eitaa logo
مطالبِ طلبگی (وافی)
1.3هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1هزار ویدیو
247 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
از مراجعِ قطعیِ آینده
از مراجع آینده
از مراجع آینده
مرجعِ آینده ی نجف
احتمالاً او بر پیکر آقای سیستانی نماز می خواند و رسماً جانشین ایشان می شود
هدایت شده از رضا طادی
سلام آقای مفیدی یزدی مرجع نمیشن؟
خیلی بعید است ایشان مرجعیّت را قبول کنند و گر نه همین الآن هم محتملُ الأعلمیّه هستند گر چه اگر از خودشان بپرسید، خواهند گفت: من مجتهد هم نیستم
رهبر آینده بدون تردید💪
اطلاعاتی مفید درباره بهائیت👇
به گزارش خبرگزاری فارس از قم، آیت‌الله جعفر سبحانی از مراجع تقلید در پیام به نشستی تخصصی درباره فرقه بهائیت تاکید کرد: بهائیت از ابتدای شکل‌گیری، در میان همۀ مسلمانان به عنوان یک انحراف اعتقادی و فرقۀ ضالّه شناخته شده است. متن کامل پیام به این شرح است: بسم اللّه الرحمن الرحیم و الحمدللّه رب العالمین و صلی اللّه علی سیدنا محمد و آله الطاهرین تاریخ بشر در کنار ظهور ادیان الهی و پیامبران راستین، شاهد پیدایش مذاهب و فرقه های باطل نیز بوده‌است و کتابهای ملل و نِحَل مشحون است از سرگذشت جریانهای گمراه کننده به نام دین، بدیهی است شناخت ریشه های این مذاهبِ ناروا برای کسانی که در جستجوی حقیقت اند سودمند و حتی ضروری است. کسانی که با تاریخ فرهنگی و سیاسی دو قرن اخیر ایران اندک آشنایی دارند، از چگونگی شکل‌گیری فرق‌های که امروزه با عنوان بهائیت فعالیت میکند، باخبرند. زمینه‌هایی اجتماعی و دینی پیدایش این فرقه و رویدادهای سیاسی مرتبط با آن و مداخلات جانبدارانۀ حکومتهای استعماری از سران و گردانندگان آن و نیز مجموعۀ باورها و مدَّعیاتشان، در کتابها و مقالات و رساله‌های پرشمار تحقیقی دانشمندان و علمای بصیر، بررسی و نقادی شده‌است. بنیانگذار بهائیت، میرزاحسینعلی نوری، معروف به بهاءاللّه که این فرقه نیز نام خود را از همین لقب او گرفته‌است، در شمار نخستین گروندگان به سیدعلی‌محمد شیرازی، معروف به باب بود، کسی که ابتدا خود را باب امام دوازدهم شیعه خواند و سپس مدعی شد همان امام دوازدهم است. او پس از برپاکردن چند جنگ داخلی در ایران، به دستور امیرکبیر، صدراعظم حکومت قاجار، دستگیر و زندانی شد. در این میان میرزاحسینعلی همراه با چند تن دیگر، اجتماعی گسترده از بابیان را در منطقه ای به نام بدشت به بهانۀ تلاش برای رهایی باب از زندان فراهم آورد. اما در این اجتماع سخن از نسخ شریعت اسلام به میان آمد و بانویی از پیروان باب به نام قرةالعین «بدون حجاب، با آرایش و زینت» به مجلس وارد شد و حاضران را مخاطب ساخت که امروز «روزی است که قیود تقالید سابقه شکسته شد». این اقدام هنجارشکنانه، واکنش مردم روستاهای اطراف را برانگیخت و در نتیجه میرزاحسینعلی در راه بازگشت مورد اعتراض قرار گرفت و به سختی از این غائله نجات یافت. سپس در پی اعدام باب و انتخاب برادر میرزاحسینعلی به جانشینی وی، حوادث به گونه‌ای خاص رقم خورد و ماجرای نقشۀ قتل شاه قاجار پیش آمد. یکی از متهمان این جریان، میرزاحسینعلی نوری بود و همین امر موجب شد که وی ملزم به ترک کشور شود. در همین رویداد نشانه‌های دخالت حکومت استعماری روس و حمایت آن دولت از شخص نوری آشکار شد. دومین حادثۀ تیراندازیِ بابیان به ناصرالدین شاه بار دیگر نقش میرزاحسینعلی نوری در طراحی این سوءقصد را آشکار کرد و به رغم حمایت آشکار سفارت روس، او به همراه پیروان باب، برای همیشه از ایران تبعید شد و در بغداد اقامت گزید و برای چند سال عملاً رهبری جریان بابیه را در دست گرفت. در همان سالهای اقامت در بغداد بود که مخفیانه دعوی «مَنْ یُظْهِرُه اللّهی» کرد و خود را «موعودیان» خواند، که به منازعات و درگیریهایی بین او و برادرش انجامید. او این ادعا را سپس آشکارا او رسماً اعلام کرد و از آن پس به دستور دولت عثمانی، که بابیان را موجب بروز ناآرامی‌هایی در شهرها می دیدند، در قلعه ای واقع در عکا استقرار یافت. میرزاحسینعلی به اعلام «من یظهره اللهی» اکتفا نکرد و با ارسال نامه هایی برای سلاطین و رهبران دینی و سیاسی جهان ادعاهای گوناگون خود را مطرح ساخت که بارزترین آنها ادعای ربوبیت و الوهیت و نیز آوردن شریعت جدید بود. او در الواحی که صادر کرد و در منشآتی که نوشت و در اشعاری که سرود، بارها دربارۀ خود تعبیراتی چون خدای خدایان، آفریدگار جهان، کسی که «لم یلد و لم یولد» است، خدای تنهای زندانی، معبود حقیقی، ربّ ما یُریٰ و مالایُری به کار برد. همین ادعا را جانشینانش نیز دربارۀ وی ترویج کردند، و درنتیجه پیروانش به خدایی او باورمند شدند و قبر او قبلۀ آنان شد. جانشینان نوری که خود درگیر منازعاتی بودند، سرانجام موفق به تثبیت فرقۀ بهایی شدند و به دلایل مختلف، اشخاصی را در نقاط مختلف دنیا به خود جذب کردند. آنان ابتدا فرقۀ خود را یکی از فرق اسلام می‌خواندند ولی به تدریج مدعی دین جدید شدند. همچنانکه امروزه نیز تشکیلات بهایی را یک دین معرفی میکنند. در همین زمان بود که دولت عثمانی فروپاشید و رژیم اشغالگر اسرائیل در فلسطین تأسیس شد و این رهبر بهائیان بود که رسماً با آنان همکاری و سپس تأسیس حکومت را تأیید و برای آن دعا کرد. از آن پس، تشکیلات بهایی مورد حمایت همان حکومت قرار گرفت.