eitaa logo
🕊💜ࢪٻحـــاݩھ‌اݪݩݕــۍ💜🕊
1هزار دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
5.5هزار ویدیو
97 فایل
مآدرساداٺ!🙃 فڪرڪن‌مآ‌بچہ‌هاٺیم🙏 دسٺ‌محبٺ‌بڪش‌به‌سرمون؛🙃🙂🌹 اینجاهمہ‌مهماڹ‌حضرت زهرا س هستی زیرنظر مدافع حرم عمه سادات 😷 💚εαɖᵃT سادات الحسینی💚: @bs_hoseini
مشاهده در ایتا
دانلود
‏‏‏‏‏‏‏🖤🥀👌😍 باسلام داریم یه ختم قرآن میزاریم هر صبح یه صفحه میزاریم هر کس دوست داره بخونه و همراهی کنه زیاد وقت نمیبره ثوابشو هدیه میکنیم به روح حضرت زهرا س و برای سلامتی و ظهور آقا صاحب الزمان عج ،وشادی روح شهدا و سردار دلها ،رفع گرفتاریها و بلایا و بیماریها و آمرزش اموات اگه هیچ وقت وقت نکردین الان بهترین فرصته که قرآن را ولو یکبار ختم کنیم یه یا علی بگو ⇦⇦ @oshahid
🌼آغاز می کنیم 🍃جمعه ای دگر از 🌼کتاب زندگیمان را 🍃با ذکر مقدس 🌼بسم الله الرحمن الرحیم🌼 🌼و مُهر می زنیم 🍃به نام پر برکت صاحب لحظه ها 🌼امام زمان(عج) ﷽ سـ❄️ـلام روزتون پراز خیر و برکت ⛄️ امروز جمعه ☀️ ٢۴ بهمن ١٣٩٩ ه. ش 🌙 ٢٩ جمادی الثانی ١۴۴٢ ه.ق 🌲 ١٢ فوریه ٢٠٢١ ميلادى ســــ🌷ـــلام صبح آدینه تون بخیــــــر و شـــادی🌷 🌷آرزوهاتون مستجاب 💫کانون خانواده تون گرم گرم 🌷سایه بزرگترهاتون مستدام 💫سعادت وخوشبختــــــی 🌷یار همیشگی شمــــــــا 🌷 در کنار خانواده آدینه تون پر از بهترین ها...🌷 🦋اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🦋 🦋‌♥♥♥️•|{ رِیْحانَةُ النَّبْی }|•♥️ 🍃🌸 @oshahid
✨بر چهرہ 🌸پر ز نور مهدے صلوات ✨بر جان و دل 🌸صبور مهدے صلوات ✨تا امر فرج 🌸شود مهيا بفرست ✨بهر فرج 🌸و ظهور مهدے صلوات 🌸اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمِّدٍ وَّ آلِ مُحَمَّدٍ وَّ عَجِّلْ فَرَجَهم🌸 🦋اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🦋 🦋‌♥♥♥️•|{ رِیْحانَةُ النَّبْی }|•♥️ 🍃🌸 @oshahid
آقای مــن ...💚سلام بر تو و بر یارانت😍 چشمان تو پایان پریشانی هاست دست تو کلید قفل زندانی هاست ای یوسف گمگشته کجایی برگرد!؟ دیدار تو آرزوی کنعانی هاست 🦋اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🦋 🦋‌♥♥♥️•|{ رِیْحانَةُ النَّبْی }|•♥️ 🍃🌸 @oshahid
✋️ 💚🌹🍎 هرصبح سلامی به گل روی تو"ارباب" چون یادگل روی تو، یادآور عشق است أَلسَّلامُ عَلى مَنازِلِ الْبَراهینِ سلام بر آن جایگاههاى براهین و حجج الهى صبحتون حسینی😊💚 🦋اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🦋 🦋‌♥♥♥️•|{ رِیْحانَةُ النَّبْی }|•♥️ 🍃🌸 @oshahid
❤❤این الرجبیون...؟❤❤ "❤ماه رجب نزدیک است❤" *امام باقر(علیه السلام): اگر مؤمنى را دوست داريد او را از آمدن ماه مبارك رجب باخبر نماييد. شنبه ۹۹/۱۱/ ۲۵ روز اول ماه مبارك رجب است وشب جمعه اول رجب ۹۹/۱۱/۳۰ شب ليلة الرغائب.(شب آرزوها).* التماس دعا ❤❤یاعلی مدد❤❤ ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤ 🎊 پیشاپیش 🌸حلول ماه مبارک رجب 🎊و میلاد حضرت 🌸امام محمد باقر علیه السلام 🎊بر همه دوستان مبـارک باد 💐 🦋اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🦋 🦋‌♥♥♥️•|{ رِیْحانَةُ النَّبْی }|•♥️ 🍃🌸 @oshahid
