فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
..🖤
بین آثار و تواریخ و کُتُب؛ مکتوبی
اُمِّکلثومی و... مانند علی مظلومی
#یاامکلثومسلاماللهعلیها
#آجرکاللهیاصاحبالزمان🏴
#امامحسنیام
#عشاقالحسنمحبالحسنع
https://eitaa.com/oshagholhasan_313
✹﷽✹
═══════ ೋღ🕊
ღೋ═══════════
#سـرزمیـنزیبـایمـن♡
#نوشتهشهیدمدافعحرمطاهاایمانی
#قسمتهشتم
دستم رو جمع کردم و نشستم روی مبل …
اون هیچ توجهی بهم نداشت …
مهم نبود … دیده نشدن، ساده ترین نوع تحقیری بود که تمام این سال ها تحمل کرده بودم … .
– آقای رئیس … من برای ثبت نام و شرکت در #دانشگاه_حقوق درخواست دادم … اما علی رغم رتبه و معدل بالا، هیچ پاسخی به من داده نشد … برای همین حضوری اومدم …
– بهتره برای شرکت توی یه رشته و دانشگاه دیگه درخواست بدی …
سرش رو آورد بالا … هر چند بعید می دونم برای پذیرش شما جایی وجود داشته باشه … .
– اما فکر نمی کنم قانونی وجود داشته باشه که بگه …. یه بومی حق نداره وارد دانشگاه حقوق بشه … .
خیلی جدی توی چشم هام نگاه کرد …
اینجا جایی برای تو نیست … اینجا جائیه که حقوق دانها، قاضی ها و سیاستمدارهای آینده این کشور رو آموزش میده … بهتره حد و مرز خودت رو بشناسی و هر چه زودتر از اینجا خارج بشی…
– طبق قانونی که تربیت شده های همین دانشگاه ها تصویبش کردن … قانون بومی ها رو به عنوان یه انسان پذیرفته … جالبه … برای سگ یه سفیدپوست اینجا جا هست و می تونه همراه با صاحبش وارد بشه … اما برای یه انسان جا نیست … این حق منه که مثل بقیه اینجا درس بخونم …
چند لحظه مکث کردم …
نگران نباشید … من قصد ندارم قاضی یا سیاستمدار بشم … می خوام وکیل بشم و از انسان هایی دفاع کنم که کسی صداشون رو نمی شنوه … .
بدون اینکه حتی پلک بزنه، چند لحظه توی چشم هام زل زد … از این فرصت پیش اومده جای دیگه ای استفاده کن …
توی سیستم استرالیا جایی برای تو نیست
… این آخرین شانسیه که بهت میدم …
قبل از اینکه به پلیس زنگ بزنم و تبدیل به آدمی بشی که کسی صداش رو نمی شنوه … از اینجا برو بیرون … .
بلند شدم و رفتم سمت در … مطمئن باشید آقای رئیس … من کاری می کنم که صدای من شنیده بشه …
حتی اگر امروز، خودم نتونم وارد اینجا بشم … به هر قیمتی شده راهی برای دیگران باز می کنم … .
این رو گفتم و از در خارج شدم … این تصمیم من بود … تصمیمی که حتی به قیمت جانم، باید عملی می شد
قانون مصوبه در مورد بومی ها رو روی یه تکه مقوا با خط خوانا نوشتم …و یه پلاکارد پایه دار درست کردم …
مقوای دیگه ای رو با طناب به گردنم انداحتم …
در این سرزمین، قانون مدافع اشراف سفید است… شرافت و جایگاه سگ سفید پوست ها از یک انسان بیشتر است
…
رفتم نشستم جلوی ورودی اصلی دانشگاه…
تک و تنها …بدون اینکه حتی لحظه ای از جام تکان بخورم …حتی شب رو همونجا کنار خیابون و بدون هیچ زیرانداز و رو اندازی خوابیدم…
روز اول کسی بهم کاری نداشت ….
فکر می کردن خسته میشم خودم میرم …
اما همین که حس کردن دارم برای بقیه جلب توجه می کنم… گاردهای دانشگاه ریختن سرم و همه چیز رو داغون کردن …بعد از یه کتک مفصل و به محض اینکه تونستم حرکت کنم …دوباره تمام این مطالب رو نوشتم و رفتم جلوی دانشگاه…
این بار، چهره و بدن کتک خورده ام هم بهش اضافه شده بود …
کم کم افراد می ایستادن و از دور بهم نگاه می کردن …
داشتم برای گسترش حرکت و ایجاد تعامل با بقیه برنامه ریزی می کردم که …سر و کله چند تا ماشین #پلیس ظاهر شد …چنان با سرعت ظاهر شدن که انگار برای گرفتن یه قاتل سریالی اومدن …
در ماشین رو باز کردن با سرعت اومدن طرفم … تا اومدم به خودم بیام، یکی شون با سرعت یقه ام رو گرفت و با شدت از روی زمین به سمت خودش کشید …
دومی از کنار به سمتم حمله کرد … یه دستش رو دور گردنم حلقه کرد … نمی تونستم به راحتی نفس بکشم … اومدم دستم رو بالا بیارم گردنم رو آزاد کنم که نفر بعدی دستم رو گرفت … و خلاف جهت تابوند … و همزمان با هم، من رو محکم به کف پیاده رو کوبیدن …
همه چیز در زمان کوتاهی اتفاق افتاد …
از شدت درد، نفسم بند اومده بود …
هم گلوم به شدت تحت فشار بود …
هم دستم از شدت درد می سوخت و آتش گرفته بود …
دیگه هیچ چیز رو متوجه نمی شدم … درد دستم شدیدتر از این بود که به مغزم اجازه بده به چیز دیگه ای فکر کنه … .
