eitaa logo
اسطوره های واقعی
3.4هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1.4هزار ویدیو
61 فایل
سلام علیکم. لطفا پیشنهادات، انتقادات،پیام ها، کلیپ ها و مطالب خود را به ایدی زیر ارسال نمایید.خیلی متشکرم. معصومی مهر @Masoumi81 ایدی ثبت نام دوره ها و تبلیغات در ۷ کانال اصلی و بیش از 60 گروه @z_m1392
مشاهده در ایتا
دانلود
اسطوره شماره ۴۰ 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ابن طاووس درباره علم کلام نظر مساعدی نداشت و به شدت با اندیشه معتزله مخالفت می‌کرد. به گفته ابن طاووس برای رسیدن به معرفت الهی نیازی به دشواری‌های حاصل از علم کلام نیست. او معرفت الهی را نتیجه هدایت و الهام الهی و امری فطری می‌داند و نه حاصل اندیشه عقلی و کلامی. برخی از نویسندگان بر اساس آنچه در نوشته‌های ابن طاووس آمده، او را فردی انزواطلب معرفی کرده‌اند.ابن طاووس در توصیه به فرزندش او را از آمیختن با مردم بر حذر می‌دارد و آن را باعث دوری از خدا برمی‌شمارد ❇️❇️❇️❇️❇️❇️ لینک کانال اسطوره های واقعی https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
اسطوره شماره ۴۰ 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 جشن تکلیف سید بن طاووس مردم دسته دسته از کوچه به طرف منزل سید می رفتند، کوچه شلوغ شده بود، شاگردان سید همگی به جشن آمده بودند. اما هیچ کس نمی دانست این جشن با شکوه به چه مناسبتی بر پا شده است. یکی از دیگری سؤال کرد: ما آخر ندانستیم این جشن برای چیست؟ و او گفت: راستش من هم نمی دانم، شاید عید است و فقط سید می داند. آخر ما همگی سید را می شناختیم، او شخص بزرگوار و عالمی است، حتماً یک حکمت و مسئله ای هست که ما نمی دانیم و او می داند. تقریباً خانه پر شده بود و همگی با صلوات و خواندن شعر برای امامان (علیهم السلام) مشغول جشنی بودند که فقط سید می دانست برای چیست. ❇️❇️❇️❇️❇️❇️ لینک کانال اسطوره های واقعی https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
اسطوره شماره ۴۰ 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 بعد از گذشت مدتی بالاخره طاقت شاگردان سید تمام شد. یکی از آنها پرسید: ببخشید استاد، ما مشغول جشن و سرور هستیم، ولی نمی دانیم مناسبت آن چیست، اگر لطف کنید و بفرمایید خوش حال تر می شویم. تبسّمی در چهره نورانی سید پدیدار گشت و گفت: در سال های قبل در چنین روزی بنده به سن پانزده سالگی رسیدم و از آن روز لیاقت پیدا کردم که خدای مهربان نماز و روزه را بر من واجب کند؛ یعنی انسان کامل شدم و از بچگی بیرون آمدم. به خاطر این نعمت بزرگ، من در هر سال این روز را خیلی دوست دارم و جشن می گیرم، این مراسمِ جشن تکلیف من است. ❇️❇️❇️❇️❇️❇️ لینک کانال اسطوره های واقعی https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
6.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اسطوره شماره ۴۰ 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 تشرف سید بن طاووس خدمت حضرت ولیعصر عج و دعای عجیب امام زمان عج ❇️❇️❇️❇️❇️❇️ لینک کانال اسطوره های واقعی https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
اسطوره های واقعی
📣کارگاه جامع تربیت جنسی فرزندان📣 دوره ای بسیااار لازم و بلکه واجب برای والدین، مربیان، معلمان و....
