🗯ادامه پاسخ :👇👇👇
❗️اما از دیدگاه خدا پرستان یعنى: آنها که معتقد به ارسال رسل و انزال کتب از سوى خداوند مى باشند; «ضرورت حکومت» واضح تر و آشکارتر است;
🔷 زیرا از یک سو اهدافى که براى بعثت انبیاء در منابع دینى آمده و دلایل عقلى نیز آن را تأیید مى کند; تحقق آن بدون تشکیل حکومت غیر ممکن خواهد بود، مثلا تعلیم و تربیت صحیح و تزکیه نفوس، بدون تشکیل حکومت بسیار مشکل یا غیر ممکن است.
❗️فکر کنید اگر تمام مدارس و دانشگاه ها در عصر و زمان ما درا ختیار یک حکومت ضد مذهبى یا بى تفاوت در برابر مذهب باشد; و وسائل ارتباط جمعى از قبیل رادیو و تلویزیون و مطبوعات نیز به همین شکل اداره شوند; و ما بخواهیم تنها با نصیحت و اندرز مردم و یا حداکثر استفاده کردن از مساجد و منابر آنها را به اهداف انبیاء و تعلیم و تربیت الهى نزدیک کنیم; مطمئناً به جائى نمى رسیم; و تنها شعله ضعیفى از ایمان و تقوا در نفوس اقلیتى باقى و برقرار خواهد بود. ولى هرگاه حکومتى بر مبناى ایمان و توحید و اعتقاد به خدا و مقدسات تشکیل شود، و تمام این مراکز حساس را در اختیار بگیرد; آنگاه مسأله شکل دیگرى به خود خواهد گرفت.
🔷در مورد عدالت اجتماعى و قیام مردم به قسط که هدف دیگرى است، باز مطلب همین گونه است; چگونه ممکن است با وجود یک حکومت ظالم و فاقد دین و ایمان، یا وابسته به مستکبران و استعمارگران اقامه قسط و عدل نمود؟
❗️کوتاه سخن اینکه هیچ یک از اهداف مقدس پیامبران الهى بدون تشکیل حکومت، جز در مقیاس محدود، تحقق نمى یابد; به همین دلیل پیامبر اسلام تا تشکیل حکومت نداد به اهداف والاى خود نرسید. در میان سایر پیامبران نیز آنها که موفق به تشکیل حکومت الهى شدند، به پیروزى و موفقیت چشمگیرى نائل گشتند; ولى آنها که این توفیق نصیبشان نشد، شدیداً از سوى قشرهاى فاسد و مفسد در محاصره قرار گرفتند. به همین دلیل در آخر زمان نیز، گسترش توحید و عدل تنها از طریق تشکیل حکومت جهانى مهدى صورت مى گیرد; اینها همه از یک سو.
❗️از سوى دیگر احکام اسلام منحصر به عبادات نیست; بلکه احکام فراوانى داریم که به شئون سیاسى و اجتماعى مسلمین مربوط است. (مانند احکام حدود، دیات، خمس، زکات، انفال و مانند آنها).
❗️آیا بدون تشکیل حکومت مى توان حقوق نیازمندان را به عنوان زکات از همه اغنیاء گرفت؟ و یا قضاوت اسلامى را در تمام سطوح پیاده کرد؟ چه تضمینى براى اجراى حدود، و جلوگیرى از فاسدان در دست داریم؟ و اگر دشمنى به کشور اسلام هجوم آورد; چگونه بدون تشکیل حکومت و بسیجِ لشگرهاى کار آزموده و تهیه سلاح هاى مختلف، دفاع از حوزه اسلام و دفع هجوم خارجى امکان پذیر است؟
❗️کوتاه سخن اینکه: تا حکومتى عادلانه و مردمى بر اساس اعتقادات الهى تشکیل نشود، قسمت عمده احکام اسلامى زمین مى ماند; چرا که از بخش هاى سه گانه احکام، «سیاسات» برنامه حکومت است و در متن حکومت قرار گرفته، و «معاملات» بدون پشتوانه حکومت صالح هرگز سامان نمى پذیرد; حتى «عبادات» مانند: حج و نماز جمعه و جماعت، نیز در سایه حکومت الهى عظمت و شکوه دارد.
