eitaa logo
🕊💜ࢪٻحـــاݩھ‌اݪݩݕــۍ💜🕊
1هزار دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
5.5هزار ویدیو
97 فایل
مآدرساداٺ!🙃 فڪرڪن‌مآ‌بچہ‌هاٺیم🙏 دسٺ‌محبٺ‌بڪش‌به‌سرمون؛🙃🙂🌹 اینجاهمہ‌مهماڹ‌حضرت زهرا س هستی زیرنظر مدافع حرم عمه سادات 😷 💚εαɖᵃT سادات الحسینی💚: @bs_hoseini
مشاهده در ایتا
دانلود
مفهوم انتظار فقط درنظاره نیست جایی که نور هست مجال اشاره نیست یا صاحب الزمان به ظهورت شتاب کن در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست اللهم عجل لولیک الفرج....آمین @oshahid
💫 ✨ امام جعفر صادق(ع): آزاده در همه حال آزاده است: اگر بلا و سختى به او رسد شكيبايى ورزد و اگر مصيبت‏‌ها بر سرش فرو ريزند او را نشكنند هرچند به اسيرى افتد و مقهور شود و آسايش را از دست داده و به سختى و تنگدستى افتد. 📚 كافى(ط-الاسلامیه) ج۲، ص۸۹ بیست و شش مرداد "روز آزادگان مبارک" "سال روز آزادی اسرا و بازگشت آن غیورمردان بی‌ادعا به دامن پرمهر وطن مبارک باد " @oshahid
💫 روے دیوار هـر ڪوچہ ای ڪہ نگاه ڪنی، عڪس یہ شهید رو زدن ؛ امّـا چند نـفـر از آدمـاے این شــــــــهـــــــر دلـــ❤️ـــاشون رو زدن بہ نام←شُــہَــدا... @oshahid
✨ ماییــم[✋] بــزرگ شــده‌ے[😌] خــانِ حُسِیــن ابنـ عَلے[💚] لطــف[☺️] مــادرش اســت[🌹] کہ چــادُر بَــر سَــر داریـم[😇] ‌ ♥️•|{ رِیْحانَةُ النَّبْی }|•♥️ @oshahid
هرآنکه‌گفت؛ «علی‌حق‌وحق‌علیست»به‌حق؛ زده‌است بر هدف لا اله الّا اللّه . . . @oshahid
[🕊🐾|°•] 〖یِک‌شَب‌میانِ‌بین‌الحَرَمِین‌ دادمی‌زَدَم(":↶ گَشتَم‌نَبودبِهتَرازاینجآ🌱 نَگَرد؛نیست !♥️〗 @oshahid
💫 تمام پاییزها، مثل پرستوها با آمدنتان کوچ کردند. با لبخندهایتان گل هاي‌ همیشه بهار، تکثیر شدند و آب ها بـه اندازه تمامی آبشارها، قد کشیدند. جنگل ها، پرنده هاشان را بـه پیشوازتان فرستادند. + 26مرداد سالروز سالروز بازگشت آزادگان سرافراز به دامن پر مهر وطن گرامی باد 🌹 @oshahid
❤️💞❣💛❤️💞❣💛❤️💞❣ ❤ ❤️ ￿ @oshahid _اومدم کہ جواب بدم تلفـݧ زنگ زد خالم بود نجات پیدا کردم و دوییدم سمت اتاقم... چادرم و درآوردم تو آیینہ نگاه کردم چهرم نسبت به سه سال پیش خیلے تغییر کرده بود بہ خودم لبخندے زدم و گفتم اسماء ایـݧ سجادے کیہ❓ چرا داره بہ دلت میشینہ❓ همونطور کہ بہ آیینہ نگاه میکردم اخمام رفت تو هم _اسماء زوده مقاومت کـݧ نکنہ ایـݧ هم بشہ مث رامیـݧ تو باید خیلے مواظب باشے نباید برگردے بہ سہ سال پیش علے فرق داره نوع نگاهش،صدا کردنش،حرف زدنش،عقایدش... _خندم گرفت ...