هدایت شده از کانال خبری رجانیوز
🎥 ۵ مرداد، سالروز عملیات مرصاد
🔹مهران تا تهران در سه روز، آرزوی منافقین بود که با مرصاد به کابوس تبدیل شد.
✅ @Rajanews
هدایت شده از اویس
مخمد:
باسمه تعالی
يك روز از دفاع مقدس و بچههاي تخريب
دقيقاً يادم هست ولي اين روز مصادف بود با دومين روز تهاجم خبيثترين موجودات كره زمين عليه كشور ايران اسلامي، عمليات مرصاد را ميگويم از داستان روز اول که جهت انهدام گردنه پاطاق به کرند رفتیم و با فرمانده وقت منطقه غرب کشکر اختلاف نظر پیدا کرده و مشاجره بدی با هم داشتیم و ناباورانه دچار اشتباه شده بود و نظر کارشناسی ما را نیز نپذیرفت ميگذرم که برگشتیم گرمانشاه و فردای انروز جهت رفع خستگی و گرد غبار روز قبل
با بچههاي تخريب قرارگاه نجف صبح زود و قبل از طلوع افتاب جهت استحمام به حمام عمومي شهر قهرمان كرمانشاه رفته بوديم كه پس از گذشت چند دقيقه متوجه سر و صداي متصدي حمام شديم كه فرياد ميزد كه حمام تعطيل است و دوشها را خالي كنيد.
با تعجب و كمي عجله مستحبات لازم را انجام و وارد بخش ورودي حمام شديم كه ديدم كه مسئول حمام در پاسخ به سوال خانمي كه ميپرسيد چرا حمام تعطيل است ميگفت عراقيها به چهار زبر رسيدند، پرسيدم چهار زبر كجاست گفت 25 كيلومتري كرمانشاه. با تعجب پرسيدم 25 كيلومتري؟! گفت آري با خود و بچهها گفتم او اشتباه ميكند مگر ما ديشب و ديروز در كرند با شهيد شوشتري و يعقوبي در خصوص پدافند از دشت ذهاب صحبت نميكرديم كه كارمان در پشت تنگه پاتاق با آنان به مشاجره رسيد. بچهها گفتن چرا، آخر ما روز قبل تا تنگه پاتاق رفته بوديم و در آنجا با پسر مرحوم شهيد غفاري نيز ملاقات داشتيم بله هادي غفاري را ميگويم كه آن روز از ولايت دفاع ميكرد و متأسفانه امروز در زمين آنها (منافقين) بازي ميكند، بگذريم گفتم بچه سريع به پادگان برويد و كليه تجهيزات را براي انهدام پلها و گردنهها آماده كنيد و خودم جهت پرس و جو و تصميمگيري به قرارگاه نجف رفتم. ديدم اوضاع شلوغ است خودم را سريع به آقا مرتضي رساندم از ايشان كسب تكليف كردم. دستور ايشان اين بود برو منطقه را بازديد كن و اگر مرا پيدا نكردي با حسن شعباني هماهنگ شو و اگر او را پيدا نكردي خودت تصميم بگير، از اين كه مرتضي تصميم انهدام پل، جاده، تأسيسات را بعد از خود به خودم واگذار كرد كمي تعجب كردم ولي آقا مرتضي است ديگر تصميماتش هميشه يا بيشتر در بحران كارساز بوده است.
مسئول تخريب سپاه چهارم شيرزاد را كه پيدا كردم يك سر به بچهها زدم و ديدم دارند خرج گود و كولههاي تخريب را آماده ميكنند دستورات لازم را به آنها دادم سپس با شيرزاد به سمت چهار زبر كه از اين پس يا تنگه مرصاد ناميده ميشود حركت كرديم در مسير بچههاي تخريب ل43 امام علي را در محل پلي جهت تخريب آن به خط كرديم، به تنگه مرصاد كه رسيديم دستورات لازم را به مسئول تخريب سپاه هشتم در خصوص تخريب پل كوچك در سراهي كوزران به كرمانشاه دادم پس از آن جهت ايجاد خندق به خط اول نبرد يعني در خط الرأس جاده كه بچهها خاكريز زده بودن رسيديم.
