مادری بود بنام ننهعلی
آلونکی ساخته بود در بهشتزهرا بر قبر فرزند شهیدش
شب و روز اونجا زندگی میکرد، قرآن میخوند
سنگ قبر پسرش بالشش بود و همونجا هم چشم از دنیا میبندد و کنار فرزندش خاک میشود
🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻
#اسطوره_های_واقعی
❇️❇️❇️❇️❇️❇️
لینک کانال اسطوره های واقعی
https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
وقتی شهید نواب با شاه ملاقات کرد به او چه گفت؟
شهید نواب صفوی به جهت لغو حکم اعدام یکی از شاگردانش به دیدار محمدرضا پهلوی میرود. در مورد این دیدار میگوید: وقتی به دربار رفتم آقای جم وزیر دربار به من گوشزد کرد ملاقات با اعلیحضرت عرفی دارد، از جمله تعظیم به وی، رعایت زمان ملاقات و...، ولی من گوشم بدهکار این حرفها نبود، به نزد شاه که رسیدم تعظیم نکردم بلکه سلام دادم و سر جایم ایستادم، به ناچار شاه دستش را دراز کرد و با من دست داد و پرسید: آقای نواب صفوی چه میخوانید؟ من شنیده ام شما طلبه هستید و درس میخوانید، ما آمادگی داریم هزینه تحصیل شما را تأمین کنیم.
شهید نواب صفوی در ادامه میگوید: دستم را محکم بر روی میز کوبیدم و گفتم: من درس هستی و سیاه مشق زندگی میخوانم، من به شما نصیحت میکنم باید از فلسطین حمایت کنید و همراه با مردم مظلوم و فقیر باشید.
پس از پایان وقت ملاقات، شاه به وزیر دربار میگوید: این سید مثل یک افسر که با سرباز صحبت میکند با من صحبت کرد و اصلا انگار نه انگار شاهی وجود دارد.
🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻
#شهید_نواب_صفوی
#اسطوره_های_واقعی
❇️❇️❇️❇️❇️❇️
لینک کانال اسطوره های واقعی
https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
پيمان سيزده شهيد
سال ٧۴ یا ٧۵ بود که عراق اجازه داد، مناطقی را نزدیک سعیدیه و بستان که بسیار به نقطه صفر مرزی نزدیک است تفحص کنیم. ما گروهی از بچههاى سپاه را که اکثراً کارمند قدیمی شرکت نفت اهواز بودند؛ جمع کردیم. آنها زمان جنگ آشنا به بحث تخریب بودند و به همین دلیل میتوانستند به عنوان مینياب برای تفحص این مناطق به ما کمک کنند. تعداد زیادی جسد از آن منطقه کشف شد.
مسئول گروه برای ما تعریف کرد که «یک شب در جایی گودالی پیدا کردیم که میدانستيم که در آنجا شهید مدفون است، اما انتهای کار بود که خسته شده بودیم و از تفحص دست کشیدیم. پس از ساعتها تفحص چند عدد پلاک و لباس بسیجی که در آن منطقه پیدا کرده بودیم نشان دهنده این بود که در آنجا پیکر شهید وجود دارد. از خستگی خوابیدیم در خواب دیدم شهیدی آمد و گفت:....
گفت: «چرا کار را ادامه ندادید، من بچه زنجان هستم، ما منتظر شما بودیم، آمدم؛ بگویم امشب باران شدیدی میآيد و منطقه را آب میگيرد. من به همراه ١٢ نفر دیگر که مجموعاً ١٣ نفر میشويم با هم به جبهه اعزام شدیم و پیمان بستهايم که یا همه با هم شهید بشویم یا همه همدیگر را شفاعت کنیم. اگر امشب ما را پیدا کردید هر ١٣ نفر را به شهرمان منتقل کنید و چنانچه نتوانستهايد؛ همه ١٣ نفر را پیدا کنید؛ مابقی را منتقل نکنید! زیرا طبق عهدی که بستهايم؛ باید همه با هم در یک منطقه باشیم.»