هہ علے❓هموݧ سجادے خوبہ زیادے خودمونے شدم _در هر حال زود بود براے قضاوت هنوز جلوے آیینہ بودم کہ ماماݧ در اتاق و باز کرد کجا فرار کردی❓ خندم گرفت فرار کجا بود مادر مـݧ اومدم لباسامو عوض کنم خوب پس چرا عوض نکردے هنوز❓ داشتم تو آیینہ با خودم اختلاط میکردم مامانم با تعجب بهم نگاه کرد و گفت: بسم اللہ خل شدے ❓ خندیدم و گفتم بووووودم راستے ماماݧ آقاے سجادے گفت کہ قرار بعدیموݧ اگہ شما اجازه بدید براے فردا باشہ فردا❓چہ خبره اسماء نمیدونم ماماݧ عجلہ داره براے چے مثلا عجلہ داره دستمو گذاشتم رو چونم و گفتم خوب ماماݧ براے مـݧ دیگہ ماماݧ با گوشہ ے چشمش بهم نگاه کرد و گفت:بنده خدا آخہ خبر نداره دختر ما خلہ تو آیینہ با خودش حرف میزنہ إ مامااااااااااا... در حالے کہ میخندید و از اتاق میرفت بیروݧ گفت :باشہ با بابات حرف میزنم راستے اسماء اردلاݧ داره میاد. از اتاق دوییدم بیروݧ با ذوق گفتم کے داداش کچلم میاااااد فردا خبر داره از قضیہ خواستگارے❓ _معلومہ کہ داره پسر بزرگمہ هااا تازه خیلے هم تعجب کرد کہ تو بالاخره بعد از مدت ها اجازه دادے یہ خواستگار بیاد براے همیـݧ از پادگاݧ مرخصے گرفتہ کہ بیاد ببینتش دستم و گذاشتم رو کمرمو گفتم: آره تو از اولم اردلاݧ و بیشتر دوست داشتے بعد باحالت قهر رفتم اتاق @oshabid _ماماݧ نیومد دنبالم خندم گرفتہ بود از ایـݧ همہ توجہ ماماݧ نسبت بہ قهر مـݧ اصلا انگار ݧ انگار خستہ بودم خوابیدم باصداے اذاݧ مغرب بیدار شدم اتاقم بوے گل یاس پخش شده بود. دیدم رو میزم چند تا شاخہ گل یاسہ تعجب کردم تو خونہ ما کسے براے مـݧ گل نمیخرید ولے میدونستـݧ گل یاس و دوست دارم اولش فکر کردم ماماݧ براے آشتے گل خریده ولے بعید بود ماماݧ از ایـݧ کارا نمیکردم موهام پریشوݧو شلختہ ریختہ بود رو شونہ هام همونطور کہ داشتم خمیازه میکشیدم اتاق رفتم بیروݧ و داد زدم: ماماااااااݧ ایـݧ گلا چیہ❓ مـݧ باهات آشتے نمیکنم تو اوݧ کچل و بیشتر از مـݧ دوست دارے اردلاݧ یدفہ جلوم ظاهر شد و گفت: بہ مـݧ میگے کچل❓از هیجاݧیہ جیغے کشید م و دوییدم بغلش و بوسش کردم هنوز لباس سربازے تنش بود میخواستم اذیتش کنم دستم و گرفتم رو دماغم گفتم: _اه اه اردلاݧ خفہ شدم از بوے و جورابو عرقت قیافشو ببیـݧ چقد سیاه شدے زشت بودے زشت تر شدے خندید و افتاد دنبالم بہ مـݧ میگے زشت❓ جرئت دارے وایسااا ماماݧ با یہ اللہ اکبر بلند نمازشو تموم کرد و گفت چہ خبرتونہ نفهمیدم چے خوندم قبول باشہ ماماݧ مگہ نگفتے اردلاݧ فردا میاد چرا منم نمیدونم چرا امروز اومد _اردلاݧ اخمی کردو گفت ناراحتید برم فردا بیام خندیدم هولش دادم سمت حموم نمیخواد تو فعلا برو حموم... راستے نکنہ گلارو تو خریدے❓ ناپرهیزے کردے اردلان... خندید و گفت:بابا بغل خیابوݧ ریختہ بودݧ صلواتے مـݧ پول نداشتم برات آبنبات چوبے بخرم گل گرفتم گل یاس❓اونم صلواتے❓ برو داداااااش برووو کہ خفہ شدیم از بو برو. _داشتم میخوابیدم کہ اردلاݧ در اتاق و زد و اومد داخل ... ادامه دارد....