eitaa logo
پرسمان اعتقادی
41.7هزار دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
4.8هزار ویدیو
72 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
-در-اسلام-و-یهودیت 🤔 ❔اذان مسلمانان هم كپى بردارى از اذان يهوديان است. بارها گفته ايم كه قرآن و داستانهاى آن كپى ناقصى از احكام تورات و داستانهاى اسطوره اى يهوديان است. حال ببينيد اذان مسلمانان هم يك كپى ناقص از اذان يهوديان ميباشد. اين ويديو را ببينيد و با دوستان و اعضاى خانواده خود به اشتراك بگذاريد ❗️❗️ 💠💠 👌در روایت زیبایی امام رضا علیه السلام فرمودند ؛ « مردم به گفتن مامور شده اند برای علل زیادی از جمله ؛ 🔶یاد آوری مردم ( به ) _ آگاه ساختن افراد غافل _ اعلان وقت برای کسی که اوقات نماز را نمی داند _برای آن که بندگان خدا را به سوی عبادت پرودگار دعوت کند ._ به نیایش پرودگار ترغیب و تشویق کند. _ آنان را به یگانگی معبود اقرار آورد . ❕ اعلان کننده ایمان و اسلام است و بیدار باش است برای کسانی که خود را به نادانی می زنند .اذان با تکبیر آغاز و با تهلیل « لا اله الا الله » به پایان می رسد زیرا خدا اراده کرده است که شروع و پایان آن با یاد خودش باشد .و فصول اذان دو بار دو بار مقرر شده است تا در گوش شنوندگان هر بخش تکرار شود و برایشان تاکید شود ..... 📚الفقیه ج1 ص299 _ عیون الاخبار ج2 ص102 _علل الشرایع ج1 ص258 ❕در تفسیر نمونه ، در این رابطه می خوانیم ؛ 👌هر ملتى در هر عصر و زمانى براى برانگيختن عواطف و احساسات افراد خود و دعوت آنها به وظائف فردى و اجتماعى شعارى داشته است و اين موضوع در دنياى امروز به صورت گسترده‏ ترى ديده مى‏ شود. ❕مسيحيان در گذشته و امروز با نواختن صداى ناموزون ناقوس پيروان خود را به كليسا دعوت مى ‏كنند، ولى در اسلام براى اين دعوت از شعار اذان استفاده مى ‏شود، كه به مراتب رساتر و مؤثرتر است، جذابيت و كشش اين شعار اسلامى به قدرى است كه بقول نويسنده « تفسير المنار » بعضى از مسيحيان متعصب هنگامى كه اذان اسلامى را مى‏ شنوند، به عمق و عظمت تاثير آن در روحيه شنوندگان اعتراف مى کنند. 👌چه شعارى از اين رساتر كه با نام خداى بزرگ آغاز مى‏ گردد و به وحدانيت و يگانگى آفريدگار جهان و گواهى به رسالت پيامبر او اوج ميگيرد و با دعوت به رستگارى و فلاح و عمل نيك و نماز و ياد خدا پايان مى‏ پذيرد، از نام خدا" اللَّه" شروع مى ‏شود و با نام خدا" اللَّه" پايان مى‏ پذيرد، جمله‏ ها موزون، عبارات كوتاه، محتويات روشن، مضمون سازنده و آگاه كننده است. ❕و لذا در روايات اسلامى روى مساله اذان گفتن تاكيد زيادى شده است در حديث معروفى از پيامبر ص نقل شده كه اذان‏ گويان در روز رستاخيز از ديگران به اندازه يك سر و گردن بلندترند! اين بلندى در حقيقت همان بلندى مقام رهبرى و دعوت كردن ديگران به سوى خدا و به سوى عبادتى همچون نماز است. ❕صداى اذان كه به هنگام نماز در مواقع مختلف از ماذنه شهرهاى اسلامى طنين‏ افكن مى‏شود، مانند نداى آزادى و نسيم حيات بخش استقلال و عظمت گوشهاى مسلمانان راستين را نوازش مى‏ دهد و يكى از رموز بقاى اسلام است، شاهد اين گفتار اعتراف صريح يكى از رجال معروف انگلستان است كه در برابر جمعى از مسيحيان چنين اظهار مى‏ داشت ؛ « تا هنگامى كه نام محمد در ماذنه ‏ها بلند است و كعبه پابرجا است و قرآن رهنما و پيشواى مسلمانان است امكان ندارد پايه‏ هاى سياست ما در سرزمينهاى اسلامى استوار و برقرار گردد » 📚تفسیر نمونه ، ج 4 ص 438 ❕حال ملحد دروغگو ، مدعی شده است که اذان مسلمین از اذان یهودیان ، اقتباس شده است ، در حالی که مطابق آنچه برخی نقل می کنند ، یهودیان از دیرباز ، برای جمع پیروان برای عبادت ، از بوق و صوتی استفاده می کرده اند که « البقع » نام داشته است ؛ 📚لسان العرب ، ج 8 ص 259 ❕شواهد این سخن ، در تورات کنونی نیز می باشد . 👌در کتاب لاویان می خوانیم ؛ « خداوند ، موسی را خطاب کرده ، گفت ، بنی اسرائیل را بگو ، اولین روز ، از ماه هفتم ، روز فراغت ، روز فراغت برای شما خواهد بود ، محفلی مقدس که با نواختن شیپور گرامی داشته خواهد شد " 📚تورات ، لاویان ، فصل 23 ، آیه 23_24_25 👌و در بخش دیگری می خوانیم ؛ « خداوند ، موسی را خطاب کرده ، گفت ، دو شیپور بساز ، آنها را از نقره چکش کاری شده ، بساز ، و برای فرا خواندن ، جماعت و کوچاندن اردوها به کار بر ، هر گاه هر دو را بنوازند ، تمامی جماعت ، نزد تو به در خیمه ملاقات گرد آیند ...» 