💚 🌹 دشمن علی بدان من عاشق شهادتم ارث باشد از شهیدان غیرت وشجاعتم پیرهن خاکی،پوتین وچفیه ام آماده است من حسینی مذهبم فدایی ولایتم ❣رَهبَرَم سَیِّد عَلی❣😍 🦋اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🦋 🦋‌♥♥♥️•|{ رِیْحانَةُ النَّبْی }|•♥️ 🍃🌸 @oshahid
💚🌹 🌺امام باقر عليه السلام می فرمایند: 🌿هر كه خداوند را به وسيله ما بخواند و ما را واسطه قرار دهد رستگار و موفّق خواهد شد. و كسي كه غير از ما اهل بيت را وسيله گرداند نااميد و هلاك خواهد گشت. 📚أمالي شيخ طوسي، جلد 1، صفحه 175 🦋اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🦋 🦋‌♥♥♥️•|{ رِیْحانَةُ النَّبْی }|•♥️ 🍃🌸 @oshahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃 🌸 💚 🌹😍 ای که همه نگاهِ من، خورده گره به روی تو تا نرود نفس زِ تن، پا نکشم زِ کوی تو...! 🦋اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🦋 🦋‌♥♥♥️•|{ رِیْحانَةُ النَّبْی }|•♥️ 🍃🌸 @oshahid
🍂🕊💫 😍🌹 🌿برند دینداری 🔺 بسیاری از شرکتها و موسسات برای تبلیغ و معرفی محصول و کالای خود یک نماد،نام، نشان و یا طرح متمایز و در اصطلاح برند را برای آن بر می گزینند که مخاطبان با دیدن،شنیدن و یا هر گونه ارتباطی با آن ناخودآگاه ماهیت اهداف و ویژگیهای آن در ذهن و قلبشان تداعی می‌شود. 🤲 نماز نیز برند دینداری و سمبل و نماد ایمان است که خدا دوستی و اطاعت از خالق را در ذهن وفکر بیننده تداعی و ماهیت مسلمانی او را نشان می دهد. ✅ از این رو پیامبر اعظم صلوات الله علیه و آله و سلم می فرمایند نماز نماد اسلام و علامت و نشانه ایمان است. ✅امیرالمومنین علی علیه السلام می فرمایند هر چیزی دارای ظاهر و نمادی است‌نشانه و چهره دین شما نیز نماز است. 🤲 😍👌 🦋اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🦋 🦋‌♥♥♥️•|{ رِیْحانَةُ النَّبْی }|•♥️ 🍃🌸 @oshahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚🌹💚 به یاد حاج قاسم سلیمانی ولله ولله ولله از مهمترین شئون عاقبت بخیری، نسبت شما با جمهوری اسلامی و انقلاب است...👌👌 😍👌 🦋اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🦋 🦋‌♥♥♥️•|{ رِیْحانَةُ النَّبْی }|•♥️ 🍃🌸 @oshahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲. 💚🌹 شـہـادتـ...🦋 جاݧ ڪندݩ نیستـ. ؛دلـ کندݧ است❣️ دل کندن از هر چیزی ک انسان را از دنیا جدا کند👌 🦋اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🦋 🦋‌♥♥♥️•|{ رِیْحانَةُ النَّبْی }|•♥️ 🍃🌸 @oshahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💎 شعر طنز «دوران مجردی» در محضر رهبر انقلاب را که موجب تحسین ایشان شد...😊👌 📌همه را شکل یار می‌بینم 📌پیرزن را نگار می‌بینم! 