.
#یاعلیاکبرحسینمددنا
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
#امامحسنیام
#عشاقالحسنمحبالحسنع
https://eitaa.com/oshagholhasan_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❁﷽❁
زخمِ قلبِ پدر از جسمِ پسر بدتر بود
ارباً ارباً دلِ بابای علـی اکــبر بود
#وخداوندبفرمودحسیــن💔
#کربلامیوهیغممیچینـی🍂
#پسرتراوسطگلهیگرگ💔
#ارباارباشـدهاشمیبینـی🍂
#امامحسنیام
#عشاقالحسنمحبالحسنع
https://eitaa.com/oshagholhasan_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃حکایت عشق ۱۷
روضه خوانی حاج ابوذر روحی سر مزار شهید حاج قاسم سلیمانی
#امام_حسنی_ام
#عشاق_الحسن_محب_الحسن_ع
https://eitaa.com/oshagholhasan_313
شور عالم و بیقرار کنم.mp3
1.94M
عالم و بیقرار کنم
🎙کربلایی محمدحسین حدادیان
تاریخ مداحی ۲۲تیرماه۱۴۰۳
#امام_حسنی_ام
#عشاق_الحسن_محب_الحسن_ع
https://eitaa.com/oshagholhasan_313
بخش چهاردهم - شور (با یهتیر نگاه به من روو سیاه).mp3
11.14M
با یهتیر نگاه به من روو سیاه
🎙حاج محمود کریمی
تاریخ مداحی ۲۲تیرماه ۱۴۰۳
#امام_حسنی_ام
#عشاق_الحسن_محب_الحسن_ع
https://eitaa.com/oshagholhasan_313
شور_شلوغه قتلگاهت.mp3
7.33M
شلوغه قتلگاهت...
🎙کربلایی حسین ستوده
تاریخ مداحی ۲۲تیرماه۱۴۰۳
#امام_حسنی_ام
#عشاق_الحسن_محب_الحسن_ع
https://eitaa.com/oshagholhasan_313
شور مقتل اینجوری به قصد جونت اومدن.mp3
12.25M
اینجوری به قصد جونت اومدن
🎙حاج ابوذر بیوکافی
تاریخ مداحی۲۲تیرماه ۱۴۰۳
#امام_حسنی_ام
#عشاق_الحسن_محب_الحسن_ع
https://eitaa.com/oshagholhasan_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❖✨ ﷽ ✨❖
🏴 ساقیحرم...
•✦✧✧✦•
و خدا گفُت بِه عباس چِنين خواهي شُد
قَسم اَوَل مَردان زَمين خواهي شُد...!
#یاساقیالعطشان🌷
#علمـدارکـربلا🌴🍂
#شبنهم_تاسوعایحسینی
#آجرکاللهیاصاحبالزمان
#تسلیت
#امامحسنیام
#عشاقالحسنمحبالحسنع
https://eitaa.com/oshagholhasan_313
✹﷽✹
═══════ ೋღ🕊ღೋ══════
#داستان📕
#نسلسوخته
✅ قسمتهفتادوسوم
تا زمان رفتن ... روز شماری که هیچ ... لحظه شماری می کردم ... و خدا خدا می کردم ... توی دقیقه نود نظر پدرم عوض نشه ... استاد ضد حال زدن به من ... و عوض کردن نظرش در آخرین دقایق بود ... حتی انجام کارهایی که سعید اجازه رو داشت ... من که بزرگ تر بودم نداشتم ...
به جای قطار، بلیط هواپیما گرفتن ... تا زمانی که پرواز از زمین بلند نشده بود ... هنوز باور نمی کردم ... احساس خوشی و خوشحالی بی حدی وجودم رو گرفته بود ...
هواپیما به زمین نشست ... و آقا مهدی توی سالن انتظار، منتظر من بود ... از شدت شادی دلم می خواست بپرم بغلش و دستش رو ببوسم ... اما جلوی خودم رو گرفتم ...
خجالت بکش ... مرد شدی مثلا ...
توی ماشین ما ... من بودم ... آقا محمد مهدی که راننده بود... پسرش، صادق ... یکی از دوستان دوره جبهه اش ... و صاحبخونه شون ... که اونم لحظات آخر، با ما همراه شد ...