📚تورات ، اعداد ، فصل دهم ، آیه 2_3_4 👌بنابراین ، اگر تقلیدی نیز در کار باشد ، این یهودیان ، معاصر هستند که تقلید کرده اند و به سبک اذان اسلامی ، و با ندا دادن ، پیروان خود را به عبادات ، دعوت می کنند و ندای با بوق و شیپور را کنار گذاشته اند . ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔شما گفتید لقب رضا را خدا برای امام انتخاب کرده اما در اینجا عقیل هاشمی یک روایت میاره که مامون به امام لقب رضا داد ❗️❗️ 💠💠 👌از جمله القاب مشهور امام رضا ع که شیعه و سنی ، به آن تصریح دارند ، لقب شریف « رضا » می باشد . «علّامه مجلسى در جلاء العيون در احوال حضرت امام رضا عليه السّلام می آورد ؛ « اسم شريف آن حضرت على و كنيت آن حضرت ابو الحسن و مشهورترين القاب آن حضرت رضا است. و صابر و فاضل و رضىّ و وفىّ و قرّة اعين المؤمنين و غيظ الملحدين نيز مى‏ گفتند » 📚جلاء العیون ص 925 _ مناقب ابن شهر آشوب ، ج 4 ص 396 _ کشف الغمه ج 3 ص 53 ❕شبلنجی از علمای اهلسنت نیز می نویسد ؛ « القاب او ؛ رضا و صابر و زکی و ولی بوده است که مشهورترین آنها ، رضا می باشد » 📚نور الابصار ، ص 178 ❕این لقب ، توسط امام کاظم ع برای امام رضا ع به کار می رفت ، چنان که در نقلی ، سلیمان بن حفص می گوید ؛ « امام کاظم ع پیوسته ، فرزند پسندیده خود را رضا می نامید و می فرمود فرزند مرا رضا بخوانید ...» 📚عیون الاخبار ، ج 1 ص 23 _ بحار الانوار ، ج 49 ص 4 ❕این لقب ، توسط خداوند به امام رضا ع داده شد ، چنان که راوی می گوید ؛ «به خدمت امام محمّد تقى عليه السّلام عرض كردم كه گروهى از مخالفان شما گمان مى‏ كنند كه والد بزرگوار شما را مأمون ملقّب به «رضا» گردانيد در وقتى كه آن حضرت را براى ولايت عهد خود اختيار كرد. ❕امام ع فرمود ؛ « به خدا سوگند كه دروغ مى‏ گويند، بلكه حقّ تعالى او را به رضا مسمّى گردانيد براى آن كه پسنديده خدا بود در آسمان، و رسول خدا و ائمّه هدى عليهم السّلام در زمين از او خشنود بودند و او را براى امامت پسنديدند. 👌راوی می گوید ؛ گفتم: آيا همه پدران گذشته تو پسنديده خدا و رسول و ائمه عليهم السّلام نبودند؟گفت: بلى. گفتم: پس به چه سبب او را در ميان ايشان به اين لقب گرامى مخصوص گردانيدند؟ امام ع فرمود ؛ « براى آن كه مخالفان و دشمنان او را پسنديدند و از او راضى بودند چنانچه موافقان و دوستان از او خشنود بودند، و اتّفاق دوست و دشمن بر خشنودى از او مخصوص آن حضرت بود پس به اين سبب او را به اين اسم مخصوص گردانيدند » 📚عیون الاخبار ج 1 ص 22 _ بحار الانوار ، ج 48 ص 12 ❕بنابراین ، به تصریح امام جواد ع ، لقب رضا توسط خداوند به امام هشتم داده شده بود و هر کسی که بگوید ، مامون این لقب را به امام داده است ، دروغگو است و بر این اساس ، هر نقلی هم که بگوید این لقب توسط مامون به امام رضا ع داده شده است ، جعلی و ضعیف است . ❕لذا نقلی که کارشناس شبکه وهابی به آن استناد کرد که مطابق آن راوی می گوید ؛ « مامون امام رضا را به لقب رضا نام نهاد » 📚عیون الاخبار ، ج 2 ص 147 ❕این نقل سندا ضعیف و جعلی است ، زیرا در سند آن سه راوی وجود دارد که هر سه مجهول هستند ؛ 1⃣راوی اول ، حسین بن احمد بیهقی است که مجهول است ؛ 📚زبده المقال من معجم الرجال ج 1 ص 337 2⃣راوی دوم ، محمد بن یحیی الصولی است که او نیز مجهول است ؛ 📚مستدرکات رجال الحدیث ، ج 7 ص 369 3⃣راوی سوم ، عبید الله بن عبد الله بن طاهر است که او نیز مجهول است ؛ 📚مستدرکات رجال الحدیث ، ج 5 ص 186 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔وقتی قرآن را می خوانیم، درک می‌کنیم که آنچه که داعش امروزه انجام می‌دهند، دقیقا طبق کتاب قرآن می‌باشد ولی بسیاری از مسلمین را مشاهده می شود که بدون کوچکترین اطلاعی می گویند که آنان ارتباطی با اسلام ندارند! آیه ۲۹ سوره توبه : : قَاتِلُوا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلَا يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَلَا يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حَتَّىٰ يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ الهی قمشه ای : (ای اهل ایمان) با هر که از اهل کتاب (یهود و نصاری) که ایمان به خدا و روز قیامت نیاورده‌اند و آنچه را الله و رسولش حرام کرده حرام نمی‌دانند و به دین حق (اسلام) نمی‌گروند قتال و جنگ کنید تا آن‌گاه که با دست خود با تواضع جزیه دهند. ⚡️طبق این آیه، الله از مسلمین می‌خواهد که با کسانی که به اسلام و روز قیامت اعتقادی ندارند و اسلام را هم قبول نمی‌کنند بجنگند و قتال کنند تا جزیه بدهند. آیا عقلانی و عادلانه است که با کسانی که معتقد به اسلام نیستند، فقط به این علت جنگید؟ امروزه گروه های اسلامی نیز دقیقا با همین دیدگاه بمب‌گذاری می کنند و غیر مسلمانان را به قتل می‌رسانند. آیا اسلام می‌تواند پیام‌آور صلح و عدالت و آرامش برای بشریت باشد؟ 💠💠 👌حکم کلی اسلام رابطه مسالمت آمیز با تمام کسانی است که اسلام را نپذیرفته اند ، مگر کسانی از غیر مسلمین که سعی بر آن دارند که اسلام و مسلمین را از بین برده و با دشمنی کردن ها و توطئه کردن ها اقدامات تخریبی خود را در قبال مسلمین انجام می دهند . آیه یاد شده ناظر به چنین افرادی از اهل کتاب است ، کسانی چون بنی نضیر و بنی قریظه در داخل سرزمین اسلامی زندگی می کردند و در کنار آنکه آموزه های کتاب آسمانی خود را پشت سر انداخته و گرفتار انحرافات عدیده فکری و اعتقادی و عملی شده بودند ، با همکاری مشرکین سعی در نابودی اسلام وضربه زدن به مسلمین داشتند ، خداوند در قبال چنین کسانی از اهل کتاب ، دستور به مقابله به مثل و نبرد دفاعی می دهد تا با دسیسه های آنان ، اسلام دچار زوال نشود . ❕اما کسانی از غیر مسلمین که جزء دشمنان مسلمین نیستند و سعی در براندازی اسلام و نظام مسلمین را ندارند شامل خطاب زیر می شوند که می فرماید ؛ «خدا شما را از نيكى كردن و رعايت عدالت نسبت به كسانى كه در امر دين با شما پيكار نكردند و از خانه و ديارتان بيرون نراندند، نهى نمى ‏كند چرا كه خداوند عدالت پيشگان را دوست دارد . تنها شما را از دوستى و رابطه با كسانى نهى مى ‏كند؛ كه در امر دين با شما پيكار كردند و شما را از خانه هايتان بيرون راندند، (و كسانى كه) به بيرون راندن شما كمك كردند، و هر كس با آنها رابطه دوستى داشته باشد ستمگر است.» ( ممتحنه 8_9) ❕و می فرماید ؛ «با اهل كتاب جز به روشى كه از همه نيكوتر است مجادله نكنيد، مگر كسانى از آنان كه ستم كردند؛ و (به آنها) بگوييد:" ما به تمام آنچه از سوى خدا بر ما و شما نازل شده ايمان آورده ‏ايم، و معبود ما و شما يكى است و ما در برابر او تسليم هستيم."» ( عنکبوت 46) 🔸علی علیه السلام در فرمان معروف به مالك اشتر مى ‏فرمايد ؛ «قلب خود را نسبت به ملّت خويش، سرشار از رحمت و محبّت و لطف كن و همچون حيوان درّنده ‏اى مباش كه خوردن آنان را غنيمت بدانى؛ زيرا آنها دو گروه ‏اند: يا برادر دينى تواند يا انسانى همانند تو»! 📚نهج البلاغه نامه 53 👌 تعبيرى از اين گوياتر و رساتر درباره همزيستى محبّت‏ آميز نسبت به غيرمسلمانان پيدا نمى‏ شود و با توجّه به اينكه على عليه السلام در اين فرمان اين محبّت و مدارا و رحمت و لطف را وظيفه رئيس حكومت اسلامى مى‏ شناسد، تكليف افراد يك جامعه در مقابل يكديگر كاملًا روشن مى‏ شود. ❕ در حديث ديگرى از امام صادق عليه السلام مى‏ خوانيم كه: «على عليه السلام با يك كافر ذمّى همسفر بود، ذمّى از آن حضرت پرسيد:" شما عازم كجا هستيد؟" فرمود:" كوفه"، هنگامى كه آن مرد ذمّى سر دو راهى از على عليه السلام جدا شد، اميرمؤمنان نيز همراه او آمد، مرد ذمّى گفت:" مگر نفرمودى كه شما عازم كوفه هستى؟!" فرمود:" آرى چنين است"، عرض كرد:" پس چرا راه كوفه را رها كردى؟" فرمود:" دانسته اين كار را كردم!"، عرض كرد:" پس چرا با اين كه مى‏ دانستى چنين كردى؟" فرمود:" اين از كمال حسن معاشرت است كه انسان هنگامى كه همسفرش از او جدا شد، كمى او را بدرقه كند، اين گونه پيامبر ما به ما دستور داده است". مرد ذمّى ازروى تعجّب پرسيد:" راستى چنين است؟!" امام فرمود:" آرى، مرد ذمّى گفت: بنابراين كسانى كه از او پيروى مى‏ كنند به خاطر همين اعمال بزرگوارانه اوست، و من گواهى مى‏ دهم كه به دين توام » 📚بحار الانوار ج 41 ص 53 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 👌پیامبر گرامی فرمود: « هر کس بر غیر مسلمانی که پیمان دوستی و همزیستی با مسلمین دارد ستم کند یا به او بیش از توانش تکلیف نماید در روز قیامت من خودم طرف حساب او هستم و حق او را مطالبه می کنم» 📚فتوح البلدان ص167 ❕هنگامى كه به امام اميرالمؤمنين عليه السلام خبر داند كه غارت گران سپاه معاويه به شهر مرزى انبار ريخته و نماينده آن حضرت، حسّان بن حسان را كشته و اموال مسلمانان و غير مسلمانان را غارت كرده‏اند، مردم را به جهاد دعوت فرمود، و خطبه معروف جهاد را خواند، و در اثناء اين خطبه چنين بيان كرد ؛ « به من خبر رسیده است که مردان سپاه معاویه به خانه زن مسلمان و زن غیر مسلمانی که معاهد بوده و باید جان و مالش در پناه اسلام محفوظ بماند وارد شده و خلخال و دستبند و گردنبند و گوشوارهای انان را از تنشان بیرون کشیده اند اگر به خاطر این حادثه دردناک مسلمانی از روی تاسف دق کند و بمیرد ملامت نخواهد شد بلکه از نظر من سزاوار است» 📚نهج البلاغه خطبه27 🔸در اينجا امام عليه السلام زنان معاهد غير مسلمان را همطراز زنان مسلمان در لزوم دفاع از آنها قرارداده، و از غارت اموال آنان آن چنان ناراحت شده كه مى ‏فرمايد: «اگر كسى اين خبر را بشنود و از اندوه و غصّه بميرد، جاى سرزنش ندارد!»