eitaa logo
پرسمان اعتقادی
41.7هزار دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
4.8هزار ویدیو
72 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
❔پرسش ❓ایا صحیح است که جعده به دستور معاویه به امام حسن سم داد❔و ایا صحیح است که عایشه مانع دفن امام حسن در کنار پیامبر شد و جنازه حضرت را تیر باران کردند 🗯پاسخ؛ 👌شیخ مفید می نویسد: «معاویه می خواست برای یزید بیعت بگیرد اما امام حسن را مانعی در برابر این کار می دید .دسیسه کرد که او را به قتل برساند و با جعده سازش کرد و اورا وادار کرد که به امام سم بدهد و وعده ازدواج با یزید را به او داد و صد هزار درهم برایش فرستاد و جعده امام را سم داد» 📚الارشاد ج2 ص15 📚بحار الانوار ج44 ص157 ❗️همین مطلب در کتب اهل سنت نیز آمده است؛ 👌ابن سعد در طبقاتش می نویسد: «معاویه بارها حسن بن علی را سم داد» 📚تتمیم طبقات الکبری ج1 ص352 ❗️ابن کثیر می نویسد: «معاویه برخی از نزدیکان حسن را تطمیع کرد تا او را با سم بکشند» 📚تاریخ ابن کثیر ج8 ص47 👌مسعودی می نویسد: «معاویه جعده را تحریک کرد تا حسن را بکشد و گفت اگر چنین بکنی برایت صد هزار درهم ارسال می کنم و تورا به ازدواج یزید در می آورم و معاویه برای جعده سم را فرستاد و پس از انجام کار پولی را که وعده کرده بود به او داد اما او را به تزویج یزید در نیاورد و گفت ما زندگی یزید را می خواهیم (و ممکن است تو دست به جان او نیز ببری)و الا تو را به تزویج او در می آوردم» 📚مروج الذهب ج2 ص427 👌همین جریان را ابوالفرج اصفهانی و ابن ابی الحدید معتزلی نقل می کنند؛ 📚مقاتل الطالبین ص80 📚شرح نهج البلاغه 16 ص29 ؛49 👌مولف کتاب الاستیعاب نیز نقل می کند: «سم دادن حسن به دسیسه و تحریک معاویه بود و او به همسر حسن پول داد تا چنین کند» 📚الاستیعاب قسم اول ص389 ❗️سبط بن جوزی نیز به همین مطلب تصریح می کند؛ 📚تذکره الخواص ص211 ❗️ابن عساکر نیز در تاریخ همین مطلب را می آورد؛ 📚تاریخ مدینه دمشق ج13 ص282 👌مزی نیز می نویسد: «معاویه برخی از نزدیکان حسن را تطمیع کرد تا او را سم دادند و کشتند» 📚تهذیب الکمال ج6 ص252 🗯زمخشری نیز به همین مطلب تصریح می کند؛ 📚ربیع الابرار ج4 ص208 👌مولف کتاب عقد الفرید می نویسد: «وقتی خبر شهادت امام حسن به معاویه رسید سجده کرد و خدا را شکر گفت» 📚العقد الفرید ج4 ص156 🔷اما پاسخ سوال دومتان: 🗯ابن شهر اشوب از کتاب ربیع الابرار زمخشری و عقد الفرید ابن عبد ربه هر دو از علمای اهل سنت نقل می کند: ❗️« امام حسین و ابوالفضل العباس و عده ای دیگر جنازه امام حسن را به جایگاه خاصی در نزدیکی مسجد النبی منتقل کرده و در انجا نماز بر جسم مطهرشان نماز گزاردند بعد از آن برای تجدید عهد و دفن نزدیک مزار پیامبر بردند . 🔷در این هنگام مروان بن حکم به همراه عده ای جلو امد و فریاد زد شما می خواهید حسن بن علی را در کنار پیامبر دفن کنید 👌از طرف دیگر عایشه نیز در حالی که سوار بر استر بود به جمع انان پیوست و فریاد زد چگونه می خواهید کسی را که من هر گز دوست نداشتم به خانه من داخل کنید ❕ابن شهر اشوب در ادامه می اورد: «جنازه‌ آن‌ حضرت را تیرباران کردند، تا جایی که هفتاد چوبه‌ تیر به تابوت آویخته شد» 📚مناقب ابن شهر اشوب ج4 ص43 👌همین جریان را علامه مجلسی در بحار و شیخ مفید در ارشاد نقل می کند 📚بحار الانوار ج44 ص157 📚الارشاد،ص174،176 🗯این مضمون را دیگران از علمای اهل سنت نیز نقل کرده اند؛ 📚حیاه الحیوان ج1 ص83 📚تاریخ الخمیس ج2 ص294 📚وفیات الاعیان ج2 ص66 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔از روحانیون و مداحان زیاد شنیده ایم که می گویند وقتی امام حسن مسموم شد ، ایشان از شدت جراحت را تکه تکه شده استفراغ کردند ❗️چگونه می توان چنین سخنی را قبول کرد در حالی که جگر در مجرای گوارش انسان نیست که استفراغ شود ❕ 💠💠 👌شیخ مفید می نویسد که امام حسن علیه السلام در لحظات آخر عمر شریف خود به امام حسین علیه السلام عرضه می داشت ؛ « َ يَا أَخِي إِنِّي مُفَارِقُكَ وَ لَاحِقٌ بِرَبِّيَّ وَ قَدْ سُقِيتُ السَّمَّ وَ رَمَيْتُ بِكَبِدِي فِي الطَّسْت‏» « ای برادرم من از تو جدا می شوم و به سوی پرودگارم می روم ، من با سم مسموم شدم و را در طشت بالا آوردم » 📚الارشاد ج 2 ص 17 _ اعلام الوری ص 212 👌یا می فرمود ؛ « لَقَدْ سُقِيتُ السَّمَّ مِرَاراً مَا سُقِيتُهُ مِثْلَ هَذِهِ الْمَرَّةِ لَقَدْ تَقَطَّعْتُ قِطْعَةً قِطْعَةً مِنْ كَبِدِي أَقْلِبُهَا بِعُودٍ مَعِي.» « من مكررا مسموم شده ‏ام، ولى نظير اين مرتبه نبوده است. زيرا کبدم قطعه قطعه خارج شده و من با آن را زير و رو ميكنم.» 