😂 🦋اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🦋 🦋‌♥♥♥️•|{ رِیْحانَةُ النَّبْی }|•♥️ 🍃🌸 @oshahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📆 روزشمار: ▪️1 روز تا ولادت امام باقر علیه السلام ▪️3 روز تا شهادت امام هادی علیه السلام ▪️10 روز تا ولادت امام جواد و حضرت علی اصغر علیهما اسلام ▪️13 روز تا ولادت امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام ▪️15 روز تا وفات حضرت زینب سلام الله علیها 🦋اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🦋 🦋‌♥♥♥️•|{ رِیْحانَةُ النَّبْی }|•♥️ 🍃🌸 @oshahid
💚 🌹 چادری که باشی😎 میدونی‌باارزش‌ترین😉 امانت‌حضرت‌زهرارو‌دارۍ☺️ چادری که باشے😍 اول‌اسمت‌خانم‌میاد،نه‌خانمی🙃 چادری که باشی😌 باافتخارسرتوبالامیگیری😇 چون‌اون‌بالایی‌بالاسرت♥️ 🦋اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🦋 🦋‌♥♥♥️•|{ رِیْحانَةُ النَّبْی }|•♥️ 🍃🌸 @oshahid
🥀🖤 دختر شیر علی جلوه‌ےِ حیدر دارد مثل زینب بخدا هیبتِ صفدر دارد غرش اش مثل پدر ... آینہ‌ےِ وجه‌الله بی سبب نیست چنین رزم دلاور دارد غریب‌ تر ز حسن نام ام کلثوم است .. کہ خاک‌ خوردنِ نامش نشان غربت اوست🥀 🖤🥀😔 🦋اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🦋 🦋‌♥♥♥️•|{ رِیْحانَةُ النَّبْی }|•♥️ 🍃🌸 @oshahid
❗️⚠️ ☑️ای انسان...!!! چـرا غم میخوری از بهر مُردن مـگـر آنـهـا کـه غـم خـوردنـد نَـمُـردنـد 🔸بـرو از کـنج قـبرستان گـذر کُن ببین آنان که مُردن با خود چه بُردند ✨ اللّه متعال میفرماید: «هرکس مزه مرگ را می‌چشد» (آل عمران/185) رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) مــی فرمایـند: ✨«سه چیز، مُرده را همراهی می کند: خانواده،مال و عمل او. دوتا از این ها باز می گردند و یکی با او می ماند؛ خانواده و مالش بر می گردند و عملش با او می ماند. ✨خوشا به حال آن! مسلمانی که با پرونده ای پُر از اعمال صالح پروردگارش را ملاقات میکند. 🦋اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🦋 🦋‌♥♥♥️•|{ رِیْحانَةُ النَّبْی }|•♥️ 🍃🌸 @oshahid
1_834042529.attheme
136.1K
۵۴ 📲 • 😍 درخواستی اعضا😊 🔰تنوع حق شماست👇👇 با ما خاص باشید😌😎👇🏻👇🏻 🍃🌸 @‌oshahid
💚🌹 🍃این جمعه هم گذشت، تو اما نیامدی پایانِ سبز قصه دنیا، نیامدی ... 🍃مانده‌ست دل اسیر هزاران سؤال تلخ ای پاسخ هر آنچه معمّا، نیامدی ... 🍃افسرده دل به دامن تفتیده کویر ای روح آسمانی دریا، نیامدی ... 🍃ای حسّ پاکِ گم شده روح روزگار زیباترین بهانه دنیا نیامدی ... 🍃ای از تبار آینه‌ها، ای حضور سبز ای آخرین ذخیره طاها نیامدی ... 🍃این جمعه هم گذشت و غزل ناتمام ماند این است قسمتِ دلِ من، تا نیامدی ... باز به انتظار تو جمعه غروب می‌کند مولاجان😓 🦋اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🦋 🦋‌♥♥♥️•|{ رِیْحانَةُ النَّبْی }|•♥️ 🍃🌸 @oshahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚🌹💚 شورعشقی به دلم ریخت، غمی پیرم کرد یا رضا گفتم و این اسم نمک گیرم کرد اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲 الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهیدِ✨ صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِکَ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🦋اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🦋 🦋‌♥♥♥️•|{ رِیْحانَةُ النَّبْی }|•♥️ 🍃🌸 @oshahid