تعبيرى از اين گوياتر درباره دفاع از حيثيّت اهل ذمه و جان و مال و ناموس آنها پيدا نمى‏شود. 🗯در حدیث دیگری آمده است که « در عصر امیر مومنان حضرت پیرمرد نابینایی را دید که در کوچه ها گدایی و تقاضای کمک از مردم می کند . حضرت تعجب کرد که چرا باید در کشور اسلامی چنین صحنه ای مشاهده شود . به حضرت گفتند او یک مسیحی است که مسلمانان از کمک به او دریغ می دارند.علی علیه السلام ناراحت شد و فرمود: « هنگامی که قوی و نیرومند بود از نیروی او استفاده کردید اما اکنون که پیر و ناتوان شده رهایش کردید » از بیت المال مسلمین به او انفاق کنید و برای او حقوقی قرار دهید . 📚التهذیب ج6 ص292 _ وسائل الشیعه ج15 ص66 🔸غیرمسلمین در حقیقت چهار گروه اند ؛ 1⃣ اقليت هايى هستند كه در داخل كشورهاى اسلامى زندگى مى‏ كنند و مشمول قوانين آن كشور اند، و حكومت اسلامى متعهد است جان و مال و ناموس آنها را حفظ كند، و از حقوق آنها دفاع نمايد؛ و آنها مالياتى به حكومت هاى اسلامى مى ‏پردازند كه همان ماليات را مى‏توان به جاى ماليات جزيه حساب كرد، زيرا جزيه از مادّه جزاء به معنى چيزى است كه حكومت اسلامى به عنوان هزينه و پاداش دفاع از آنها مى‏ گيرد، و اينها همان «اهل ذمّه» هستند. 2⃣كشورهايى هستند مانند اسرائيل و آمريكا كه در حال حاضر با مسلمين در حال جنگ‏اند، و از هيچ گونه كارشكنى بر ضدّ آنها كوتاهى نمى‏ كنند، اينها كافران حربى هستند كه ما هيچ گونه تعهّدى در مقابل آنها نداريم. 3⃣ غير مسلمانانى هستند كه با ما مناسبات دوستى دارند، و سفير با ما مبادله كرده ‏اند، و گاه پيمان هاى تجارى و اقتصادى و فرهنگى با آنها داريم، يا از طريق سازمان هاى بين المللى در برابريكديگر تعهدّهايى سپرده‏ايم؛ همه اينها مصداق «معاهد» هستند و بايد طبق تعهّداتى كه با آنها به طور مستقيم يا غير مستقيم- از طريق سازمان هاى بين المللى- داريم رفتار كنيم، و احترام متقابل را رعايت نماييم. (بسيارى از كشورهاى اروپايى و آسيايى را مى‏ توان در اين گروه نام برد). 4⃣ممكن است كشورهايى باشند كه نه در حال جنگ‏اند و نه پيمانى با ما دارند، نه سفير با آنها مبادله كرده‏ ايم، نه معاهده‏اى با آنها داريم؛ ولى نه آنان مزاحم ما هستند و نه ما مزاحم آنها، در برابر چنين كشورهايى نيز ما بايد رعايت اصول انسانى و اخلاقى را داشته باشيم. 💠دستور اسلام به جهاد و نبرد در قبال گروه دوم می باشد که سعی در از بین بردن اسلام را دارند ، جهاد با آنان از نوع جهاد دفاعی و حفاظت از جان و مال و ناموس است که همه عقلا بر وجود و اتقان آن اتفاق دارند . 📚پیام قرآن ج 10 ص 364 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔مرگ صد ساله و زنده شدن دوباره ؛ ✅سوره البقرة أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلَى قَرْيَةٍ وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّى يُحْيِي هَذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ فَانْظُرْ إِلَى طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ وَانْظُرْ إِلَى حِمَارِكَ وَلِنَجْعَلَكَ آيَةً لِلنَّاسِ وَانْظُرْ إِلَى الْعِظَامِ كَيْفَ نُنْشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْمًا فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ [259] ⚡️يا مانند آن كس كه به دهى رسيد. دهى كه سقفهاى بناهايش فروريخته بود. گفت: از كجا خدا اين مردگان را زنده كند؟ خدا او را به مدت صد سال ميراند. آنگاه زنده‌اش كرد. و گفت: چه مدت در اينجا بوده‌اى؟ گفت: يك روز يا قسمتى از روز. گفت: نه، صد سال است كه در اينجا بوده‌اى. به طعام و آبت بنگر كه تغيير نكرده است، و به خرت بنگر، مى‌خواهيم تو را براى مردمان عبرتى گردانيم، بنگر كه استخوانها را چگونه به هم مى‌پيونديم و گوشت بر آن مى‌پوشانيم. چون قدرت خدا بر او آشكار شد، گفت: مى‌دانم كه خدا بر هر كارى تواناست. (259) 🍃باز هم قصه ای بی نام و بی تاریخ و بی ذکر محل و بی هیچ تایید تاریخی. 🌿جالب اینجاست در آیه گفته شده که تو را نشانه ای برای مردم قرار می دهیم. کجاست و کو این نشانه ؟؟ 🍃در کجای این جهان قرار دارد ؟؟ تا مردم آنرا ببینند و عبرت گیرند. 