eitaa logo
🕊💜ࢪٻحـــاݩھ‌اݪݩݕــۍ💜🕊
1هزار دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
5.6هزار ویدیو
97 فایل
مآدرساداٺ!🙃 فڪرڪن‌مآ‌بچہ‌هاٺیم🙏 دسٺ‌محبٺ‌بڪش‌به‌سرمون؛🙃🙂🌹 اینجاهمہ‌مهماڹ‌حضرت زهرا س هستی زیرنظر مدافع حرم عمه سادات 😷 💚εαɖᵃT سادات الحسینی💚: @bs_hoseini
مشاهده در ایتا
دانلود
11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپی از لحظه اسارت شهید عزیزمون شهید محسن حججی🥀🕊 و وصیتها و نصیحتهای ایشان به فرزندشون علی ک یه جورایی تلنگریست برای همه ما😔👌 🦋اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🦋 🦋‌♥♥♥️•|{ رِیْحانَةُ النَّبْی }|•♥️ 🍃🌸 @oshahid
🔸️خطبه فدکیه(۱۷) 🔸️اهل بیت (علیهم السلام) فرزندانشان را به حفظ خطبه حضرت زهرا (سلام الله علیها ) وا می‌داشتند، آن سان که آنان را به حفظ قرآن وا می‌داشتند. 📚المراجعات، سید شرف الدین ، ص ۳۹۲ حتما بخوانید👌👌 🦋اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🦋 🦋‌♥♥♥️•|{ رِیْحانَةُ النَّبْی }|•♥️ 🍃🌸 @oshahid
😍🌹💚 🕊🇮🇷آیت الله مجتهدی تهرانے: ☘اگر دیدی نمازتان به شما لذت نمےدهد... 🍀قبل از تکبیر و شروع نـماز بگـــویید : 🌸صَلی اللهُ عَلیکَ یا اَبا عَبْدِاللّٰه 🌸 😍👌 🦋اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🦋 🦋‌♥♥♥️•|{ رِیْحانَةُ النَّبْی }|•♥️ 🍃🌸 @oshahid
 : )🌿" 💚🌹💚  را  شبیہ بہ  دوسٺ دارم، شبیہ بہ  آرامشۍ ڪہ آرام... آرام... آرام....  ڪرد...!🥀»› ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎گفتم حرامے بسته راه🕊 گفتا ڪه زینب بے‌پناه💠 گفتم ڪه راه چاره چیست🌹 گفتا فقط آزادگے است🌷 گفتم مَرو خوبم زِ دست💚 گفتا ڪه زینب بےڪس است🥀 🦋اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🦋 🦋‌♥♥♥️•|{ رِیْحانَةُ النَّبْی }|•♥️ 🍃🌸 @oshahid ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎
🖤 است 🌷مادر مهربانے، پدر عزیزے 🍃فرزند دلبندے رفیقی دوست داشتنے همسایه خوبے 🌷و همه آنهایے ڪہ رفته اند 🍃را یاد کنیم با دادن خیرات و یا و 🙏 خدایا🙏 تمام اسیران خاک را ببخش وبیامرز🌷 «ٱللَّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ لِوَلِيِّكَ ٱلْفَرَجَ وَٱلْعَافِيَةَ وَٱلنَّصْرَ» 🦋اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🦋 🦋‌♥♥♥️•|{ رِیْحانَةُ النَّبْی }|•♥️ 🍃🌸 @oshahid ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀💚 دل را اگر از حسین بگیرم چه کنم بی عشق حسین اگر بمیرم چه کنم فردا که کسی را به کسی کاری نیست دامان حسین اگر نگیرم چه کنم 🦋اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🦋 🦋‌♥♥♥️•|{ رِیْحانَةُ النَّبْی }|•♥️ 🍃🌸 @oshahid ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🌱 💚🌹💚 "ومـــن بہ‌ازای‌تـمام‌ِ روزهایی‌ڪه‌ در‌حریـمٺ‌نبـوده‌ام دلتنگم:)♥️" 💕 🦋اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🦋 🦋‌♥♥♥️•|{ رِیْحانَةُ النَّبْی }|•♥️ 🍃🌸 @oshahid