📚برگرفته از کتاب تفسیر موضوعی پیام قران ، ایت الله العظمی مکارم ج10 ص9 تا ص21
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
👌پاسخ شبهه پراکنی معاند در مورد حکم اعدام کسانی که پیامبر یا امامان را سب می کنند و به آنان توهین و ناسزا می گویند را در ذیل بخوانید ؛#توهین_به_امامان
🤔#پرسش
❔مگر پیامبر اسلام و امامان با بزرگواری کسانی را که به آنها بدی می کردند یا حتی آنها را فحش می دادند #عفو نمی کردند ❗️حال چگونه ما می گوییم حکم کسی که به پیامبر یا امامان فحش و دشنام دهد قتل است و بر همین اساس افرادی را #واجب القتل می دانیم ❕❕
💠#پاسخ💠
👌عفو و بخشش برای کسانی می تواند صادق باشد که از روی جهل و ناآگاهی اقدام به انجام عملی زشت و شنیع می کردند ، چنانکه در گزارش های تاریخی نیز آمده است که پیامبر گرامی و امامان اهل بیت علیهم السلام در مقابل اهانت کنندگان ناآگاه خود با بزرگواری و عفو رفتار می کردند و همین سیره پسندیده در نهایت منجر به ندامت و تنبه اهانت کنندگان می شد .
📚بحار الانوار ج 46 ص 289
❕اما آن بزرگواران در مقابل کسانی که به صورت سازمان یافته و به قصد دشمنی و تخریب اسلام ، از روی عناد و لجاجت به آنها اهانت می کردند ، با شدت عمل برخورد می کردند .
👌پیامبر گرامی در هنگام فتح مکه که فرمان #عفو عمومی را صادر کرد فرمود ؛
« تمام كوشش من اين است كه فتح مكه بدون خونريزى صورت گيرد. از اينرو، از كشتن افراد غير مزاحم بايد خوددارى كرد، ولى بايد چند نفر به نامهاى «عكرمة بن ابى جهل»، «هبّار بن الاسود»، «عبد اللّه بن سعد بن ابى سرح»، «مقيس حبابه ليثى» ، «حويرث بن نقيذ»، «عبد اللّه بن خطل»، «صفوان بن اميه، «عبد اللّه بن الزبيرى»، «حارث بن طلاطلة» و چهار زن هر كجا دستگير شوند بلافاصله #اعدام گردند.»
📚سیره ابن هشام ج 2 ص 409_ تاریخ الخمیس ج 2 ص 90
❕امام #رضا علیه السلام فرمود ؛
« هر کس پیامبری را مورد فحش و سب قرار دهد ، کشته می شود »
📚وسائل الشیعه ج 28 ص 213
❕و فرمود ؛
« هر کس از محمد و اهل بیت او علیهم السلام با بدی ( و دشنام ) یاد کند ، و به آنها #طعن بزند ، قتل او واجب است »
📚فقه الرضا ص 38
❕هشام بن سالم از امام صادق علیه السلام سوال کرد ؛
❔ « نظر شما در مورد کسی که علی علیه السلام را دشنام می دهد چیست ❕امام علیه السلام پاسخ داد ؛ « #خونش حلال است »
📚الکافی ج 7 ص 269
❕این که افرادی نسبت به عملکرد پیامبر گرامی یا امامان علیهم السلام انتقادی داشته باشد و مودبانه نقد های خود را وارد کند ، و پاسخ را دریافت کند ، حکم چنین افردی قتل نیست ، اما #کسانی که با عناد و دشمنی و از روی لجاجت شروع به فحاشی و #توهین نسبت به آن بزرگواران می کنند ، به هیچ عنوان شایسته عفو و بخشش نیستند .
