✍شهید حاج قاسم سلیمانی:
آقا، برادر عزیز، هیچ وقت توجیه غیرشرعی خودتان رانکنید یک موقع میبینی انسان می خواهد یک عملی انجام بدهد، هی خودش را توجیه می کندو میخواهد به یک شکلی خودش را راضی کند.
در انسان دو نفس هست..یکی می کشد به طرف شیطان یکی می کشد به طرف خدا. انسان باید خودش موقعی که یک تصمیم گرفت، خدای خودش را در نظربگیرد. سخنرانی درروز ۳ خرداد ۶۱
📚منبع:کتاب ذوالفقارص۵۳
🔰 @p_eteghadi 🔰
❤️ #امام_رضا علیهالسلام فرمودند:
🍃 اگر مردی نزد تو به خواستگاری آمد و دین و اخلاق او را پسندیدی، به وی زن بده و فقر و ناداریاش مانع تو از این کار نشود.
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
🔰 @p_eteghadi 🔰
💢همسر و فرزندان حضرت عباس(ع)💢
حضرت ابوالفضل العباس(ع)، با لبابه دختر عبيدالله بن عباس، پسر عموي پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله، ازدواج نمود. لبابه، از بانوان بزرگ زمان خويش بود و در فضايي آكنده از نور و قرآن و مالامال از عطر روح نواز محبت به خاندان وحي، ديده به جهان گشوده و در سايه سار «قرآن و عترت» تربيت يافته بود. مادر لبابه، ام حكيم جويري دختر خالد بس قرظ كناني است.
تاريخ ازدواج چندان مشخص نيست اما از سن فرزندان حضرت عباس(ع) مي توان حدس زد كه ازدواج او بين سال هاي 40 تا 45 هجري صورت گرفته و اينكه سن او هنگام ازدواج بيست سال بوده است. ثمره اين پيوند فرزنداني به نام هاي عبيدالله، فضل، حسن، قاسم ويك دختر بود. اما بين تاريخ نگاران د رتعداد آنها اختلاف نظر وجود دارد.
برخي، حضرت عباس(ع) را صاحب دو فرزند به نام هاي عبيدالله و فضل دانسته اند و برخي ديگرعبيدالله، حسن و قاسمو برخي نيز عبيدالله و محمد را فرزندان او بر شمرده اند
برخی برای ابوفاصل(ع) دو فرزند به نامهای عُبیدالله و فضل ذکر کردهاند (علوی (عمری)، اَلْمُجدی فی انساب الطالبیین، ص 436) و برخی به دو فرزند به نامهای عبیدالله و حسن اشاره کردهاند (ابن قتیبه دینوری، المعارف، ص 127).
📚ابن شهر آشوب از فرزند دیگری به نام محمد نام میبرد که در کربلا به شهادت رسیده است. (مناقب آل ابیطالب، ج 4، ص 122).
بعضی متأخران چهار پسر به نامهای عبیدالله، فضل، حسن و قاسم و دو دختر برای عباس برشمردهاند. (مقرّم، العباس، ص 350) و برخی به این چهار نفر، پسر دیگری به نام عبدالله نیز افزوده و گفتهاند که وی نیز در کربلا به شهادت رسیده است.
📚سیدمحسن امین، اعیان الشیعة، ج1، ص 610.
🔰 @p_eteghadi 🔰
✅هرگز دل کسی را نشکن، هرگز
✍️ساعت سه نیمهشب بود. صدای زنگ تلفن پسر را بیدار کرد پشت خط مادرش بود. پسر با عصبانیت گفت: چرا این وقت شب منو از خواب بیدار کردید؟! مادر گفت: ۲۵ سال قبل در همین ساعت تو مرا از خواب بیدار کردی خواستم بگم: تولدت مبارک پسرم.
پس از اینکه دل مادرش را شکسته بود تا صبح خوابش نبرد. صبح سراغ مادر رفت وقتی داخل خانه شد مادرش را پشت میز تلفن با شمعی نیمه سوخته یافت. ولی مادر دیگر در این دنیا نبود. هرگز دل کسی را نشکن، هرگز؛ همیشه زمان برای جبران وجود ندارد.
