eitaa logo
پرسمان اعتقادی
40.7هزار دنبال‌کننده
10هزار عکس
5.1هزار ویدیو
78 فایل
✳️برای رزرو تبلیغات در مجموعه اَسرا بر روی لینک زیر کلیک کنید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2186347655C6187e57a27 شماره مرکز ملی پاسخگویی به شبهات 096400
مشاهده در ایتا
دانلود
5.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ آدمکش کیست؟! پاسخ به «توهین توأم با دروغ» سخنگوی ستاد ملی کرونا به مردم قم ⭕️ دفعه قبل که به به دروغ اهانت کردند، تودهانی محکمی نخوردند! 🔻 آدمکش مردم قم هستند، یا آنهایی که داروهای WHO را روی مردم ما آزمایش کردند؟! 🎙 حجت الاسلام حاج احمد پناهیان پرسمان اعتقادی 🔰 @p_eteghadi 🔰
⁉️سؤال: آیا میل به پوشش و حجاب، امری فطری است یا اجبار شرعی؟ 👇👇
✅پاسخ: خداوند حکیم، میل به برخی امور را در نهاد و فطرت انسان قرار داد. این امور فطری، ابزاری برای رسیدن به کمال حقیقی و سعادت واقعی اوست. 1 میل به پوشش و حجاب یکی از امور فطری است که انسان از آن برخوردار است، اما به دلیل ویژگی های جسمی و روحیِ زنان، میل به پوشش و حجاب در آنها شدیدتر است. قوانین شرعی ِاسلام نیز در پاسخ به ندای فطرت بانوان، محدودۀ پوشش و حجاب را برای آنها بیشتر از آقایان مشخص کرده است تا بدین وسیله راه کنترل غرایز جنسی و گام نهادن در مسیر پیشرفت و ترقی برای آنها فراهم شود. بنابراین الزام حجاب در شرع مقدس اسلام، مطابق با خواست دروني زنان و مردان و مبتنی بر نياز تکويني و خلقت ويژة آنها است. 2 برای اثبات فطری بودن حجاب می توان به دو نمونه از مهمترین شواهد استناد کرد: ۱ـ عکس العمل آدم و حوا بعد از برهنگی آدم ابوالبشر و همسرش حوا علیهما السلام قبل از خوردنِ میوۀ ممنوعه، دارای لباسهایی از نور بودند که بدن آنها را می‌پوشاند، اما بعد از فریب شیطان و تناول از میوه ممنوعه، آن لباس نورانی را از دست دادند و عریان شدند،3 در این هنگام وقتی به عریان بودن خود پی بردند ناخودآگاه بدون هيچ آموزش يا فرماني از جانب خداوند یا فرشتة وحي يا تذکّر هر يک به ديگري به دنبال چیزی می‌گشتند که خود را با آن بپوشانند،4 اين احساس شرم از برهنگي، با وجود اینکه کسی ناظر آنها نبود و همچنین تعجیل در پوشاندن خود به وسيلة برگ‌ها، فطري بودن پوشش در انسان را نشان می‌دهد و اثبات مي‌کند لباس و پوشش، بتدريج و بر اثر تمدن ايجاد نشده است، بلکه نخستين انسان‌ها بطور فطري بدان گرايش داشته‌اند. 5 ۲ـ گواهی تاریخ پژوهشگرانی که کوشیده‌اند تا زندگی بشر و تحولات آن را مورد بررسی قرار دهند به این مهم دست یافته اند که اهتمام به پوشش و حجاب، قرین با آغاز خلقت انسان است و در طول تاریخ، همواره انسانها به دنبال تهیه لباسی مناسب با ابزار و وسایل مختلف، مانند الیاف گیاهان، پشم و پوست حیوانات و ... بوده‌اند. 6 ویل دورانت در کتاب تاريخ تمدن می‌نویسد: «نخستين دسته از نژاد انسان که نخستين شهر حقيقي را بنا نهادند سومري‌ها بودند که از پشم گوسفند و کرک بز، پارچه تهيه مي‌نمودند و از پارچه‌هاي کتاني البسه درست مي‌کردند». 