eitaa logo
پرسمان اعتقادی
42.5هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
4.6هزار ویدیو
68 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
⁉️سؤال: پیشینه پوشش و حجاب در ملل چیست؟ آیا حدّ حجاب دستاورد اعراب برای ایرانیان است یا بالعکس؟ 👇👇
✅پاسخ: پوشش و حجاب در لغت به معنی مانع1 است و در اصطلاح، در دو معنای عام و خاص به‌کار می‌رود. حجاب در اصطلاح عام همان پوشش آدمی در حضور دیگران است و اختصاص به زن ندارد؛ زیرا از مظاهر حیا و امری فطری و طبیعی است که از ابتدای خلقت حضرت آدمعلیه‌السلام در نهاد بشر وجود داشته است.2 محققان تاریخ بشر اذعان دارند که آدمی از آغاز با برگ درختان، پوست حیوانات و دست بافته‌ها و... بدن خود را می‌پوشاند. در آن دوران، حجاب به‌ویژه برای زن همچون وسیله‌ای دفاعی، موجب ارتقاء ارزش وی بوده است3 و مورخان موارد بسیار نادری از برهنگی اقوام بدوی نقل می‌کنند. 4 حجاب در اصطلاح خاص آن چیزی است که موجب شخصیت زن و مانعِ عرضه او نزد بیگانگان شود5 و پوششی با حدودی معین است که موجب فساد نباشد.6 حجاب در اين معنای خاص، مختص ادیان الهی است. برای بررسی پیشینه پوشش در ملل جهان، حجاب به معنی عام آن مدنظر قرار می‌گیرد. پوشش به‌طور کلی در یونان به ‌عنوان یکی از ملت‌های مترقی در تاریخ از گرانبهاترین سرمایه زن یونانی به‌حساب مي¬آمد تا آن¬جا که زنان یونانی در گذشته، صورت و اندامشان را تا روی پا می‌پوشاندند. خانه‌های اشرافی آنان از دو قسمت بیرونی و اندرونی، یکی حرمسرا و دیگری ویژه پذیرایی عمومی ساخته می¬شد. در این فرهنگ، زن هرگز در شب نشینی‌ها شرکت نمی‌کرد و در اماکن عمومی ظاهر نمی¬شد. حجاب در «روم» به‌خصوص در مورد زن، بسیار مورد احترام بود. در اروپای شمالی زنان، پیراهن بلند بر تن می‌کردند و در ایتالیا علاوه بر تونیکِ تا روی پا با آستینی بلند، پارچه‌ای روی سر و شانه خود می‌انداختند. زنان در «انگلستان» مو و گردن خود را با روسری پوشانده و تاج روی آن قرار می‌دادند و ماسک مخمل سیاه، ویژه زنانی بود که مرتبه والای اجتماعی داشتند. در زمان شکسپیر، زن حق نداشت روی صحنه بیاید و پسران، نقش زنان را بازی می‌کردند. گاهی زنان برای این¬که اندامشان از زیر پیراهن نمایان نشود، چندین زیر دامنی می‌پوشیدند و حتی روی پیراهن یقه باز، یقه‌ای متشکل از چندین ردیف تور چین دار قرار می‌دادند. زن «آلمانی» نیز در آثار نقاشی بسیار عفیف نمایان است. در سوئیس، اسکاتلند، هلند و دانمارک نیز دامن زنان روی زمین کشیده می‌شد. زنان اسپانیایی چهره خود را به استثنای چشم‌ها از مردان می‌پوشاندند و زنان فرانسوی علاوه بر این‌که ردایی بلند داشتند، هنگام خروج از منزل برای پنهان ساختن هویت خود، ماسک می‌زدند. 7 زنان عرب در دوران پیش از اسلام، عفیف و در عین حال شجاع بودند؛ ازاین‌رو، همراه مردان در میدان جنگ حاضر می‌شدند.8 زنان قاهره جامه بلند و گشاد با شلوار بلند می‌پوشیدند و سر و گردن خود را با روسری‌های بلند می‌پوشاندند. زنان سواحل خلیج فارس، دریای عمان و نیز زنان بربر، با چادر یا پارچه‌ای ابریشمی و برقع خاص سرتاسر بدن خود را می‌پوشاندند. 