غوغايي بود آن خط تمامي كفر و نفاق و اسلام ناب محمدي آنجا بود شجاعت بچههاي بسيج تماشايي بود عاشوراي و كربلايي از يك طرف سپاه كفر و نفاق به سركردگي عبيداله زياد زمانه صدام و عمرسعد و شمر زمانه و هندهاي جگرخوار منافق مسعود و مريم و ارذال و اوباش آنها ياد شعري افتادم از شهيد قريشي به دست منافقين در مغازهاش در كرج به شهادت رسيد كه در محاصره سوسنگرد مظلوم كه مصادف بود با ايام محرم در سال 59 افتادم كه اين چنين سرود، بيا در شهر سوسنگرد ميدان را تماشا كن - بود جنگ سپاه كفر، ايمان را تماشا كن بيا در تنگه مرصاد ايمان را تماشا كن - غوغايي بود و خداي كه ناظر بر مجاهدان خويش بود آيا نبرد مرصاد همان است كه در فيلم آويني از حاج سيد گرفته شده هرگز اين صحنهها كه در تنگه بود و در جايي ديگر را ملائك ثبت و ضبط كرده و انشاءاله در قيامت نشان داده خواهد شد. بگذريم، با شيرزاد؟! راه افتاديم به سمت كرمانشاه از او پرسيدم كه جاي ديگري براي نفوذ كفار و منافقين وجود دارد ايشان گفتش آري پشت شهر كرند تنگهاي است كه به پادگان آموزشي تيپ نبي اكرم به فرماندهي برادر ناصح ميرسد و از آنجا به گهواره و از آنجا به سمت كرمانشاه با خود گفتم يا صاحب الزمان خودت كمك كن فكر كردم براي بررسي آنجا و تصميمگيري دير است آقا مرتضي هم كه اختيار داده است پس آمدم كرمانشاه و نيروهاي تخريب قرارگاه نجف بچهها جهت اجراي عمليات به خط كردم سه خودرو تويوتا و يك موتور، هونداي 250 موتوري كه هميشه آن را براي روز مبادا آماده و به روز نگهداري ميكردم بدور از چشم عشق موتورهاي بچههاي تخريب به رانندهها گفتم كه با فاصله 50 متري از هم حركت كنيم كه مصداق ستون جنگي را پيدا كنيم كه براي كساني كه از محل نبرد به هر نحو كه بر ميگشتن نقطه اميدي باشيم مانند يك شمع در تاريكي مطلق و در آن بحران چراغها روشن فلاشرها هم چشمك زنان به سمت مقصد حركت كرديم به گهواره كه رسيديم ديديم به به چه پلي! البته از آن پلهاي نبود كه دهان تخريب چيان
هدایت شده از اویس
را آب
بياندازد ولي بدك هم نبود – پل را بررسي و دستورات لازم را جهت حفظ پل به كساني كه در اطراف آن مستقر بودند دادم از آنجا كه از درگيري در گهواره خبري نبود ستون خود را به سمت پادگان آموزش كه به نام مقدس امام خميني (ره) بود راه افتاديم به پادگان كه رسيديم تمامي تمهيدات ورود به يك پادگان مشكوك را رعايت كرديم پس از تصرف پادگان ابتدا آنچه مهمات و سلاح در آن بود را برداشته و سپس آشپزخانه و انبار آن را مورد تهاجم سريع قرار داديم به به چه گوشتي؟! انباردار از سربازان دريغ كرده بود به دست با كفايت ما فتح و به اسارت در آمد.
پس از اين پيروزي چشمگير به سمت تنگه كرند حركت كرديم به نزديكترين محل از تنگه ميرسيديم بچهها را سامان دادم و براي شناسايي نقاط حساس حركت كرديم.
از دور ديديم ستوني به ما نزديك ميشود دستور موضع و دفاع دادم وقتي بيشتر دقت كردم و آنها هم نزديك شدند ديدم بچههاي خودي هستند، يگانهاي موسوم به تيپ روح اله از بچههاي كميته در اينجا بود كه با جواني مواجه شدم پيش رفته و سلام كردم گفتم برادر شما گفت من حسنم، شعباني، فرمانده سپاه چهارم بعثت خودم و بچهها دل گرمتر شديم به او گفتم شما منطقه را ميشناسي گفت نه گفتم به بچهها استراحت بده با هم برويم شناسايي. حسن دستور استراحت و موضعگيري را صادر كرد با او و دو تا از بچهها يكي عباس و عبداله كه پسر خاله هم بودن رفتيم موضع شناسايي كنيم.