📚بحار الانوار ج 44 ص 159 👌در این روایات سخن از بالا آوردن و تکه تکه شدن کبد به میان آمده است . صحیح است که یکی از معانی کبد است ( المعجم الوسیط ماده کبد ) اما معنای دیگری نیز برای آن است که کبد به تمام آنچه در و شکم انسان است اطلاق می شود چنان که ابن منظور می نویسد ؛ « الکبد : ربما سمی الجوف بکماله » « به تمام آنچه در اندرون انسان است کبد اطلاق می شود » 📚لسان العرب ج 3 ص 375 👌در روایات بالا نیز کبد به لخته های درونی اطلاق می شود که به واسطه خوردن سم از دهان امام علیه السلام خارج می شده است ، بنابراین نیازی نیست که لزوما کبد در روایات فوق به جگر ترجمه شود . ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔آیا این صحت داره که 7 صفر روز شهادت امام حسن مجتبی است و به دلیل آنکه در زمان قاجار به علت تقارن بین تولد ناصرالدین شاه و شهادت امام حسن ع زمان شهادت را همزمان با شهادت محمد یعنی 28 صفر اعلام کردند ❗️❗️ 💠💠 👌در نقل های متعددی سالروز شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام بیست و هشتم ماه صفر دانسته شده است . 🔸شیخ می نویسد ؛ « روایت شده است که شهادت امام حسن مجتبی در آخر ماه صفر ( بیست و هشتم ) می باشد » 📚الکافی ج 1 ص 461 🔸مرحوم ابن شهر آشوب نیز مینویسد ؛ « امام حسن علیه السلام در روز بیست و هشتم از دنیا رفت » 📚مناقب ابن شهر آشوب ج 4 ص 28 👌شیخ مفید و شیخ طوسی نیز سالروز شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام را بیست و هشتم صفر می دانند ؛ 📚مسار الشیعه ص 47 _ مصباح المتهجد ص 790 ❕البته مرحوم کفعمی و شهید اول سالروز ایشان را هفتم صفر می دانند ؛ 📚كفعمى در المصباح، ص 522؛ شهيد در الدروس، ص 152 ❕بنابراین بر اساس نقل جمعى از علما و مورّخان، روز بيست و هشتم صفر ، روز شهادت امام حسن مجتبى عليه السلام است و اين روايت بيشتر در ميان شيعيان است تا روايت هفتم ماه صفر. 📚کلیات مفاتیح نوین ص 611 ❕البته با توجه به آنکه از هفتم صفر هم به عنوان روز شهادت امام حسن علیه السلام یاد شده است ، و احتمال دارد این تاریخ صحیح باشد ، باید در هر دو تاریخ به عزاداری و سوگواری برای این پرداخته شود . 👌از سوی دیگر مورخین شیعی تاریخ ولادت امام کاظم علیه السلام را هفتم صفر نوشته اند . 🔸ابن شهر آشوب مینویسد ؛ « تاریخ ولادت امام کاظم علیه السلام در روز صفر در منطقه ابواء بوده است » 📚مناقب ابن شهر آشوب ج 3 ص 437 ❕دیگران از علما و مورخین نیز تصریح کرده اند که روز ولادت امام کاظم علیه السلام هفتم ماه بوده است ؛ 📚روضه الواعظین ج 1 ص 264 _ الدروس شهید ص 154 _ اعلام الوری ص 294_ سفینه البحار ج 8 ص 460_ منتهی الامال ج 3 ص 1463 ❕بنابراین ولادت امام كاظم عليه السلام طبق نقل های فوق در سال 128، در روز هفتم ماه صفر در منطقه «ابواء» (محلّى ميان مكّه و مدينه) واقع شده است. لذا اين روز از جهتى روز حزن و از جهتى روز است. 📚کلیات مفاتیح نوین ص 609 🔹البته برخی بر اساس نقل زیر معتقدند که تاریخ ولادت امام کاظم علیه السلام در ماه ذی بوده است . ❕ابو بصير گفت: در سالى كه‏ حضرت امام موسى عليه السّلام متولّد شد، من در خدمت حضرت صادق عليه السّلام به سفر حجّ رفتم، چون به منزل ابواء رسيديم، حضرت براى ما چاشت طلبيد بسيار و نيكو آوردند، در اثناى طعام خوردن پيكى از جانب حميده به خدمت آن حضرت آمد و عرض كرد كه: حميده مى‏ گويد اثر وضع حمل در من ظاهر شده است و فرموده بودى كه چون اثر ظاهر شود تو را خبر كنم كه اين فرزند مثل فرزندان ديگر نيست... حضرت فرمود كه: حقّ تعالى پسرى به من عطا كرد ... 📚بحار الانوار ج 25 ص 42 👌استدلال می کنند که در این روایت ابوبصیر گفته است در همان سالی که حج را به جا آوردیم امام علیه السلام متولد شد و این یعنی ایشان در ماه ذی الحجه متولد شده اند نه ماه صفر که جزء سال بعد از میباشد ‌. 🔸این استدلال درصورتی قابل قبول است که حجی که امام علیه السلام به جا آورده اند در ماه ذی الحجه و در ایام حج واجب بوده باشد نه ماه های دیگر در حالی که این نکته در روایت مذکور نیامده است ،لذا احتمال دارد که حج در ایام منتهی به ماه به جا آورده شده باشد که در راه بازگشت در منطقه ابواء میان مکه و مدینه امام کاظم علیه السلام متولد شده باشد . ❕البته با توجه به آنکه هفتم ماه صفر بنا بر نقل هایی روز شهادت امام حسن علیه السلام است ،سوگواری و عزاداری بر سرور و شادی مقدم است تا نشود خدایی ناکرده هتک امام حسن مجتبی علیه السلام صورت گیرد ، لذا شایسته نیست برای ولادت امام کاظم علیه السلام در روز هفتم صفر جشن و سرور بر پا کرد و تنها باید به ذکر مناقب و فضائل ایشان در کنار عزاداری برای امام حسن علیه السلام بسنده کرد ، آنچه در رابطه با قاجار گفته شد مستند نیست و اساس نقل های مذکور در رابطه با تاریخ ولادت و شهادت ، سال ها قبل از قاجار توسط علمای مطرح شیعه در کتابها آمده است . ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