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
آیا دعاهایی برای دیدن پیامبران و امامان(ع) در رؤیا و خواب وجود دارد؟
برای دیدن پیامبران و امامان معصوم(ع) در رؤیا و خواب،[1] دعاها و دستور العملهایی وجود دارد، اما گفتنی است که اینگونه دعاها تنها ظرفیت دیدن معصومان در خواب را افزایش میدهد و به معنای گرفتن نتیجه قطعی در هر شرایط نیست. در اینجا بدون بررسی سندی، چند روایت در این زمینه را نقل میکنیم:
امام صادق(ع) فرمود: کسی که بخواهد پیامبر(ص) را در خواب ببیند، بعد از خواندن نماز عشاء غسل کند و چهار رکعت نماز با چهار مرتبه «آیة الکرسى» بخواند و هزار مرتبه صلوات بر محمد و آل او بفرستد و با لباس پاکى که در آن با حلال یا حرام جماع نکرده بخوابد و دست راست را زیر گونه راست خود قرار دهد و صد بار بگوید: «سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکبَرُ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ». و صد بار «مَا شَاءَ اللَّهُ» بگوید.[2]
در روایتی دیگر میخوانیم هرکس بخواهد امام علی(ع) را در خواب ببیند، هنگام خوابیدن بگوید: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک یا مَنْ لَهُ لُطْفٌ خَفِی وَ أَیادِیهِ بَاسِطَةٌ لَا تَنْقَضِی أَسْأَلُک بِلُطْفِک الْخَفِی الَّذِی مَا لَطُفْتَ بِهِ لِعَبْدٍ إِلَّا کفی أَنْ تُرِینِی مَوْلَای أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ فِی مَنَامِی»؛[3] خدایا! اى کسى که لطفش مخفى، و نعمتها و عنایتهایش گسترده و پایان ناپذیر است! از تو میخواهم به لطف پنهانی که به هیچ بندهاى عنایت نفرمودى مگر اینکه کفایت شد، مولایم امیر المؤمنین علىّ بن ابى طالب را در خواب به من بنما.
محمد بن بکر طحان از پدرش از یکی از ائمه(ع) نقل میکند که هر گاه کسی خواست مردهای را در خواب ببیند، با طهارت(وضو) و بر سمت راست بدن خود دراز بکشد، و پس از گفتن تسبیحات حضرت فاطمه(س) بگوید: «اللَّهُمَّ أَنْتَ الْحَدُّ الَّذِی لَا یوصَفُ وَ الْإِیمَانُ یعْرَفُ مِنْهُ مِنْک بَدَتِ الْأَشْیاءُ وَ إِلَیک تَعُودُ فَمَا أَقْبَلَ مِنْهَا کنْتَ مَلْجَأَهُ وَ مَنْجَاهُ وَ مَا أَدْبَرَ مِنْهَا لَمْ یکنْ لَهُ مَلْجَأٌ وَ لَا مَنْجَى مِنْک إِلَّا إِلَیک فَأَسْأَلُک بِلَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ وَ أَسْأَلُک بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ ص سَیدِ النَّبِیینَ وَ بِحَقِّ عَلِی خَیرِ الْوَصِیینَ وَ بِحَقِّ فَاطِمَةَ سَیدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ وَ بِحَقِّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَینِ الَّذِی جَعَلْتَهُمَا سَیدَی شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ عَلَیهِمْ أَجْمَعِینَ السَّلَامُ أَنْ تُصَلِّی عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیتِهِ وَ أَنْ تُرِینِی مَیتِی فِی الْحَالِ الَّتِی هُوَ فِیهَا»؛[4]
خداوندا! تنها زندهاى که قابل توصیف نیست تویى؛ ایمان با کمک تو به دست میآید؛ هر چیزى از تو آغاز شده و به تو برمیگردد؛ هر حادثهاى که پیش میآید پناهگاه و محل نجات آن تویى، و هر چه برگردد هیچ پناهگاه و راه نجاتى از تو ندارد، مگر آنکه به سوى تو رود، پس تو را به یکتائیت میخوانم و به بسم اللَّه الرحمن الرحیم تو را میخوانم، و به حقّ حبیب تو محمد- درود خداوند بر او و خاندانش- که آقاى پیامبران است تو را میخوانم که بر محمد و خاندانش درود فرستاده و امشب فلان مردهای را با حالتى که اکنون دارد به من نشان دهى».
گفتنی است که مقتضای اطلاق این روایت دلالت بر این دارد که با این روش میتوان انبیاء و ائمه(ع) را نیز در خواب دید.[5]
اگر کسی دوست دارد در خواب، یکی از پیامبران یا امامان معصوم(ع) یا پدر و مادر و یا شخصی را ببیند، سورههای شمس، لیل، قدر(انا انزلنا)، جحد(کافرون)، اخلاص(توحید) و معوذتین(قل أعوذ برب الناس و قل أعوذ برب الفلق) را تلاوت نماید، و سپس صد مرتبه سورۀ توحید را بخواند و صد صلوات بر پیامبر(ص) بفرستد و به جانب راست بخوابد، در حالیکه با وضو باشد، پس کسی را که بخواهد در خواب میبیند و آنان با او سخن خواهند گفت و به سؤالات او پاسخ میدهند.[6]
در این باره دستورالعملهای دیگری نیز وجود دارد.[7]
[1]. « آداب وقت خوابیدن»، 109944؛ «ملاقات با روح فرد در رؤیا»، 10822؛ «نمونههای از مکاشفهها و خوابهای واقعی»، 108212.
