eitaa logo
پرسمان اعتقادی
41.5هزار دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
4.3هزار ویدیو
68 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔نظر شما در مورد چیست ❗️ آیا عادلانه است دیگری گناه کند و جرم مرتکب شود اما کسی دیگر به زحمت بیفتد و جبران خسارت و جنایت نماید ❔مگر نمی‌گوییم که هیچ کسی بار دیگری را به دوش نمی‌کشد ❗️❗️ 💠💠 👌در قتل خطایی ، که قاتل بدون آنکه قصد قتل داشته باشد و از ابزاری هم که سبب قتل می شود استفاده نکند ، سبب میشود که فردی شود و مصداق قتل محض محقق شود ، در این صورت پرداخت دیه بر عهده است . 👌منظور از عاقله خویشاوندان از سوی پدر است که دیه خطا در میان آنها تقسیم می شود و هر کدام باید بخشی از آن را بپردازند . 🔶آنچه با اقرار ثابت می شود به عهده عاقله در نمی آید بلکه باید قتل خطایی با ثابت شود . 👌علی علیه السلام فرمود ؛ « عاقله تنها ضامن پرداخت قتل خطایی است و ضامن پرداخت قتل ...نمی باشد » 📚التهذیب ج10 ص170 📚وسائل الشیعه ج29 ص393 ❔حال فلسفه این چیست چرا باید یکی دیگر خطا کند اما کسی دیگر جبران خسارت کند ❗️ 👌پاسخ است . ❕ضامن بودن عاقله در حقیقت یک نوع بیمه متقابل و الزامی در اعضای یک است ، اسلام برای اینکه بار سنگین دیه خطا بر دوش یک فرد نماند به مردان یک فامیل الزام کرده که در برابر یکدیگر ضامن دیه خطا باشند و آن را در میان خود سر شکن کنند . 👌امروز این یکی ممکن است مرتکب خطایی شود و فردا دیگری .نظام عاقله یک نوع نظام بیمه است که از ضرورت های است تا فردی که گرفتار خطای محض شده است و هیچ گونه عمدی در کارش نبوده است زیرا بار سنگین دیه کمرش خم نشود . 📚تفسیر نمونه ج16 ص226 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔نظر شما در مورد چیست ❗️ آیا عادلانه است دیگری گناه کند و جرم مرتکب شود اما کسی دیگر به زحمت بیفتد و جبران خسارت و جنایت نماید ❔مگر نمی‌گوییم که هیچ کسی بار دیگری را به دوش نمی‌کشد ❗️❗️ 💠💠 👌در قتل خطایی ، که قاتل بدون آنکه قصد قتل داشته باشد و از ابزاری هم که سبب قتل می شود استفاده نکند ، سبب میشود که فردی شود و مصداق قتل محض محقق شود ، در این صورت پرداخت دیه بر عهده است . 👌منظور از عاقله خویشاوندان از سوی پدر است که دیه خطا در میان آنها تقسیم می شود و هر کدام باید بخشی از آن را بپردازند . 🔶آنچه با اقرار ثابت می شود به عهده عاقله در نمی آید بلکه باید قتل خطایی با ثابت شود . 👌علی علیه السلام فرمود ؛ « عاقله تنها ضامن پرداخت قتل خطایی است و ضامن پرداخت قتل ...نمی باشد » 📚التهذیب ج10 ص170 📚وسائل الشیعه ج29 ص393 ❔حال فلسفه این چیست چرا باید یکی دیگر خطا کند اما کسی دیگر جبران خسارت کند ❗️ 👌پاسخ است . ❕ضامن بودن عاقله در حقیقت یک نوع بیمه متقابل و الزامی در اعضای یک است ، اسلام برای اینکه بار سنگین دیه خطا بر دوش یک فرد نماند به مردان یک فامیل الزام کرده که در برابر یکدیگر ضامن دیه خطا باشند و آن را در میان خود سر شکن کنند . 👌امروز این یکی ممکن است مرتکب خطایی شود و فردا دیگری .نظام عاقله یک نوع نظام بیمه است که از ضرورت های است تا فردی که گرفتار خطای محض شده است و هیچ گونه عمدی در کارش نبوده است زیرا بار سنگین دیه کمرش خم نشود . 📚تفسیر نمونه ج16 ص226 سایت ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔نظر شما در مورد چیست ❗️ آیا عادلانه است دیگری گناه کند و جرم مرتکب شود اما کسی دیگر به زحمت بیفتد و جبران خسارت و جنایت نماید ❔مگر نمی‌گوییم که هیچ کسی بار دیگری را به دوش نمی‌کشد ❗️❗️ 💠💠 👌در قتل خطایی ، که قاتل بدون آنکه قصد قتل داشته باشد و از ابزاری هم که سبب قتل می شود استفاده نکند ، سبب میشود که فردی شود و مصداق قتل محض محقق شود ، در این صورت پرداخت دیه بر عهده است . 