⁉️سوال چرا امام رضا ولایت عهدی مامون رو پذیرفت ایا این پذیرفتن به معنای تایید مامون نبود 🗯پاسخ: ❗️در کتاب سیره پیشوایان چنین امده است: 🗯به نظر می رسد عوامل زیر در پذیرش ولایت عهدی تأثیر داشت: 1⃣امام رضا هنگامی ولایت عهدى مأمون را پذیرفت كه دید اگر امتناع ورزد، نه تنها جان خویش را به رایگان از دست می دهدکه جان شیعیان را نیز در خطر می اندازد از این رو امام بر خود لازم دید كه جان خویش و شیعیان و هواخواهان را از گزندها برهاند، زیرا امت اسلامى به وجود آنان و آگاهى بخشیدنشان نیازدارد . 🔴 اینان بایستى باقى مى ماندند تا براى مردم چراغ راه و رهبر و مقتدا در حل مشكلات و هجوم شبهه ها باشند. آرى ، مردم به وجود امام ویارانش نیاز بسیار داشتند، چه ، در آن زمان موج فكرى و فرهنگى بیگانه بر همه جا چیره شده و در قالب بحث هاى فلسفى و تردید نسبت به مبادى خداشناسى ، كفر و الحاد را به ارمغان مى آورد؛ از این رو بر امام لازم بود كه بماند و مسئولیت خویش را در نجات امت به انجام برساند و دیدیم كه امام نیز با وجود كوتاه بودن دوران زندگیش پس از ولایت عهدى چگونه عملاً وارد این كار زار شد. ❗️حال اگر او با رد قاطع و همیشگى ولایت عهدى ، هم خود و هم پیروانش را به دست نابودى مى سپرد، این فداكارى معلوم نیست همچون شهادت حیات بخش و گره گشاى سید شهیدان گرهى از كار بسته امت مى گشود. 2⃣علاوه بر این ، نیل به مقام ولایت عهدى اعتراف ضمنى از سوى عباسیان به شمار مى رفت دائر بر این مطلب كه علویان نیز در حكومت سهم شایسته اى دارند. 3⃣دیگر از دلائل قبول ولایت عهدى از سوى امام آن بود كه مردم خاندان پیامبر را در صحنه سیاست حاضر بیابند و به دست فراموشیشان نسپارند، و نیز گمان نكنند كه آنان همان گونه كه شایع شده بود فقط علما و فقهایى هستند كه در عمل هرگز به كار ملت نمى آیند. ❗️ شاید امام نیز در پاسخى كه به سوال ابن عرفه داد، نظر به همین مطلب داشت . 🗯 ابن عرفه از حضرت پرسید: ❗️اى فرزند رسول خدا به چه انگیزه اى وارد ماجراى ولایت عهدى شدى ؟ 🗯 امام پاسخ داد: به همان انگیزه اى كه جدم على علیه السلام را وادار به ورود در شورا نمود. 📚بحار الانوار،ج49 ص140 4⃣گذشته از همه اینها، امام در ایام ولایت عهدى خویش چهره واقعى مأ مون را به همه شناساند. ❗️همان گونه كه حوادث بعدى نشان داد، امام مى دانست كه هرگز از دسیسه هاى مامون و دار و دسته اش در امان نخواهد بود و گذشته از مقام ، جانش نیز از آسیب آنان محفوظ نخواهد ماند. 🗯 امام بخوبى درک مى كرد كه مامون به هر وسیله اى كه شده در مقام نابودى وى جسمى یا معنوى ـ برخواهد آمد. امام رضا به صورتهاى گوناگونى براى خنثى كردن توطئه هاى مامون موضع گرفت كه مامون آنها را قبلاً به حساب نیاورده بود. ❗️ اینک به دو مورد از موضعگیری های حضرت اشاره می کنیم: 1- امام تا وقتى كه در مدینه بود از پذیرفتن پیشنهاد مامون خود دارى كرد و آن قدر سرسختى نشان داد تا بر همگان معلوم بدارد كه مامون به هیچ قیمتى از او دست بردار نمى باشد. حتى برخى از متون تاریخى به این نكته اشاره كرده اند كه دعوت امام از مدینه به مرو با اختیار خود او صورت نگرفت و اجبار محض بود. ❗️اتخاذ چنین موضع سرسختانه اى براى آن بود كه دیگران بدانند كه امام دستخوش نیرنگ مامون قرار نمى گیرد و بخوبى به توطئه و هدف هاى پنهانیش آگاهى دارد. با این شیوه امام توانسته بود مردم را از ا هداف شوم حکو مت آ گاه سازد. 2- به رغم آنكه مامون از امام خواسته بود كه از خانواده‌ اش هركه را كه مى خواهد همراه خویش به مرو بیاورد، ولى امام با خود هیچ كس حتى فرزندش جواد را هم نیاورد، در حالى كه آن سفر و ماموریت بسی بزرگ و طولانى بود كه مى بایست امام طبق گفته مامون رهبرى امت اسلامى را به دست بگیرد. 📚سیره پیشوایان،مهدی پیشوایی،ص515 به بعد ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
⁉️سوال اگر امام رضا علم غیب می دونست چرا از انگور زهر الود خورد و از علم غیبش استفاده نکرد 🗯پاسخ: ❗️در تفسیر موضوعی پیام قران چنین امده است: « در اینکه انبیاء و امامان معصوم از علم غیب به تعلیم الهى آگاهند حرفى نیست. ❗️ولى در چگونگى این علم، و همچنین در وسعت و گسترش آن سخن بسیار است، و این مسأله از پیچیده ترین مسائلى است که در این گونه مباحث به چشم مى خورد، اخبار متفاوتى در آن وارد شده و از سوى دانشمندان نیز اظهار نظرهاى مختلفى دیده مى شود، یکى از احتمالات اساسى و قابل ملاحظه در این مسأله به شرح زیر است: 🗯آنها همه این امور را مى دانند اما «بالقوه» نه «بالفعل» یعنى هر گاه بخواهند و اراده کنند چیزى از اسرار غیب را بدانند خداوند به آنها الهام مى کند، و یا قواعد و اصولى نزد آنها است که با مراجعه به آن قواعد و اصول فتح باب مى شود و مى توانند هر چیزى از اسرار غیب را بدانند، و یا کتبى نزد آنها است که به آن مى نگرند و از اسرار غیب با خبر مى شوند، یا اینکه در هر حال که خدا اراده کند و به اصطلاح حالت «بسط» به آنها دست دهد از این اسرار با خبر مى شوند، و در حالى که این اراده برگرفته شود و به اصطلاح حالت «قبض» حاصل گردد، این علوم موقتاً پنهان مى شود. ❗️شاهد این نظر (در شکل اوّل) روایاتى است که مى گوید: «امامان و پیشوایان معصوم هنگامى که مى خواستند چیزى را بدانند مى دانستند» 🔷مرحوم کلینى در این زمینه بابى در اصول کافى منعقد کرده تحت عنوان «امامان هر گاه اراده مى کردند چیزى را بدانند مى دانستند» 📚الکافی،ج1 ص528 🗯این بیان در مورد علم پیامبران و امامان بسیارى از مشکلات را نیز حل مى کند، از جمله اینکه : ⁉️چرا مثلا امام حسن از کوزه زهر آلود آب نوشید؟ و امام هشتم انگور یا انار زهر آلود را تناول فرمود؟ ⁉️چرا فلان فرد ناباب را به عنوان قضاوت یا فرماندارى انتخاب کردند؟ ⁉️ و چرا یعقوب از وضع خود اینهمه نگران بود؟ با اینکه فرزندش مقامات عالى را طى مى کرد، و سرانجام فراق مبدل به وصال مى شد چرا ... و چرا...؟ ❗️در تمام این موارد ممکن است گفته شود: 🗯 آنها اگر مى خواستند بدانند مى دانستند، ولى آنها مى دانستند که خداوند براى امتحان یا مصالح دیگر به آنها اجازه نداده است آگاهى پیدا کنند. ❗️با ذکر یک مثال مى توان این مسأله را روشن ساخت: 🔶 اگر کسى نامه اى به دست دیگرى بدهد که در این نامه اسامى افراد زیادى یا مقامات آنها ذکر شده باشد، و یا حقایق مکتوم دیگرى در آن آمده باشد. او اگر بخواهد از این حقائق با خبر بشود در نامه را باز مى کند و آگاه مى شود ولى تا در نامه باز نشده از آنها با خبر نیست، ضمناً شخص بزرگى که نامه را به دست او داده گشودن در نامه را موکول به اذن و اجازه خود کرده است.» 📚پیام قران،ایت الله العظمی مکارم،ج7 ص249 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
⁉️سوال مگر گفته نمیشه که زیارت معصومین علیهم السلام سعادت میخاد یا به قول معروف باید بطلبن تا شخص قسمتش بشه بره زیارت، ولی همه ماها تو اطرافیان خودمون افرادی رو میبینیم که مرتکب گناهانی میشن که ماها انجام نمیدیم یا خیلی از کارهای خیری که ماها انجام میدیم رو اونها انجام نمیدن یا مثلا اخلاق خوبی ندارن و... اما همین افراد خیلی بیشتر از ماها زیارت مشهد و کربلا و نجف و مدینه قسمتشون میشه پس چطوریه که اونها به رغم این مسائل توفیق و سعادت نصیبشون میشه اما بقیه نه یا مثلا خیلی از کسانی که روضه میگیرن در ایام محرم و صفر یا فاطمیه ممکنه خیلی واجبات رو رعایت نکنند اما توفیق برگزاری روضه رو دارن 🔶پاسخ: 🗯توفیق یعنی فراهم ساختن مقدمات برای وصول به مقصود و سلب توفیق یعنی از میان بردن آن مقدمات است 📚تفسیر نمونه،ج19 ص464 🗯روایات فراوانی در لزوم وجود توفیق از جانب خداوند برای انجام امور صادر شده است که جهت اگاهی می توانید رجوع کنید: 📚بحار الانوار ج5 ص162 باب 7 ❗️اما توضیح: 🗯معنای طلبیده شدن از طرف اولیای الهی برای زیارت قبر پاک انها یا برپایی مجالس عزاداری برای انها به معنای توفیق دادن انها و فراهم کردن زمینه و برطرف شدن موانع برای انجام این امور و عبادات می باشد . 👌البته منظور توفیق دادن برای انجام زیارت و عزاداری مقبول و مورد نظر آن انوار مقدس و تابناک و تاثیر این اعمال روحانی در دل و جان زائر است نه صرف حضور فیزیکی در کنار مرقد انها و یا صرف برپایی و شرکت در مجالس عزاداری و بی بهره بودن از برکات و فیوضات این اعمال . 🗯بنابراین صرف حضور یافتن در بارگاه انها یا مجالس عزاداری انها به معنای طلبیدن انها نمی باشد بلکه آن کس واقعا از طلب انها طلبیده شده و توفیق یافته است که با دل و جانی پاک و مالی حلال و طیب و از سر شوق و ارادت بر این امور اقدام کند و از فیوضات معنوی این امور بهره مند شود و در زندگی و اخلاق و رفتارشان تاثیر بگذارد . ❗️اگر این شرایط در فردی جمع باشد می گوییم آن فرد از ناحیه معصومین طلبیده شد و توفیق بر انجام این امور یافت و اگر چنین نباشد طلبیدن و توفیق یافتن محقق نمی شود 🗯البته ممکن است افرادی با وجود میل و اشتیاق فراوان بنا بر دلائل و مصالحی موفق به زیارت انها و یا حضور در مراسم عزاداری این بزرگواران نشوند ولی روح و جانشان در آن فضای روحانی سیر کند .این گونه افراد طبق روایات اجر و پاداش زیارت و عزاداری آن بزرگواران را دریافت خواهد کرد 📚وسائل الشیعه،ج1 ص49 باب 6 📚بحار الانوار ج67 ص185 باب 53 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
⁉️سوال راسته که میگن ثواب زیارت امام رضا از زیارت امام حسین هم بیشتره 🗯پاسخ: ❗️محدث بزرگ شیخ حر عاملی در وسائل الشیعه بابی را گشوده است تحت عنوان: « باب در ترجیح زیارت امام رضا بر زیارت امام حسین» 📚وسائل الشیعه،ج14 ص562 باب85 ❗️شاه عبدالعظیم حسنی فرمود: « به حضرت جواد عرض کردم که به زیارت قبر حضرت سیدالشهدا مشرف شوم یا به زیارت پدرتان؟ ❗️ فرمود: اندکی درنک کن؛ سپس داخل اندرون شد بعد در حالی که اشکهایش بر رخسارش جاری بود خارج شد 🗯 سپس فرمود: «زائران امام حسین بسیارند؛ اما زائران پدرم کمند.» 📚عیون الاخبار،ج2 ص256 ❗️ در روایت دیگر فرمود: « زیارت پدرم افضل است زیرا حضرت ابا عبدالله الحسین را همه مردم زیارت می کنند؛ اما پدرم را، جز خواص شیعه زیارت نمی کنند.» 