اولين انتخاب ما ارتفاعي بود كه مشرف به جاده كرند سرپل كه جاده مواصلاتي منطقه به سمت قصرشيرين بود. نيروهاي لازم را در آنجا مستقر كرديم سپس براي تأمين جناح چپ به بالاي ارتفاعي كه تنگه كرند مشرف بود رفتيم پس از بررسي مشاهده گرديد كه منافقين نيروهاي عمده خود را جهت گرفتن جناح جديد در آنجا مستقر كردند، سريع به عقب برگشتيم و بخش نيروهاي باقي مانده جهت دفاع در منتهي اليه آن ارتفاع مستقر نموديم و بخشي از نيروها به علاوه بچههاي تخريب را جهت پشتيباني و احتمالات غيرقابل پيشبيني در احتياط قرار داديم.
پس از تصميمْگيريهاي لازم خودم و يكي از بچههاي تخريب جهت شناسايي جاده به سمت جادهاي در منتهي اليه دره حركت كرديم در آنجا يك ديواره و يك آب رو (موسوم به پل كه ميتوانست پيشروي آنها را كند و يا جلوگيري نمايد) را شناسايي كرديم و برگشتيم. حالا نوبت دشمن ديرين و دوست ديرين انسانها بود كه ميبايست به آنها حمله كنيم پس از انتخاب موضع مناسب و تهيه لوازم وسايل لازم را براي اين عمليات آماده كرديم چوب، سنگ، آتش، ميخ و مهمات
و آن دوست و دشمن كسي نبود جز گوشت به اسارت در آمده از پادگان آموزشي، همين طور كه مشغول عذاب گوشت توسط آتش بوديم ناگاه هواپيماهاي عراقي كه جهت پشتيباني از وطن فروشان (منافقين) در آسمان ظاهر شده و اقدام به بمباران كور در منطقه كردند.
پس از ترك هواپيماها صداي تيراندازي شديد و تبادل آتش شنيده شده سريعاً جهت بررسي از نيروها جدا شده و به همراه سرتيمهاي تخريب به محل درگيري شتافتيم پس از تشخيص نقطه درگيري سريعاً خود را به نيروهاي درگير رسانديم متوجه شديم خوشبختانه برادران بسيج هوشياري خود را حفظ كرده و در مقابله با منافقين موفق بوده و تعدادي از آنان را به اسارت در آوردهاند. بلافاصله اسرا را به محلي كه من و برادر شعباني به عنوان محل هدايت بچهها تعيين كرده بوديم برده و شروع به بازجويي از آنان كرديم.
ابتدا از ظاهر آنها متوجه شديم كه اينان خيلي هم منافق نيستند چرا كه چهره نفاق چهرهاي است كه با كمي دقت متوجه آن ميشديد چرا كه خداوند متعال فرموده مؤمنين من اثر سجود دين در چهرههاي آنان با نورانيت كه دارد و خداوند در چهره او به واسطه ايمان قرار ميدهد او را از منافق و كافر و مشرك جدا ميكند، بگذريم از اسيران سوال كرديم كه چه خبر؟ ابتدا از دادن جواب طرفه ميرفتند، يكي از آنها گفت كه شما هم از ما هستيد، با تعجب پرسيدم يعني چه؟ گفت يعني اين كه شما داريد ما را امتحان ميكنيد؟ پرسيدم امتحان؟ چه امتحاني؟ گفت شما هم از برادران مجاهد هستيد كه لباس نيروهاي ايراني را پوشيدهايد؟ هر چه جلوتر ميرفتيم بر تعجب همه ما افزون ميشد. گفتيم بيشتر توضيح بده او گفت مگر شما از سازمان منافقين نيستيد و داريد ما را امتحان ميكنيد؟ گفتيم چه امتحاني؟ گفت امتحان اين كه آيا ما به شما خيانت ميكنيم يا خير؟
متوجه شديم كه كلكي در كار است؟! و آن حيله اين است كه اين اسرا فكر ميكنند كه ماها نيروهاي سازمان منافقين هستيم كه شروع كرديم براي آنها دليل آوردن كه ما پاسداريم، بسيجي هستيم، و از بچههاي كميته اينجا هستيم، و شروع به ارائه نشاني شديم كه مثلاً آيا از اين امكانات كه ما داريم شما هم داشتهايد يا خير و غيره و ذالك توانستيم آنها را قانع كنيم كه ما نيروي كشور جمهوري اسلامي هستيم.