3 تا ماشین شدیم ... و حرکت به سمت جنوب ...
شادی و شعف ... و احساس عزیز همیشگی ... که هر چه پیش می رفتیم قوی تر می شد ...
همراه و همدم همیشگی من ... به حدی قوی شده بود که دیگه یه حس درونی نبود ... نه اسم بود ... نه فقط یه حس... حضور بود ...
حضور همیشگی و بی پایان ... عاشق لحظاتی می شدم که سکوت همه جا رو فرا می گرفت ... من بودم و اون ... انگار هیچ کسی جز ما توی دنیا نمی موند ... حس فوق العاده ... و آرامشی که ... زیبایی و سکوت اون شب کویری هم بهش اضافه شد ... سرم رو گذاشته بودم به شیشه ... و غرق زیبای ای شده بودم که بقیه درکش نمی کردن ...
صادق زد روی شونه ام ...
به چی نگاه می کنی؟ ... بیرون که چیزی معلوم نیست ...
سرم رو چرخوندم سمتش ... و با لبخند بهش نگاه کردم ... هر جوابی می دادم ... تا زمانی که حضور و وجودش رو حس نمی کرد ... بی فایده بود ...
فردا ... پیش از غروب آفتاب رسیدیم دوکوهه ... ماشین جلوی نگهبانی ورودی ایستاد ... و من محو اون تصویر ... انگار زمین و آسمان ... یکی شده بودند ...
#ادامهدارد...
═══════ ೋღ
🕊ღೋ══════
#امامحسنیام
#عشاقالحسنمحبالحسنع
https://eitaa.com/oshagholhasan_313
✹﷽✹
═══════ ೋღ🕊ღೋ══════
#داستان📕
#نسلسوخته
✅ قسمتهفتادوچهارم
وارد شدیم ... هر چی از در نگهبانی فاصله می گرفتیم ... این حس قوی تر می شد ... تا جایی که ... انگار وسط بهشت ایستاده بودم ... و عجب غروبی داشت ...
این همه زیبایی و عظمت ... بی اختیار صلوات می فرستادم...
آقا مهدی بهم نزدیک شد و زد روی شونه ام ...
بدجور غرق شدی آقا مهران ...
اینجا یه حس عجیبی داره ... یه حس خیلی خاص ... انگار زمینش زنده است ...
خندید ... خنده تلخ ...
این زمین ... خیلی خاصه ... شب بچه ها می اومدن و توی این فضا گم می شدن ... وجب به وجبش عبادگاه بچه ها بود ...
بغض گلوش رو گرفت ...
- می خوای اتاق حاج همت رو بهت نشون بدم ؟ ...
چشم هام از خوشحالی برق زد ... یواشکی راه افتادیم ... آقا مهدی جلو ... من پشت سرش ... وارد ساختمون که شدیم ... رفتم توی همون حال و هوا ... من بین شون نبودم ... بین اونها زندگی نکرده بودم ... از هیچ شهیدی خاطره ای نداشتم ... اما اون ساختمون ها زنده بود ... اون خاک ... اون اتاق ها...
رسیدیم به یکی از اتاق ...
3 تا از دوست هام توی این اتاق بودن ... هر 3 تاشون شهید شدن ...
چند قدم جلوتر ...
یکی از بچه ها توی این اتاق بود ... اینقدر با صفا بود که وقتی می دیدش ... همه چیز یادت می رفت ... درد داشتی... غصه داشتی ... فکرت مشغول بود ... فقط کافی بود چشمت به چشمش بیوفته ... نفس خیلی حقی داشت ...
به اتاق حاج همت که رسیدیم ... ایستاد توی درگاهی ... نتونست بیاد تو ... اشکش رو پاک کرد ... چند لحظه صبر کرد ... چراغ قوه رو داد دستم و رفت ...
حال و هوای هر دومون تنهایی بود ... یه گوشه دنج ...
روی همون خاک ... ایستادم به نماز ...
#ادامهدارد...
═══════ ೋღ
🕊ღೋ══════
#امامحسنیام
#عشاقالحسنمحبالحسنع
https://eitaa.com/oshagholhasan_313