📚الکافی ج4 ص584 📚کامل الزیارات،ص306 ❗️زیرا هر فرقه ای از شیعه، امام حسین را از جهات مختلفی از قبیل، شهادت آن حضرت، مخصوصا فرزند بی واسطه حضرت زهرا بودن محترم می شمارند و فرق دیگر شیعه، از قبیل: کیسانیه، زیدیه، اسماعیلیه و واقفیه و...امامت حضرت سیدالشهدا را پذیرفته اند؛ اما در این میان، حضرت رضا دارای ویژگی خاصی است که اغلب انشعابات تشیع، قبل از ایشان بوده و باقیمانده از فرق مختلف همین خواص شیعه هستند که به ولایت حضرت رضا معتقدند و شمارشان نسبت به بقیه کمتر است. ❗️ در روایات دیگری امده است که زائر حضرت رضا از زوار تمام انبیاء و اولیا و ائمه افضل و با ارزش تر است که مرحوم حر عاملی این روایات را تحت این باب نقل می کند: « باب در ترجیح زیارت امام رضا بر همه ائمه» 📚وسائل الشیعه،ج14 ص564 باب86 ❗️ راوی نقل می کند: از موسی بن جعفر شنیدم که می فرمود: هر کسی قبر فرزندم علی را زیارت کند خداوند ثوابی معادل هفتاد حج مبرور به او عطا می فرماید. ⁉️ با تعجب گفتم: هفتاد حج مبرور؟ فرمود: آری هفتاد هزار حج. ⁉️باز با تعجب گفتم: هفتاد حج مبرور؟ فرمود: آری. هفتاد هزار حج مبرور. بار دیگر با تعجب پرسیدم. ❗️فرمود: بعضی از حجها در پیشگاه خدا مقبول نمی شود.هر کس فرزندم را زیارت کند یا شبی در کنار قبر او به سر برد، مانند کسی است که خداوند را در عرش زیارت کند. ⁉️باز با تعجب پرسیدم مانند کسی که خدا را در عرش زیارت کند؟ ❗️ فرمود: آری. روز قیامت، در عرش خدا چهار نفر از پیشینیان: نوح، ابراهیم، موسی و عیسی و چهار نفر از آخر الزمان: محمد، علی، حسن و حسین علیهم السلام گرد خواهند آمد و بعد، این مجلس ادامه خواهد یافت. یعنی غیر از این هشت نفر دیگران هم خواهند بود 🗯 زوار قبور ائمه با ما، در همین جلسه شرکت خواهند داشت. بالاترین درجه و با ارزش ترین عطیه و عنایت، مخصوص زوار فرزندم علی بن موسی الرضاست. 📚عیون الاخبار،ج2 ص259 📚امالی صدوق،ص105 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔چرا به امام رضا ضامن آهو می گویند ❗️آیا آنچه مردم می گویند که امام ضامن مادر شد تا برود و فرزندش را شیر دهد و به نزد شکارچی باز گردد واقعیت دارد ❕ 💠💠 👌آنچه در بین مردم در مورد این نامگذاری رواج دارد آن است که می گویند قصد شکار آهویی را داشت ، آهو خود را به امام رضا رسانده و می گوید من دو بچه شیری دارم که گرسنه اند ، شما ضمانت مرا نزد شکارچی بکنید تا بروم و بچه هایم را شیر دهم و باز گردم ، امام هم ضمانت آهو را نزد شکارچی کرد ، آهو رفت و باز گشت ، شکارچی از این جریان منقلب شد و وقتی متوجه امام رضا شد آهو را آزاد و عذر خواهی کرد و امام نیز مبلغ قابل توجهی به شکارچی داد . ❕این جریان در مورد امام رضا علیه السلام در منابع ما نیامده است ، بلکه شبیه آن در باب معجزات پیامبر گرامی و امام سجاد نقل شده است . ❕نقل است که روزی پیامبر گرامی در صحرایی راه می رفت ، ناگاه شنیدند که منادی ندا می دهد یا رسول الله ، پیامبر نظر کرد و را دید که بسته اند ، آهو گفت این اعرابی من را شکار کرده است و من دو طفل در این کوه دارم ، مرا رها کن که بروم و آن ها را شیر دهم و برگردم .پیامبر او را رها کرد و رفت و فرزندان خود را شیر داد و بازگشت ، چون اعرابی این صحنه را مشاهده کرد ، آهو را آزاد کرد و مسلمان شد » 📚الخرائج ج1 ص37 📚قصص الانبیاء ص32 👌ابن شهر آشوب روایت می کند ؛ « آن آهو را شکار کرده بود ، آهو چون به نزد فرزندان خود رفت و قصه خود را برایشان گفت ، آنها گفتند رسول خدا ضامن تو شده است و منتظر است ، ما شیر نمی خوریم تا به خدمت آن حضرت برویم ، آنها به نزد پیامبر آمدند و دو بچه آهو صورت های خود را به پیامبر می مالیدند ، پس یهودی گریست و مسلمان شد و گفت آهو را رها کردم ...» 📚مناقب ابن شهر آشوب ج1 ص132 ❕شبیه این جریان در مورد امام سجاد علیه السلام نیز نقل شده است ؛ 📚کشف الغمه ج2 ص321 📚بحار الانوار ج46 ص30 👌اما آنچه در مورد امام رضا علیه السلام در منابع حدیثی ما نقل شده است زیر است ؛ ❕شیخ صدوق نقل می کند که حاکم رازی می گوید ؛ 💠 « مرا ابو جعفر عتبی به عنوان پیک پیش ابو منصور بن عبد الرزاق فرستاد ، روز پنجشنبه برای زیارت امام رضا از او اجازه خواستم. او در پاسخ به من گفت آنچه در بارۀ این مشهد یعنی مرقد امام رضا برای من اتفاق افتاده برای شما نقل می کنم ؛ ❕ در روزگار ، نظر خوشی به طرفداران این مشهد نداشتم و در راه به غارت زائران می‌ پرداختم ، لباس‌ها، خرجی، نامه‌ها و حواله‌هایشان را به زور از آنان می‌ستاندم. روزی به شکار بیرون رفتم و یوزپلنگی را به دنبال آهویی روانه کردم. یوزپلنگ همچنان به دنبال آهو می‌دوید تا به‌ ناچار، آهو به کنار دیوار حرم پناه برد و ایستاد. یوز هم در مقابل او ایستاد، ولی به او نزدیک نمی‌شد. 