هدایت شده از اویس
پس از دادن اطمينان لازم به آنها لب به اعتراف گشودن كه بله ما سربازيهاي لشگر قزوين هستيم در عمليات موسوم به چلچراغ و يا فروغ جاويدان در مهران به اسارت منافقين درآمديم و به ما گفتهاند اگر ميخواهيد آزاد شويد بايد در اين عمليات ما را همراهي كنيد كه به تهران برسيم و آنجا مسئوليت ميگيريد، فرماندار، بخشدار و سمتهاي اينچنيني به شما ميدهيم ما هم به جهت خلاصي از اسارت آنها را همراهي كرديم تا اينجا.
آنها ميگفتند ظاهراً پس از عدم موفقيت منافقين در عبور از گردنه مرصاد ميخواستند فلش ادامه عمليات را از گردنه به سمت گهواره و جوانرود و كامياران و كرمانشاه تغيير دهند، ولي با استقرار نيروها توسط سپاه چهارم و حضور ما در اين نقطه دست به يك حيله و مكر بزرگ عليه نيروهاي خود زدند و آن اين بود البته با توجه به اظهارات اسيران.
و آن حيله اين بود كه به نيروهاي تحت امر خود وانمود كرده كه كل اين منطقه در تصرف ماست و ما براي حفظ آمادگي رزمي و ارتقاء توان هجومي اقدام به طراحي يك مانور كردهايم كه نيروهايي كه در اين ارتفاع مستقر هستند نيروهاي خودمان هستند و آنها به سمت شما تيراندازي كرده ولي به شما شليك نميكنند شما با رعايت تمام نكات رزم براي تصرف اين ارتفاع حركت كنيد.
نيروهاي اسير ايراني كه فكر ميكردن نيروهاي مستقر در ارتفاع از خودشان هستند در كمال آرامش و اطمنيان به سمت ما حركت كرده غافل از اين كه با نيروهاي مدافع ايراني مواجه شدن و به اسارت در آمدند.
تحليل فرماندهان منافقين اين بود كه اگر اين نيروهاي خط شكن بتوانند به ارتفاعات برسند از دو حال خارج نيست يك يا با ديدن نيروهاي ايراني با آنها درگيري ميشوند و ارتفاع را تصرف ميكنند و يا اين كه توسط نيروهاي ايراني اين مهاجمين كشته ميشوند. پس در هر دو صورت موفقيت كسب كرده در صورت عدم متصرف ارتفاع، از شر سربازان اسير ايران خلاص ميشوند و در عقبنشيني به سمت عراق با خيال راحتتر و دردسر كمتر عقب ميكشند.
ما انصافاً از تعجب داشتيم شاخ در ميآورديم، يعني نفاق تا اين اندازه گرگها هم اين گونه به هم خيانت نميكنند امروزه 25/2/92 كه دارم اين وقايع را براي برادر عزيزم حسن شعباني مينويسم پي به اين نكته ميبرم كه كساني كه مدعي مبارزه با امپرياليسم بودند امروز چگونه با از بين بردن بهترين فرزندان كشور و ذبح كردن آنها به پاي آمريكا چگونه براي خروج از ليست تروريستي امريكا به دريوزگي افتادند و به ياد فرمايش آن پير عظيم شأن آن امام همام آن اسطوره تاريخ بشريت آن انسان والا خميني زيبا افتادم كه فرمود منافقين از كنار هم بدترن و اينها كمونيستهاي امريكايي هستن كه چگونه براي رسيدن به اهداف كثيف خود علاوه بر قرباني كردن انسانهاي بي گناه همچون اسيران و سربازان ايران به آنها اين چنين دروغ بگويند و آنها را به كام مرگ بفرستند، قضاوت با شما خواننده عزيز.
بگذريم پس از شدت درگيري به لطف خدا و با شجاعت برادران، پس از تله گذاري محلي كه براي جلوگيري از نفوذ آنان در نظر گرفته بوديم و انهدام آن و استقرار نيروهاي تخريب در مسير جاده و شليك آرپيجي و تيراندازي شديد از نفوذ آنها جلوگيري كرده و با تعداد محدود نيرو و امداد خداوند منافقين را قلع و قمع كرده و تثبيت موقعيت را به نیروهاي ديگر سپرده و جهت انجام مأموريت ديگر به كرمانشاه قهرمان مراجعت كرديم.