💠💠 👌داستان هایی که قرآن ذکر می کند از آنجایی که از جانب خداوند حکیم است ، بی هیچ شرط و اشکالی مورد قبول است چرا که گفتن يا از جهل و نادانى و بى‏ خبرى از واقعيت‏ها، سرچشمه مى‏ گيرد، يا از ضعف و ناتوانى و احتياج، و چون هيچ‏يك از اين صفات در ذات پاك خداوند راه ندارد او از همه‏ صادق‏تر است. دروغ گفتن حتّى درباره يك انسان عادى از زشت‏ ترين كارها محسوب مى‏ شود، بلكه سرچشمه غالب زشتى ‏ها است و نشانه بارزى از انحطاط شخصيت است، مسلماً چنين كارى در مورد خداوند از هر نظر قبيح است كه العياذ باللَّه سخنى به دروغ گويد، يا وعده‏ اى نادرست دهد ، لذا می فرماید ؛ «و كيست كه از خداوند، راستگوتر باشد؟!». ( نساء 87 ) « و كيست كه در گفتار و وعده ه ايش، از خدا راستگوتر باشد؟!» ( نساء 122) 📚پیام قرآن ج 4 ص 442 ❕بنابراین لزومی ندارد که برای یقین به قصص قرآن به دنبال مبنای تاریخی باشیم ، چرا که این قصص از جانب خداوندی صادر شده است که احتمال کذب و دروغگویی در مورد او نمی رود ، و از سوی دیگر نقل های تاریخی همواره خالی از تحریفات و دگرگونی ها و زیاده و ها نمی باشد ، آنچه می تواند تکیه گاه اصلی در این رابطه قرار گیرد ، نقل کسانی است که از کذب و خطا در سخن مصون و معصوم هستند و آنان جز خداوند و معصومین ،کسان دیگری نیستند . 🔸 👇
🔸 👇 ❕با این وجود ، نقل های تاریخی قرآن همواره از جانب تاریخ نیز تایید شده است و در رابطه با قضیه مذکور مسلمان می نویسند ؛ « آيه اشاره به سرگذشت كسى مى‏ كند كه در اثناى سفر خود در حالى كه بر مركبى سوار بود و مقدارى آشاميدنى و خوراكى همراه داشت از كنار يك آبادى گذشت در حالى كه به شكل وحشتناكى در هم ريخته و ويران شده بود و اجساد و استخوانهاى پوسيده ساكنان آن به چشم مى ‏خورد هنگامى كه اين منظره وحشت ‏زا را ديد گفت چگونه خداوند اين را زنده مى ‏كند؟ در اين هنگام خداوند جان او را گرفت و يكصد سال بعد او را زنده كرد و از او سؤال نمود چقدر در اين بيابان بوده ‏اى؟ او كه خيال مى‏ كرد مقدار كمى بيشتر در آنجا درنگ نكرده فورا در جواب عرض كرد: يك روز يا كمتر! به او خطاب شد كه يكصد سال در اينجا بوده ‏اى اكنون به غذا و آشاميدنى خود نظرى بيفكن و ببين چگونه در طول اين مدت به فرمان خداوند هيچگونه تغييرى در آن پيدا نشده است ولى براى اينكه بدانى يكصد سال از مرگ تو گذشته است نگاهى به مركب سوارى خود كن و ببين از هم متلاشى و پراكنده شده و مشمول قوانين عادى گشته و مرگ آن را از هم متفرق ساخته است سپس نگاه كن و ببين چگونه اجزاى پراكنده آن را جمع ‏آورى كرده و زنده مى‏ كنيم او هنگامى كه اين منظره را ديد گفت مى‏ دانم كه خداوند بر هر چيزى توانا است يعنى هم اكنون آرامش خاطر يافتم و مساله رستاخيز مردگان در نظر من شكل حسى به خود گرفت . آن «قريه»، طبق بسيارى از نقل ها ، «بيت المقدس» بوده و اين ماجرا بعد از ويرانى آن به «بخت النصر» واقع شد. و همینطور در بسیاری از نقل ها آمده است كه او «عُزَيْر» پيامبر معروف بنى ‏اسرائيل بود، در بعضى نيز آمده است كه او «ارْميا» يكى ديگر از پيامبران بنى ‏اسرائيل بود، بعضى هم نام او را «خِضْر» و بعضى «إشْعيا» ذكر كرده ‏اند. 🔸شما می توانید جریان فوق را در کتب ذیل ببینید ؛ 📚مجمع البیان ج 1 و 2 ص 370 _ تفسیر القمی ج 1 ص 86_ تفسیر العیاشی ج 1 ص 140_ الاحتجاج ص 343_ تفسیر البرهان ج 1 ص 529 _ تفسیر الطبری ج 1 ص 666_ تفاسیر روح المعانی ، روح البیان ، مفاتیح الغیب ، قرطبی ، نورالثقلین ذیل آیه 259 بقره ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔مطابق کلیپی ، صحن «مسجدالحرام» در شهر مکه پر از سوسک شده است. تعداد زیادی سوسک بال‌دار به مسجدالحرام کردند و دریغ از این‌که «الله» غیرتی بورزد و معجزه‌ای کند. تعداد سوسک‌ها اینقدر زیاد بود که حیاط بیرونی قبله‌گاه مسلمانان مملو از سوسک شد. داستان فیل و ابرهه و ... یادتان است؟ الله که آن روز فیل‌ها را نابود می‌کرد! امروز از پس سوسک‌ها برنیامده است ❗️❗️ 💠💠 👌اراده خداوند بر این تعلق گرفته است که در عالم همه چیز به طور طبیعی خود پیش برود و وقتی علت های مادی یک پدیده حاصل شد معلول آن نیز محقق شود . 🔷امام صادق علیه السلام فرمود: « خدا خواسته است که همه کارها از اسباب آن جاری باشد» 📚الکافی ج1ص357 ❕آسیب رسیدن به کعبه به خاطر دلایل عادی چون مورد فوق با تقدس کعبه ندارد چرا که این دگرگونی ها طبق حاکم بر جهان است که یکی از این قوانین تاثیر گذاری علت ها و محقق شدن معلول هاست،و گفتیم اراده خداوند بر این تعلق گرفته است که در دنیا امور از طریق اسباب طبیعی خود پیش برود نه از طریق معجزه و قدرت خارق العاده . 