👌هرچه کوشش کردم که یوزپلنگ به آهو نزدیک شود، به سمت آهو نمی رفت و از جای خود تکان نمی‌خورد، ولی هر وقت که آهو از جای خود یعنی کنار دیوار حرم دور می‌شد، یوز هم او را دنبال می‌کرد. اما همین که به دیوار پناه می‌برد، یوزپلنگ باز می گشت تا آن که آهو به سوراخ لانه ‌مانندی، در دیوار آن مزار داخل شد. من وارد رباط شدم، پرسیدم که هم اکنون وارد رباط شد، کجا است؟ گفتند: آهویی ندیدیم. 👌آن وقت، به همان جایی که آهو داخلش شده بود آمدم، و رد پای او را دیدم، ولی خود آهو را ندیدم. پس با خدای تعالی پیمان بستم که از آن پس زائران را نیازارم و جز از راه خوبی و خوشی با آنان رفتار نکنم ...» 📚عیون الاخبار ، صدوق ، ج2 ص285 📚بحار الانوار ، ج49 ص334 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔شبهه می کنند مگر نمی گویید امام را جز امام کسی غسل نمی دهد پس امام رضا را چه کسی غسل داد در حالی که ایشان در بودند و امام جواد در مدینه ❕نگویید که امام جواد با قدرت الهی خود را به طوس رساندند که این مطلب خلاف عقل است ❕❕ 💠💠 👌در روایات ما آمده است که امام را جز امام غسل و کفن نمی کند و این امام دیگر است که متولی انجام امور مربوط به امام می باشد ؛ 📚بحار الانوار ج27 ص288 باب 2 ❕ابی الصلت می گوید ؛ «امام رضا علیه السلام مسموم شده از مجلس مامون خارج شد ،پس از گذشت مدت زمانی مشاهده کردم جوانی خوش روی با موهای مجعد شبیه به حضرت رضا وارد شد ، پیش او رفته و عرض کردم که از کجا آمدی درها که بسته بود ، او فرمود همان کسی که مرا از مدینه در این ساعت به طوس آورده ، از درهای بسته نیز داخلم کرده است . ابی الصلت می گوید سوال کردم که شما کیستی ؟ پاسخ داد من خدا بر تو ، محمد بن علی هستم ، سپس به طرف اتاق امام رضا رفت ، همین که چشم امام رضا به فرزندش افتاد از جای برخاست ، و فرزندش را در آغوش گرفت و به سینه چسبانید ، و پیشانیش را بوسید ، و آرام با او سخنانی می گفت که من نفهمیدم ...امام رضا در این هنگام از دنیا رفتند امام جواد به من فرمود اباالصلت حرکت کن از انبار تخت بیاور با آب تا پدر را غسل دهم ...پدرش را غسل و کفن کرد و بر بدنش نماز خواند ...» 📚عیون الاخبار ج2 ص243 📚امالی صدوق ص663 📚اعلام الوری ص341 📚کشف الغمه ج2 ص330 📚بحار الانوار ج49 ص301 👌این که امام جواد علیه السلام در اندک زمانی با الهی خود را از مدینه به طوس می رساند ، عملی خارق العاده است که خلاف حکم بدیهی عقل نمی باشد. ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 📞 آیا پدر و مادر پیامبر اسلام (ص) کافر از دنیا رفته اند؟ پاسخ عقیل هاشمی کارشناس ارشد اصول دین ؛ بله عقیده ما این است که پدر و مادر پیامبر اسلام مشرک از دنیا رفته اند .... 💠💠 👌عقیده شیعه بر آن است که پدر و مادر پیامبر گرامی اسلام ، مومن و پاک و پاکیزه بوده اند ، چنان که شیخ صدوق می نویسد ؛ « اعتقاد ما در شأن پدران جناب پيغمبر آن است كه همه مسلمانان بوده ‏اند از آدم عليه السّلام تا پدرش عبد اللّه و آنكه ابو طالب مسلم بوده است و مادر آن جناب آمنه دختر وهب مسلمه بوده، و آن جناب فرمود از نكاح بيرون آمده‏ام و از زنا بيرون نيامده ‏ام از ابتداء آدم عليه السّلام. » 📚ترجمه اعتقادات صدوق ، ص 135 ❕علامه مجلسى نیز مى‏ نويسد ؛ «اماميّه بر اين اتفاق دارند كه پدر و مادر پيامبر اسلام و تمام اجداد او تا حضرت آدم عليه السلام مسلمان بلكه از صديقين‏ اند ؛ گروهى نبى مرسل و دسته ‏اى ديگر از اوصياى معصوم بوده‏اند. شايد برخى از آنان اسلام خود را به جهت تقيه يا مصلحت دينى اظهار نكرده باشند.» 📚بحار الانوار، ج 15، ص 117 ❕خداوند خطاب به پیامبرش می فرماید ؛ « الَّذِي يَراكَ حِينَ تَقُومُ _ وَ تَقَلُّبَكَ فِي السَّاجِدِين‏ » « همان كسى كه تو را به هنگامى كه (براى عبادت) برمى‏ خيزى مى ‏بيند - و حركت تو را در ميان سجده كنندگان مشاهده مى‏ كند. » ( شعراء 218 _ 219) 👌از این آیه استفاده می شود که نقل و انتقال رسول خدا ص در صلب پيامبران از آدم تا عبد اللَّه همه تحت نظر لطف پروردگار صورت گرفته، يعنى هنگامى كه نطفه پاك تو از پيامبر موحد و ساجدى به پيامبر ديگرى منتقل مى‏ شد، خدا از همه آگاه بود. ❕در تفسير على بن ابراهيم از امام باقر ع در تفسير جمله وَ تَقَلُّبَكَ فِي السَّاجِدِينَ چنين آمده است ؛ « يعنى در صلب پيامبران كه درود خدا بر آنها باد » 📚تفسیر نور الثقلین ، ج 4 ص 69 ❕ و در تفسير ، مجمع البيان ، در توضيح همين جمله از امام باقر ع و امام صادق ع چنين آمده است ؛ «يعنى در صلب پيامبران قرار داشت، پيامبرى بعد از پيامبر ديگر، تا اينكه خداوند او را از صلب پدرش از ازدواجى پاك، و دور از هر گونه ناپاكى از زمان آدم به بعد، بيرون فرستاد » 📚مجمع البیان ، ذیل آیه مورد بحث ❕امام صادق عليه السّلام فرمود ؛ « جبرئيل بر حضرت رسول ص نازل شده و عرض كرد ؛ خدا تو را سلام مى‏ رساند و مى ‏فرمايد ، حرام كردم آتش را بر پشتى كه از او فرود آمده ‏اى يعنى عبد اللّه و شكمى كه تو را برداشته است يعنى آمنه و كنارى كه تو را كفالت و محافظت كرده است يعنى ابو طالب‏ » 📚الکافی ، 1 ص 446 _ خصال یک