از خواب بیدار شدم و بسیار متعجب از محتوای خواب بودم اما توجهی نکردم. صبح شد متوجه شدم نیمه شب باران شدیدی آمده و همه آن گودال را آب فرا گرفته است. وقتی به اهواز آمدم جریان را تعریف کردم، اما همگی در صحت این خواب شک داشتیم. اسم دو یا سه نفر از شهیدان در ذهنم مانده بود به همین دلیل تلفنی پیگیر نام این شهیدان شدیم از منطقه مورد نظر به ما گفته شد که این دو شهید به همراه ١١ شهید دیگر همه در یکجا بودهاند و همه با هم به شهادت رسیدهاند؛ به این ترتیب از صحت خواب اطمینان پیدا کردیم.»
راوى: سردار علیاصغر گرجیزاده
🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻
#اسطوره_های_واقعی
❇️❇️❇️❇️❇️❇️
لینک کانال اسطوره های واقعی
https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
8.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بدون تعارف با خانواده شهید فاطمه دهقان از شهدای حمله تروریستی کرمان که اعضای بدنش به چند بیمار نیازمند اهدا شد
🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻
#اسطوره_های_واقعی
❇️❇️❇️❇️❇️❇️
لینک کانال اسطوره های واقعی
https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
9.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#استاد_شجاعی
√ چطوری به مقام حاج قاسم برسم؟
اصلاً شدنی هست ؟
#اسطوره_های_واقعی
❇️❇️❇️❇️❇️❇️
لینک کانال اسطوره های واقعی
https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
🌺 اعـمـال قـبـل از خـواب 😇
۵ توصیه بسیار مهم از پیامبر (ص)
که ثواب خیلی زیادی دارد🌱
#اسطوره_های_واقعی
❇️❇️❇️❇️❇️❇️
لینک کانال اسطوره های واقعی
https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
آیت الله مرعشی نجفی:
در نجف نزد عالم بزرگوار به طور خصوصی درس می خواندم که بسیار مورد احترام همگان بود، و از کثرت علاقه به امام زمان در نظر مردم از منتظران بود.
🔶روزی برای فراگیری درس به محضرشان رفتم، دیدم بسیار پریشان است، علت را پرسیدم، فرمود: شب گذشته در عالم رؤيا امتحان شدم، ولی مردود شدم
🔶در خواب به من گفته شد که آقا ظهور کرده و در وادی السلام مردم با او بیعت مینمایند
با شنیدن این موضوع از جا حرکت کردم و به عجله وارد خیابان شدم دیدم غوغائی از جمعیت است و هرکس به فکر این است که زودتر خود را به امام برساند و بیعت کند.
🔶دیدم عشق دیدار امام، چنان همه را خودباخته ساخته که کسی را با کسی کاری نیست آنها دیروز به من عشق می ورزیدند دیگر به من اعتنا نمی کنند.
🔶از همانجا نقشه کشیدم که در ملاقات با امام ایشان را محترمانه از ظهورش منصرف سازم. بعد از آنکه به خدمتش رسیدم، عرض کردم: فدایت شوم، خودتان را به زحمت انداختید، ماکارها را ساماندهی می کردیم و ...
با این قبیل سخن ها می خواستم امام را از ظهورش منصرف کنم.
بعد از چند جمله از این نوع گفتارها، یک مرتبه از خواب بیدار شدم و فهمیدم که هنوز لیاقت ندارم.
آیت الله #مرعشی_نجفی
#اسطوره_های_واقعی
❇️❇️❇️❇️❇️❇️
لینک کانال اسطوره های واقعی
https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
اسطوره های واقعی
📖مسابقه بزرگ📖 ترجمه و مفاهیم نیمی از جزء۳۰ از #سوره_طارق_تا_ناس بصورت مجازی 🌺🌺🌺🌺🌺🌺 💰🎁جوایز م
سلام علیکم🌺🌹
فقط ۲ روز تا پایان ثبت نام #مسابقه_بزرگ_ترجمه_نیمی_از_جزء۳۰👆👆👆 باقی مانده
لطفا در انجام ثبت نام نهایی تسریع بفرمائید تا هم با کلام الله وحی بیشتر آشنا و مانوس شوید و هم از جوایز #۲۰میلیون_تومانی بهره مند شوید.
