پرسمان اعتقادی
خداوند متعال و اهل بیت (علیهم السلام) درباره مقام مادر چه فرموده اند؟
🎤در نگاه قرآن کریم و با توجه به آیات ذیل، می توان به اهمیت و جایگاه والدین به ویژه جایگاه مادر، پی برد:
💠ـ «وَ بَرًّا بِوالِدَتي وَ لَمْ يَجْعَلْني جَبَّاراً شَقِيًّا»؛ و مرا نسبت به مادرم نيكوكار قرار داده؛ و جبّار و شقى قرار نداده است.(1)
ـ «وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْناً عَلى وَهْنٍ»؛ و ما به انسان درباره پدر و مادرش سفارش كرديم؛ مادرش او را با ناتوانى روى ناتوانى حمل كرد (به هنگام باردارى هر روز رنج و ناراحتى تازه اى را متحمّل مى شد).(2)
ـ «وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ إِحْساناً حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهاً وَ وَضَعَتْهُ كُرْهاً»؛ ما به انسان توصيه كرديم كه به پدر و مادرش نيكى كند، مادرش او را با ناراحتى حمل مى كند و با ناراحتى بر زمين مى گذارد.(3)
ـ «وَ قَضى رَبُّكَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِيَّاهُ وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ كِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ وَ لا تَنْهَرْهُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً كَريماً»؛ و پروردگارت فرمان داده: جز او را نپرستيد! و به پدر و مادر نيكى كنيد! هر گاه يكى از آن دو، يا هر دوى آن ها، نزد تو به سن پيرى رسند، كمترين اهانتى به آن ها روا مدار! و بر آن ها فرياد مزن! و گفتار لطيف و سنجيده و بزرگوارانه به آن ها بگو.(4)
🔷جایگاه مادر از منظر روایات
در این زمینه روایت زیاد است که به برخی اشاره می شود:
ـ مقدم بودن احسان به مادر
«عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِيِّ (صلی الله علیه و آله) فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَنْ أَبَرُّ قَالَ أُمَّكَ قَالَ ثُمَّ مَنْ قَالَ أُمَّكَ قَالَ ثُمَّ مَنْ قَالَ أُمَّكَ قَالَ ثُمَّ مَنْ قَالَ أَبَاكَ»؛ امام صادق (عليه السلام) فرمودند: مردى به حضور پيامبر (صلی الله علیه و آله) آمد و گفت به چه كسى احسان كنم؟ فرمودند: به مادرت. گفت: بعد به چه كسى؟ فرمودند: به مادرت. عرض كرد: سپس به چه كسى؟ فرمودند: به مادرت. گفت: بعد به چه كسى؟ فرمودند: به پدرت.(5)
«عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الْبَاقِرِ (علیه السلام) قَالَ: قَالَ مُوسَى بْنُ عِمْرَانَ يَا رَبِ أَوْصِنِي قَالَ أُوصِيكَ بِي فَقَالَ يَا رَبِ أَوْصِنِي قَالَ أُوصِيكَ بِي ثَلَاثاً قَالَ يَا رَبِ أَوْصِنِي قَالَ أُوصِيكَ بِأُمِّكَ قَالَ يَا رَبِ أَوْصِنِي قَالَ أُوصِيكَ بِأُمِّكَ قَالَ أَوْصِنِي قَالَ أُوصِيكَ بِأَبِيكَ قَالَ فَكَانَ يُقَالُ لِأَجْلِ ذَلِكَ إِنَّ لِلْأُمِّ ثُلُثَيِ الْبِرِّ وَ لِلْأَبِ الثُّلُثَ»؛ امام باقر (عليه السلام) فرمودند: موسى بن عمران (عليه السلام) گفت خدايا! مرا توصيه كن. خداوند تا سه دفعه فرمود: تو را به [دوست داشتن] خودم توصيه مى كنم. در دفعه چهارم و پنجم او را نسبت به مادر و دفعه ششم نسبت به پدر توصيه كرد. اينجا به دست مى آيد كه مادر دو سوم از حق احسان فرزند را داراست و پدر يک سوم را.(6)
🔷 اهمیت حق مادر
