🔸در ۷ سال دوم باید؛ ۱.ادب در رفتار ۲.ادب در اخلاق ۳.ادب در نگاه و اعتقاد را گام به گام در کودک نهادینه کرد‌... (اول قالب سازی و بعد از آن مَلکه سازی) ✳️انسان ها باید بدانند که اجازه هر نوع رفتاری را ندارند،اجازه هر نوع خلقی را ندارند و اجازه هر نوع نگاهی را ندارند‌‌‌‌‌... ✔️باید کمک کرد که کودک به تشخیص خوب و بَد برسد... ✔️باید کمک کرد که کودک به سمت انجام فعل خوب برود تا آرام آرام تکرار شود و نهادینه شود‌... ✳️تو اجازه نداری هر طور دلت خواست به عالم بنگری که اگر هر طور دلت خواست عالم را دیدی بی ادبی و بی ادبی فقط در بیان کلام بَد نیست... ♦️دو مشکل اساسی که در برخورد بابچه ها با آن رو به رو هستیم؛ 🔻افراط؛بچه ها را بیشتر از سنشان میبینیم و انتظار بیش از حد داریم... 🔻تفریط؛بچه ها را کمتر از سنی که هستند میبینیم... ✳️حافظه کودک را باید نسبت به واقعیت های عالم درگیر کرد،کودک باید آرام آرام از پوسته کودکیش بیرون بیاید ولی این خیلی مهم است که کودک،کودکی کند امّا چگونه کودکی کردن نیز بسیار مهم است... 🔰باهم میشنویم 👇👇👇

متن خوانی و گفتگوی کتاب کودک و ادب جلسه سی و یکم ۱۴۰۲/۸/۱۴ 🎙حجت الاسلام و المسلمین استاد مهدی منصوری #سلسله_جلسات_رویکرد_تربیتی #کودک‌‌وادب #مهارتهای‌ارتباط‌بافرزنددر۷سال‌دوم 🆔https://eitaa.com/joinchat/994967711C457677cd67

این هم کاری بود که از تو برای حمایت از مردم مظلوم ‎#غزه برمی‌آمد. باشد که از این پس، دیگر کسانی که فکر می‌کنند دستشان به جایی بند نیست، مایوس نشوند و نگویند: کاری از دست ما برنمی‌آید. ‎ #تلنگر #حمایت #غزه https://eitaa.com/joinchat/994967711C457677cd67

✔️در برخوردها خواه ناخواه بحث و گفتگویی هست که چگونه برخورد کردن و چگونه گفتگو کردن بسیار مهم است... 🔹مقدمات و مراحل بحث و گفتگو؛ 1⃣دوستی 2⃣آزادی دادن 3⃣تحمل 4⃣پذیرش و طلب 5⃣جریحه دار نکردن 🌱در روایت داریم؛خدا قادر تر از آن است که با جَبر به خواسته هایش برسد... ✳️ما برای اینکه بتوانیم گفتگو کنیم باید خود را در بستر مسئولیت قرار بدهیم و در بستر مسئولیت به رُشد فکر کنیم تا بتوانیم بستر گفتگو را فراهم کنیم... ✳️ما باید به این مهارت برسیم که از سر اراده دیگران به خواسته های خودمان برسیم... ✳️برای گفتگو نیازمند دو مقوله شخصیت شناسی و روحیه شناسی هستیم بخاطراینکه انسانها با یکدیگر متفاوت هستند... ❇️پذیرش تفاوت ها بسیار مهم است... 🔸در گفتگوها رعایت آداب بسیار مهم است؛ 🔹بطورکلی با سوءظن صحبت نکنیم. 🔸تهمت نزنیم. 🔹حرف ها را کامل بشنویم. 🔸حق طلبی کنید و همراه شوید. 🔹لازم نیست بخصوصه جوابگوی مطلبی باشید. 🔸بر هدف دائماً تاکید کنید. ✳️همیشه مقصر آن است که نمی داند با مقصر چگونه برخورد کند... ✔️یکی از مولفه های جدیت دور اندیشی و آینده نگری است... ✳️اگر افراد آینده نگر شدند سعی می کنند خود را به مقصد برسانند... ✔️جایگاه دین این است که انسان در سطوح مختلف به دین احتیاج دارد... ✔️گمان نکنید اگر علوم مختلف امد نیاز انسان به دین کم می شود بلکه به مراتب نیاز به دین بیشتر خواهد شد... 🔰باهم میشنویم 👇👇👇