[2]. ابن طاووس، علی بن موسی، فلاح السائل و نجاح المسائل، ص 285، قم، بوستان کتاب، چاپ اول، 1406ق.
[3]. همان، ص 285 – 286.
[4]. شیخ طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجد و سلاح المتعبّد، ج 1، ص 122، بیروت، مؤسسة فقه الشیعة، چاپ اول، 1411ق؛ فلاح السائل و نجاح المسائل، ص 286.
[5]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، محقق، مصحح، جمعی از محققان، ج 53، ص 329، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[6]. کفعمی، ابراهیم بن علی عاملی، المصباح، ص 48 و 49، قم، رضی، 1405ق.
[7]. بحار الانوار، ج 53، ص 329 – 331.
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
«گر بدیدی حس حیوان، شاه را / پس بدیدی گاو و خر الله را»! آیا این شعر مولوی کفرآلود نیست؟!
«گر بدیدی حس حیوان، شاه را / پس بدیدی گاو و خر، الله را»
این بیت از مجموعه اشعار مثنوی مولوی بوده؛[1] و مقصود از آن تبیین محدودهی قوای ادراکی انسان است؛ که با حواس ظاهری نمیتوان امور غیر محسوس و معنوی را درک کرد. چنانکه در چند بیت قبل از آن میگوید:
این دهان بربند تا بینی عیان/ چشمبند آن جهان حلق و دهان.
یک تفسیر از این اشعار آن است که اگر با حس ظاهری و حیوانی بتوان شاه بودن و سلطنت را که امری غیر محسوس است درک کرد، گاو و خر هم که فقط حواس حیوانی دارند باید بتوانند عارف و خداشناس باشند.
بنابراین محتوای این بیت ربطی به کفر و شرک ندارد، بلکه مثنوی حاوی نکات دقیق توحیدی فراوانی است، چنانکه در همین بخش میگوید:
رو بجو یار خدایی را تو زود/ چون چنان کردی خدا یار تو بود.
البته پذیرش محتوای مصرع دوم (پس بدیدی گاو خر الله را) نیاز به تأمل دارد؛ زیرا حیوانات به شعور غریزی خداشناس هستند، مگر اینکه مقصود شاعر شعور اختیاری و کسبی باشد.
[1]. مولوی، مثنوی معنوی، دفتر دوم، بخش آغازین.
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
اذکار سبعه که سفارش شده است بعد از نماز صبح خوانده شود، چیست و چه اثراتی دارد؟
گفته میشود که برخی از بزرگان معاصر، به خواندن اذکاری به نام «اذکار سبعه» و یا «ذکرهای هفتگانه» توصیه کردهاند:
1. بسمله، یعنی گفتن «بسم الله الرحمن الرحیم»،[1]
2. حوقله، یعنی گفتن: «لا حول و لا قوه الا بالله»،[2]
3. تسبیح، یعنی گفتن «سبحانالله»،[3]
4. تحمید، یعنی گفتن «الحمدلله»،
5. تکبیر، یعنی گفتن «اللهاکبر»،[4]
6. تهلیل، یعنی گفتن «لا اله الا الله»،[5]
7. صلوات، یعنی گفتن «اللهم صلّ علی محمّد و آل محمد».[6]
گفتنی است، اگرچه تمام اذکار یاد شده، از ذکرهای وارد شده در روایات است و یقیناً هر کدام از آنها دارای اجر و پاداش بزرگی خواهد بود، اما با جستوجویی که در منابع روایی داشتیم، با روایتی برخورد نکردیم که خواندن اذکار بالا را با همین ترتیب توصیه کرده و برای اذکاری که تنها با این ترتیب بر زبان آید، اثراتی را بیان کرده باشد.