«عَنْهُ (صلی الله علیه و آله) ... قِيلَ وَ مَا حَقُ الْوَالِدَةِ فَقَالَ هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ لَوْ أَنَّهُ عَدَدَ رَمْلِ عَالِجٍ وَ قَطْرِ الْمَطَرِ أَيَّامَ الدُّنْيَا قَامَ بَيْنَ يَدَيْهَا مَا عَدَلَ ذَلِكَ يَوْمَ حَمَلَتْهُ فِي بَطْنِهَا»؛ از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) سؤال کردند حق مادر چیست؟ فرمودند: هیهات! هیهات! اگر به عدد ریگ های بیابان و قطره های باران در خدمت مادر باشید، معادل یک روزی که در شکم او بوده اید نخواهد بود.(7)
ـ بهشت زیر پای مادر
«عَنِ السُّلَمِيِّ قَالَ أَتَيْتُ النَّبِيَّ (صلی الله علیه و آله) أَسْتَشِيرُهُ فِي الْجِهَادِ فَقَالَ أَ لَكَ وَالِدَةٌ قُلْتُ نَعَمْ قَالَ اذْهَبْ فَأَكْرِمْهَا فَإِنَ الْجَنَّةَ تَحْتَ رِجْلَيْهَا»؛ «سلمی» می گوید آمدم نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله) و اجازه جهاد گرفتم، [جهادی که واجب عینی نبوده است] حضرت به من فرمودند :آیا برای تو مادری هست؟ گفتم بله. حضرت فرمودند: برو نزد مادرت و او را احترام نما، به درستی که بهشت زیر پای مادر است.(8)
«عَنِ النَّبِيِّ (صلی الله علیه و آله) أَنَّهُ قَالَ: الْجَنَّةُ تَحْتَ أَقْدَامِ الْأُمَّهَاتِ»؛ از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) روایت شده که فرمودند: بهشت زیر پای مادران است.(9)
«قَالَ (صلی الله علیه و آله) تَحْتَ أَقْدَامِ الْأُمَّهَاتِ رَوْضَةٌ مِنْ رِيَاضِ الْجَنَّةِ»؛ از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) روایت شده که فرمودند: زیر پای مادران، باغی از باغ های بهشت است.(10)
پرسمان اعتقادی
🎤در نگاه قرآن کریم و با توجه به آیات ذیل، می توان به اهمیت و جایگاه والدین به ویژه جایگاه مادر، پی ب
📚پی نوشت ها:
1. مریم: 19/ 32.
2. لقمان: 31/ 14.
3. احقاف: 46/ 15.
4. اسراء: 17/ 23.
5. کلینی، الكافي، محقق/مصحح: غفاری و آخوندی، انتشارات دارالکتب اسلامیه ـ تهران، 1407ق، چاپ چهارم، ج 2، ص 159، ح 9.
6. ابن بابويه (صدوق)، الأمالي، ناشر: كتابچى ـ تهران، 1376 ش، چاپ ششم، ص 511، ح 5.
7. ابن أبي جمهور، عوالي اللئالي العزيزية في الأحاديث الدينية، محقق/مصحح: عراقى، ناشر: دار سيد الشهداء للنشر ـ قم، 1405 ق، چاپ اول، ج 1، ص 269، ح 77.
8. ورام بن أبي فراس، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر المعروف بمجموعة ورّام، ناشر: مكتبه فقيه ـ قم، 1410ق، چاپ اول، ج 2، ص 284.
9. نوری، مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، محقق/مصحح: مؤسسة آل البيت عليهم السلام، ناشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام ـ قم، 1408 ق، چاپ اول، ج 15، ص 180.
10. همان، ص 181.
🔰 @p_eteghadi 🔰
🔸امام علی (ع):
🔹ظلم و تجاوز، انسان را زمین مى زند و مرگها را نزدیک مى سازد. (تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص ۳۴۵، ح ۷۹۳۷)
🔰 @p_eteghadi 🔰
در مسجد ما نوشته ای در مقابل مردم بود که آن ها را هنگام قرآن و اذان دعوت به سکوت می کرد و از هنگام مرگ جهت گفتن شهادتین می ترساند. امام جماعت اعلام کرد که سند این روایت را در هیچ کدام از کتب مرجع شیعه ندیده و فقط یک جا از یک اهل تسنن دیده؛ پس آن نوشته را از دید مردم خارج ولی دعوت به سکوت و انضباط هنگام اذان و قرآن کرد.