👌بناى خدا اين است كه در اين عالم همه چيز بطور طبيعى پيش برود و اگر خداوند كار خارق العاده اى هم انجام دهد بسيار است و در واقع كارهاى خارق العاده از استثنائات اين عالم است كه خداوند به خاطر مصالحى به انجام انها مبادرت مى كند. ❕جریان اصحاب فیل و ابرهه از جمله همین بوده است چرا که در زمان ابرهه اصل موجوديت كعبه مطرح بود ، يعنى ابرهه مى خواست با ويرانى كعبه مردم را به جنوب عربستان بكشاند و آنجا بساط شرك وخانه جديد را پهن كند و تصميم گرفت خانه «كعبه» را به كلى ويران سازد وعرب را متوجه معبد جديد كند، او مستقيما به جنگ خدا امده بود و خدا هم هم چنانكه عبدالمطلب به ابرهه گفت از خانه اش كرد ، چرا که اراده خداوند بر این تعلق گرفته بود که آن خانه شریف محور موحدان تا روز قیامت باشد و با نابودی کلی کعبه این هدف محقق نمی شد ، لذا خداوند در مورد محافظت از کعبه و جریان اصحاب فیل فرمود ؛ « آيا نديدى پروردگارت با اصحاب فيل (لشگر ابرهه كه به قصد نابودى كعبه آمده بودند) چه كرد؟! آيا نقشه آنها را در ضلالت و تباهى قرار نداد؟ و بر سر آنها پرندگانى را گروه گروه فرستاد. كه با سنگهاى كوچكى آنها را هدف قرار مى‏دادند. در نتيجه آنها را همچون كاه خورده شده قرار داد. » ( فیل 1 تا 5) ❕در شان این آیات از امام سجاد علیه السلام آمده است ؛ « ابو طالب همواره با شمشيرش از پيغمبر اكرم دفاع مى ‏كرد تا آنجا كه مى ‏فرمايد: (روزى) ابو طالب عرض كرد فرزند برادر! آيا تو مبعوث به همه مردم شده‏اى، يا تنها به قوم خودت؟پيغمبر ص فرمود: نه، مبعوث به جميع انسانها شده‏ام، از سفيد و سياه عربى و عجمى، سوگند به كسى كه جانم در دست او است كه من همه انسانهاى سفيد پوست و سياه پوست را به اين آئين دعوت مى‏ كنم، و تمام كسانى كه بر قله كوه ‏ها و درياها هستند به اين آئين فرا مى‏خوانم، و من تمام زبانهاى فارس و روم را دعوت مى‏ كنم. ❕هنگامى كه اين سخن به گوش قريش رسيد تعجب كردند و گفتند آيا گوش به سخنان فرزند برادرت نمى‏ دهى كه چه مى‏ گويد؟ به خدا سوگند اگر مردم فارس و روم اين سخنان را بشنوند ما را از سرزمينمان مى‏ ربايند! و سنگهاى خانه كعبه را قطعه قطعه جدا مى‏ كنند در باره اين سخن آنها كه خانه كعبه را متلاشى مى‏ كنند سوره" فيل" را نازل كرد" ( و به آنها نمود كه هيچكس قادر بر چنين كارى نيست .) 📚تفسیر نور الثقلین ج 5 ص 669 ❕بنابراین آنجایی که اصل موجودیت کعبه ( نه آسیب رسیدن به کعبه ) مطرح باشد ، خداوند با قدرت غیبی از خانه اش دفاع کرده و مطابق شان نزول فوق دفاع می کند ، اما آسیب رسیدن به کعبه ( نه نابودی کلی آن ) توسط عوامل انسانی یا غیر انسانی بر اساس اصل کلی آزادی اسباب و مسببات در است و اراده خداوند بر این تعلق نگرفته است که در مقابل این اسباب ایستادگی کند ، مگر در مواردی که خودش لازم بداند . ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔اثبات ادريس در قرآن در ادامه بحث به آياتى برميخوريم كه كاملا ناقص بيان شده و يا اينكه اگر هم بيان شده حالا ديگر در قرآن موجود، وجود ندارند. در سوره مريم آيه ٥٦ نام بعنوان پيامبر آورده شده و در همين آيه تأكيد شده كه در شرح حال ادريس در قرآن مطالبى نوشته شده، اين در حالى است كه در كل قرآن فقط ٢ ايه وجود دارد كه نام ادريس در آنها ذكر شده و در هيچكدام اشاره اى به زندگى ايشان نشده. پس آن قسمتهايى كه اشاره به زندگى وى داشته اند حتما از قرآن حذف شده اند!! آيه ٥٦: (وَٱذْكُرْ فِى ٱلْكِتَٰبِ إِدْرِيسَ ۚ إِنَّهُۥ كَانَ صِدِّيقًۭا نَّبِيًّا) ترجمه: بياد آور در قرآن در مورد ادريس، او پيامبر راستگويى بود. آيه ٨٥: (وَإِسْمَٰعِيلَ وَإِدْرِيسَ وَذَا ٱلْكِفْلِ ۖ كُلٌّ مِّنَ ٱلصَّابِرِينَ) (85) ترجمه: و اسماعيل و ادريس و ذولكفل همه از صابرين بودند. با خواندن اين آيات بار ديگر به ابهام جديدى برميخوريم! و آن اينكه ذوالكفل كيست؟؟؟ در كجاى نام او برده شده؟؟ چرا فقط در همين آيه نام او اورده شده؟؟؟ آيا درمورد او آياتى وجود داشته كه اكنون در قرآن موجود، نيست؟؟ ❗️ 💠💠 👌خداوند در مورد حضرت ادریس علیه السلام می فرماید ؛ «وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ إِدْرِيسَ إِنَّهُ كانَ صِدِّيقاً نَبِيًّا وَ رَفَعْناهُ مَكاناً عَلِيًّا » ( مریم 56_57) « و در اين كتاب (قرآن ) از" ادريس" ياد كن، او بسيار راستگو و پيامبر بزرگى بود. ما او را به مقام بلندى رسانديم » ❕تعبیر «اذْكُرْ» به پيامبر گرامی است. آن حضرت بدون دستور خاص نيز آيات نازل شده را در قرآن بيان مى ‏كرد. هدف از تأكيد بر ذكر اين آيات، بيان اهميت‏ مساله است ‌. 