7 تحمل رنج و سختی برای تهیه لباس، با توجه به اینکه تحت آموزش خاصي هم نبوده است بر فطری بودن پوشش دلالت دارد. نتیجه : با توجه به شواهد گوناگون بدست می‌آید میل به پوشش و حجاب: ۱. در تمام ملل و اقوام جهان از آغاز پيدايش تا کنون وجود داشته است. ۲. امري اکتسابي نيست و بطور فطری در همه وجود دارد. ۳. تبديل و تحول نمي‌يابد و نابود نمي‌شود. امور فوق، از فطري بودن مسألة پوشش و حجاب حکایت مي‌کند. از آنجایی که عوامل متعددی موجب خاموش شدن ندای فطرت و غفلت از آن می گردد، در شرع مقدس اسلام به حجاب امر شده و حدود و صغور آن مشخص گشته است تا در سایة عمل به این امر فطری و تکلیف شرعی ، محیطی أمن و به دور از هر گونه انحرافات جنسی در جامعه فراهم گردد. منبع: http://www.pasokhbesoalat.ir/ 🔰 @p_eteghadi 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️ 🔸پیامبر (ص): 🔹یک شب نگهبانى در راه خدا برتر است از هزار شبانه روز که شبهایش به عبادت و روزهایش به روزه ‏دارى سپرى شود. (نهج الفصاحة ص ۴۳۹، ح ۱۳۵۵) 🔰 @p_eteghadi 🔰
⁉️سؤال: چرا خداوند تعالی، شیطان را آفرید؟ 👇👇👇👇
✅پاسخ: چنانچه در سؤال قبلی گفته شد، شیطان موجودی از طایفه جن، مکلف و مختار است، پس بنابر آیه 56 سوره ذاریات «وَ ما خَلَقْتُ‏ الْجِنَ‏ وَ الْإِنْسَ‏ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ » خداوند او را، مانند سایر اجنه و انسان‌ها، برای «عبادت» می‌آفریند. حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغه خطبه قاصعه، مدت عبادت شیطان را شش هزار سال معرفی می‌کند «وَ كَانَ قَدْ عَبَدَ اللَّهَ سِتَّةَ آلَافِ‏ سَنَةٍ»،1 ولی او با این همه عبادت هنگامی که در معرض آزمایش الهی قرار می‌گیرد سربلند و پیروز بیرون نمی‌آید؛ زیرا تکبر درونی‌اش، او را از فرمان الهی و سجده بر آدم ابوالبشر باز می‌دارد ازاین‌روی از درگاه الهی رانده می‌شود. و همین عاملی برای شرارت و دشمنی وی با انسان می‌گردد.2 پس خداوند، موجود شروری به نام شیطان نیافریده است، بلکه خود ابلیس با عصیان پروردگار از مقام ملائکه رانده شد و در زمرۀ اشرار قرار گرفت و از این جهت نیز شیطان نامیده شد.3 از طرفی بنابر آیۀ 42 سورۀ حجر «إِنَّ عِبادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ إِلاَّ مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغاوِينَ» شیطان هیچ سلطه‌ای بر بنی آدم ندارد مگر انسان‌هایی که با میل و اختیار خود از وسوسه‌های شیطان پیروی کنند؛ بنابراین شیطان فقط نسبت به انسان‌های گمراهی که در دام او اسیر می‌شوند و از راه مستقیم منحرف می‌گردند شرّ محسوب می‌شود و گرنه افرادی که با کمک نیروی عاقله و هدایت پیامبران و القای فرشتگان در مقابل او ایستادگی کرده و به مخالفت با او می‌پردازند نه تنها وجود شیطان برایشان شرّ نیست، بلکه خیر و مایۀ رشد و تعالی‌شان است؛4 زیرا تکامل و تعالی انسان با انتخاب و اختیار خود او است، اختیار زمانی معنا پیدا می‌کند که انسان بر سر دو راهی خیر و شر قرار گیرد. چنانچه مولوی گفته: در جهان دو بانگ می آید به ضدّ تا کدامین را تو باشی مستعدّ آن یـکی بانـگش شــور