خواستم ضمن احترام به همه، تحقیق کنم که آیا گفته ایشان صحیح است؟
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
پرسمان اعتقادی
در مسجد ما نوشته ای در مقابل مردم بود که آن ها را هنگام قرآن و اذان دعوت به سکوت می کرد و از هنگام م
اگر منظورتان این عبارت در باره اذان است که «مَن تَکَلَّمَ عِندَ الأذانِ تَلَجلَج لِسانُهُ عِندَ المَوتِ»؛ کسی که هنگام اذان، سخن بگوید، هنگام مرگ، زبانش به لکنت می افتد؛ این را فقط نویسنده کتاب «شرح الازهار» که از فقهای زیدیه است در کتابش آورده است.(1)
💠نقد و بررسی
این نقل، در هیچ یک از تراث و منابع حدیثی شیعه نیست.
این نقل، در تراث و منابع اهل سنت نیز یافت نشد.
فقط نویسنده «شرح الازهار» آن را آورده است.
ایشان می گوید «منقول من خط بعض العلماء»؛ یعنی نقل شده از خط (کتب) بعض علماء؛ لذا:
اولا آن که نقل کرده یا آن که از او نقل شده، معلوم نیست کیست
ثانیا این بعض علماء مشخص نیست چه کسانی هستند
ثالثا سلسله سند و اتصالی هم برای این نقل، بیان نشده است.
بنابر این:
این نقل را اصلا نمی توان روایت محسوب کرد و نمی توان آن را به معصوم نسبت داد؛ لذا می توان گفت اصلا چنین چیزی به عنوان روایت، از معصوم صادر نشده است.
اما در باره شنیدن قرآن و سکوت کردن
خداوند متعال می فرماید:
«وَ إِذا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُون»؛ هنگامى كه قرآن خوانده شود، گوش فرا دهيد و خاموش باشيد؛ شايد مشمول رحمت خدا شويد.(2)
روایات تفسیری
این که این سکوت موقع شنیدن قرآن، چه موقع است و آیا واجب است یا مستحب، روایات متعددی داریم؛ از جمله:
نماز و غیر نماز
روایت داریم که در نماز یا غیر نماز، وقتی قرآن خوانده می شود، باید سکوت کرد و گوش داد:
عَنْ زُرَارَةَ، قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) يَقُولُ: «يَجِبُ الْإِنْصَاتُ لِلْقُرْآنِ فِي الصَّلَاةِ وَ فِي غَيْرِهَا، وَ إِذَا قُرِئَ عِنْدَكَ الْقُرْآنُ وَجَبَ عَلَيْكَ الْإِنْصَاتُ وَ الِاسْتِمَاعُ»؛ زراره می گوید شنیدم که امام صادق (علیه السلام) فرمودند: واجب است سکوت برای قرآن، در نماز و در غیر نماز؛ و زمانی که قرآن در نزد تو خوانده می شود، واجب است سکوت کنی و گوش دهی.(3)
پرسمان اعتقادی
اگر منظورتان این عبارت در باره اذان است که «مَن تَکَلَّمَ عِندَ الأذانِ تَلَجلَج لِسانُهُ عِندَ المَ
🕋نماز جمعه
«عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) فِي خُطْبَةِ يَوْمِ الْجُمُعَةِ الْخُطْبَةُ الْأُولَى... إِنَّ كِتَابَ اللَّهِ أَصْدَقُ الْحَدِيثِ وَ أَحْسَنُ الْقِصَصِ وَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ "وَ إِذا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ" فَاسْمَعُوا طَاعَةَ اللَّهِ وَ أَنْصِتُوا ابْتِغَاءَ رَحْمَتِه...»؛ امام باقر (علیه السلام) در خطبه اول نماز جمعه فرمودند: به درستی که کتاب خدا صادق ترین کلام و نیکوترین قصص است و خداوند (عزوجل) فرموده "زمانی که قرآن خوانده می شود، بدان گوش فرا دهید و سکوت کنید، تا مورد رحمت قرار گیرید"؛ پس به خاطر اطاعت الهی، گوش فرا دهید و به امید رحمتش، سکوت کنید...(4)
نماز جماعت و هنگام قرائت امام جماعت در نمازهای جهریه
«عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) قَالَ: وَ إِنْ كُنْتَ خَلْفَ إِمَامٍ فَلَا تَقْرَأَنَّ شَيْئاً فِي الْأَوَّلَتَيْنِ وَ أَنْصِتْ لِقِرَاءَتِهِ ... فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ لِلْمُؤْمِنِينَ "وَ إِذا قُرِئَ الْقُرْآنُ" يَعْنِي فِي الْفَرِيضَةِ خَلْفَ الْإِمَامِ "فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ"...؛ امام باقر (علیه السلام) فرمودند: اگر پشت سر امام جماعت هستید (اقتدا کرده اید) پس در دو رکعت اول، چیزی نخوانید و به خاطر قرائت امام جماعت، شما سکوت کنید...؛ به درستی که خداوند (عزوجل) به مؤمنین می فرماید "زمانی که قرآن خوانده می شود" یعنی در نماز واجب و پست سر امام جماعت، "بدان گوش دهید و سکوت کنید تا مورد رحمت قرار گیرید"... .(5)
هر موقع امام جماعت صدای قرآن شنید باید صبر کند تا آیه تمام شود و سپس نماز را ادامه دهد
از امام صادق (علیه السلام) نقل شده كه حضرت على (علیه السلام) در نماز صبح بودند و «ابن كوا» (همان مرد منافق تيره دل) در پشت سر امام (علیه السلام) مشغول نماز بود، ناگاه در نماز اين آيه را تلاوت كرد «وَ لَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَ إِلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ» [و هدفش از خواندن آيه اين بود كه به طور كنايه به حضرت احتمالا در مورد قبول حكميت در ميدان صفين اعتراض كند] اما با اين حال امام (علیه السلام) براى احترام قرآن سكوت كردند تا وى آيه را به پايان رسانيد، سپس امام (علیه السلام) به ادامه قرائت نماز بازگشتند، و «ابن كوا» كار خود را دو مرتبه تكرار كرد، باز امام (علیه السلام) سكوت كردند و «ابن كوا» براى سومين بار آيه را تكرار نمود، و على (علیه السلام) مجددا به احترام قرآن سكوت كردند، سپس حضرت اين آيه را تلاوت فرمودند: «فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ لا يَسْتَخِفَّنَّكَ الَّذِينَ لا يُوقِنُونَ» [اشاره به اين كه مجازات دردناک الهى در انتظار منافقان و افراد بى ايمان است و در برابر آن ها بايد تحمل و حوصله به خرج داد] سرانجام امام سوره را تمام كرده و به ركوع رفتند.(6)
صحبت کردن مسلمانان در نماز
مسلمانان در نماز صحبت می کردند و به یکدیگر سلام می کردند؛ لذا آیه نازل شد.(7)
برخی از شأن نزول ها می گویند مسلمانان در آغاز كار، گاهى در نماز صحبت مى كردند، و گاهى شخص تازه وارد، به هنگامى كه نماز را شروع مى كرد، از ديگران سؤال مى كرد، چند ركعت نماز خوانده ايد؟ آن ها هم جواب مى دادند فلان مقدار؛ آيه بالا نازل شد و آن ها را از اين كار نهى كرد.(8)
👈نتیجه
سکوت هنگام شنیدن قرآن، بسیار پسندیده و ارزشمند است ولی واجب نیست بلكه مستحب است. البته فقط در نماز جماعت و وقتی امام جماعت در حال قرائت است و مأموم صدای امام را می شنود، بر مأموم واجب است سکوت نماید.
📚پی نوشت ها:
1. احمد المرتضی، شرح الأزهار، نرم افزار المکتبة الشامله، ج 1، ص 448 و 449.
2. اعراف: 7/ 204.
3. بحرانی، تفسیر البرهان فی تفسیر القرآن، موسسة البعثة، قسم الدراسات الاسلامیه ـ قم، ج 2، ص 628.
4. کلینی، الكافي، محقق/مصحح: غفاری و آخوندی، انتشارات دارالکتب اسلامیه ـ تهران، 1407ق، چاپ چهارم، ج 3، ص 422 و 423.
5. ابن بابويه، من لايحضره الفقيه، محقق/مصحح: غفارى، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، ـ قم، 1413ق، چاپ دوم، ج 1، ص 392.