نفس می‌ڪشم ؛ اینجا پنج شنبه هـا و ذخیره ‌اش می‌ڪنـم برایِ تمـام روزهـای هفتہ ! ڪه بی یاد شهدا نباشد نفس‌هایم ... 🌷 پنجشنبه_های_شهدایی🌹 🦋اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🦋 🦋‌♥♥♥️•|{ رِیْحانَةُ النَّبْی }|•♥️ 🍃🌸 @oshahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚🌹 ولادت امام محمدباقر علیه السلام مبااااااارک 😍 🎉🎊🎉🎊🎉🎊🎉 🦋اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🦋 🦋‌♥♥♥️•|{ رِیْحانَةُ النَّبْی }|•♥️ 🍃🌸 @oshahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•﷽• 💚🌹 بررویای‌دیدارتوام.بی‌قرارتوام♥️ 🦋اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🦋 🦋‌♥♥♥️•|{ رِیْحانَةُ النَّبْی }|•♥️ 🍃🌸 @oshahid
💚 🌸✨وَرَبُّكَ الْغَفُورُ ذُو الرَّحْمَةِ ﴿۵۸﴾ 🌸✨و پروردگار تو آمرزنده و 🌸✨صاحب رحمت است ا(۵۸) 📚 سوره مبارکه الكهف ✍بخشی از آیه ۵۸ 🦋اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🦋 🦋‌♥♥♥️•|{ رِیْحانَةُ النَّبْی }|•♥️ 🍃🌸 @oshahid
37.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💫به فرموده مولا و مقتدایمان هر روز 🌟دعای هفتم صحیفه سجادیه🌟 را میخوانیم👆👌👌 اَللّٰهُمَ عَجْل لوَلِیِّکَ اَلفَرَج •┈••✾🕯🏴🕯✾••┈• 💕 @oshahid
💛🌻به وقت رمان جدیدمون🌻💛 🌸درحوالی عطر یاس🌸☺️
🌸💜 💜🌸 قسمت _من … من ..😭 باز گریه هاش شدت گرفت، منم پا به پای حرفای سمیرا اشک میریختم، 😢پس اون چیزی که قرار بود دل سمیرا رو بلرزونه، آقا هادی بود .. که شهادتش نه تنها دل سمیرا که دلِ منو هم بدجور لرزونده بود ..😣 بهم نگاه کرد و گفت: _معصومه من جواب تنهایی های تو رو هم باید بدم، کنار تو رو هم باید بدم، تو عباس رو فرستادی …😢 گریه میکرد و حرف میزد: _معصومه منو ببخش .. منو ببخش معصومه …😭 بغلش کردم وگفتم: _آروم باش سمیرا جان، آروم باش آبجی جونم .. آروم باش ..😊 - معصومه باهاش حرف زدم، با شهید هادی حرف زدم دیشب، ازش خواستم کمکم کنه، دستمو بگیره، معصومه تو ام کمکم کن، نذار بازم اشتباه کنم، نذار…😓😢 فقط اشک میریختم و سعی میکردم دل لرزیده ی سمیرا رو آروم کنم … ✨سمیرا! تو انتخاب شده ای … تو انتخاب شدی که تغییر کنی … تو آزاد شده ای … تو از بند هواهای این دنیا آزاد شدی … به دست شهید هادی حسینی آزاد شدی … آزادِ آزاد … آزادیت مبارک دوست عزیزم … مبارکت باشه …✨ . . . . دلم آروم تر شده بود از دیدن حالت منقلب سمیرا ..😊 چقدر شهید زود معجزه میکرد ..😢 . . چند روز از شهادت آقا هادی میگذشت …