متن خوانی و گفتگوی کتاب جمع ها و حاصل جمع ها استاد علی صفایی حائری جلسه هفدهم ۱۴۰۲/۸/۱۴ 🎙حجت الاسلام و المسلمین استاد مهدی منصوری #سلسله_جلسات_رویکرد_تربیتی #جمع‌ها_وحاصل‌جمع‌ها #روش‌های‌افزایش‌بهره‌وری‌ #تشکل‌های‌فرهنگی‌‌وتربیتی 🆔https://eitaa.com/joinchat/994967711C457677cd67

شما برایِ‌ خوابِت‌ که‌ کوتاهِ ؛ جای‌ نرم‌ تهیه‌ میکنی . . اما‌ برای‌ آخرتِت‌ هیچ‌ کاری‌ نمیکنی !؟ - آیت‌الله‌‌بهجت . #تلنگر #اندیشه_ناب https://eitaa.com/joinchat/994967711C457677cd67

السلام‌عليك‌يا‌سفينةالنجاة . . https://eitaa.com/joinchat/994967711C457677cd67

خداوند راه هدایت را در زندگی‌ات قرار داده است🤍🌸 پیرزن مؤمنه‌ای بود که سرکه می‌گرفت و از آن کسب درآمد می‌کرد. روزی خاطره عجیبی تعریف کرد. گفت: در فصل پاییز انگور و سیب ضایعات را می‌خریدم و در خمره می‌ریختم تا سرکه شوند و شکر خدا بعد از فوت همسرم، روزیِ مرا خدا از این راه می‌رساند و به راحتی زندگی می‌کردیم. حتی سرکه با اینکه زکات واجب ندارد ولی من سهم فقرا را همیشه کنار می‌گذاشتم. دخترم ازدواج کرد و برای تهیه جهیزیه او مجبور شدم یک بار زکات سرکه را ندهم و سرکه را گران بفروشم چون سرکه‌های من در شهر بی‌همتا بود و همیشه مشتری‌ها و تقاضاهای زیادی داشتم.با اینکه سود زیادی کرده بودم ولی همه چیز برخلاف پیش‌بینی من اتفاق افتاد و برعکس دوره‌های قبل آنچه کسب کردم هیچ برکتی نداشت.نوبت بعد که سرکه گذاشتم، تمام سرکه‌های من تبدیل به شراب شد. بسیار تأسف خوردم و برای من این اتفاق نادر و عجیب بود. با یکی از مشتریان سرکه که برای تحویل سرکه آمده بود، موضوع را در میان گذاشتم و گفتم: این بار برای فروش چیزی ندارم. او کنجکاو شد و برای تأمین ضرر من حاضر بود شراب را به بالاترین قیمت بخرد و بین طالبان مسکر بفروشد. دیدم شیطان مرا در ظلمت دیگر و آزمون دیگری برای نفسم قرار داده است. بدهکاری جهیزیه دخترم آزارم می‌داد طوری که اگر تمام شراب‌ها را می‌فروختم به راحتی بدهی‌های خود را می‌پرداختم. شیطان دنبال گشودن ظلمت دیگری بر من بر روی ظلمت قبلی‌ام با اغوای خود بود که زکات نداده و گران‌فروشی کرده بودم. شیطان قصد داشت روزی مرا از خدا به تمتع از دنیا محدود و دنیا و آخرت مرا ویران سازد. سحرگاهان که برای نماز بیدار شدم با استعاذه و لعن شیطان به زور توانستم حریف نفس خود شوم. به مدد الهی همه خمره را در چاه فاضلاب خانه خالی کردم و گفتم: خدایا! من غلط کنم با فروختن شراب، نافرمانی و معصیت تو بنمایم. بعد از ریختن شراب به اتاق خود برگشتم و کلی گریه کردم. نزدیک ظهر مرد جوانی درب خانه مرا زد و گفت:از تهران آمده است و دنبال سرکه‌ای خوب برای درست‌کردن سکنجبین برای فشارخون پدرش می‌گردد. در خانه شیشه‌ای سرکه برای خودم داشتم که برای رضای خدا به او بخشیدم و هرچه پول خواست بدهد، نگرفتم. چون عادت داشتم سرکه را اگر برای دوا و درمان می‌خواستند هدیه می‌کردم. یک هفته از این داستان گذشت. روزی در خانه بودم که مردی با مبلغ زیادی پول درب منزل را زد و گفت که پدر آن مرد جوان فشار خونش تنظیم شده، طوری که اطبا از طبابت آن عاجز شده بودند و این هدیه از طرف پدر آن مرد است. با همان مبلغ، بدهی جهیزیه دخترم را دادم و با مدد الهی دوباره از راه حلال به درست‌کردن سرکه در منزل و کسب معاش پرداختم. و این اغوای شیطان را به توفیق الهی با نوری که از بخشش خود کسب کردم، دفع نمودم. 🌱 وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ ۚ وَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ (طلاق، ۳) 🌱 و كسی كه از خدا بترسد، خدا برايش راه نجاتی از گرفتاري‌ها قرار می‌دهد. ‏و از مسيری كه خود او هم احتمالش را ندهد رزقش می‌دهد و كسی كه بر خدا توكل كند، خدا همه كاره‌اش می‌شود كه خدا دستور خود را به انجام می‌رساند و خدا برای هر چيزی اندازه‌ای قرار داده است🔸🌱. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌ ‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‎‌‌ ‌‌ ‌‌‎‎‌‌ ‌ #داستانک #تلنگر_تفکر #کمی_تاخدا https://eitaa.com/joinchat/994967711C457677cd67