اتقیــاء وان دگر بانگش فریب اشقیاء از این‌روی باید موجودات گمراه کننده‌ای همچون ابلیس و جنود او وجود داشته باشند تا مقدمات تکامل اختیاریِ انسان فراهم گردد.5 نتیجه: 1ـ شیطان موجودی مکلّف و مختار است که با اختیار خود به نافرمانی خداوند پرداخت و از رحمت خدا دور شد و گرنه این گونه نیست که حقیقتاً خداوند موجود شروری به نام شیطان آفریده باشد با این هدف که انسان‌ها را به گمراهی کشد، بلکه خداوند همه جن و انس را برای عبادت آفرید و شیطان (ابلیس) نیز که از طایفه جن بود سالها به عبادت خدا پرداخت اما به خاطر تکبر، از تکامل وجودی و تقرب الهی باز ماند. 2ـ شیطان از جهت وجودش منتسب به خدا و خیر است و همچنین از آن جهت که وسیلۀ آزمایش انسان‌ها و تشخیص انسان‌های خوب از بد و تکامل وجودی آنها می‌گردد نیز خیر است، اما برای برخی از انسان‌ها که از وی پیروی می‌کنند و به گمراهی و انحطاط کشیده می‌شوند شر محسوب می‌گردد. منبع: http://www.pasokhbesoalat.ir/ 🔰 @p_eteghadi 🔰
❇️مجموعه ۴ جلدی به قلم محسن عباسی ولدی 📚مجموعه ۴ جلدی وعاشورا، موضوعی است که برای هر زمان و هر مکان و برای هر قشری از اقشار جامعه، همیشه حرف نو و تازه دارد در هر📗 کتابی از مجموعه «حسینیه واژه‌ها» مخاطب با زوایای جدیدی از حادثه کربلا آشنا می‌شود. ویژگی مشترک کتاب‌های این مجموعه، برخوردار بودن از ادبیاتی روان و قابل فهم برای عموم مردم است. 📌 این مجموعه تلاش می‌کند دغدغه اتصال با سبک زندگی را فراموش نکند. ♦️جلد اول:در میان روضه هایت زندگی کردن خوش است ♦️جلد دوم: بگو چگونه دل از حسین کندی (حکایت زینب (ع) بانوی مظلوم مقتدر) ♦️جلد سوم :علی اصغر نبود (شکایت کربلا از زبان رباب) ♦️جلد چهارم:رد نگاهت راه آسمان (دلنوشته های کربلایی)  🔰 @p_eteghadi 🔰
⁉️سؤال: چنين مضموني در حدیثی قدسی آمده است که خداوند فرمودند: اگر کسی مورد خشم من قرار گیرد، اورا لعنت می‌کنم وآثار لعنت تا هفت نسل او را شامل می‌شود. همین طور در سوره زخرف که تاثیر گناه را برنسل انسان بیان می‌کند، آیا این با عدالت خداوند سازگار است که فردی بی‌گناه عقاب شود؟ 👇👇👇👇
✅پاسخ: ابتدا بايد به اين نكته مهم توجه كرد كه تأثیر دو گونه است: تکوینی و تشریعی. پرسش‌گر در سؤال فوق بین تأثیر تکوینی و تشریعی خلط کرده است و گناه اجداد بر نسل انسان را به معنای تأثیر تشریعی دانسته وگناه والدین را سبب عذاب فرزندان تلقی کرده است؛ در حالی که هرگز چنین نیست و هیچ انسانی به دلیل گناه انسان دیگری مؤاخذه و عذاب نمی‌شود؛ بنابراین باید بین تأثیر تکوینی و تشریعی فرق نهاد. الف) تأثیر تکوینی اثر گناهان شخصی و فردی از محدوده وجود شخص گناهکار خارج نمی‌شود و تأثیری در زندگی نسل او یا جامعه نداردُ اما بعضی گناهان اجتماعی، مانندظلم، آثار وضعی و تکوینی دارند؛ یعنی والدین ظالم بعد از مرگ، از دو جهت در رنج و عذاب قرار می‌گیرند: یکی آن که اثر ظلم و گناه او جاری و ماندنی است و خانواده و نوادگان او را در بر می‌گیرد؛ بنابراین والدین هم در ستم کردن به نسل خود شریک جرم محسوب شده، این گناه در کتاب اعمال آنان ثبت