🔰 @p_eteghadi 🔰
اگر او را بلند بخوانی
صدایت را می شنود
و اگر با او آهسته نجوا کنی
راز و نیازت را می فهمد
گلایه ها و شکوه هایت را نزد او ببر
برطرف شدن غم هایت را از او طلب کن
در کارهایت از او مدد بگیر
و هر چه می خواهی
از خزائن رحمت او بخواه
چیزهایی که هیچکس جز او
توان بخشیدنش را ندارد
از افزایش طول عمر تا سلامتی
وسعت و گشایش در روزی
او کلیدهای گنجینه هایش را
در دو دست تو نهاده
وقتی که درخواست از خودش را
به تو رخصت داده
پس هرگاه اراده کردی
درهای نعمتش را با دعا باز کن
و نزول باران رحمتش را از او بخواه ...
🔰 @p_eteghadi 🔰
✨﷽✨
💠 عشق منطقی 💠
✍جوانی بود که عاشق دختری بود. دختر خیلی زیبا و زرق و برق دار نبود، اما برای این جوان همه چیز بود. جوان همیشه خواب دختر را میدید که باقی عمرش را با او سپری میکند. دوستان جوان به او میگفتند: «چرا اینقدر خواب او را می بینی وقتی نمیدانی او اصلاً عاشق تو هست یا نه؟ اول احساست را به او بگو و ببین او تو را دوست دارد یا نه.» جوان فکر میکرد ، دختر او را دوست دارد. دختر از اول میدانست که جوان عاشق اوست. یک روز که جوان به او پیشنهاد ازدواج داد، او رد کرد. دوستانش فکر کردند که او به هم خواهد ریخت و زندگیش تباه خواهد شد. اما با تعجب دیدند که او اصلاً افسرده و غمگین نیست.
وقتی از او پرسیدند که چطور است که او غمگین نیست، او جواب داد: «چرا باید احساس بدی داشته باشم؟ من کسی را از دست دادم که هرگز عاشق من نبود و او کسی را از دست داده است که واقعاً عاشق او بود.» به دست آوردن عشق واقعی سخت است. عشق یعنی خود را فدای دیگری کردن بدون هیچگونه چشمداشتی، و اگر فردی این را رد میکند، اوست که مهمترین چیز در زندگیش را از دست داده است. پس هرگز احساس افسردگی و دلشکستگی نداشته باشید.
🔰 @p_eteghadi 🔰
✨﷽✨
#یک_داستان_یک_پند
✍ابراهیم ادهم را گفتند: خدای را بر ما تعریف کن! گفت: در ایام کودکی معلمی داشتم که از او میترسیدم. روزی به او چند سیب هدیه دادم و ایشان گرفت و با من خوب شد. در لشکر پادشاه سرباز شدم، فرماندهی داشتم که از هیچ کس چیزی نمیگرفت. هر چه به او هدیه دادم نپذیرفت. روزی جان او را در جنگ نجات دادم، و بهایش پرداخت کردم و خریدم و با من دوست شد. به دربار راه یافتم، هرکاری کردم که پادشاه را هدیهای دهم موفق نشدم. روزی دختر او بیمار شد، درمانش کردم و بهای دوستی او پرداختم و پادشاه شدم و برای خود بهایی نگذاشتم که کسی بتواند مرا با هدیهای و خدمتی بخرد. جایی رسیدم که بالاتر از من یک کس بود آن هم خدا، هر چه فکر کردم به چه قیمتی دوستی او را بخرم دیدم بینیاز است و نمیتوانم، پس عاجز ماندم.
شبی برای خوشگذرانی با زنان دربار، قصد رفتن به کاخ دیگر خود کردم که زنان منتظر من بودند. اسب خود زین کردم. در کوچهای تنگ، صدای ناله زنی با کودکان شنیدم. نزدیک شدم از فرط گرسنگی میلرزیدند. به کاخ رفتم و طعام گرمی همراه خود برای آنان آوردم بدون آنکه کسی خبر داشته باشد، گفتم: مرا عفو کنید از شما غافل بودم. صبح برای شما سرپناهی فراهم خواهم کرد. زن گریست و اطفال دامن مرا به نشان تشکر گرفتند. زن دعا کرد و گفت: خدایا! خودت این پادشاه را عوض بده. از دعای زن گریستم و لذت رفتن به مقصد یادم رفت و ساعتی بعد به دربار بازگشتم.