📚تفسیر راهنما ج 10 ص 447 👌خداوند به پیامبرش دستور می دهد تو موظفی آیاتی که مربوط به ادریس است را در قرآن و کتاب آسمانیت و پیامبر هم مطابق دستور خداوند عمل کرده و آن آیات را در قرآن و کتاب آسمانیش قرار داده است و در آن از ادریس نبی یاد کرده است . ❕در قرآن كريم داستان آن جناب جز در دو آيه از سوره مريم نيامده، و آن دو آيه اين است كه مى‏ فرمايد" وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ إِدْرِيسَ إِنَّهُ كانَ صِدِّيقاً نَبِيًّا، وَ رَفَعْناهُ مَكاناً عَلِيًّا" و دو آيه از سوره انبياء آیات 85_86 كه مى ‏فرمايد" وَ إِسْماعِيلَ وَ إِدْرِيسَ وَ ذَا الْكِفْلِ كُلٌّ مِنَ الصَّابِرِينَ وَ أَدْخَلْناهُمْ فِي رَحْمَتِنا إِنَّهُمْ مِنَ الصَّالِحِينَ" و در اين آيات خداى تعالى او را به ثنايى جميل ستوده و او را پيامبرى صديق و از زمره صابرين و صالحين شمرده، و خبر داده كه او را به مكانى منيع بلند كرده است. 📚ترجمه المیزان ج 14 ص 87 👌بنابراین سخن از داستان حضرت ادریس علیه السلام در قرآن نیست که بحث تحریف مطرح شود ، بلکه سخن از اصل یادکرد و یاد آوری است که پیامبر گرامی موظف بود آیات مربوط به ادریس علیه السلام را در قرآن قرار دهد که ایشان نیز به این دستور عمل کردند و آیات مذکور را در قرآن قرار دادند . ❕طبق نقل بسيارى از مفسران،" ادريس" جد پدر نوح است. نام او در تورات" اخنوخ" و در عربى" ادريس" مى ‏باشد كه بعضى آن را از ماده" درس" مى‏ دانند، زيرا او اولين كسى بود كه با قلم خط نوشت، او علاوه بر مقام نبوت، به علم نجوم و حساب و هيئت احاطه داشت، و كسى بود كه طرز دوختن لباس‏ را به انسانها آموخت. 📚تفسیر نمونه ج 13 ص 103 ❕در كافى به سند خود از عبد اللَّه بن ابان از امام صادق علیه السلام نقل كرده كه در حديثى كه در باره مسجد سهله است فرمود ؛ «مگر نمى‏ دانى كه آنجا جاى خانه ادريس پيغمبر است كه در آنجا مشغول خياطى بوده‏ است » 📚الکافی ج 3 ص 494 ❕و در تفسير مى‏ گويد ؛ « اگر ادريس را ادريس ناميده‏ اند به خاطر كثرت دراست كتاب بوده است » 📚تفسیر قمی ج 2 ص 52 🔸 👇
🤔 ❔این راست است که وقتی یکی از زن و شوهر بمیره نسبت به همسرش می شه ❗️در منطقه ما برخی این تصور رو دارن که بعد از مرگ زن و شوهر به هم نامحرم میشن ❕❕ 💠💠 👌با مرگ هر یک از زوجین صیغه آنها باطل نمی شود و هر یک از زوجین می توانند پس از فوت به بدن همسر فوت شده دست زده و حتی او را غسل دهد . ❕عبد الله بن می گوید ؛ « از امام صادق علیه السلام سوال کردم که آیا برای مرد جایز است که پس از فوت همسرش به او نگاه کند یا او را غسل دهد ...و یا زن به بدن همسرش نگاه کند و او را غسل دهد ...امام علیه السلام پاسخ داد اشکالی ندارد » 📚الکافی ج 3 ص 157 👌در روایت دیگری محمد بن می گوید ؛ « از امام باقر علیه السلام در مورد زنی که فوت شده بود سوال کردم که آیا همسرش می تواند به صورت و سرش نگاه کند ❔امام پاسخ داد بله می تواند نگاه کند » 📚التهذیب ج1 ص 428 👌امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « شوهر نسبت به همگان دارد که همسرش را دفن کند » 📚الکافی ج3 ص 194 ❕لذا در روایات ما آمده است که علی علیه السلام فاطمه زهرا سلام الله علیها را غسل داد و کارهای او را انجام داد ‌. 📚وسائل الشیعه ج 2 ص 530 ❕امام می نویسد ؛ « زن و شوهر مى ‏توانند همديگر را حتى به طور برهنه اگر چه هم‏جنس وجود داشته باشد، دهند، حتى براى هر يك جايز است به عورت ديگرى نگاه كند » 📚ترجمه تحریر الوسیله ج1 ص 79 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🔸 👇 ❕در مورد ذا الکفل علیه السلام نیز می فرماید ؛ « وَ إِسْماعِيلَ وَ إِدْرِيسَ وَ ذَا الْكِفْلِ كُلٌّ مِنَ الصَّابِرِينَ وَ أَدْخَلْناهُمْ فِي رَحْمَتِنا إِنَّهُمْ مِنَ الصَّالِحِينَ » ( انبیاء 85_86) « و اسماعيل و ادريس و ذا الكفل را (به ياد آور) كه همه از صابران بودند. و ما آنها را در رحمت خود داخل كرديم چرا كه آنها از بودند. » 🔸و می فرماید ؛ « و به خاطر بياور اسماعيل و اليسع و ذا الكفل را كه همه از نيكان بودند » ( ص 48) ❕این آیات نیز ارتباطی با ندارد ، خداوند پیامبر گرامی را موظف می کند که تو موظفی آیات مربوط به ذا الکفل و این که او از صابرین و صالحین و اخیار و نیکان بوده و مشمول رحمت خداوند شده است را در قرآن و کتاب آسمانیت قرار دهی و بدین طریق از او یاد کنی که پیامبر گرامی نیز مطابق دستور خداوند عمل کرده و آیات را در کتاب آسمانیش و قرآن قرار داده است . 