6. البرهان في تفسير القرآن، پیشین، ج 2، ص 627؛ مکارم شیرازی و همکاران، تفسير نمونه، انتشارات: دار الکتب الاسلامیه ـ تهران، ج 7، ص 71.
7. طوسی، التبيان في تفسير القرآن، انتشارات: دار احیاء التراث العربی ـ بیروت، ج 5، ص 67.
8. تفسير نمونه، پیشین، ج 7، ص 69.
🔰 @p_eteghadi 🔰
14_SEMO-Mohammadi-Pasokh_Be_Soalate_Eteghadi_(13).mp3
4.79M
🔹حجه الاسلام #محمدی
پرسش و پاسخ اعتقادی
جلسه 13 - اثبات معصوم بودن اهل بیت از زبان
احادیث
🔰 @p_eteghadi 🔰
پرسمان اعتقادی
لطفا در مورد حدیث «عنوان بصری» توضیح بفرمایید. 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
🎤«عنوان بصری» نام پیرمردی بوده در زمان امام صادق (علیه السلام) که در جریان یک گفتگو با ایشان، توصیه هایی را از ایشان شنیده و نقل می کند. این توصیه ها، دستورات بسیار اساسی در تهذیب نفس و حقیقت و تمامِ عبودیت و بندگی بوده و بزرگانی چون «آیه الله قاضی» و «علامه طباطبایی» (رحمه الله علیهما) عمل کردن به آن را به شاگردان و تمام کسانی که خواهان سیرو سلوک در مسیر الهی بوده اند، سفارش می کردند.
«مرحوم مجلسی» این حدیث را در «بحارالانوار» به این صورت آورده است:
💠«أَقُولُ وَجَدْتُ بِخَطِّ شَیْخِنَا الْبَهَائِیِّ قَدَّسَ اللَّهُ رُوحَهُ مَا هَذَا لَفْظُهُ قَالَ الشَّیْخُ شَمْسُ الدِّینِ مُحَمَّدُ بْنُ مَکِّیٍّ نَقَلْتُ مِنْ خَطِّ الشَّیْخِ أَحْمَدَ الْفَرَاهَانِیِّ رَحِمَهُ اللَّهُ عَنْ عُنْوَانَ الْبَصْرِیِّ وَ کَانَ شَیْخاً کَبِیراً قَدْ أَتَى عَلَیْهِ أَرْبَعٌ وَ تِسْعُونَ سَنَةً قَالَ کُنْتُ أَخْتَلِفُ إِلَى مَالِکِ بْنِ أَنَسٍ سِنِینَ فَلَمَّا قَدِمَ جَعْفَرٌ الصَّادِقُ ع الْمَدِینَةَ اخْتَلَفْتُ إِلَیْهِ وَ أَحْبَبْتُ أَنْ آخُذَ عَنْهُ کَمَا أَخَذْتُ عَنْ مَالِکٍ فَقَالَ لِی یَوْماً إِنِّی رَجُلٌ مَطْلُوبٌ وَ مَعَ ذَلِکَ لِی أَوْرَادٌ فِی کُلِّ سَاعَةٍ مِنْ آنَاءِ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ فَلَا تَشْغَلْنِی عَنْ وِرْدِی وَ خُذْ عَنْ مَالِکٍ وَ اخْتَلِفْ إِلَیْهِ کَمَا کُنْتَ تَخْتَلِفُ إِلَیْهِ فَاغْتَمَمْتُ مِنْ ذَلِکَ وَ خَرَجْتُ مِنْ عِنْدِهِ وَ قُلْتُ فِی نَفْسِی لَوْ تَفَرَّسَ فِیَّ خَیْراً لَمَا زَجَرَنِی عَنِ الِاخْتِلَافِ إِلَیْهِ وَ الْأَخْذِ عَنْهُ فَدَخَلْتُ مَسْجِدَ الرَّسُولِ ص وَ سَلَّمْتُ عَلَیْهِ ثُمَّ رَجَعْتُ مِنَ الْغَدِ إِلَى الرَّوْضَةِ وَ صَلَّیْتُ فِیهَا رَکْعَتَیْنِ وَ قُلْتُ أَسْأَلُکَ یَا اللَّهُ یَا اللَّهُ أَنْ تَعْطِفَ عَلَیَّ قَلْبَ جَعْفَرٍ وَ تَرْزُقَنِی مِنْ عِلْمِهِ مَا أَهْتَدِی بِهِ إِلَى صِرَاطِکَ الْمُسْتَقِیمِ وَ رَجَعْتُ إِلَى دَارِی مُغْتَمّاً