eitaa logo
🕊💜ࢪٻحـــاݩھ‌اݪݩݕــۍ💜🕊
1هزار دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
5.5هزار ویدیو
97 فایل
مآدرساداٺ!🙃 فڪرڪن‌مآ‌بچہ‌هاٺیم🙏 دسٺ‌محبٺ‌بڪش‌به‌سرمون؛🙃🙂🌹 اینجاهمہ‌مهماڹ‌حضرت زهرا س هستی زیرنظر مدافع حرم عمه سادات 😷 💚εαɖᵃT سادات الحسینی💚: @bs_hoseini
مشاهده در ایتا
دانلود
تا خانه ی تو هست چرا در بدر شدن تا ماه من تویی چرا بی قمر شدن تا تو نگارمی دلم پرت روی توست تا تو کنارمی خوشا همسفر شدن 🙈بداهه یهویی سادات عاشقـــــــــــــــــــــــ🦋💞💍ـــــــانہ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴خبرپیداشدن پیکرشهیدجاویداثرمهندس حسین شکرائیان بعد۳۹سال درحرم رضوی به پدرومادرش توسط محمدرضاگرایی قهرمان جهان دربرنامه زنده تشرف شبکه یک سیما ✍️بیداری ملت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امربمعروف مثل نماز واجب است اگرنباشد بزودی بدان برخوبان مسلط میشود و واقعه کربلایی دیگر رخ میدهد☀☀این کلیپ را تا میتونید برای همه بفرستید همگی باید برای امر بمعروف باهم متحد شویم وجرات اشتباهات اجتماعی را از دیگران بگیریم وگرنه..
🍂بزم سکوت و حزن نیستانم آرزوســــت اروند و هور و فکه و بستانم آرزوســــت... 🍂قلــبم گرفت در تن این شــهر پر گناه حال و هوای جمع شــهیدانم آرزوســت... 🍃 پنجشنبه و‌‌ یاد ‌شهدا با ذکر صلوات🍃 🤲🌷 ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮        
⭕️تفکر انقلابی و انتقادپذیری 🔻اگر فضای مجازی عامل تغییر رویهٔ خلاف مدیران در چند روز اخیر بوده پس چرا در دولت روحانی هزاران تخلف و مفسده هم روی میداد و خیلی خیلی بیشتر از این هم نقد وارد میشد چرا هیچ تغییری صورت نمی‌گرفت؟ ✅آنچه می‌بینیم به برکت تفکر مدیران انقلابی و انتقاد پذیری آنان است نه فضای مجازی! ✍🏼مستوره شهسوارسیستانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دم اذانی😍🌹 😇 حضرت موسى بن جعفر (ع): «[عطر] نمازهاى واجب که در اول وقت و با آداب و حدود مخصوص به خود خوانده میشوند، از برگ­ها و ساقه‏هاى نو رسیده و شاداب و با طراوت آسخوشبوتر است. پس بر شما است که نماز [واجب] را در اول وقت آن بجاى آورید». 🌸🌱 التماس دعا🤲 ‌اَللّٰــــھُҐَ عَجَّل لِوَلیِــڪَـ اَلْᓅَرَجْ╰⊱⊱╮╰⊱⊱╮๛لا Ґ╰⊱╮╰⊱⊱╮ نماز اول وقتش میچسبه😍👌
💞 چون صاحب اختیار و آفریننده ما مهربانترین است😍☺️👌🦋💫🌸
😍💚☕️ عصرتون شادو بخیر حاجاتتون قبول👌
•°🕐 بعد تو، ساعت انگار، با تو سفر کرده. زمان ، سخت و دلگیر، به من می گذرد 🕐°• به وقت حاج قاســــــــــــــــــــم💚🥀🕊💔😔
【👒🕊】 . . ما‌بچه‌انقلابی‌ها‌یاد‌گࢪفتیم دنیا‌جای‌آرزو‌کࢪدن‌نیست••! . . 【📗 چریکـــــــــــ🧡ـــــــــی •┈┈••✾•🕊🇮🇷🕊•✾••┈┈•
🍂لبیک به رهبرت بگو! 🍂او که حسینی است 🍂فرزند بصیر اولیا، 🍂تا به خمینی است 🍃اولاد که صالح بشود، 🍃رهبر راه است 🍃هان! نایب صاحب الزمان، 🍃چه نور عینی است رهبــــــــــــــــ🦋💚ــــرانہ
طنز تلخ😱😅 ترکیه یه جوری اوضاعش خرابه انگار روحانی رئیس‌جمهورشون شده 🙃😂 ..{😭😱😱😂😂🌺🍀
انگیـــــــــــــ💛ـــــــزشی ‏به جای اینکه بشینی و از دیگران انتظار داشته باشی کمکت کنن خودت بلند شو زمین و زمان رو به هم بدوز و به جایی برس که دیگران ازت بخوان بهشون کمک کنی...