جلدی ، 293 _ معاني الاخبار 136 _ امالى شيخ صدوق 485 ❕علی ع فرمود ؛ « خداوند پيامبران را در برترين جايگاه قرار داد و در بهترين مكان مستقر ساخت و پيوسته آنها را از اصلاب با ارزش (پدران) به ارحام پاك (مادران) منتقل نمود؛ هر زمان يكى از آنها بدرود حيات گفت، ديگرى براى پيشبرد آيين خدا به جاى او برخاست » 📚نهج البلاغه ، خطبه 94 👌روایات شیعه در این رابطه فراوان و متواتر است که جهت آگاهی ، رجوع کنید ؛ 📚بحار الانوار ج 15 ص 2 باب 1 👌اما متاسفانه ، غالب اهل سنت و وهابیت معاصر ، از آنجایی که نمى ‏توانند ببينند كه آباء و اجداد خلفاى سه گانه و بنى اميه و ديگران كافر بوده و آباء پيامبر اسلام ، مؤمن باشند، لذا در صدد آن برآمدند كه اين فضيلت را از پيامبر گرامی سلب كرده تا بين او و ديگران مساوات برقرار كنند ، لذا قائل به مشرک بودن پدر و مادر ، پیامبر گرامی شده اند و با این بیانشان ، بزرگترین توهین و اذیت را نسبت به پیامبر گرامی روا داشته اند ، ما هم وعده عقاب خداوند را به آنان بر اساس آیه شریفه ذیل می دهیم که فرمود ؛ « آنها كه خدا و پيامبرش را ايذاء مى‏ كنند خداوند آنها را از رحمت خود در دنيا و آخرت دور مى ‏سازد، و براى آنان عذاب خوار كننده‏ اى آماده كرده است. » ( احزاب 58) ❕مسلم در نقلی جعلی از انس بن مالک کذاب می آورد که می گوید ؛ « شخصى از پيامبر پرسيد: پدرت كجاست؟حضرت فرمود: در آتش. او هنگامى كه به پيامبر پشت كرد حضرت او را خواست و به او فرمود: همانا پدر من و تو در آتشند. » 📚صحیح مسلم ج 1 ص 191 ❕در رد این روایت ، همین بس که راوی آن ، انس بن مالک است که امام صادق ع صراحتا تصریح به دروغگو بودن او کرده و می فرماید ؛ « سه تن بودند که پیوسته بر پیامبر دروغ می بستند که آنان ابوهریره و انس بن مالک و یک زن بودند » 📚الخصال ج1 ص190 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕باز در نقل جعلی دیگری ، ابوهریره می گوید ؛ « رسول خدا فرمود از خداوند اجازه خواستم تا برای مادرم استغفار کنم ، خداوند اجازه نداد ولی برای رفتن به زیارت قبرش اجازه داد » 📚صحیح مسلم ، ج 2 ص 671 ❕در رد این نقل هم ، همین کافیست که راوی آن ، ابوهریره بوده که از جاعلین حدیث و کذابان بوده. 👌متاسفانه وهابیت ، چشم خود را بر روی ادله ای که صراحتا ، ایمان پدر و مادر پیامبر گرامی را ثابت می کند بسته اند و حتی به روایات کتب خودشان در این مساله ، توجه ندارند . ❕خودشان از پیامبر گرامی نقل می کنند که فرمود ؛ « هنگامى كه آدم عليه السّلام در بهشت بود، در پشت او بودم و هنگامى كه حضرت نوح عليه السّلام در كشتى نشست، در پشت او بودم و هنگامى كه ابراهيم عليه السّلام را در آتش افكندند، در صلب او بودم.پدر و مادرم، هيچگاه به آلودگى دچار نگشتند و همواره خداى تعالى، مرا از صلب‏هاى پسنديده به رحمهاى پاكيزه و هدايت يافته، انتقال مى ‏داد. دو شعبه و گروه بوجود نيامد مگر اينكه من، در بهترين آنان قرار گرفتم. » 📚کنزالعمال ج 11 ص 428 _ تاریخ مدینه دمشق ، ج 3 ص 408 ❕و نقل می کنند که فرمود ؛ « من از ازدواج زناشوئى صحيح ولادت يافتم و از آغاز، كه از آدم عليه السّلام باشد، به هيچگونه آلودگى رحمى دچار نگشتم و چيزى از آلودگى جاهلى دامان مرا آلوده نساخت و به اين نسبت تنها از رحم پاكيزه به دنيا آمدم.» 📚الطبقات الکبری ، ابن سعد ، ج 1 ص 61 _ فیض القدیر ، ج 2 ص 419 _ مجمع الزوائد ج 8 ص 3019 _ المصنف ابن ابی شیبه ج 7 ص 409 _ المعجم الاوسط ، ج 5 ص 80_ معرفه علوم الحدیث ، نیشابوری ، ص 171 _ الجامع الصغیر ، سیوطی ، ج 1 ص 411 و ... ❕سيوطى از ابن عباس نقل مى ‏كند كه فرمود ؛ «پيامبر دائماً در اصلاب انبيا بود تا آنكه مادرش او را به دنيا آورد.»و نيز از مجاهد نقل مى‏ كند كه گفت ؛ «رسول خدا از صلب پيامبرى به صلب پيامبرى ديگر و آنگاه به عنوان پيامبر خدا مبعوث شد.» 📚الدرّ المنثور، ج 5، ص 98 ❕ترمذى نقل می کند که رسول خدا فرمود ؛ «همانا خداوند مردم را آفريد و من را در ميان بهترين آنان و بهترين فرقه ‏ها و بهترين دو دسته قرار داد.سپس قبيله ‏ها را اختيار كرد و مرا در بهترين قبيله قرار داد. و نيز خانواده‏ ها را اختيار نمود آنگاه مرا در بهترين خانواده قرار داد. پس من بهترين مردم از جهت نَفْس و خانواده ‏ام.» 📚سنن ترمذی ج 5 ص 544 ❕قندوزى حنفى از طبرانى به سندش نقل مى‏ كند كه رسول اكرم فرمود ؛ «من همواره از شخصى اختيار شده به شخصى ديگر اختيار شده منتقل شدم.» 📚ینابیع الموده ج 1 ص 15 ❕در پایان توجه به این نکته نیز لازم است که گروهی از گروهى از علماى اهل سنّت با نظر شیعه در مورد ايمان پدر و اجداد پيامبر اسلام هم ‏رأى شده ‏اند ، چنان که آلوسى بغدادى در ذيل آيه شريفه وَ تَقَلُّبَكَ فِي السَّاجِدِينَ، مى ‏نويسد ؛ «به آيه شريفه بر ايمان پدر و مادر رسول خدا استدلال شده است، همانگونه كه بسيارى از بزرگان اهل سنّت اين استدلال را پذيرفته‏ اند ...» 