والسلام
اويس زكيخاني
مسئول تخريب سابق قرارگاه نجف و ستاد كل
نيروهاي مسلح در غرب كشور
25/2/92
دختر ایرانی حتی اگر دین ندارید
ایرانی که هستی
به گواهیه کتاب
تاریخ و تمدن ویل دورانت یهودی
در ایران باستان
فقط کنیزان و فاحشه ها حجاب نداشتن
زنان و دختران بزرگان ایران بی حجاب نبودن
با بی حجابی نه تنها متمدن نمیشی
بلکه آماده خدمات رایگان جنسی میشی
درب تنت را
بروی
دزد باز نکن
شخصیت انسانیت را
در درون خودت بی شخصیت نکن
بی شخصیت که شدی
همه چی میشوی
فاحشگی
کمترین نتیجه آن است
خود را مفت نفروش
کانال
ا و ی س
دختر ایرانی حتی اگر دین ندارید
ایرانی که هستی
به گواهیه کتاب
تاریخ و تمدن ویل دورانت یهودی
در ایران باستان
فقط کنیزان و فاحشه ها حجاب نداشتن
زنان و دختران بزرگان ایران بی حجاب نبودن
با بی حجابی نه تنها متمدن نمیشی
بلکه آماده خدمات رایگان جنسی میشی
درب تنت را
بروی
دزد باز نکن
شخصیت انسانیت را
در درون خودت بی شخصیت نکن
بی شخصیت که شدی
همه چی میشوی
فاحشگی
کمترین نتیجه آن است
خود را مفت نفروش
کانال
ا و ی س
هدایت شده از پارتیزان نیوز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑 یزید هم مجلس عزاداری برای امام حسین(علیهالسلام) گرفت!
🔘 فقط با یک شرط! بحث سیاسی و اینکه چه کسی امام را کشت و... ممنوع!
@PartisanNews
هدایت شده از مقاومت نیوز ✔️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️امروز که روز تاسوعا است بیش از هر یادی، یاد علمداران شهید جبهه مقاومت اسلامی برایم زنده است. باشد بهبرکت این یاد، حضرت اباعبدالله(ع) و حضرت قمر منیر بنیهاشم(ع) نظری کنند.
ـــــــــــــــــــــــ
🚨اخبار تخصصی جبهه مقاومت
@moghavematnews_ir
هدایت شده از کانال خبری رجانیوز
🔻جولای گرمترین ماه ثبت شده است/ گرمای غیر قابلتحمل برای سیاره زمین فاجعه است
🔹آنتونیو گوترش دبیر کل سازمان ملل با بیان اینکه جاری (جولای) امسال گرمترین ماه ثبت شده است، گفت: تغییرات آب و هوایی وحشتناک بوده و این تازه آغاز راه است و این گرمای غیرقابل تحمل برای کل سیاره زمین یک فاجعه است.
🔹عصر جوشش جهانی فرا رسیده است. هوا غیر قابل تنفس است. گرما غیر قابل تحمل است و سطح استفاده از سوختهای فسیلی و عدم اقدام اقلیمی غیرقابل قبول است.
✅ @Rajanews
هدایت شده از اخبار ویژه
14.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔷واقعیت محرم در افغانستان چیست؟
🔹چند روزی است که اخبار و ویدیوهایی با عنوان جلوگیری طالبان از عزاداری محرم در برخی از رسانهها در حال انتشار است
🔹واقعیت افغانستان اما این است که عزاداری ماه محرم در این کشور با شور مثال زدنی درحال برگزاری است و صرفا طالبان از مراسم قمهزنی و تیغزنی جلوگیری کرده است که رسانههایی مثل ایران اینترنشنال افغانستان با انتشار این ویدیوها مدعی شدند طالبان از مراسم عزاداری جلوگیری کرده است
🔹در ویدیویی که در این پست مشخص است تعدادی از روحانیون شیعه افغانستان با پخت نزری و توزیع در بین نیروهای امنیتی طالبان از آنها برای حفظ امنیت مراسمات محرم تشکر میکنند
#به_ویژه_ترین کانال خبری در ایتابپیوندید👇.
https://eitaa.com/joinchat/4073259207Cd2916ef4d3