9 در هند پرده نشینی مرسوم بود و زن نجیب هندی، روی خود را فقط می‌توانست به شوهر و پسرانش نشان دهد و در منظر عموم باید با روبنده سنگینی صورتش را می‌پوشاند و حتی نزد پزشک از پشت پرده معالجه می‌شد. 10 زنان هندی جامه راسته بلندی به‌نام ساری می‌پوشیدند. 11 زنان در ژاپن جامه‌ای سرتاسری دارای آستین‌های بلند و گشاد تا ساق پا، به‌نام کیمونو می‌پوشیدند. در فرهنگ آنان برخاستن صدا از دهان زنان وقت خوردن یا نوشیدن ممنوع بود.12 سکاها، از ملت‌های هندی – اروپایی بودند و در کنار دریای سیاه زندگی می‌کردند. آنان بیابانگردانی وحشی و بسیار نیرومندی بودند که در ارابه به‌سر می‌بردند و زنان خود را سخت در پرده نگه می‌داشتند.13 در چین دختران پاکدامن را ارج می‌نهادند و آنان را پیش از هفت سالگی به‌ندرت نزد مردان حاضر می‌نمودند. 14 طبق نقشْ برجسته‌های دوران مادها، به عنوان کهن‌ترین ادوار تاریخی و نیز به گفته بسیاری از مورخان، زنان ایرانی پوشش کامل و حتی چارقد و چادرهایی بر سر داشتند. زنانِ طبقات بالای اجتماعی بابلی، محل خاص و اندرونی داشتند و علاوه بر این¬که در تختِ روانِ روپوش‌دار از خانه بیرون می‌آمدند، غلامان حرم نیز آنان را همراهی می‌کردند. زن شوهردارِ آنان حق نداشت، هیچ مردى حتی پدر یا برادر خود را ببیند.15 به این ترتیب، حجاب سخت و شدیدى در ایران باستان حكم‌فرما بود، حتى پدران و برادران نسبت به زن شوهردار، نامحرم شمرده مى‌شدند. 👇👇
در سال 1920 میلادی با پذیرش این اصل که انسان و عرف جوامع، سازنده اخلاق و هنجارهاست، مبارزه با نمادهای دین از جمله حجاب و پوشش، در جوامع غربی آغاز شد.16 از قرن بیستم در فرانسه، دامن‌ها تا زانو کوتاه شد که امری بی‌سابقه در تاریخ پوشش به‌شمار می‌رفت و ناشی از تحولات بنیادینی بود که پس از رنسانس و انقلاب صنعتی در غرب روی داد. از طرفی مداخله غربیان در سایر کشورها، موجب نفوذ فرهنگی و ترویج برهنگی در سایر ملل شد.17 به عنوان نمونه اختلاط زن و مرد، عفاف و حجاب و اقتدار خانواده چینی را از بین برد؛ همچنين سیستم آموزش و پرورش آن را دگرگون کرد. خیاطان و طراحان اروپایی عامل ترویج فرهنگ و مد اروپایی در ایران شدند و رفته رفته الگوی پوشش سنتی بین همه قشرها و گروه‌های اجتماعی به‌ویژه زنان دگرگون شد. 18جامه زنان افغانستان، ترکیه، قاهره و نیز تمام سرزمین‌های عربی و خاورمیانه، تنگ و کوتاه و نمادی از خودآرایی و جلوه‌گری و ایجاد جاذبه جنسی شد. پوشش زنان اعیان عرب عموماً دست دوخت طراحان غربی قرار گرفت. موج مبارزه با پوشش بومی سنتی و اندیشه یکسان کردن لباس مردان و زنان به سبک اروپایی از سوی حکومت‌های وقت در آسیای مرکزی تا آن‌جا پیش رفت که زنانِ ازبک سمرقند علاوه بر این‌که مجبور به ترک روبند و حجاب شدند، رسماً روبندهای خود را سوزاندند؛19 اما این امر موجب نشد که پوشش به معنای عام آن نزد ملل جهان فراموش شود؛ امروزه در قرن 21 زنان محجب در کشورهای مختلف غربی در برابر ممنوعیت‌های پوشش و محرومیت‌های ناشی از آن مقاومت می‌کنند که به معنای بازگشایی جبهه جدیدی جهت جهانی شدن حجاب محسوب می‌شود؛ بنابراین، گرایش