💚 🌹 ✨وَلَمْ أَكُنْ بِدُعَائِكَ رَبِّ شَقِيًّا ﴿۴﴾ ✨و اى پروردگار من ✨هرگز در دعاى تو نااميد نبوده‏ ام (۴) 📚سوره مبارکه مریم ✍بخشی از آیه ۴ 🦋اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🦋 🦋‌♥♥♥️•|{ رِیْحانَةُ النَّبْی }|•♥️ 🍃🌸 @oshahid
37.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💫به فرموده مولا و مقتدایمان هر روز 🌟دعای هفتم صحیفه سجادیه🌟 را میخوانیم👆👌👌 اَللّٰهُمَ عَجْل لوَلِیِّکَ اَلفَرَج •┈••✾🕯🏴🕯✾••┈• 💕 @oshahid
💛🌻به وقت رمان جدیدمون🌻💛 🌸درحوالی عطر یاس🌸☺️
🌸💜 💜🌸 قسمت همه دور سفره نشسته بودیم.. همه چیز آماده بود گرچه 🍀هفت سین🍀 مون دوتاسین کم داشت، ولی غذاهای خوشمزه مامان رنگ و بوی زیبایی رو به سفره داده بود، خیره به تلویزیون بودیم که تا دقایقی بعد سال نو رو اعلام میکرد، همه مون بودیم جز پدری😒 که مثل هرسال فقط سهممون از داشتنش قابی بود که کنار آیینه سفره قرار داشت، همین و بس، پدری که رفت تا یک شهر در باشه، همه ساکت بودن و تو دل خودشون دعا میکردن، عمو جواد باصدای بلند شروع کرد به خوندن دعا : _یامقلب القلوب والابصار یا ... چشمامو بستم،😢😔 پارسال همین جا عاشق شدم، عاشق عطریاس، و حالا بعد یک سال باز سر سفره ای نشسته بودم که 🌷عباس🌷 هم بود، خدایا تنها دعام در این لحظات آخر سال خوشبختی تمام جوون هاست، جوونایی که پاک موندن و به بهانه ی عشق و دوست داشتن نخواستن پاکی خودشون رو از بین ببرند، عشق هاشون درون سینه مهار کردن که فقط تو بدونی و بس، میدونم که پاداششون برابره با ،😢 پس خدایا در این لحظات رسیدن به سال جدید قلب هامونو دگرگون کن تا همونطوری که خودت گفتی با ذکر تو آروم بگیریم، خدایا عشق های پاک رو در سال جدید هدیه کن به همــه ...🙏😢
🌸💜 💜🌸 قسمت چشمام بسته بود که صدای تلویزیون که سال جدید رو اعلام کرد باعث شد همه باهم روبوسی کنن.☺️😍😘😊 روبوسی ها که تموم شد، شیرینی🍰 تعارف کردم و نوبت غذا🍛 شد، محمد و عباس غذاشونو برداشتن و رفتن تو حیاط، عموجوادم بعد چند دقیقه رفت حیاط پیش پسرا، دیگه با خیال راحت میتونستم غذامو بخورم،☺️ وجود آقاجواد و ملیحه خانم سر سفره ی عید، هر سال بهمون دلگرمی میداد، عمو جواد تو 💫سپاه💫 بهترین رفیق بابا بود، پنج سال پیش بعد 🌷شهادت بابا🌷 در نزدیکی مرز، عموجواد هر سال تصمیم گرفت با ملیحه خانم بیاد خونمون و سال نو کنارمون باشه، سه چهار روز بیشتر نمی موندن و بعدش برمیگشتن خونشون شمال، همیشه محمد میخندید و میگفت _همه عید میرن شمال ولی عمو جواد از شمال میاد اینجا!😁 هر سال کنارشون خوش بودیم تا اینکه پارسال پسرشون 🌷عباس🌷 که از خارج برگشته بودم باهاشون اومد و .... آه که همه ی مشکلاتم از همون جایی شروع شد که تک پسر عمو برگشت ایران و امسال هم شاید به خاطر دیدن محمد اومده!😒😣 ٭٭٭٭٭ فردا عمو جواد اینا برمی گشتن شمال، این دوسه روزه رو هم به سختی عباس رو تو خونه تحمل کردم!!😒 خب سختیای خودشو داشت اینکه نگاش نکنم، این که سعی کنم زیاد نخوام مست عطرش بشم، این که نشنوم چطوری میخنده و هزار تا مصیبت دیگه که به هر کی بگم میزنه تو سرم و میگه به همینا میگن عشق دیگه خودتو چرا محروم میکنی ازش، اما هیچکس نمیدونه که بعدش فقط نقشش تو خیالاتم پررنگ تر میشه و من هر روز بیچاره تر!😔😣