👌منظور از عاقله خویشاوندان از سوی پدر است که دیه خطا در میان آنها تقسیم می شود و هر کدام باید بخشی از آن را بپردازند . 🔶آنچه با اقرار ثابت می شود به عهده عاقله در نمی آید بلکه باید قتل خطایی با ثابت شود . 👌علی علیه السلام فرمود ؛ « عاقله تنها ضامن پرداخت قتل خطایی است و ضامن پرداخت قتل ...نمی باشد » 📚التهذیب ج10 ص170 📚وسائل الشیعه ج29 ص393 ❔حال فلسفه این چیست چرا باید یکی دیگر خطا کند اما کسی دیگر جبران خسارت کند ❗️ 👌پاسخ است . ❕ضامن بودن عاقله در حقیقت یک نوع بیمه متقابل و الزامی در اعضای یک است ، اسلام برای اینکه بار سنگین دیه خطا بر دوش یک فرد نماند به مردان یک فامیل الزام کرده که در برابر یکدیگر ضامن دیه خطا باشند و آن را در میان خود سر شکن کنند . 👌امروز این یکی ممکن است مرتکب خطایی شود و فردا دیگری .نظام عاقله یک نوع نظام بیمه است که از ضرورت های است تا فردی که گرفتار خطای محض شده است و هیچ گونه عمدی در کارش نبوده است زیرا بار سنگین دیه کمرش خم نشود . 📚تفسیر نمونه ج16 ص226 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
زن در آینه جلال و جمال 💠 زن در برهان ▫️ شما در هر بخشی از بخش های نظامی، سیاسی، عرفان و حدیث بررسی کنید می بینید زنان نمونه بسیارند، منتها وقتی نام زن در حجاب باشد، خبری از او در جامعه نخواهد ماند. باید خودش در حجاب و نامش در کتاب باشد تا عظمت او ظهور کند. چه این که ذات اقدس اله در حالی که زن را به حجاب آشنا می کند نامش را در کتاب آورده است، درباره ملکه سبا فرمود: « أسلمت مع سلیمان للَّه ربّ العالمین » که با عظمت از او یاد می کند و نام می برد، و سرانجام او را معرفی می نماید. ▫️ هنر در این نیست که انسان در برابر حق سرفرازی کند ـ چون سر، می شکند ـ بلکه هنر این است که انسان در پیشگاه حق خضوع نماید، و این هنر را ذات اقدس اله به ملکه سبا نسبت می دهد. با این که ملکه سبا از قدرت فراوانی برخوردار بود: « وأُوتیت من کلّ شی ء ولها عرش عظیم » اگر کسی که چنین قدرتی دارد، و از همه امکانات و قدرتهای سیاسی، نظامی برخوردار است، تسلیم بنده خدا شود، این نشانه عقل است. آنها که «تهور» را به حساب شجاعت می گذارند، کسانی هستند که در دچار خلط شده اند. ▫️ در ذکر این نمونه ها از معصومین، و فرزندان و تربیت شدگان آنها نام برده نشد، زیرا نام آنها در کتابها فراوان آمده و تاریخشان بازگو شده است، و از طرفی مهم این است که زنان عادی به این مقامات رسیده و به عنوان الگو و حجت برای زنان و مردان شده اند. بر اساس این شواهد قرآنی و عقلی و قلبی باید گفت در آن بخش اساسی که موضوع تکامل است، ذکورت و انوثت اصلاً راه ندارد، و اگر کسی بگوید: زنی مانند نبی اکرم صلی الله علیه وآله نشده و به مقام او نرسیده است، باید گفت: خیلی از انبیا نیز همانند او نشدند و به آن مقام راه نیافتند، و این مورد نقض نیست، یا آنهایی که مردند می توانند مثل نبی اکرم صلی الله علیه وآله بشوند؟ این چه تفاخری است؟ البته هر کسی که از نظر سیر کمالی به آن حضرت نزدیک تر باشد، جا دارد که فخر نماید، منتها فخر او در بی فخری است، فخرش در و احساس مذلت است. ▫️ سخن در بحث حقوق زن، تکامل زن، تساوی زن و مرد، در مسائل اخلاقی و تربیتی و... برای این است که زمینه رشدی باشد تا اگر مردها تلاشی و کوششی دارند، زنها هم اهل کوشش و جهاد باشند، مردهای متعارف به هر مقامی می رسند، زن هم می تواند برسد، و اگر همان گونه که جریان مردان تاریخ بازگو شد، جریان زنان تاریخی نیز بازگو می شد، وضع غیر از این بود که هست. آنجا که خدای سبحان در قرآن کریم می فرماید: « یا أیّها الانسان انّک کادح الی ربّک کدحاً فملاقیه » این خطاب به انسانیت است و در انسانیت ذکورت و انوثت نقش ندارد. آنچه مهم است این است که، انسان بالاخره به لقاءاللَّه می رسد، یا به لقاء جمال الهی راه می یابد و یا به لقاء جلال الهی، و در این راه زن و مرد همتای یکدیگرند. 📚 زن در آینه جلال و جمال، ص328 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰
زن در آینه جلال و جمال 💠 زن در برهان ▫️ شما در هر بخشی از بخش های نظامی، سیاسی، عرفان و حدیث بررسی کنید می بینید بسیارند، منتها وقتی نام زن در حجاب باشد، خبری از او در جامعه نخواهد ماند. باید خودش در حجاب و نامش در کتاب باشد تا عظمت او ظهور کند. چه این که ذات اقدس اله در حالی که زن را به حجاب آشنا می کند نامش را در کتاب آورده است، درباره ملکه سبا فرمود: « أسلمت مع سلیمان للَّه ربّ العالمین » که با عظمت از او یاد می کند و نام می برد، و سرانجام او را معرفی می نماید. ▫️ هنر در این نیست که انسان در برابر حق سرفرازی کند ـ چون سر، می شکند ـ بلکه هنر این است که انسان در پیشگاه حق خضوع نماید، و این هنر را ذات اقدس اله به ملکه سبا نسبت می دهد. با این که ملکه سبا از قدرت فراوانی برخوردار بود: « وأُوتیت من کلّ شی ء ولها عرش عظیم » اگر کسی که چنین قدرتی دارد، و از همه امکانات و قدرتهای سیاسی، نظامی برخوردار است، تسلیم بنده خدا شود، این نشانه عقل است. آنها که «تهور» را به حساب شجاعت می گذارند، کسانی هستند که در دچار خلط شده اند. ▫️ در ذکر این نمونه ها از معصومین، و فرزندان و تربیت شدگان آنها نام برده نشد، زیرا نام آنها در کتابها فراوان آمده و تاریخشان بازگو شده است، و از طرفی مهم این است که زنان عادی به این مقامات رسیده و به عنوان الگو و حجت برای زنان و مردان شده اند. بر اساس این شواهد قرآنی و عقلی و قلبی باید گفت در آن بخش اساسی که موضوع تکامل است، ذکورت و انوثت اصلاً راه ندارد، و اگر کسی بگوید: زنی مانند نبی اکرم صلی الله علیه وآله نشده و به مقام او نرسیده است، باید گفت: خیلی از انبیا نیز همانند او نشدند و به آن مقام راه نیافتند، و این مورد نقض نیست، یا آنهایی که مردند می توانند مثل نبی اکرم صلی الله علیه وآله بشوند؟ این چه تفاخری است؟ البته هر کسی که از نظر سیر کمالی به آن حضرت نزدیک تر باشد، جا دارد که فخر نماید، منتها فخر او در بی فخری است، فخرش در و احساس مذلت است. ▫️ سخن در بحث حقوق زن، تکامل زن، تساوی زن و مرد، در مسائل اخلاقی و تربیتی و... برای این است که زمینه رشدی باشد تا اگر مردها تلاشی و کوششی دارند، زنها هم اهل کوشش و جهاد باشند، مردهای متعارف به هر مقامی می رسند، زن هم می تواند برسد، و اگر همان گونه که جریان مردان تاریخ بازگو شد، جریان زنان تاریخی نیز بازگو می شد، وضع غیر از این بود که هست. آنجا که خدای سبحان در قرآن کریم می فرماید: « یا أیّها الانسان انّک کادح الی ربّک کدحاً فملاقیه » این خطاب به انسانیت است و در انسانیت ذکورت و انوثت نقش ندارد. آنچه مهم است این است که، انسان بالاخره به لقاءاللَّه می رسد، یا به لقاء جمال الهی راه می یابد و یا به لقاء جلال الهی، و در این راه زن و مرد همتای یکدیگرند. 📚 زن در آینه جلال و جمال، ص328 ‎‎‌‌‎‎‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