البته خواندن این اذکار به نیت مطلق ذکر اشکال ندارد[7] و شاید بزرگانی از مجموعه روایات برداشت کردهاند که این ذکرهای هفتگانه از جمله ارزشمندترین ذکرها هستند.
[1]. «تفسیر بسم الله الرّحمن الرّحیم از نگاه روایات»، 27482؛ «ثواب گفتن «بسم الله الرّحمن الرّحیم»»، 53357.
[2]. «عبارت ما شاء الله لا حول و لا قوة الا بالله در دعاها و قرآن کریم»، 27723؛ «فعل منحوت»، 101921.
[3]. «حمد و تسبیح»، 9821؛ «ثواب ذکر تسبیحات اربعه»، 26543.
[4]. «معنای الله اکبر»، 27357؛ «فرق «الله اکبر» و «سبحان الله»»، 40429؛ «ذکر «سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر»»، 96399.
[5]. «ذکر «تهلیل» و ثواب و برکات آن»، 59897.
[6]. «ثواب صلوات در روز جمعه»، 96882؛ «نوشتن ثواب صلوات در شب و روز جمعه توسط فرشتگان ویژه»، 79602؛ «ثواب زیاد صلوات بعد از نماز عصر روز جمعه»، 103864.
[7]. «اهمیت ذکر و یاد خدا»، 62914؛ «ذکر خدا»، 42399.
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
#شرایط_قاضی
🤔#پرسش
❔می گویید انقلاب ما اسلامی است ❕مگر نه این است که در قاضی اجتهاد و عدالت و مرد بودن شرط است ❕چرا امروزه این امور رعایت نمی شود ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌حكومت و حاكميّت بنابر اصل مسلّم توحيد افعالى به خداوند باز مى گردد، حقّ داورى نيز از آن كسانى است كه او اجازه فرموده است.
❕توحيد افعالى مى گويد ؛ همه كارها به سوى خدا باز مى گردد؛ و توحيد خالقيّت مى گويد همه چيز در اين عالم از او نشأت مى گيرد؛ و توحيد حاكميّت كه از شاخه هاى توحيد خالقيّت است مى گويد حكومت مخصوص پروردگار است، و همين امر سبب مى شود كه در قلمرو حكومت خدا داورى و قضاء نيز از آن او باشد؛ و از آن كسانى كه او داورى آنها را مجاز شمرده است.
❕از سوى ديگر توحيد اطاعت مى گويد: تنها فرمان خدا، و فرمان كسانى كه فرمانشان به فرمان خدا باز مى گردد، مقبول و مطاع است؛ بنابراين در احكام قضائى نيز حكم و فرمانى قابل قبول است كه به اذن پروردگار باشد.
📚پیام قرآن ج 10 ص 147
👌کسانی که به اذن خداوند حق قضاوت دارند ، پیامبر و امام و مجتهد آگاه به حلال و حرام امامان می باشد .
❕علی علیه السلام خطاب به شریح که به امر قضاوت می پرداخت فرمود ؛
«اى شريح ، جايى نشسته اى كه در آنجا كسى نمى نشيند جز پيامبر، يا وصىّ پيامبر، يا شقىّ دور از سعادت»
📚الکافی ج 7 ص 406
❕امام صادق عليه السلام فرمود ؛
« از داورى كردن بپرهيزيد؛ زيرا [منصب] داورى در حقيقت از آنِ امامى است كه در قضاوت دانا باشد و در ميان مسلمانان به عدالت حكم كند؛ از آنِ پيغمبرى يا وصىّ پيغمبرى »
📚الکافی ج 7 ص 406
👌و خطاب به ابو خدیجه فرمود ؛
« مبادا هر گاه ميان شما مرافعه اى پيش آمد يا درباره چيزى از قرض و طلب ميانتان اختلافى شد، كار داورى را به نزد يكى از اين فاسقان ببريد. [بلكه] از ميان خود مردى را كه با حلال و حرام ما آشناست داور قرار دهيد؛ زيرا من او را داور قرار داده ام. زنهار كه براى رفع دعواى خود به سلطان ستمگر مراجعه كنيد.»
📚تهذیب ج 6 ص 303
❕و فرمود ؛
« مبادا فردى از شما (شيعيان) از ديگرى نزد سلطان ستمگر شكايت كند. بلكه ببينيد چه كسى از خود شما با احكام و داوري هاى ما آشناست همو را ميان خود داور قرار دهيد؛ زيرا كه من او را قاضى شما قرار داده ام. پس براى داورى ميان خود، نزد او رويد.»