😐 بامــــاهمـــراه باشــید🌹 💍@oshahid💍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄┅═✼✿‍✵♥️✵✿‍✼═┅┄ 🌷 🌷 اے تشنہ فتاده بہ دشٺ بلا شاه شهید حضرٺ خون خدا سلام ما ڪہ لیاقٺِ حرمـٺ را نداشتیم از دور دسٺ، ساڪنِ سلام ❤️ ┄┅═✼✿‍✵♥️✵✿‍✼═┅┄ @oshahid
رحمت به مادرم که مرا مجلس تو برد این شوق نوکری اثر شیر مادر است 🖤🖤 @oshahid
♥ شهر آینه دار می‌شود با یک گل پروانه تبار می‌شود با یک گل گفتند نمی‌شود ولی می‌بینند یک روز بهار می‌شود با یک گل أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج @oshahid
به‌حُسین‌اَز‌طَرفِ‌وَصلهٔ‌ناٰجور‌سَلام... :)🍃 【السَّلامُ عَلیٰ الحُسَین و عَلیٰ عَلیِّٖ بن الحُسَین】 @oshahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨﷽✨ 🖥داره کم کم تموم میشه یه سال چشم انتظاریمون یه چند روزه دیگه مونده تموم شه بی قراریمون... محرم در راهه🖤😔 @oshahid
مقصد آسمان است از حوالی زمین باید جدا شد😍 @oshahid
💫 ✨ امام کاظم (علیه السلام): بازیگوشی پسر در دوران کودکی پسندیده است، برای این که در بزرگسالی بردبار شود. 📚 میزان الحکمه، ج۶، ص ۲۵۷ @oshahid
┄┅═✼✿‍✵♥️✵✿‍✼═┅┄ 🌹 سنگہاے صحنتان راماطلایے مےکنیم گنبد و ایوانتان را ما رضائے مےکنیم از برای ڪورے چشم حسودان جہان پنجره فولادتان را ما جهانے مےکنیم 💚☘ ┄┅═✼✿‍✵♥️✵✿‍✼═┅┄ @oshahid
❤️💞❣💛❤️💞❣💛❤️💞❣💛 ❤ @oshahid _داشتم میخوابیدم کہ اردلان در اتاق وزد و اومد داخل... برق و روشـݧ کرد و گفت: خواهر گلم ساعت ۱۰ از کے تا حالا تو انقدر زود میخوابے❓ نمیخواے داداشتو ببینے باهاش حرف بزنے❓حالشو بپرسے❓مثلا تازه اومدمااااا درازکشیده بودم بلند شدم رو تخت نشستم و باخنده گفتم: داداش خلِ کچلم ماماݧ بهت یاد نداده وقتے یہ نفر میخواد بخوابہ یا داره استراحت میکنہ مزاحمش نشے❓😂 _اردلان اخم کرد و برگشت کہ بره باسرعت از رو تخت بلند شدم و بازوش و گرفتم کجااااااا لوس ماما❓ _اخماش بیشتر رفت تو هم و گفت میرم شما استراحت کنے....