به حجاب و پوشاندن بدن برهنه، فرهنگی است که از زمان‌های باستان تاکنون پایدار بوده است و تبلیغات رسانه‌ها، دسیسه‌های سیاست‌مداران استثمارگر جهت برهنگی زنان، بر گرایش بشر به حجاب، خللی وارد نکرده است. هر امری که این چنین فراگیر و همگانی و نیز همیشگی باشد، امر فطری است که از آثار شرم و حیا در نهاد بنی‌آدم است. حدّ حجاب میان اعراب، دستاورد ایرانیان برای آنان است؛ چراکه جلوه‌های پوشش در میان ایرانیان چنان چشم‌گیر بود که می‌توان ایران را منبع ترویج حجاب معرفی نمود. بر اساس شواهد تاریخی، عرب جاهلی با پیراهن بلند سرتاسری، عمامه، عبا یا ردا، خود را می‌پوشاند، سپس شلوار و قبا را از ایرانیان گرفتند. در دوره عباسیان که همه کارها به‌دست ایرانیان افتاد، عرب‌ها در بسیاری از آداب و رسوم از جمله پوشش پیرو ایرانیان شدند و رسماً مقرر گردید مانند ایرانیان قبا، شلوار، جوراب، وطیلسان20، چکمه و ... بپوشند. هر کس نزد خلیفه عباسی مي‌رفت، مجبور بود روپوش سیاهی بر تن کند؛21 عرب به استفاده از گونه‌های پوشش ایرانی و عجمی از اوایل قرن اول هجری گرایش داشت تا جایی که نگرانی برخی متعصبین عرب موجب شد، برای جلوگیری از تقلید پوشش ایرانیان، دست به جعل حدیث بزنند، تا اعراب را از پوشش ایرانی نهی کنند.22 نتیجه‌ 1- حجاب در اصطلاح عام همان پوشش آدمی در حضور دیگران است که از ابتدای خلقت حضرت آدم‌علیه‌السلام در نهاد بشر وجود داشته است. 2- حجاب در اصطلاح خاص، پوششی با حدودی معین است که موجب فساد نباشد و مختص ادیان الهی است. 3- پوشش به معنای عام آن در تمدن یونان و روم بسیار معمول و مورد احترام بود و حتی برخی زنان اروپایی، هنگام خروج از منزل برای پنهان ساختن هویت خود ماسک می‌زدند. زنان عرب نيز در گذشته، عفیف و در عین حال شجاع بودند. زنان در هند، چین و ژاپن پوشش‌های گشاد و بلندی داشتند. در ایران باستان حجاب سخت و شدیدى برای زنان حكم‌فرما بود. 4- در سال 1920 میلادی با پذیرش این اصل که انسان و عرف جوامع، سازنده اخلاق و هنجارهاست، مبارزه با نمادهای دین از جمله حجاب و پوشش، در جوامع غربی آغاز شد و نفوذ فرهنگی، ترویج برهنگی در سایر ملل را در پی داشت. 5- امروزه در قرن 21 جبهه جدیدی، جهت جهانی شدن حجاب، گشوده شده است، چراکه گرایش به حجاب امر فطری و از آثار شرم و حیا در نهاد بنی‌آدم است. 6- حدّ حجاب میان اعراب، دستاورد ایرانیان برای آنان است، چراکه جلوه¬های پوشش در میان ایرانیان، چنان چشم‌گیر بود که می‌توان ایران را منبع ترویج حجاب معرفی نمود. منبع: http://www.pasokhbesoalat.ir/ 🔰 @p_eteghadi 🔰
حکمت 228 فراز 1و2.mp3
2.48M
💠 شرح 🔸 حکمت 228 فراز 1و2 🎙 استاد محمدی شاهرودی پرسمان اعتقادی 🔰 @p_eteghadi 🔰
6.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 تفاوت مشیت الهی با مشیت انسان ها در چیست؟ پرسمان اعتقادی 🔰 @p_eteghadi 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️ 🔸امام علی: 🔹برترین سخاوت، ایثار است. (تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص ۳۹۶، ح ۹۱۶۴) 🔰 @p_eteghadi 🔰