می‌شود. دیگر این که محرومیت نسل والدین و ستم بر آنان مایه رنج چنین اجدادی خواهد شد، به عنوان مثال افرادی از کوفه به امام حسین علیه السلام نامه نوشته و ایشان را برای رهبری و زعامت خود دعوت نمودند، اما عهد خود را شکسته و مقابل امام صف آرایی کردند، نتیجه اعمال این افراد تسلط والیان ظالم در شهر کوفه بود که چندین نسل از این افراد را مورد آزار و ظلم قرار دادند؛ بنابراین والدین در ظلمی که به نسل آنان توسط ظالمان شد، مجرم هستند، همچنین به لحاظ عاطفه و احساسی که به نسل خود دارند ناراحت و رنجور خواهند بود، اما به لحاظ تشریعی گناه والدین سبب عذاب اخروی فرزندان نمی‌شود؛ یعنی فرزندان جوابگوی عهدشکنی نسبت به امام معصوم نخواهند بود، نسل چنین کسانی در دنیا باید به وظایف خود، مثل مقابله با ظلم و اصلاح جامعه عمل کند، چنین اعمالی باعث تکامل و تعالی آنان و اجر و پاداش دنیوی و اخروی می‌شود و همچنین در سرای بعد می‌توانند از والدین و اجداد ظالم خود شکایت کرده، حق خود را از آنان مطالبه نماید، خداوند در پاسخ، رنج آنان را با امداد در دنیا و پاداش در آخرت جبران خواهد کرد. ب) تأثیر تشریعی تأثیر تشریعی؛ یعنی خداوند به علت گناه والدین و اجداد، فرزندان و نسل او را در آخرت، عذاب کند که چنین عملی از عدالت و رحمت الهی دور است و هرگز کسی به جای دیگری عذاب نمی‌شود. خداوند در قرآن می‌فرماید: «و لا تَزِرُ وازِرَۀً وِزرَ اُخری؛ هیچ گنهکاری بار گناه دیگری را به دوش نمی-کشد»1.(فاطر/35) تنها زمانی گناه عده‌ای تأثیر تشریعی در سرنوشت دیگران دارد که همه آن افراد، دارای یک تفکر جمعی باشند، به عنوان مثال یک نفر از قوم ثمود، معجزه الهی؛ یعنی ناقه حضرت صالح علیه السلام را کشت، اما عذاب الهی همه قوم کافر ثمود را در برگرفت؛ زیرا همه آنان بر کشتن ناقه، تصمیم گرفتند، ولی در عمل یک نفر این تصمیم جمعی را اجرا کرد. حضرت امیر علیه السلام در نهج البلاغه می‌فرماید: «وانما عقر ناقۀ ثمود رجل واحد فعمهم الله بالعذاب لما عموه بالرضا فقال سبحانه: فعقروها فاصبحوا نادمین؛ شتر ماده ثمود را یک نفر دست و پا برید؛ اما عذاب آن، تمام قوم ثمود را گرفت؛ زیرا همگی آن را پسندیدند، خداوند سبحان می‌فرماید: ماده شتر را پی کردند و سرانجام پشیمان شدند»2 (شعراء/157) . پس تأثیر تشریعی به معنای لعن شدن یا مورد عذاب قرار گرفتن با دو شرط تحقق می‌پذیرد: ۱. گناه اجتماعی باشد؛ ۲. رضایت دیگران چه نسل و چه غیر نسل، در حکم شراکت در آن گناه بوده و تصمیم او جزئی از تصمیم جمع باشد، در واقع تک تک آن افراد به گناه خود عقاب می‌شوند که گناهی جمعی و منسوب به همه آنان است.3 نتیجه : 1. تأثیر تکوینی گناه اجداد در نسل انسان به دلیل قانون علت و معلول و ارتباط تنگاتنگ بین اجزاي عالم ماده غیرقابل اجتناب است، اما خداوند با جبران آن در دنیا و آخرت، تأثیرات چنین گناهانی را رفع می‌کند و هرگز به خاطرگناه والدین، فرزند مظلوم را مورد عذاب اخروی قرار نمی‌دهد. 2.تأثیر تشریعی گناه و فراگیر شدن عذاب الهی منحصر به رابطه فرزندی نیست، بلکه نتیجه تفکر و عقیده واحد است؛ به گونه‌اي که راضی بودن به گناهی در حکم شرکت در آن گناه باشد، مانند گناه اجتماعی که عامل گناه جزئی از جمع و تصمیم او نیز جزئی از تصمیم جمع به حساب بیاید. منبع: http://www.pasokhbesoalat.ir/ 🔰 @p_eteghadi 🔰