📚الفقیه ج 3 ص 2
❕بنابراین تنها پیامبر و امام و مجتهد عالم به حلال و حرام هستند که حق قضاوت کردن دارند ، مجتهدی که عدالت داشته باشد و اهل انجام گناهان کبیره و اصرار بر گناهان صغیره نباشد ، عدالتی که در روایات فراوانی به عنوان شرط اساسی برای قاضی لحاظ شده است ؛
📚وسائل الشیعه ج 27 ص 11 باب 1
❕و همینطور قاضی باید مرد باشد و زنان حق قضاوت کردن ندارند ، در گذشته در این رابطه مفصلا بحث کرده ایم ؛
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/6093
🔸مرحوم امام خمینی می آورد ؛
« شرايط قاضى عبارتند از ، بلوغ و عقل و ايمان و عدالت و اجتهاد مطلق و مرد بودن و طهارت مولد (حلال زاده بودن) و اعلميّت نسبت به كسانى كه در شهر يا نزديك آن هستند بنابر احوط (وجوبى). و احوط (وجوبى) آن است كه داراى حافظه باشد كه فراموشى غالباً او را نگيرد، بلكه اگر فراموشى او طورى باشد كه سلب اطمينان از او بشود، اقوى جايز نبودن قضاوت او است »
📚ترجمه تحریر الوسیله ج 2 ص 434
❕امام على عليه السلام در فرمان استاندارى مصر به مالك اشتر نوشت ؛
« براى داورى ميان مردم، بهترين و برترين فردى را كه به نظرت مى رسد از ميان رعيت انتخاب كن؛ كسى كه كارها بر او تنگ نيايد [و از حل اختلافات در نماند] و [ستيزه گرى] طرفين دعوا او را به لجاجت و پافشارى در رأى خويش وا ندارد ، در لغزش فرو نرود و هر گاه حقيقت را شناخت [و به حكم نادرست خود پى برد]، از بازگشت به حق خوددارى نكند و خويشتن را در پرتگاه طمع ننشاند و به فهم سطحى قضايا بسنده نكند و دنبال فهم عميق و دقيق آنها باشد. در موارد شبهه ناك بيش از همه درنگ و احتياط كند و بيش از همه دنبال دليل و برهان باشد و از مراجعه داد خواهان كمتر به ستوه آيد و در كشف حقيقت دعاوى، از همه شكيباتر باشد و چون حقيقت روشن شد [در صدور حكم]، از هر كس ديگر بيشتر قاطعيت نشان دهد. كسى باشد كه مدح و ستايش، او را فريفته و خودبين نسازد و تشويق و تحريك، او را به سويى متمايل نسازد و البته چنين كسانى اندك شمارند. آن گاه، خودت به كار قضاوت او بسيار رسيدگى كن.»
📚نهج البلاغه نامه 53
🔸ادامه 👇
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🔸ادامه 👇
👌متاسفانه امروزه می بینیم که این شرایط در قضات رعایت نمی شود ، کسانی منصب قضاوت را گرفته اند که مجتهد نبوده و آگاه به حلال و حرام اهل بیت علیهم السلام نیستند و بدون داشتن عدالت لازم در این منصب گماشته شده اند ، اینان گویا این روایت امام صادق علیه السلام را ندیده اند که فرمود ؛
« «قاضيان چهار گروهند ، كسى كه به ظلم داورى مى كند در حالى كه آگاه است، او در دوزخ است؛ و كسى كه به ظلم قضاوت مى كند و نا آگاه است، او هم در دوزخ است؛ و كسى كه به حق قضاوت مى كند در حالى كه نا آگاه است او هم در دوزخ است؛ و كسى كه به حق قضاوت مى كند در حالى كه مى داند (تنها) او در بهشت است»
📚الکافی ج 7 ص 407
❕در نقل دیگر پیامبر گرامی در مورد قاضیان دادگر و جامع الشرایط فرمود ؛
« در روز قيامت قاضى دادگر را مى آورند و چنان حساب سختى از او مى كشند كه آرزو مى كند كاش هرگز حتى درباره يك خرما ميان دو نفر داورى نكرده بود.»