با چوب های پوسیده نمی شود قایق ساخت، با نگاه های غلط و افکار پوسیده و رفتارهای بی پایه و اساس و غیر عقلانی هم نمی توان زندگی را ساخت و آرامش در زندگی را دنبال کرد خدای ما اساس عالَم هستی است ، آیا راه باز کرده ایم که اساس زندگی ما هم بشود ؟ تا وقتی خودت هستی ، خبر از زندگی نیست ولی همین که از میان برخیزی و نیست شوی ، زندگی شروع می شود . با هوی و هوس نمی شود زندگی کرد . #تلنگر https://eitaa.com/joinchat/994967711C457677cd67

اگر از بالا به زندگی نگاه کنی شاید طوری دیگر بتوانی زندگی ات را سامان دهی . مشکل ما این است که غرق حوادثیم ؛ قرآن نگاهی که به ما می دهد نگاهی از بالا است و با این نگاه از بالا می توانیم از حوادث و وقایع و معضلات و مشکلات تفسیری دیگر داشته باشیم . قرآن وقتی از بالا به ما گزارش می دهد به ناچار ما را بالا می برد و در افقی قرار می دهد که می بینیم سخت در اشتباهیم . آن موقع است که می فهمیم بعضی از شادی ها و نشاط ها به ضرر ما بوده و بعضی از رنج ها و سختی ها و دل نگرانی ها به سود ما بوده است . #اندکی_تفکر https://eitaa.com/joinchat/994967711C457677cd67

خدا می داند و می بیند و می شنود ؛ انسان ها وقتی خدای مهربان را نشناختند و حواسشان نبود که می بیند و می شنود و متوجه چنین خدایی با چنین عظمتی نبودند ، همه چیز می تواند در دل آنها موج ایجاد کند . وقتی آدمی خودش را فقط در تعامل با حق تعالی دید آن موقع است که می تواند بر بسیاری از معضلات و مشکلات فائق آید . پس باید به خدا نگاه کرد ولی نه آن نوع نگاهی که تا حال داشته ایم . انسان در دنیا آمده است که خدای پر واضح و روشن را ملاقات کند و در واقع خودش را از زیر خروارها حجاب بیرون بکشد و گرنه که او پیداست ؛ اگر می بینید زندگی ها دچار مشکل است چون ما آدمی خودمان را گم کرده ایم . اگر خودمان را پیدا کنیم با خدا خودمان را می بینیم و آن موقع است که طوری دیگر زندگی خواهیم کرد #خدا #تلنگر_تفکر https://eitaa.com/joinchat/994967711C457677cd67