یکی شون، زانوش رو گذاشت پشت گردنم … و تمام وزنش رو انداخت روی اون …
هنوز به خودم نیومده بودم که درد زجر آور دیگه ای تمام وجودم رو پر کرد … اونها … به اون دست نابود شده من … توی همون حالت … از پشت دستبند زدن … و بلندم کردن … .
از شدت درد و ضربه ای که به سرم خورده بود … دیگه هیچی نمی فهمیدم … تصاویر و حرکت دیگران، تاریک و روشن می شد … صداها گنگ و مبهم، کم کم به سمت خاموشی می رفت … .
من رو پرت کردن توی ماشین … و این آخرین تصویر من بود… از شدت درد، از حال رفتم
#ادامهدارد....
═══════ ೋღ
🕊ღೋ══════
#امامحسنیام
#عشاقالحسنمحبالحسنع
https://eitaa.com/oshagholhasan_313
88.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
همراه با مناجات با خدا و اهل بیت علیهم السلام۱۱۰
بین عشاق تو ای دوست گرفتار منم
🎙حاج سید رضا نریمانی
#امامحسنیام
#عشاقالحسنمحبالحسنع
https://eitaa.com/oshagholhasan_313
🌺یابن الحسن...
🔻روز ظهور تو،چه سرافکنده میشوند
🔻آنان که در دعای فرج کم گذاشتند..
☘به رسم هرشب،تجدید بیعتی دوباره با مولای غریبمان🌹
میخوانیم: الهی عظم البلا...⚡️
#امامحسنیام
#عشاقالحسنمحبالحسنع
https://eitaa.com/oshagholhasan_313
🌸.🍃
#السلامعلیکیابقیةالله✨
دیدهی انتظار را دام امید کردهایم
ای قدمت به چشم ما خانه سفید کردهایم❤️
#ایهاالعزیز
#اللهمعجللولیکالفرج🍃
#امامحسنیام
#عشاقالحسنمحبالحسنع
https://eitaa.com/oshagholhasan_313
بسم الله الرحمن الرحیم
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ رَسُولِ رَبِّ الْعالَمینَ🌸
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ🍃
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ فاطِمَةَ الزَّهْراَّءِ🌸
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حَبیبَ اللّهِ🍃
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا صِفْوَةَ اللّهِ🌸
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَمینَ اللّهِ🍃
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اللّهِ🌸
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا نُورَ اللّهِ🍃
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا صِراطَ اللّهِ🌸
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَیانَ حُکْمِ اللّهِ🍃
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ناصِرَ دینِ اللّهِ🌸
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا السَّیِدُ الزَّکِىُّ🍃
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْبَرُّ الْوَفِىُّ🌸
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْقاَّئِمُ الاْمینُ🍃
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْعالِمُ بِالتَّأویلِ🌸
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْهادِى الْمَهْدِىُّ🍃
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الطّاهِرُ الزَّکِىُّ🌸
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا التَّقِِیُّ النَّقِىُّ🍃
السَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْحَقُّ الْحَقیق🌸
ُ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الشَّهیدُ الصِّدّیق🍃
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِی وَ رَحْمَةُ اللّهِ وَ بَرَکاتُهُ🌸
#امامحسنیام💚
#عشاقالحسنمحبالحسنع
https://eitaa.com/oshagholhasan_313
💚⃟⃟🍃
خدایی که به دستانم قلم داد
به قلبم عشق شاهی محترم داد
خداچون دید آقا مهربانست
شفاعت را به شاه بی حرم داد
#دستبهدامانتوامیاحسنع
#انظرالینایاکریم💚
#امامحسنیام
#عشاقالحسنمحبالحسنع
https://eitaa.com/oshagholhasan_313
..🖤
#امکلثوم
هرچند نامت میان ما غریب است؛
اما...
میدانم تمام کودکیات را...
همپای زینب(سلاماللهعلیها)
پشت درِ سوختهی خانهتان گریستی!
میدانم تمام صحرای کربلا...
و مسیر اسارت...
همپای خواهر...
غمهای کاروان را به دوش کشیدی.
میوهی دل زهرا و علی!
اُمِّکلثوم!
امروز امام غایبم را...
به حرمت کولهبار سنگین غمهای تو آرزو میکنم.
۲۹جمادی الثانی
سالروز وفات حضرت اُمِّکُلثوم
(دختر دوم حضرتزهرا سلاماللهعلیها)
بر امام زمان(عج) و دوستداران اهل بیت تسلیت عرض مینمایم.
#امامحسنیام
#عشاقالحسنمحبالحسنع
https://eitaa.com/oshagholhasan_313