🌸💜 💜🌸 قسمت مشغول شام خوردن بودیم مهسا سکوت رو شکست وگفت:   _یه چیز بگم مامان؟!! مامان نگاهی بهش انداخت و گفت: _ بگو عزیزم😊 نگاهی به من و محمد که مشغول شام خوردن بودیم انداخت و گفت: _من نمی خوام کارگردانی بخونم فعلا!!  با تعجب نگاهش کردم،😳 اینهمه خودشو میکشت تا بهش برسه حالا که تا رسیدن به خواسته اش فاصله ای نداره .. میخواد نخونه ..😟 چیزی نگفتم و فقط نگاهش کردم مامان گفت: _نکنه باز به یه رشته ی دیگه علاقه مند شدی، والا گیجم کردی دختر😕 اوندفعه محمد بجاش جواب داد: _ نه مامان دخترتون ماشالله عاقله و باهوش، خودش داره میفهمه که به چیزه دیگه ای علاقه منده😉 انگار محمد از موضوع با خبر بود، - خب به چی علاقه مند شدی حالا..البته اگه دو روز دیگه باز نظرت عوض نمیشه مهسا کمی صداشو صاف کرد و رو به مامان گفت: _ایندفعه مطمئن باشین که عوض نمیشه، چون هم کامل تحقیق کردم و هم فهمیدم که علاوه بر علاقه بهش نیاز هم دارم!!😇 واقعا داشتم کنجکاو میشدم، مهسا چه جدی پیگیر شده بود و چقدر براش مهم شده بود که چه درسی رو ادامه بده ..😧 مهسایی که به درس علاقه چندانی نداشت حالا چه با علاقه از درس خوندن حرف میزد همچنان من و مامان نگاه منتظرانه ای بهش دوخته بودیم، محمد لبخندی به روی مهسا زد، مهسا با لبخندی گفت: _من میخوام برم حوزه☺️ یه لحظه سرفه ام گرفت، با تعجب  گفتم: _چی؟؟؟؟ 😳 محمد خندید و گفت: _مگه چیه، بهش حسودی میکنی که داره میره طلبه بشه😏 با تعجب نگاهم به محمد بود گفتم: _پس زیر سرِ توئه، رفتی طلبگی خودتو برای مهسا تبلیغ کردی تا جذبش کنی😜😉 همه خندیدن 😁😃😄😀که مهسا گفت: _نخیرم اینجوری نبود، اصلش پیشنهاد فاطمه سادات بود، باهاش خیلی حرف زدم و اونم قول داد کمک کنه تا کارای ثبت نامم رو پیش ببرم، محمد فقط نقش یه مشاورِ خوب رو داشت😍👌 لبخندی از ته دل زدم و گفتم: _پس کارگردانی چی میشه، کی پس فیلم منو میسازه؟؟!!☹️😄
🍀﷽🍀 🌸💜 💜🌸 قسمت خندید و گفت: _حالا بزار کمی درس حوزه بخونم، اگه بعدش دیدم هنوزم بهش علاقه دارم کارگردانی رو هم میخونم، هنوزم تو فکر ساخت فیلم تو هستم😇 هممون خندیدیم ..😀😁😃😄 و من چقدر خوشحال بودم که مهسا برای زندگیش بهترین تصمیم ها رو میگیره😊 . . . درحالیکه پشت سرش راه میرفتم صداش کردم برگشت و نگاهم کرد، باکلافگی گفت: محمد_معصومه جان خبری شد بهت میگم😥 با نگرانی گفتم: _خب بزار منم بیام، بخدا دلم طاقت نمیاره😥 در حالی که در ماشین🚙 رو باز میکرد تا سوار شه گفت: _انقدر بی قراری نکن، هر خبری شد بهت میگم، فعلا که چیزی معلوم نیست، تو بجای نگرانی پاشو برو خونه ملیحه خانم ببین حالش خوبه یا نه😒 با ناراحتی صداش زدم: _محمد!!😒 - چیه خواهر من، بیا برو بزار منم برم، ان شالله که خبری نیست اگه بود که دوست عباس پشت تلفن بهم میگفت چیشده - خب پس چرا هیچی نگفت، یعنی فقط بهت گفته بری تهران که ببینی چیکارت داره، حتما یه خبری از عباس شده دیگه😨 سوار شد و در ماشین رو بست وگفت: _خواهش میکنم آروم باش، قول میدم اگه خبری از عباس به دستم رسید اول به تو بگم، باشه؟؟😥 Sapp.ir/roman_mazhabi فقط سرمو تکون دادم، در حالی که ماشین رو روشن میکرد  گفت: _ملیحه خانم یادت نره!! زیرِ لب باشه ای گفتم... و با چشمای مضطرب رفتنش رو تماشا کردم، وای که تا محمد برگرده من نصفه جون شدم ..