وَ لَمْ أَخْتَلِفْ إِلَى مَالِکِ بْنِ أَنَسٍ لِمَا أُشْرِبَ قَلْبِی مِنْ حُبِّ جَعْفَرٍ فَمَا خَرَجْتُ مِنْ دَارِی إِلَّا إِلَى الصَّلَاةِ الْمَکْتُوبَةِ حَتَّى عِیلَ صَبْرِی فَلَمَّا ضَاقَ صَدْرِی تَنَعَّلْتُ وَ تَرَدَّیْتُ وَ قَصَدْتُ جَعْفَراً وَ کَانَ بَعْدَ مَا صَلَّیْتُ الْعَصْرَ فَلَمَّا حَضَرْتُ بَابَ دَارِهِ اسْتَأْذَنْتُ عَلَیْهِ فَخَرَجَ خَادِمٌ لَهُ فَقَالَ مَا حَاجَتُکَ فَقُلْتُ السَّلَامُ عَلَى الشَّرِیفِ فَقَالَ هُوَ قَائِمٌ فِی مُصَلَّاهُ فَجَلَسْتُ بِحِذَاءِ بَابِهِ فَمَا لَبِثْتُ إِلَّا یَسِیراً إِذْ خَرَجَ خَادِمٌ فَقَالَ ادْخُلْ عَلَى بَرَکَةِ اللَّهِ فَدَخَلْتُ وَ سَلَّمْتُ عَلَیْهِ فَرَدَّ السَّلَامَ وَ قَالَ اجْلِسْ غَفَرَ اللَّهُ لَکَ فَجَلَسْتُ فَأَطْرَقَ مَلِیّاً ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ وَ قَالَ أَبُو مَنْ قُلْتُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ قَالَ ثَبَّتَ اللَّهُ کُنْیَتَکَ وَ وَفَّقَکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ مَا مَسْأَلَتُکَ فَقُلْتُ فِی نَفْسِی لَوْ لَمْ یَکُنْ لِی مِنْ زِیَارَتِهِ وَ التَّسْلِیمِ غَیْرُ هَذَا الدُّعَاءِ لَکَانَ کَثِیراً ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ ثُمَّ قَالَ مَا مَسْأَلَتُکَ فَقُلْتُ سَأَلْتُ اللَّهَ أَنْ یَعْطِفَ قَلْبَکَ عَلَیَّ وَ یَرْزُقَنِی مِنْ عِلْمِکَ وَ أَرْجُو أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى أَجَابَنِی فِی الشَّرِیفِ مَا سَأَلْتُهُ فَقَالَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ لَیْسَ الْعِلْمُ بِالتَّعَلُّمِ إِنَّمَا هُوَ نُورٌ یَقَعُ فِی قَلْبِ مَنْ یُرِیدُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى أَنْ یَهْدِیَهُ فَإِنْ أَرَدْتَ الْعِلْمَ فَاطْلُبْ أَوَّلًا فِی نَفْسِکَ حَقِیقَةَ الْعُبُودِیَّةِ وَ اطْلُبِ الْعِلْمَ بِاسْتِعْمَالِهِ وَ اسْتَفْهِمِ اللَّهَ یُفْهِمْکَ قُلْتُ یَا شَرِیفُ فَقَالَ قُلْ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ قُلْتُ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ مَا حَقِیقَةُ الْعُبُودِیَّةِ قَالَ ثَلَاثَةُ أَشْیَاءَ أَنْ لَا یَرَى الْعَبْدُ لِنَفْسِهِ فِیمَا خَوَّلَهُ اللَّهُ مِلْکاً لِأَنَّ الْعَبِیدَ لَا یَکُونُ لَهُمْ مِلْکٌ یَرَوْنَ الْمَالَ مَالَ اللَّهِ یَضَعُونَهُ حَیْثُ أَمَرَهُمُ اللَّهُ بِهِ وَ لَا یُدَبِّرُ الْعَبْدُ لِنَفْسِهِ تَدْبِیراً وَ جُمْلَةُ اشْتِغَالِهِ فِیمَا أَمَرَهُ تَعَالَى بِهِ وَ نَهَاهُ عَنْهُ فَإِذَا لَمْ یَرَ الْعَبْدُ لِنَفْسِهِ فِیمَا خَوَّلَهُ اللَّهُ تَعَالَى مِلْکاً هَانَ عَلَیْهِ الْإِنْفَاقُ فِیمَا أَمَرَهُ اللَّهُ تَعَالَى أَنْ یُنْفِقَ فِیهِ وَ إِذَا فَوَّضَ الْعَبْدُ تَدْبِیرَ نَفْسِهِ عَلَى مُدَبِّرِهِ هَانَ عَلَیْهِ مَصَائِبُ الدُّنْیَا وَ إِذَا اشْتَغَلَ الْعَبْدُ بِمَا أَمَرَهُ اللَّهُ تَعَالَى وَ نَهَاهُ لَا یَتَفَرَّغُ مِنْهُمَا إِلَى الْمِرَاءِ وَ الْمُبَاهَاةِ مَعَ النَّاسِ فَإِذَا أَکْرَمَ
پرسمان اعتقادی
🎤«عنوان بصری» نام پیرمردی بوده در زمان امام صادق (علیه السلام) که در جریان یک گفتگو با ایشان، توصیه
اللَّهُ الْعَبْدَ بِهَذِهِ الثَّلَاثَةِ هَان عَلَیْهِ الدُّنْیَا وَ إِبْلِیسُ وَ الْخَلْقُ وَ لَا یَطْلُبُ الدُّنْیَا تَکَاثُراً وَ تَفَاخُراً وَ لَا یَطْلُبُ مَا عِنْدَ النَّاسِ عِزّاً وَ عُلُوّاً وَ لَا یَدَعُ أَیَّامَهُ بَاطِلًا فَهَذَا أَوَّلُ دَرَجَةِ التُّقَى قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى تِلْکَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذِینَ لا یُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَ لا فَساداً وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ قُلْتُ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ أَوْصِنِی قَالَ أُوصِیکَ بِتِسْعَةِ أَشْیَاءَ فَإِنَّهَا وَصِیَّتِی لِمُرِیدِی الطَّرِیقِ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى وَ اللَّهَ أَسْأَلُ أَنْ یُوَفِّقَکَ لِاسْتِعْمَالِهِ ثَلَاثَةٌ مِنْهَا فِی رِیَاضَةِ النَّفْسِ وَ ثَلَاثَةٌ مِنْهَا فِی الْحِلْمِ وَ ثَلَاثَةٌ مِنْهَا فِی الْعِلْمِ فَاحْفَظْهَا وَ إِیَّاکَ وَ التَّهَاوُنَ بِهَا قَالَ عُنْوَانُ فَفَرَّغْتُ قَلْبِی لَهُ فَقَالَ أَمَّا اللَّوَاتِی فِی الرِّیَاضَةِ فَإِیَّاکَ أَنْ تَأْکُلَ مَا لَا تَشْتَهِیهِ فَإِنَّهُ یُورِثُ الْحِمَاقَةَ وَ الْبُلْهَ وَ لَا تَأْکُلْ إِلَّا عِنْدَ الْجُوعِ وَ إِذَا أَکَلْتَ فَکُلْ حَلَالًا وَ سَمِّ اللَّهَ وَ اذْکُرْ حَدِیثَ الرَّسُولِ ص مَا مَلَأَ آدَمِیٌّ وِعَاءً شَرّاً مِنْ بَطْنِهِ فَإِنْ کَانَ وَ لَا بُدَّ فَثُلُثٌ لِطَعَامِهِ وَ ثُلُثٌ لِشَرَابِهِ وَ ثُلُثٌ لِنَفَسِهِ وَ أَمَّا اللَّوَاتِی فِی الْحِلْمِ فَمَنْ قَالَ لَکَ إِنْ قُلْتَ وَاحِدَةً سَمِعْتَ عَشْراً فَقُلْ إِنْ قُلْتَ عَشْراً لَمْ تَسْمَعْ وَاحِدَةً وَ مَنْ شَتَمَکَ فَقُلْ لَهُ إِنْ کُنْتَ صَادِقاً فِیمَا تَقُولُ فَأَسْأَلُ اللَّهَ أَنْ یَغْفِرَ لِی وَ إِنْ کُنْتَ کَاذِباً فِیمَا تَقُولُ فَاللَّهَ أَسْأَلُ أَنْ یَغْفِرَ لَکَ وَ مَنْ وَعَدَکَ بِالْخَنَا فَعِدْهُ بِالنَّصِیحَةِ وَ الرِّعَاءِ وَ أَمَّا اللَّوَاتِی فِی الْعِلْمِ فَاسْأَلِ الْعُلَمَاءَ مَا جَهِلْتَ وَ إِیَّاکَ أَنْ تَسْأَلَهُمْ تَعَنُّتاً وَ تَجْرِبَةً وَ إِیَّاکَ أَنْ تَعْمَلَ بِرَأْیِکَ شَیْئاً وَ خُذْ بِالِاحْتِیَاطِ فِی جَمِیعِ مَا تَجِدُ إِلَیْهِ سَبِیلًا وَ اهْرُبْ مِنَ الْفُتْیَا هَرَبَکَ مِنَ الْأَسَدِ وَ لَا تَجْعَلْ رَقَبَتَکَ لِلنَّاسِ جِسْراً قُمْ عَنِّی یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ فَقَدْ نَصَحْتُ لَکَ وَ لَا تُفْسِدْ عَلَیَّ وِرْدِی فَإِنِّی امْرُؤٌ ضَنِینٌ بِنَفْسِی وَ السَّلامُ عَلى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدى»
⬅️از «عنوان بصری» نقل شده است که من نزد «مالک بن انس» رفت و آمد داشتم؛ چون جعفر صادق (علیه السلام) به مدینه آمد، من به نزد او رفت و آمد کردم و دوست داشتم همان طور که از «مالک» تحصیل علم می کردم، از او نیز تحصیل علم نمایم. آن حضرت روزی به من فرمود: من تحت نظر دستگاه حکومتی هستم و علاوه بر این، در هر ساعتی از شبانه روز اوراد و اذکاری دارم که بدانها مشغولم و تو مرا از ذکرم باز مدار و علومت را از مالک بگیر، همچنان که سابقاً هم این طور بود که نزد او رفت و آمد می کردی. من از این مطلب غمگین شدم و از نزدشان بیرون رفتم و با خود گفتم اگر در من خیری می دید من را از رفت و آمد به نزد خود و بهره بردن از علمش منع نمی کرد.
پس به مسجد رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) رفتم و بر آن حضرت سلام کردم و فردای آن روز دوباره به روضه نبوی برگشتم و دو رکعت نماز گزاردم و عرض کردم: خدایا! خدایا! از تو می خواهم که قلب «جعفر بن محمد» را بر من متمایل گردانی و مرا از علم او تا حدی که باعث هدایت من به صراط مستقیم تو باشد بهرمند کنی.
⤴️بعد با حال اندوه و غصه به خانه ام برگشتم و چون دلم از محبت «جعفر بن محمد» مالامال شده بود دیگر پیش «مالک» نمی رفتم و از منزلم هم خارج نمی شدم، مگر برای نماز واجب، تا این که صبرم تمام شد ... . در حالی که سینه ام تنگ شده بود و تحملم به پایان رسیده بود نعلین خود را پوشیدم و ردای خود را بر دوش افکندم و قصد دیدار او را نمودم؛ و این زمانی بود که نماز عصر را بجا آورده بودم. چون به در خانه اش رسیدم اذن دخول خواستم، پس خادمی که داشتند، بیرون آمد و گفت: چه حاجتی داری؟ گفتم: می خواستم بر شریف سلام کنم. گفت: او در محل نماز خویش به نماز ایستاده، پس من روبروی در منزلش نشستم. مدت زیادی نگذشته بود که خادمی آمد و گفت: داخل بیا به برکت خداوند. من داخل شدم و بر حضرتش سلام کردم. سلام مرا پاسخ گفتند و فرمودند بنشین! خداوند تو را بیامرزد! پس من نشستم. قدری به حال تفکر سر به زیر انداختند و سپس سر خود را بلند نمودند و گفتند: کُنیه ات چیست؟
🔰 @p_eteghadi 🔰