🔸ذا الكفل مشهور اين است كه از پيامبران بوده است ، ظاهر آيات قرآن كه او را در رديف پيامبران بزرگ مى ‏شمرد نيز اين است كه او از انبياء است و بيشتر به نظر مى ‏رسد كه او از پيامبران بنى اسرائيل بوده است . در علت نامگذارى او به اين نام با توجه به اينكه" كفل" (بر وزن فكر) هم به معنى نصيب و هم به معنى كفالت و عهده‏ دارى آمده است، احتمالات متعددى داده‏ اند، بعضى گفته‏ اند چون خداوند نصيب وافرى از ثواب و رحمتش در برابر اعمال و عبادات فراوانى كه انجام مى‏ داد به او مرحمت فرمود ذا الكفل ناميده شد (يعنى صاحب بهره وافى) و بعضى گفته ‏اند چون تعهد كرده بود شبها را به برخيزد و روزها روزه بدارد، و هنگام قضاوت هرگز خشم نگيرد و تا آخر به وعده خود وفا كرد،" ذا الكفل" ناميده شد. 📚تفسیر نمونه ج 13 ص 483 ❕از عبد العظيم حسنى شده كه فرمود ؛ « نامه ‏اى به امام جواد علیه السلام نوشتم، و در آن از ذو الكفل پرسيدم كه نامش چه بود؟ و آيا از مرسلين بود يا خير؟ در جوابم نوشت: خداى عز و جل صد و بيست و چهار هزار پيغمبر فرستاد كه سيصد و سيزده نفر آنان مرسل بودند، و ذو الكفل يكى از آن مرسلين است كه بعد از سليمان بن داوود مى‏ زيست، و در ميان مردم مانند داوود قضاوت مى‏ كرد، و جز براى خداى عز و جل خشم نكرد، و نام شريفش" عويديا" بود، و او همان است كه عز و جل در كتاب عزيزش نامش را برده، و فرموده:" وَ اذْكُرْ إِسْماعِيلَ وَ الْيَسَعَ وَ ذَا الْكِفْلِ وَ كُلٌّ مِنَ الْأَخْيار » 📚بحار الانوار ج 13 ص 405 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔در روایتی آمده که امام علی به نماز شب خواند که دیگر نتوانست نماز صبح را در مسجد به جماعت بخواند و در همان منزل خواند و خوابید ، پیامبر هم شد و با علی برخورد کرد ( دعائم الاسلام)❕ آیا چنین عملی شایسته امام علی بود ❗️ 💠💠 👌در روایتی از امام باقر علیه السلام آمده است که فرمود ؛ « علی شبی تمام آن شب را به و راز و نیاز گذراند ، زمانی که صبح شد نماز را در منزل خواند و مشغول چرت زدن ( و خوابیدن شد ) ، پیامبر نماز صبح را به جماعت خواند و علی را ندید ، به منزل او آمد و خطاب به فاطمه فرمود چرا علی در نماز جماعت حاضر نشده است ، فاطمه پیامبر را مطلع کرد ، پیامبر فرمود خواندن نماز صبح به جماعت افضل از قیام تمام شب است ، علی با کلام پیامبر بیدار شد ...پیامبر به او فرمود آیا نمی دانی که زمین از خوابیدن عالم بعد از نماز و قبل از طلوع خورشید به نزد خدا شکوه می کند » 📚دعائم الاسلام ج 1 ص 153 ❕این روایت نمی تواند و باشد زیرا چگونه ممکن است علی علیه السلام نماز جماعت را ترک کند در حالی که امام صادق علیه السلام فرمود ؛ 👌«به امیرالمؤمنین علی خبر رسید که گروهی برای نماز در مسجد حاضر نمی شوند. آن حضرت برای مردم سخنرانی کرده و در ضمن آن فرمودند گروهی برای نماز خواندن با ما در مساجد حاضر نمی شوند، اینان حق ندارند با ما بخورند و بیاشامند و کنند و با ما ازدواج نمایند و نیز حق ندارند از بیت المال مسلمین استفاده کنند مگر این که در نماز جماعت حاضر شوند. ... ❕ آن گاه امام صادق فرمود مسلمانان از خوردن و ازدواج با آنان خودداری نمودند تا این که آنان در نماز جماعت حاضر شدند.» 📚امالی شیخ طوسی ج2 ص308 📚وسائل الشیعه ج5ص196 👌و چگونه ممکن است علی علیه السلام در هنگام بین الطلوعین خواب باشد در حالی که در آمده است ؛ « علی علیه السلام نماز صبح را می خواند آنگاه تا هنگام طلوع خورشید در همان موضع خود مشغول ذکر می شد » 📚الکافی ج2 ص 236 ❕روایت مذکور در کتاب دعائم الاسلام به صورت و بدون نقل شده است ، بنابراین از حیث سندی ضعیف تلقی می شود ، خصوصا آنکه مولف آن النعمان بوده است که در ابتدا مالکی مذهب بوده و پس از آن شیعه شده است ، که برخی علما می گویند او شیعه اسماعیلی شده بود . 📚معالم العلماء ، ابن شهر آشوب ، ص 126 ❕اگر چه علامه مجلسی می گوید او شیعه دوازده امامی شده بود اما از خوف اسماعیلی اظهار دوزاده امامی بودن را نمی کرد . 📚بحار الانوار ج1 ص 39 ❕در هر صورت با توجه به آن که مولف مذکور ابتدا مذهب بوده است ، طبیعتا ممکن است برخی روایات را از راویان سنی مذهب نقل کرده باشد که روایت مذکور می تواند از آن جمله باشد که برای مقام علی علیه السلام جعل شده باشد . ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ویدئویی قدیمی از پاسدار بسیجی شهید محمد محمدی هنگام خدمت به عزاداران سالار شهیدان 🔸وی روز یکشنبه حین دفاع از ناموس مردم و مواجهه با اراذل و اوباش در منطقه تهرانپارس به شهادت رسید. 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