📚میزان الحکمه ج 9 ص 477
❕امام صادق عليه السلام فرمود ؛
« رسول خدا نهى فرمود از اين كه كسى داوطلب امارت و داورى ميان مردم شود و فرمود: هر كه خواهان امارت شود، خداوند در كار امارت ياريش نكند و او را با همان كار واگذارد و هر كس بدون آن كه خواهان امارت شود اين منصب به او واگذار گردد، در كار آن يارى شود.»
📚دعائم الاسلام ج 2 ص 527
❕در جایی که قاضی مجتهد و عادل اگر نیازی احساس نشده ، نباید پیش قدم قضاوت شود و حسابرسی سختی در انتظارش است ، حال و روز افرادی که بدون داشتن علم و اجتهاد و عدالت تن به منصب قضاء می دهند و برای بهره مندی از منافع و مزایای قضاوت ،پیش قدم و داوطلب قضاء می شود ، روشن می گردد.
👌بنابراین آنچه امروزه مشاهده می کنیم که کسانی منصب قضاء را به دست گرفته اند که آگاهی تفصیلی نسبت به حلال و حرام اهل بیت علیهم السلام ندارند و از عدالت لازم هم برخوردار نیستند و حتی گاها زنان عهده دار این منصب شده اند ، به هیچ عنوان قابل قبول نیست .
❕استدلال می کنند که چون قاضی مجتهد جامع الشرایط در زمان کنونی به تعداد لازم نیست ، راهی جز تن دادن به قضاوت افراد فاقد برخی از شرایط ( چون علم و اجتهاد ) نیست ، و آنان می توانند به اذن مجتهد جامع الشرایط ( رییس قوه قضائیه ) به امر قضاوت بپردازنند .
👌به نظر ما ، حوزه های علمیه موظف هستند که مجتهدین مورد نیاز دادگاهها را تربیت کرده و برای رسیدگی به دعاوی و اختلافات مردم ، تحویل دستگاه قضایی دهد .
❕حوزه برای رسیدن به این هدف باید در روش آموزشی خود تحولی بزرگ ایجاد کند . همانطور که دانشگاه بعد از گذشت حدود هشت سال ، متخصصین زبر دست در رشته های مختلف پزشکی مثلا تربیت می کند ، حوزه هم در طی همین مدت مجتهد آگاه به حلال و حرام تربیت کند و در کتب درسی خود بازنگری کرده و سعی کند مطالب زائد را از مواد درسی بزداید و مطالب اصلی و اساسی را به زبان ساده و روان به طلاب آموزش دهد ، چنان که آیت الله مکارم شیرازی مینویسد ؛
پرداختن به این امور( زوائد و قیل و قال های بی رویه علم اصول) بخش عمده ای از بهترین ایّام جوانی طلبه ها را از بین می برد و نشاط علمی و قوای فکری آن ها را می سوزاند! و مانع از پرداختن به امور مهم تر و نافع تر می گردد! این مشکل تبدیل به بلای خانمان سوزی برای علم و اهل عمل گردید! از خدای متعال عاجزانه درخواست داریم گروهی را با اراده های قوی برای درست کردن این امر و تهذیب علوم دینی و هدایت طالبان علم به راه راست برانگیزد.
📚قواعد الفقهیة ج 1 ص 16- 14
👌درس های خارج حوزه هم باید کاربردی تر شود و از استاد محوری ، تبدیل به شاگرد محوری شود و طلاب جهت رسیدن به اجتهاد غور در قرآن و روایات شوند و نظام پژوهش محور ، جای استاد محوری را در درس های خارج بگیرد و از پرداختن به مطالب زائد علم اصول پرهیز شود و تنها به مطالب اساسی و کاربردی در این علم بسنده شود و ...
❕اگر چه جای طرح این مباحث در حوزه ها است نه در فضاهای مجازی ، اما غرض آن بود که یاد آور شویم حوزه موظف است که مجتهدین آگاه به حلال و حرام را در مدت زمان معقول تحصیلی نه زمانی طولانی و فرسایشی ، با روش های نو آموزشی و پژوهشی تربیت کند تا نیاز دادگاهها به قضات جامع الشرایط را برطرف کند و دیگر نیاز نباشد که از افرادی در این منصب استفاده شوند که دارای اندک شرایط معتبر در قضاوت نیستند .
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