ندایی درونم پاسخ مرا داد و گفت: کسی که همه چیز از اوست، همه چیز را هم بدهی باز بهای او نمیشود چون آنچه که تو به او دادهای (همه چیز) دوباره آن را خود با اشارهای خلق کند. بدان مرا بهایی نیست که کسی توان خریدن مرا داشته باشد ولی من بهای تو را امشب دادم و تو را از نفس تو خریدم. این بهای سنگین را کسی جز من توان دادناش نبود و کسی را که من بهای او را به نفسش بپردازم و بخرم او را برای همیشه برای خودم میخرم. ای بندۀ من! دیدی هر اندازه انسانها بزرگتر شوند بهای خریدنشان سنگینتر میشود. تو را امشب به خاطر هدیهای خالصانه و کوچک که به من دادی خریدم، پس تو را از تاج و تخت پادشاهی آزادت نمودم تا در هر دو دنیا برای من باشی و به کسی که با من و برای من باشد، کنج خرابه با تخت پادشاهی برای او یکی است.
پروردگارا! به عزت و جلالت قسم نفس ما را بهای سنگینی بر ماست که تا جان دادنمان ما را طلبکار خود کرده است. بهای نفس ما را جز تو کسی نمیتواند پرداخت کند. طلب این طلبکار ظالم و بیرحم را از رحمت خویش بپرداز و ما را از نفسمان برای خودت خریداری کن!!!🤲
🔰 @p_eteghadi 🔰
✅ چرا نماز از بهترین راههای ترک گناهه؟
✍ نماز دارویـی برای ترڪ گناه است اما روشن است که دارو وقتی اثـر میگذارد ڪه طبق دسـتورش مصرف شود!!
در حدیثی از امام صادق (ع) نقل شده :
هر ڪس دوسـت دارد بداند آیا نـمازش قبول شده یا نه بنگـرد که آیا نمازش او را از گناهان و زشتیها باز داشته یا نه؟! به هر قدر که نمـازش او را از بدیها باز داشته به هـمان قدر نمازش پذیرفته شده است.
📚 بحار ج ۸۲
🔰 @p_eteghadi 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دنیا و آخرت را باهم نبازی!!
حجتالاسلام قرائتی
🔰 @p_eteghadi 🔰
✨﷽✨
🏴 بی تابی امیرالمومنین علیه السلام در عزای حضرت زهرا سلام الله علیها....
✍ امام حسین علیه السلام فرمودند: وقتی فاطمه علیها السلام از دنیا رفت، امیرالمومنین علیهالسلام ایشان را مخفیانه به خاک سپرد و مکان قبرش را محو کرد. آنگاه برخاست به سوی قبر پیامبر صلی الله علیه و آله رفت و گفت:
اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اَلله عَنِّي وَ اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ عَنِ اِبْنَتِكَ وَ زَائِرَتِكَ وَ اَلْبَائِتَةِ فِي اَلثَّرَى بِبُقْعَتِكَ وَ اَلْمُخْتَارِ اَلله لَهَا سُرْعَةَ اَللَّحَاقِ بِكَ
یا رسول الله! سلام من و سلام دخترت فاطمه بر تو باد! همان دخترت که به زیارت تو آمده و در بقعه تو خوابیده و خواست خدا بود که سریع به تو ملحق شود.
قَلَّ يَا رَسُولَ اَلله عَنْ صَفِيَّتِكَ صَبْرِي وَ عَفَا عَنْ سَيِّدَةِ نِسَاءِ اَلْعَالَمِينَ تَجَلُّدِي إِلاَّ أَنَّ لِي فِي اَلتَّأَسِّي بِسُنَّتِكَ فِي فُرْقَتِكَ مَوْضِعَ تَعَزٍّ فَلَقَدْ وَسَّدْتُكَ فِي مَلْحُودَةِ قَبْرِكَ وَ فَاضَتْ نَفْسُكَ بَيْنَ نَحْرِي وَ صَدْرِي بَلَى وَ فِي كِتَابِ اَلله لِي أَنْعَمُ اَلْقَبُولِ «إِنّٰا لِلّٰهِ وَ إِنّٰا إِلَيْهِ رٰاجِعُونَ»
ای رسول خدا! از فراق دختر برگزیده تو یارای صبر و شکیبایی ندارم، نیروی من از دوری سيدة النساء ضعیف گردیده، ولی تاسی به سنت تو در مفارقت تو موجب تسلیت من خواهد شد. من تو را به دست خود به خاک سپردم، در صورتی که جان مقدس تو از میان گلو و سینه من خارج شد. آری آنچه که در قرآن است میپذیرم و میگویم
إِنَّا لِله وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ.قَدِ اُسْتُرْجِعَتِ اَلْوَدِيعَةُ وَ أُخِذَتِ اَلرَّهِينَةُ وَ أُخْلِسَتِ اَلزَّهْرَاءُ فَمَا أَقْبَحَ اَلْخَضْرَاءَ وَ اَلْغَبْرَاءَ يَا رَسُولَ اَلله أَمَّا حُزْنِي فَسَرْمَدٌ وَ أَمَّا لَيْلِي فَمُسَهَّدٌ وَ هَمٌّ لاَ يَبْرَحُ مِنْ قَلْبِي أَوْ يَخْتَارَ اَلله لِي دَارَكَ اَلَّتِي أَنْتَ فِيهَا مُقِيمٌ كَمَدٌ مُقَيِّحٌ وَ هَمٌّ مُهَيِّجٌ سَرْعَانَ مَا فَرَّقَ بَيْنَنَا وَ إِلَى اَلله أَشْكُو
آن امانتی را که به من دادی پس گرفته شد! گرویی پس گرفته شد! زهرا از دستم ربوده شد!، یا رسول الله! چقدر این آسمان سبزفام و زمین غبار آلود در نظر من تیره و تار است! غم و اندوه من همیشگی گردیده! شب من با بی خوابی میگذرد! و تا وقتی که خدا مرا در آن خانه ای که تو در آن هستی وارد کند، این اندوه از قلب من خارج نمی شود! در دلم دردی است که آن را جریحه دار میکند. هم و غمی است تحریک کننده! چه زود بین ما جدایی افتاد! من درد دل خود را برای خدا میگویم.
