اگه از گناهاتون خسته شدید ؛ بدونید که خدا از بخشیدن شما خسته نمیشه ..(: -آیت‌الله‌مرتضی‌تهرانی✨

#فراموش‌نشه!(:

روز سی‌و‌پنجم چلهٔ #کلیمیه .

خدایا والا ما بلد نیستیم با زبونِ خودمون باهات حرف بزنیم ؛ پس چه بهتر که با زبونِ آقا امیرالمؤمنین‌'ع بیایم درِ خونه‌ات :))) اینجوری بیشتر نگاهمون می‌کنی .

غم‌های بسیار چشیدیم ؛ اما عجب طعمی داشت ، غمِ تو¹²⁸ !(:

- و رجائی کربلاء خُذ عمری ؛ ورزُقنی کربلاء :) *امیدم کربلاءِ .. از عُمرم بگیر و کربلاء روزیم کن ..

اگه بگم کلِ امروز با این صوت گذشت ؛ دروغ نگفتم :))) خیلی خوبههه>>>>>>>>>

من أینَ نجات في غَیرِ تربتي کربلاء ؟ مگر راهِ نجاتی جز در تربت کربلاء هست ؟!

کربلاء ؛ کربلاء کربلاء کربلاء کربلاء .. - 1:49 -

[ ‌#خدایا از بی فایدگی به تو پناه میبریم .. ]

* مردم امام زمانِتونو صدا کنید🤎 .

میگفت: حداقل روزی یك بار از خودت بپرس‌؛ من چقدر به درد امام زمانم میخورم ..!؟

فی‌الحال درحالِ خفه کردنِ خودم با این صوتم 🫠❤️‍🔥.

روز سی‌و‌ششم چلهٔ #کلیمیه .

:) رجائی ؛ حبیبی ؛ عُمری ؛ حیاتی ؛ ¹²⁸ .♥️

۸ ذی‌الحجة ۱۴۴۵ ؛ خروج‌قافلة‌الحسین‌ع‌مِن‌مکة‌إلی‌مَصارعهم‌بِکربلاء .

- از کعبه رو به کرب‌وبلا می‌کند حسین‌ع ..(:

همه چی داره آماده میشه برایِ محرّمت ابی‌عبدالله‌ع🥲(: کم‌کم دارد نوایِ واعطشاه می‌رسد بگوش . . #روضه‌خونگی .

و رجائی کربلاء .. خُذ عُمری ؛ ورزُقني کربلاء .(:💔 همین . توروخدا .

ولی خدایی ؛ اگه خدا بهم یه پسر داد بهش میگم که که خواهرش و همیشه همراه خودش ببره هیئت 😅😮‍💨 . (وی خودش داره از این قضیه رنج میبره🫠) *تا بهش میگم میگه خو با دوستام میرم تو رو کجا ببرم🚶🏻‍♀خو مَرد ؛ اونا رو کنسل کن بیا با خودم برو . .👀

روز سی‌و‌هفتم چلهٔ #کلیمیه .

- دلگیرم ؛ از همه اِلّا خودِ حسین‌ع .. -

دوست داشتم از این شبا تاااا آخرِ محرّم پسر می‌بودم مِن باب اینکه این قابلیت برام فراهم بود که وقت و بی‌وقت از این هیئت به اون هیئت رَوانه باشم .