📚روح المعانى، ج 19، ص 137 ❕جلال الدين سيوطى، عالم برجسته اهل سنّت نیز ، بر ايمان پدر و اجداد تأكيد و پاى فشارى كرده و كتابهايى را در اين موضوع تأليف نموده است.اسامى كتابهايى كه او در اين‏باره تأليف كرده است، عبارتند از ؛ مسالك الحنفاء في نجاة آباء المصطفى- الدرج المنيفة في الآباء الشريفة- المقامة السندسيّة في النسبة المصطفويّة - التعظيم والمنّة في أنّ أبوى رسول اللَّه فى الجنّة - السبل الجليّة في الآباء العليّة _ - نشر العلمين في اثبات عدم وضع حديث احياء ابويه صلى الله عليه و آله واسلامهما على يديه‏ » 📚الصحيح من سيرة النبى، ج 2، ص 186 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔این که پیامبر اسلام در خانه عایشه دفن شدند چقدر سندیت دارد ❗️آیا این دفن شدن دلیل بر فضیلت عایشه نمیباشد ❗️❗️ 💠💠 👌مطابق نقلهایی که در مجامع روایی شیعه نقل شده است ، پیامبر گرامی در بهترین مکان ها ، قبض روح شدند و در همان مکان ، نیز به خاک سپرده شدند . ❕شیخ مفید و مرحوم طبرسی نقل می کنند ؛ « چون امیر مومنان از غسل دادن پیامبر فارغ شد ، پیش ایستاد و به تنهایی بر آن حضرت نماز خواند ، و مردم در مسجد جمع شده بودند و گفتگو می کردند که چه کسی را در نماز بر پیامبر مقدم کنند و پیامبر را در کجا دفن کنند ، علی علیه السلام بیرون آمد و فرمود پیامبر گرامی امام و پیشوای ما است در حال حیات و بعد از ممات ، پس دسته دسته مردم بیایند بر آن حضرت نماز کنند بدون تقدم امامی و پس از آن بروند و به درستی که خداوند پیامبرانش را روح نمی کند مگر در مکانی که آن مکان را برای قبر پیامبرش پسندیده است و من پیامبر را در حجره ای که در آن وفات کرد دفن می کنم ، مردم نیز تسلیم امر علی علیه السلام شدند » 📚الارشاد ج1 ص170 _ اعلام الوری ج1 ص263 👌مرحوم شیخ طوسی و ابن شهر آشوب و دیگران نقل می کند که علی علیه السلام فرمود ؛ « خداوند پیامبرش را در بهترین مکان های زمین قبض می کند ، بنا براین شایسته است که پیامبر در مکانی دفن شود که در آنجا قبض روح شده است » 📚تهذیب الاحکام ج6 ص3 _ مناقب آل ابی طالب ج1 ص240 👌شیخ کلینی نقل می کند که امام علیه السلام فرمود ؛ « عباس به نزد امیر مومنان آمد و گفت مردم اجتماع کرده اند که پیامبر را در بقیع دفن کنند و یکی از خود را به عنوان امام برای نماز بر پیامبر برگزینند ، علی علیه السلام به سوی مردم خارج شد و فرمود رسول خدا در حال حیات و ممات امام است ( و کسی بر او مقدم نمی شود ) و من پیامبر را در مکانی که قبض روح شده است دفن می کنم ، سپس بر دم درب ایستاد و بر پیامبر نماز گزارد و مردم را امر کرد ده نفر ده نفر بیایند نماز بخوانند و بروند » 📚الکافی ج 2 ص 469 ❕حال پرسش اینجاست که کدام مکان بوده است که پیامبر در آنجا قبض روح شده و به خاک سپرده شده است ؛ 1⃣قول مشهور آن است که منزلی بوده است که عایشه در آن سکونت داشته است ، چنان که ابن کثیر می گوید ؛ « پیامبر در حجره ای که اختصاص به عایشه داشت ، دفن شد » 📚السیره النبویه ج 4 ص 541 ❕شیخ طوسی نیز می نویسد ؛ « قبر پیامبر در مدینه ، در حجره ای که در آن وفات یافت می باشد که محل سکونت عایشه در زمان حیات پیامبر بوده است ...» 📚تهذیب الاحکام ج 6 ص 2 ❔حال اگر بپذیریم که پیامبرگرامی در حجره عایشه دفن شده است ، این برای عایشه فضیلت است و حجره او ، بهترین مکان ها بوده است ❗️❗️ 👌پاسخ روشن است . حجره عایشه به خاطر وجود پیامبر گرامی و عبادات شبانه ایشان ، شرافت و برتری گرفته بود ، و الا به خودی ، خود ، ارزش و شرافتی نداشته است . ❕قرآن بعضی از سرزمینهایی را که بدن دعوتگر توحید را لمس کرده عبادتگاه به شمار می آورد مانند آن که «مقام ابراهیم»را نماز خانه قرار داده و می فرماید ؛ «از مقام ابراهیم عبادتگاهی برای خود انتخاب کنید» ( بقره 25 ) 👌مقام ابراهیم به سبب وجود ابراهیم پیامبر امتیاز دیگری یافته و جای متبرکی شده است. 👌همین طور قرآن نقل می کند که پیراهن یوسف نبی ، چون با بدن آن پیامبر برخورد داشته است شرافت گرفته و می توانست چشمان یعقوب را شفا بدهد (یوسف93- 96 ) 👌وهمین طور قرآن نقل می کند که حضرت موسی در اواخر عمر شریفش الواح مقدسی را که در بردارنده شریعت او بود و همچنین زره و سلاح و آثار دیگرش را در صندوقی گذاشت و صندوق را به وصی خود یوشع بن نون سپرد و آن صندوق نزد بنی اسرائیل اهمیت ویژه ای یافت و تا زمانی که به آن تبرک می جستند پیروز بودند و با عزت زندگی می کردند و خداوند همان صندوق را به عنوان نشانه ای برای پادشاهی طالوت قرار داد و فرمود ؛ «آن صندوق را فرشتگان حمل می کنند» ( بقره 248 ) 👌می بینیم که یک صندوق به سبب انتساب و ارتباط با موسی نبی ، دارای چنین ارزش و شرافت می شود . ❕مکانهایی هم که پیامبر گرامی در آن پای گذاشته و به عبادات و راز و نیاز در آن پرداخته است ، به سبب پیامبر گرامی ، شرافت یافته و حجره عایشه هم به همین جهت ، شرافت یافت ، و محل دفن پیامبر گرامی قرار گرفت . 🔸 👇