. با عنایت خداوند متعال یکشنبه ۲۵ آذر دوره فوق‌العاده مهمممم و کاربردی شروع شد. عزیزانی که هنوز موفق به ثبت نام نشدند به ایدی زیر پیام دهند. در ضمن درس را جهت آشنایی بیشتر با دوره تقدیم می شود.👇👇 @tablighvaforosh
4_5940787850315306250.m4a
19.92M
توضیحات دکتر سمانه محمدبیگی در خصوص دوره آیدی ثبت نام @tablighvaforosh
سلام و عرض ادب.🌹🌺🙏 به حول و قوه الهی عسلهای فصلمان از کندوها برداشت شد.نام عسل،"" هست. لطفا سفارشات خود را سریعتر به آیدی زیر ارسال بفرمایید تا در اسرع وقت تقدیم محضرتان گردد. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 لینک کانال فروشگاه مجازی باقیات الصالحات https://eitaa.com/froshgahebaghyatosalehat آیدی سفارش @z_m1392
سلام و احترام💐 اسطوره شماره ۴۰: سید بن طاووس 👇👇
اسطوره شماره ۴۰ 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 داستانی پند آموز از سید بن طاووس روزی به سید رضی الدین بن طاووس مهمانی آمد که عبدالمحسن نام داشت او از طرف امام زمان علیه السلام برای سید پیغامی داشت. سید از او استقبال کرد و با وی به گفتگو نشسته و سخنانش را شنید و به پیام حضرت گوش جان سپرد. عارف بزرگ حله سپس بستر گسترده و چون میهمان آرمید خود آماده خفتن شد. ولی پیش از آن که خواب بر پیکرش سایه افکند از پروردگار خواست تا حقایقی بیشتری را بر او آشکار سازد.
اسطوره شماره ۴۰ 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 سید بن طاووس بعدها پرده از رویای آن شب برداشته، چنین نگاشت: در خواب مولای ما حضرت امام صادق علیه السلام را مشاهده کردم که با هدیه ای بس بزرگ به دیدارم شتافته،.. . ولی گویا من قدر هدیه اش را نمی دانم و ارزشش را درست نمی شناسم. چون نیمه شب فرا رسید سرور پارسایان حله برای نیایش شبانه برخاست ولی حادثه ای شگفت وی را از این توفیق باز داشت. او خود داستان آن شب را چنین نگاشته است
اسطوره شماره ۴۰ 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 برای نماز شب برخاستم دست دراز کردم و دسته ظرف آب را گرفتم آب بر کف ریخته، وضو گیرم، ولی گویا کسی دهانه ظرف را، باز گرداند و مانع وضویم شد. با خود گفتم شاید آب نجس است و خداوند می خواهد مرا از به کارگیری آب نجس باز دارد پس به کسی که آب آورده بود گفتم: ظرف آب را از کجا پر کردی؟ پاسخ داد: از نهر گفتم: شاید این نجس باشد، آن را برگردان، پاک کرده، از آب نهر پر کن! پس رفت آبش را ریخت و در حالی که من صدای ظرف آب را می شنیدم، آن را شست، دوباره پر کرد و آورد ❇️❇️❇️❇️❇️❇️ لینک کانال اسطوره های واقعی https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e
اسطوره شماره ۴۰ 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 من دسته ظرف را گرفتم تا وضو سازم ولی گویا کسی دهانه ظرف را گرفته، بر گرداند و مرا از وضو باز داشت. من بازگشته، به خواندن برخی از دعاها پرداختم و سپس به سمت ظرف رفتم ولی باز گویا کسی مانع وضویم می شد. پس دریافتم که این حادثه برای بازداشتنم از نماز شب است. با خود گفتم: شاید پروردگار اراده کرده فردا آزمونی و حکومتی بر من جاری کند و نخواسته برای سلامتی و رهایی از بلا دعا کنم پس نشستم و نشسته به خواب رفتم. در رؤیا مردی را دیدم که می گفت: عبدالمحسن برای رسالت آمده بود، گویا شایسته بود در پیش رویش راه بروی. ❇️❇️❇️❇️❇️❇️ لینک کانال اسطوره های واقعی https://eitaa.com/joinchat/3463905380Ceeda6f443e