زمان آزمون ۲۴ بهمن ساعت ۲۰:۳۰ در کانال خانواده دینی می باشد.
زنده ماندن فرزند علامه طباطبایی با سفارش علامه قاضی
علامه طباطبایی میفرمود:
من و همسرم از خویشاوندان نزدیک مرحوم حاج میرزا علی آقای قاضی بودیم؛ او در نجف برای صله رحم و تفقد از حال ما، به منزل ما میآمد. ما کراراً صاحب فرزند شده بودیم، ولی همگی در همان دوران کوچکی فوت کرده بودند، روزی مرحوم قاضی به منزل ما آمد در حالی که همسرم حامله بود و من از وضع او آگاه نبودم؛
موقع خداحافظی به همسرم گفت: دختر عمو! این بار این فرزند تو میماند، و او پسر است و آسیبی به او نمیرسد، و نام او «عبدالباقی» است.
من از سخن مرحوم قاضی خوشحال شدم؛ خدا به ما پسری لطف کرد و بر خلاف کودکان قبلی، باقی ماند و آسیبی به او نرسید و نام او را «عبدالباقی» گذاردیم.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#آیت_الله_قاضی
#اسطوره_های_واقعی
❇️❇️❇️❇️❇️❇️
لینک کانال اسطوره های واقعی
https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
#شهید_عباسعلی_فتاحی
فرزند : حسین
تاریخ تولد : 1344/6/20
محل تولد : دولت آباد مرکز شهرستان برخوار اصفهان
تاریخ شهادت : 1361/1/17
محل شهادت: گلزار شهدای دولت آباد
ماجرای تکاندهنده از شهید که تک فرزند خانواده بود و زنده زنده سرش رو بریدند ولی زبونش رو باز نکرد تا عملیات لو بره.
عباسعلی فتاحی بچه دولت آباد اصفهان بود حدود ۱۷ سال سن داشت. سال شصت به شش زبان زندهی دنیا تسلط داشت تک فرزند خانواده هم بود.
اسرای عراقی میگفتند: روی پل هر چه عباسعلی رو شکنجه کردند چیزی نگفته. اونا هم زنده زنده سرش رو بریدند. جنازه اش رو آوردند اصفهان تحویل مادرش بدهند. گفتند به مادرش نگید سر نداره وقت تشییع مادر گفت: صبر کنین این بچه یکی یه دونه من بوده، تا نبینمش نمیذارم دفنش کنین! گفتن مادر بیخیال. نمیشه... مادر گفت: بخدا قسم نمیذارم. گفتند: باشه! ولی فقط تا سینه اش رو می تونین ببینین
یهو مادر گفت: نکنه میخواین بگین عباسم سر نداره گفتند: مادر! عراقیها سر عباست رو بریدند. مادر گفت: پس میخوام عباسمو ببینم... مادر اومد و کفن رو باز کرد. شروع کرد جای جای بدن عباس رو بوسیدن تا رسید به گردن. پنبه هایی که گذاشته بودن روی گلو رو کنار زد و خم شد رگهای عباس رو بوسید. و مادر شهید عباسعلی فتاحی بعد از اون بوسه دیگه حرف نزد.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#شهید_عباسعلی_فتاحی
#اسطوره_های_واقعی
❇️❇️❇️❇️❇️❇️
لینک کانال اسطوره های واقعی
https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
16.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پایان چشم انتظاری مادر شهید سید کمال خالقی
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#شهید_خالقی
#اسطوره_های_واقعی
❇️❇️❇️❇️❇️❇️
لینک کانال اسطوره های واقعی
https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شمارا وصیت میکنم که در هر زمان که بودید،به جوانانتان عشق دفاع از میهن را بیاموزید.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#شهید_ابراهیم_هوشیاری
#اسطوره_های_واقعی
❇️❇️❇️❇️❇️❇️
لینک کانال اسطوره های واقعی
https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e