وَ سَتُنْبِئُكَ اِبْنَتُكَ بِتَظَافُرِ أُمَّتِكَ عَلَى هَضْمِهَا فَأَحْفِهَا اَلسُّؤَالَ وَ اِسْتَخْبِرْهَا اَلْحَالَ فَكَمْ مِنْ غَلِيلٍ مُعْتَلِجٍ بِصَدْرِهَا لَمْ تَجِدْ إِلَى بَثِّهِ سَبِيلاً وَ سَتَقُولُ وَ يَحْكُمُ اَلله «وَ هُوَ خَيْرُ اَلْحٰاكِمِينَ»
دخترت به زودی تو را آگاه خواهد کرد که چگونه امت تو دست به دست هم دادند و حق او را پایمال کردند. جریان را از فاطمه ات جویا شو و شرح حال را از وی بخواه! چه غم و غصههایی که در دل او ماوا کردند! با این همه نمی توانست برای کسی درد دل کند. وی همه آنها را برای تو خواهد گفت. خدا که بهترین حکم کنندگان است، حکم خواهد کرد
سَلاَمَ مُوَدِّعٍ لاَ قَالٍ وَ لاَ سَئِمٍ فَإِنْ أَنْصَرِفْ فَلاَ عَنْ مَلاَلَةٍ وَ إِنْ أُقِمْ فَلاَ عَنْ سُوءِ ظَنٍّ بِمَا وَعَدَ اَلله اَلصَّابِرِينَ وَاهَ وَاهاً وَ اَلصَّبْرُ أَيْمَنُ وَ أَجْمَلُ وَ لَوْ لاَ غَلَبَةُ اَلْمُسْتَوْلِينَ لَجَعَلْتُ اَلْمُقَامَ وَ اَللَّبْثَ لِزَاماً مَعْكُوفاً وَ لَأَعْوَلْتُ إِعْوَالَ اَلثَّكْلَى عَلَى جَلِيلِ اَلرَّزِيَّةِ
سلام من بر شما باد! سلامی که به منزله وداع من باشد، نه آن سلامی که شما را ترک کنم. اگر باز میگردم از ملالت و خستگی نیست و اگر کنار قبر تو اقامت گزینم به علت بدگمانی نیست که خدا به صابرین وعده ثواب داده است. صبر و شکیبایی مبارک تر و نیکوتر است. اگر غلبه یافتن افرادی که بر ما مستولی شدند نبود، بر خود لازم میدانستم که نزد قبر تو اقامت گزینم و معتکف گردم و برای این مصیبت بزرگ نظیر زن جوان مرده ناله و فریاد میکردم.
در برابر دیدگان خداوند دختر تو مخفیانه دفن شد! ، حق وی غصب شد! و از گرفتن ارث ممنوع گردید! در صورتی که از دوران حیات تو تاکنون چندان مدتی نگذشته و هنوز ذکر تو از یاد نرفته است.
یا رسول الله! من به خدا شکایت میکنم و پیمودن راهی که تو رفتی برای من بهترین تسلیت است. یا رسول الله! صلوات خدا بر تو و سلام و خشنودی خدا بر فاطمه اطهر باد.
📚 کافی ج ۱ ص ۴۵۸
🔰 @p_eteghadi 🔰