⁉️سؤال: تفاوت شرک با کفر چیست؟ 👇👇👇👇
✅پاسخ: برای دانستن فرق بین مشرک و کافر ابتدا لازم است، تعاریف هر یک از اینها بیان شود: «كفر» به معناى «پوشاندن و پنهان كردن چيزى» از نظر است1. كفر مقابل ايمان است؛ به معناي انكار آگاهانه حق، توحيد و نفي خالق است.2 به کسانی که حقیقت را می‌فهمند و آن را پنهان می‌کنند، کافر گفته می‌شود.3 در قرآن کلمه «کفر» و مشتقاتش، نظیر: کافر، کافرون، کفار و... بیش از پانصد مرتبه استعمال شده و در همه آن موارد به معنای واحد به کار نرفته است، بلکه معانی و مراتب مختلف دارد، از قبیل انكار مبدأ و معاد، انكار آگاهانه حق، کفران نعمت، ترک دستورات و واجبات، برائت از کافران و ... شرك به معناى «شريك شدن دو فرد يا افرادى در يك عمل يا در يك امرى» است،4 اما در فرهنگ و اصطلاحات دينى، به معناى شريك قرار دادن موجود ديگرى با خداى بزرگ، در يكى از مقامات و شئون مخصوص به آفريننده عالم است.5 پس مشرك به كسى گفته مى شود كه براى خدا (درذات، عبادت، خالقيت، افعال،صفات و ...) شريكى قائل شود،مانند: بت پرستان. آنچه در قرآن بیش از همه مطرح شده شرک در عبادت است؛ زیرا در عصر نزول قرآن، اكثر مردم گرفتار اين نوع از شرك بودند.6 برخی از اقسام شرک مانند شرک در صفات و ریاکاری در اعمال عبادی موجب خروج از اسلام نمی‌شود، اگرچه اعمال را بی‌ارزش می‌نماید. اسلام، هرگونه هواپرستی، جاه‌پرستی، مقام‌پرستی، پول‌پرستی و ... را شرک می‌داند و با آن مبارزه می‌کند.7 پس كفر، اعم از شرك است و شرك به معنی انکار توحید و یکی از مصادیق کفر است.8 كفر معناى وسيع دارد؛ زیرا كافر ممكن است، مشرك باشد (دو خدايى، سه خدايى) ممكن هست اصلاً به خدايى اعتقاد نداشته باشد، مانند ماديين، ملحدان، دهريين و نيز به معناى انكار كننده راه حق و آيين درست است. کفر دارای مراتبی است؛ حداقل کفر عبارت است از انکارآگاهانه توحید یا نبوت یا معاد یا انکار چیزی که بداند از طرف خدا بر پیامبران نازل شده است و بدترین مراتب کفر، انکار عنادآمیز همه این حقایق با علم به صحت آن‌ها و تصمیم بر مبارزه با آن‌ها است.9 شرک نیزکه به معنای شریک گرفتن برای خدا است، همچون کفر معانی و مراتب مختلفی دارد؛ مرتبة قوی و ظاهر آن شامل کسانی است که اعتقاد دارند خدا دو تا یا بیشتر است یا بت‌ها را شفیعان درگاه خدا قرار می‌دهند. درجه بعد، اعتقاد کسانی است که به استقلال اسباب و علل اعتقاد دارند، به عنوان مثال دارو را به طور مستقل شفادهنده می‌دانند و درجه ضعیف‌تر شرک که به جز بندگان مخلص خدا احدی از آن بری نیست؛ عبارت است از غفلت از یاد خداوند متعال و توجه به غیر خدا؛ پس همه اینها شرک است، اما این سبب نمی‌شود که ما کلمه شرک بر همه دارندگان مراتب شرک اطلاق شود.10 نتیجه: كفر، اعم از شرك است و شرك یکی از مصادیق کفر است. منبع: http://www.pasokhbesoalat.ir/ 🔰 @p_eteghadi 🔰