😥 چه لحظات سختیه این بی خبری ..😢 . . . چای آویشن ☕️رو گذاشتم روی میزی که کنار ملیحه خانم بود... سرفه ای کرد که گفتم: - بخورین حالتون بهتر بشه، سرما خوردینا !! 😊 با مهربونی نگاهم کرد وگفت: _ممنون گلم دستت درد نکنه - خواهش میکنم، وظیفه است☺️ نگاهی به اطراف کرد وگفت: _دیروز نشستم اتاق عباس رو تمیز کردم باز سرفه کرد و ادامه داد: _دلم یهویی خیلی هواشو کرد بغض به گلوم چنگ میزد، ملیحه خانم عجب دلی داشت که بازم میتونست بره به اتاق عباس،😒 اما من از ترس یاداوری نگاهای عباس و دلِ بی تابم قدرت نزدیک شدن به اتاقش رو هم نداشتم،... با سرفه ملیحه خانم از فکرم اومدم بیرون و نگاهش کردم این مادر مهربون رو،بهش گفتم: _ملیحه خانم چه پسر خوبی تربیت کردین‌‌!!☺️
🌸💜 💜🌸 قسمت لبخندی به روم زد،😊 توی چشماش اشک میدیدم، اشک شوق از داشتن پسری مثل عباس بود یا اشک دلتنگی از دوری عباس! - پسری که فقط معصومه ای مثلِ تو لیاقتش رو داره، تو ام خیلی خوبی معصومه جان! چه خوبه که تو رو برای عباسم انتخاب کردم😊😍 بلند شدم و کنار پاهاش نشستم، سرمو گذاشتم رو زانوهاش و گفتم: _ملیحه خانم منو ببخشین، ببخشین که اجازه دادم عباس بره و باوجود نارضایتی تون مجبور شدین رضایت بدین به رفتنش روی سرمو نوازش کرد وگفت: _قربونت بشم عزیزم، عباس کاش منو ببخشه که اینهمه مانع رفتنش شدم و اذیتش کردم😒 کمی مکث کرد و در حالی که هنوزم سرمو نوازش میکرد گفت: _هفتمِ شهید محلتون که اومده بودم با حرف زدم، تازه بعد اون روز متوجه شدم چقدر من بی تاب بودم و چقدر مادر شهید صبور بود، اون روز فهمیدم خدایی که میده مطمئنا میده .. دلم آروم تر شده ..گرچه برای دیدن عباس بی تابم ولی نفسهای خدا رو بیشتر حس میکنم کنارم ..😊☝️ همچنان که سرم رو زانو های ملیحه خانم بود اشک میریختم،😢 شهید هادی چه کرده بود با دلِ همه … 🌸باز هم بوی یاس میومد …🌸 مادر عباس عجیب بوی عباس رو میداد … حالا مطمئن بودم که پاکی و عطر یاس عباس از مادرِ مثل زینب  "سلام الله علیها “صبورش بود …👌 چه خوب بود که همه راهشونو پیدا کرده بودن … و چه سخت که من هنوز هم دلبسته و دلتنگ عباس بودم …😣 من کی از تو این دنیا که عباس بود … . . . رو تختم دراز کشیده بودم و منتظر تماسی از محمد، دیگه صبرم تموم شد، گوشی رو برداشتم و شماره محمد و گرفتم،📲 مثلا قرار بود زود خبر بده!! Sapp.ir/roman_mazhabi با شنیدن جمله ” مشترک مورد نظر در دسترس نمیباشد ” حرصم گرفت ..😬 ای بابا این مشترک کجاست پس!! باز دراز کشیدم و نگاهم رو به سقف دوختم، مهسا اومد تو اتاق  - نمیایی واقعا؟؟؟  همونطوری که نگاهم به سقف بود  گفتم: _نه، تا محمد زنگ نزنه و خبری بهم نده از خونه تکون نمیخورم شونه ای بالا انداخت وگفت: _باشه، خداحافظ ما رفتیم وقتی مامان و مهسا رفتن، بیشتر احساس تنهایی کرد بلند شدم قرآن رو برداشتم، تصمیم گرفتم صلواتی رو به امام زمان هدیه کنم و قرآن رو باز کنم شاید کمی آرومم کرد... ادامه دارد.....