💢 کتاب عصر جدید 📖 موضوع محوری این کتاب شرح مضامینِ بیانیۀ گام دوم و تبیین استراتژیِ انقلاب اسلامی به عنوان آغازگرِ عصر جدید در برابرِ عصر مدرن است؛ همچنان که رهبر معظم انقلاب اسلامی فرموده اند: «آن روز که جهان میان شرق و غرب مادّی تقسیم شده بود و کسی گمان یک نهضت بزرگ دینی را نمی بُرد، انقلاب اسلامی ایران با قدرت و شکوه پا به میدان نهاد چهارچوب ها را شکست؛ کهنگی کلیشه ها را به رخ دنیا کشید؛ دین و دنیا را در کنار هم مطرح کرد و آغاز را اعلام نمود». (بیانیهٔ گام دوم، ۱۳۹۷/۱۱/۲۲). «کتاب عصر جدید» به دالّ و هستۀ مرکزیِ بیانیۀ گام دوم و اهداف جانبیِ آن و راهکارهای تحقق آن از زبان می پردازد. سرفصل های اصلی کتاب عبارت اند از: ۱) تحلیل جایگاه این بیانیه و مقایسه آن با اسنادِ مشابهِ ملی و جهانی؛ ۲) الزامات تفسیر صحیحِ بیانیۀ گام دوم (نه تحریف و نه تقلیل آن)؛ ۳) تبیین نوآوری های این بیانیه در زمینه «مقیاس انقلاب اسلامی (انقلاب اسلامی )» «شاخص های ارزیابیِ موفقیت های انقلاب اسلامی (شاخص های توسعه، کلان، خُرد)»، «تفاوت دو رویکرد در آسیب شناسی انقلاب (آسیب شناسی فعال و آسیب شناسی منفعل)» و… ۴) تبیین «استراتژی تمدنیِ» سازگار با «نظریه نظام انقلابی»؛ ۵) نقش امّت وسط (جوانان) در تحقق بیانیه گام دوم. 🔰 @p_eteghadi 🔰
⁉️سؤال: امتحانات الهی با علم خداوند چگونه جمع می‌شود؟ 👇👇👇👇
✅پاسخ: آن‌چه سبب تکامل انسان می‌شود؛ ایمان و خضوع او مقابل خداوند متعال است؛ هراندازه انسان به صفات الهی شباهت بیشتری پیدا کند، کامل‌تر می‌گردد و به او نزدیک‌تر می‌شود. امتحان الهی سبب ایجاد ایمان نیست، بلکه ایمان را برای خود شخص آشکار می‌کند؛ بنابراین علم خداوند نسبت به ایمان یا کفر کسی سبب ترتیب اثر و همچنین بروز ایمان برای حق تعالی نیست؛ زیرا او به هر چیزی حتی قبل از ایجاد آن علم دارد؛ اما علم قبل از عمل نه موجب پاداش است و نه سبب عقاب .1 آزمایش و امتحان‌هایی که در مورد انسان صورت می‌گیرد، سه خاصیّت دارد: 1. آزمایش کننده از امتحان، چیزی را استفاده می‌کند؛ مانند معلمی که از وضعیت علمی شاگردان خود آگاه نیست و با امتحان رده علمی آن‌ها را می فهمد. 2. سبب اصلی امتحان، آگاهی افراد مورد امتحان از وضعیت خود است تا قضاوت و نمره دادن آزمایش کننده باعث اعتراض نشود، به عنوان مثال گاهی معلم از وضعیت علمی شاگردان خود آگاه است؛ ولی اگر بدون امتحان، رده علمی آن‌ها را اعلام کند، با اعتراض شاگردان رو به رو می‌شود و هر یک از آنان ادعا می‌کند که علم او بیشتر از نمره اعلام شده است. 3. امتحان سبب تلاش و تکاپوی افراد می‌شود تا استعداد خود را به علم تبدیل کنند؛ در نتیجه به رشد و پیشرفت بیشتری دست پیدا کنند. خاصیّت اول در مورد خداوند متعال معنا ندارد؛ زیرا علم خداوند بر هر چیزی احاطه دارد: «فانه یعلم السر واخفی؛ او اسرار و حتی پنهان تر از آن را می داند». (طه/7) ولی خاصیّت دوم و سوم معنادار است؛ یعنی امتحان‌های الهی برای آشکار شدن ماهیت افراد برای خودشان همچنین تلاش آنان برای رشد و شکوفایی بیشتر است.2 نتیجه: 1.امتحان با علم الهی تعارض ندارد؛ زیرا باعث ایجاد علم برای خالق نمی‌شود. 2.امتحان سبب علم برای خود انسان است که بداند مطیع است یا عاصی. 3.امتحان سبب تلاش و در نتیجه رشد و تعالی بیشتر انسان می‌شود. منبع: http://www.pasokhbesoalat.ir/ 🔰 @p_eteghadi 🔰