لوسم خودتے همونطور کہ میکشوندمش سمت تختم گفتم خوب حالا قهر نکـݧ بیا بشیـݧ ببینم چیکار داشتے اردلان نشست رو تختم مـݧ هم رو صندلے روبروش دستم گذاشتم زیر چونم و گفتم به به داداش اردلاݧ حموم لازم بودیااااا ترو خدا زود بزود برو حموم اینطورے پیش برے کسے بهت زݧ نمیده هااااااا خندید و گفت: @oshahid _تو بہ فکر خودت باش یواش یواش بوے ترشیدگیت داره در میاد. همہ از خداشونہ مـݧ دامادشوݧ بشم حیف کہ مـݧ قصد ازدواج ندارم دوتایے زدیم زیر خنده. ماماݧ در اتاق و باز کرد و با یہ سینے شربت و بیسکوییت وارد شد بہ بہ خواهر برادر باهم خلوت کردید راستے اسماء با،بابات حرف زدم بہ مادر اقاے سجادے هم گفتم براے فردا مشکلے نیست جلوے اردلاݧ خجالت کشیدم و سرمو انداختم پاییـݧ اردلاݧ خندید و گفت: خوبہ دیگہ اسماء خانوم مـݧ باید از ماماݧ میشنیدم❓ _سرم همونطور پاییـݧ و گفتم آخہ داداش یدفہ اے شد بعدشم هنوز کہ خبرے نیست... ماماݧ لیواݧ شربت و یہ بیسکوییت داد دست اردلاݧ و گفت بخور جوݧ بگیرے ببیـݧ چہ لاغر شدے چپ چپ بہ ماماݧ نگاه کردم و گفتم: ماماݧ مـݧ احتیاج ندارم بخورم جوݧ بگیرم❓ اردلاݧ بادست زد پشتم و گفت: ￿آخ آخ حســـــودے❓ ماماݧ هم لیواݧ شربت و داد دستم و گفت بیا تو هم بخور جوݧ بگیرے لیواݧ و ازش گرفتم و گفتم پس بیسکوییتش کو بلند شد و همونطور کہ از اتاق میرفت بیروݧ گفت واااااااا بچہ شدے اسماء❓خودت بردار دیگہ حرصم گرفتہ بود لیواݧ شربت گذاشتم تو سینے و بہ اردلاݧ کہ داشت میخندید دهـݧ کجے کردم اردلاݧ شربت و تا تہ خورد و گفت:آخیش چہ چسبید... _بعد دستش و گذاشت رو شونم و گفت:اسماء میخوام باهات جدے حرف بزنم سرمو بہ نشونہ ے تایید تکوݧ دادم اردلاݧ آهے کشید و شروع کرد: سہ سال پیش اونقدرے کہ الاݧ برام عزیزے، عزیز نبودے اسماء حجابتو دوست نداشتم نوع تیپ زدنات، دوستات،بیروݧ رفتنات و..... همیشہ متفاوت بودے با کل خوانواده اینکہ بگم همه چیت بد بود و دوست نداشتما ݧ بالاخره خواهرم بودے چند بار بہ ماماݧ و بابا شکایتت و کردم اما اونا اجازه ے دخالت و بهم ندادݧ براے همیـݧ منم کارے بهت نداشتم @oshahid _تا وقتے کہ اوݧ اتفاق برات افتاد،نمیدونم چے باعث شده بود کہ خواهر همیشہ شیطوݧ و درس خوݧ مـݧ گوشہ گیر بشہ و با هیچ کسے حرف نزنہ،دنبالشم نیستم چوݧ هرچے کہ بود باعث شد تو اینے بشے کہ الاݧ هستے،اسماء وقتے تورو،تو اوݧ وضعیت میدیدم داغوݧ میشدم کلے برات نذرو نیاز کردم کہ خوب بشے، حضرت زهرا رو قسم دادم کہ بہ خواهرم کمک کـݧ،اشک ریختم ،زجہ زدم و.... روزے کہ چادرے شدے _فهمیدم کہ حضرت زهرا جوابمو داده دیگہ خیالم از بابتت راحت شد فهمیدم کہ راهت رو درست انتخاب کردے. وقتے ماماݧ بهم قضیہ ے خواستگارے و گفت:خیلے خوشحال شدم و میدونستم کہ تو اونقدر بزرگ شدے کہ تونستے تصمیم بگیرے _همچنیـݧ مشتاق شدم ببینم کیہ کہ خواهر ما بیـݧ ایـݧ همہ آدم اجازہ داده بیاد براے خواستگارے.... خندیدمو گفتم: یکے مث خودت مثل من❓خوب پس قبول کن دیگه.. خندیدمو گفتم: ارہ تسبیحش همیشہ دستش دکمہ هاے پیرهنشو تا آخر میبنده سر وتهش بزنے تو بسیج دانشگاس وقتے هم کہ با آدم حرف میزنہ زمینو نگاه میکنہ اهاݧ راستے ریشم داره برادریہ براے خودش هههههه... دستشو گذاشت روشونم گفت خستہ نباشے،یکم از اخلاقش بگوووو _إ اردلاݧ پاشووو برو میخوام بخوابم خستم إ اسماء مـݧ هنوز کلے حرف دارم حرفاے اصلیم موند.... ادامه دارد بامــــاهمـــراه باشــید🌹 💍@oshahid💍
[شَبِتونْ خُـدآیــٓـی]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💐سلام امام زمانم(عج) 🌹تا به کی هجر و غريبی و فراق و انتظار 🌹جلوه کن بر آشنايت يا اباصالح بيا 🌹کی رسد لطف پيامت بر همه خلق جهان 🌹کی رسد بانگ ندايت يا اباصالح بيا 💚اَللهُمَ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفـَرَج💚 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @oshahid
در گوشه ی قلب من فقط غم مانده یک کوه غم و غصه و ماتم مانده تقویم ِ دلِ سوخته ام می گوید: چند روز فقط تا به محرم مانده!! @oshahid
💫 ما محبـٺ نمی فروشیم🚫 عاطفــه نمی خریم🛍 دلہـ💔ــایمان را زیر پـا نمی اندازیم نگاهـ هایمان 👁 را حـرام نمی کنیم گلبرگـــ های چهــرهـ مان را در زیر نگاهـ های هوس آلود مدفـون نمی کنیم...🥀 @oshahid
💫 ‌ 💠 مردها بدانند کمک به همسر در امور خانه و نگهداری از بچه‌ها باعث می‌شود که زن فرصت و حوصله کافی برای روابط عاشقانه و محبت‌آمیز با شما را داشته باشد. 💠 کارهای سنگین و زیاد در خانه زن را از لحاظ روحی و جسمی خسته می‌کند و ناخودآگاه نشاط و توان ایجاد رابطه عاطفی قوی‌تر و مستمر با همسر‌ را از دست می‌دهد. 💠 برای زن خیلی شیرین است که گاهی شوهرش، متواضعانه در خانه خدمت کند. اینکار لذت رابطه‌ی شما در خلوت را نیز زیاد می‌کند. @oshahid
دو تا تجربه رو باهم خدا توفیق‌تون بده: حرم‌امام‌رضا♥️ بارون🌧 انگار خود امام داره نوازشت میکنه🍃 @oshahid
از غم انگشترش ، پاره گریبانیم ما.. 💔 @oshahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سه شنبه های جمکرانی💚 مَهدی فاطمه، اِی سَیدصاحبْ حَسَنات هَدیه ای برتونداریم، به غیرازصَلَوات ❤️اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمِّدٍ وَّ آلِ مُحَمَّدٍ وَّ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ❤️ @oshahid
‌ دارد محرم و صفرت می رسـد از راه حسین دل خـوش بـه این دو ماهم و دلتنگ روضه‌ها @oshahid