202030_1486329117.mp3
3.54M
احساسی 📿هر کی داره امید شفا 📿از همه عالم میشه جدا 🎤 👌فوق_زیبا ➖➖➖➖➖➖➖➖➖
202030_1888873679.mp3
10.36M
❤️ 🌴صلی الله علی ساکن کربلا 🌴تشنه جام بلا یا حسین 🎤 👌فوق_زیبا ➖➖➖➖➖➖➖➖➖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥☝️توبه تا لحظه مرگ ...! 🎙استاد‌عالی 🌺«مولی امیرالمؤمنین علیه‌السلام»: التّوبَهُ نَدَمٌ بِالْقَلْبِ وَ اسْتِغْفارٌ بِاللِّسانِ وَ تَرْکٌ بِالْجَوارِحِ، وَ اِضمارٌ أنْ لایَعُودَ.🌿 توبه عبارت است از: پشیمانی در دل، استغفار با زبان، ترک گناه در عمل و تصمیم بر عدم ارتکاب مجدّد آن. 📚(فهرست غرر، ص 39)
⭕️بی‌شرافتی مجری "من و تو" 🔻واکنش مجری شبکه "من و تو" به کمبود سوخت در انگلیس و واکنش به اختلال چند ساعته جایگاه‌های سوخت در ایران ✅تمام تلاششو میکنه برای تحقیر ایران و تطهیر غرب!!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📱 ویژه ▪️امام رضای خودم باش 📌 📲⃟استوری ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیـمارےِ دورے زڪربلا💚 دارمـ.... تجـــویزِ پزشڪـــِ من حـَــرَمـ🕌 درمانے ستــــ شب جمعــــــــ💔💚ــــــــــــه
رمان جدیدمونه😍👌☺️
•| .☁️💕. •| •| . کی تموم میشه؟خدایا من به درک ولی حواست به آبرو😥وبچم👶 باشه!کاش حاج کمیل آدرسم رو داشت.کاش یک جوری مطلعش کرده بودم میومد و به فریادم میرسید. با اندک نایی که داشتم ساعت روی دیوار رو نگاه کردم.حاج کمیل حتما تا به الان کلاسش تموم شده بود. حتما کلی به گوشیم زنگ زده بود و الان نگران حالم بود.اشکم از کنار چشمم لابه لای موهام غلتید.🔥نسیم🔥 مقابلم زانو زد.چشمهاش کاسه ی خون بود و در دستش یک لیوان آب.لیوان رو روی زانوم گذاشت: _بخور عسل..بخور تا یه بلایی سر بچه ت نیومده.من نمیخواستم بزنمت.. سرش رو روی زانوم گذاشت وهای های گریه کرد. _عسل مسعود همه چیز من بود..از روزی که فهمیده نمیتونه راه بره دو بار خودکشی کرده. باهام یک کلمه هم حرف نمیزنه..عسل مامانم مامانم وقتی فهمید من وگرفتند از غصه ی آبروش و هرزگی من سکته کرد و مرد..عسل من خیلی بدبختم..خیلی..روز و شب کارم گریه ست..همه ش خواب مامانمو میبینم.اون بدبخت بود.اون از جوونیش که اسیر شهوترونیها و زن بازیهای پدر (فحش رکیک)شد اینم از عاقبت دخترش!! اینقدر بلند بلند و از ماورای جان گریه میکرد که تن وگوش هر شنونده و بیننده ای میلرزید. مادر نسیم مرده بود؟!یعنی بیمار نبود؟!😣 بخاطر تکونهای زانوم لیوان آب نقش زمین شد.زیر لب آهسته و با اشک گفتم: _دیگه نمیدونم کدوم حرفت راسته کدوم حرفت دروغ..ولی بخاطرمسعود متاسفم. من نمیدونم جریان چیه؟نمیدونم چیشده.. ولی تقصیر من چی بوده نسیم؟؟ من اگه دنبال آزار تو بودم الان اینجا چیکار میکردم؟ 🍃🌹🍃 نسیم همچنان گریه میکرد.با مشت به سینه ی خودش میکوبید ومیگفت: _دیگه نمیخوام زنده باشم..دیگه نمیخوام…. سرم از درد میسوخت و حالت تهوع داشتم.خودم رو از روی مبل به طرف پایین سر دادم و بغلش کردم.او روی شونه هام بلند بلند گریه میکرد.تنم میلرزید. نمیتونستم آرومش کنم.سرش رو نوازش کردم و کنار گوشش آروم نجوا کردم: _آروم نسیم آروم.. صدای گریه هات مسعود وبیشتر آزار میده. این سختیها اولشه..الان بدترین دردها درمان داره.. منو با ناراحتی کنار زد.زانوهاش رو بغل گرفت: _باهام صمیمی نشو..ازت متنفرررم! اگه میبینی رو شونه ت گریه کردم از بی کسیه.اگه دیدی برات آب آوردم بخاطر اون توله سگیه که تو شکمت داری.. همتون تقاص پس میدید..از تو گرفته تا کامران! پرسیدم: _کامران چطوری این بلا رو سر مسعود آورد؟ الان کجاست.؟ زندانه؟! لعنتی!!! دوباره یک سیگار دیگه..دست کرد توی پاکتش! خداروشکر پاکتش خالی بود.با حرص پاکت و پرت کرد گوشه ی دیگه ی خونه.گفت: _اون بی شرف تبرئه شد.چون باباش حاجی بازاریه.عموهاش همه کله گنده اند. فقط براش دیه بریدن که اونم ارزشش به قیمت کل این بدبختیها نیست.. پرسیدم: _کامران چطوری اینو زد که مسعود این بلا سرش اومد.؟ دستش رو با کلافگی لای موهاش برد و گفت: _چندبار بهت بگم درگیر شدن؟! مسعود رفته بود اونجا با توپ پر! اون اولش آروم بود ولی بعد که مسعود بهش حمله کرد اونم کم نذاشت..بعد وقتی مسعود چاقو کشید اون هلش داد کمر مسعود محکم خورد به میز و میزم خورد به شیشه!! شیشه هم کلا خراب شد رو سر مسعود. آه کشید: _بیچاره مسعود! کاش میمرد وبه این روز نمی افتاد. با احتیاط گفتم: _خب اینکه تو تعریف میکنی جرم با مسعوده نه کامران! مسعود نباید میرفت سروقت اون.. او سرش رو با حرکتی سریع به سمتم چرخوند.چشمهاش از زیر موهای به هم ریخته ش پیدا بود.برق نفرت و انتقام از لای اون موها هم پیدا بود.وقتی حرف میزد دندونهاش کاملا پیدا میشد. _یعنی پر روتر از تو آدم ندیدم! تو این شرایط داری وکالت کامران و به عهده میگیری میگی کی مقصره کی نیست؟؟ تو این شرایط که من دارم از غصه ی کارهای تو و اون عوضی می میرم؟؟؟ 🍃🌹🍃 او خطرناک بود دچار جنون آنی میشد! تجربه ثابت کرده بود.ازش فاصله گرفتم و کمی عقب تر به دیوار تکیه زدم.گوشیم باهام یک قدم فاصله داشت.ولی تمام قطعاتش به گوشه ای پرت شده بود.دیگه توان یک مبارزه ی دیگه رو نداشتم.او زورش بیشتر از من بود چون من مجبور بودم  محتاط تر عمل کنم تا بلایی سر بچه م نیاد. فقط میخواستم سریع تر از اون خونه بیرون برم.با درماندگی التماس گفتم: _نسیم من خیلی حالم بده.برو چادرم و بیار برم؟!!!!😖🙏 . ادامه دارد... . نویسنده : .🔭🌸.