⁉️سؤال: از آنجا که هر امری رخ می‌دهد در تقدیر ما نوشته شده است، پس می‌توان گفت انسان مجبور است نه مختار، توضیح دهید؟ 👇👇👇👇
✅پاسخ: قضا و قدر (آن چه خداوند عالم براي انسان حكم كرده) دو گونه است: يكي قضا و قدر حتمي كه اصلاً قابل تغيير نيست؛ مانند مرگ انسان و ديگري قضا و قدر غير حتمي كه تحت شرايطي تغيير پذير است، مثل اینکه انسان با رعایت بهداشت، صله رحم، صدقه، عمر بیشتری داشته باشد و مرگ او به تاخیر افتد. «اختيار» انسان نیز يكي از قضا و قدرهاي حتمي است؛ يعني خداوند حكم كرده است كه انسان با اختيار خود كارهايش را انجام دهد و نيز حكم كرده است كه هر چيزي با محقق شدن اسباب آن (قانون عليّت) به وجود آيد. تقدير الهي، سببي در عرض اسباب طبيعي نيست كه بتوان گفت: روشن شدن روز و تاريك شدن شب، مريض شدن انسان و امثال آن، هر كدام دو سبب مستقل و جداگانه‌اي دارند، يعني يكي اراده‌ی الهي و ديگري سبب طبيعي كه گاهي درخت به سبب طبيعي برويد خواه خدا مقدر كرده باشد يا نه و گاه به سبب تقدير الهي و خواست خدا، بلكه اسباب طبيعي، داخل قضاي الهي هستند؛1 یعنی قضای الهی بر این است که با کامل شدن علتها امری واقع شود. برای مثال چوب به سبب شعله ور شدن، به ذغال تبدیل شود. یکی از اعتقادات ما، علم خدای متعال به اعمال و رفتار ماست که او از پیش می‌داند، ما چه خواهیم کرد. اما علم او با اختیار ما ناسازگار نیست. با اين توضيح كه خداوند در ازل علم دارد، فلان شخص در آينده با اراده و اختيار خود فلان كار را انجام خواهد داد يا با اختيار خود آن را ترك خواهد كرد. خدا به همه كارها، با حفظ مبادي و علل آنها آگاه است؛ یعنی تنها فعل انسان معلوم خدا نيست؛ بلكه فعل او همراه با مبادي تحقق آن، معلوم خداست كه يكي از آنها اختيار انسان است. می‌توانیم با مثال، مساله را برای خود ساده کنیم. فرض کنیم گروهی با بررسی‌های علمی، به این نتیجه رسیده‌اند که این کوه آتشفشانی تا دقایقی دیگر، فوران خواهد کرد. آیا علم و اطلاع اینان سبب فوران کوه شده و کوه در فوران کردن مجبور است؟ یا آنکه علم هیچ نوع تعیین کنندگی‌ای برای عرصه تکوین ندارد؟ با توجه به این مثال به خوبی می‌یابیم که علم الهی، ما را مجبور نخواهد کرد. خصوصا که در علم الهی، اختیار ما نیز قرار دارد؛ یعنی خدای متعال می‌داند که ما با اختیار خود فلان کار را انجام می‌دهیم یا ترک می‌کنیم.2 نتیجه: 1. قضا و قدر دو گونه است: حتمی و غیرحتمی. 2. يكي از قضا و قدرهاي حتمي، اختيار انسان مي‌باشد؛ يعني خداوند حكم كرده است كه انسان با اختيار خود كارهايي را انجام دهد. 3. تقدير الهي سببي در عرض اسباب طبيعي نيست، بلكه اسباب طبيعي داخل قضاي الهي هستند. 4. علم خدای متعال به اعمال و رفتارما با اختیار ما ناسازگار نیست و ما را مجبور نخواهد کرد؛ زیرا فعل انسان همراه با مبادي تحقق آن معلوم خداست كه يكي از آنها اختيار انسان است. منبع: http://www.pasokhbesoalat.ir/ 🔰 @p_eteghadi 🔰