⁉️سوال
نظر علما سابق در مورد ولایت فقیه چیه ایا اونا هم ولایت فقیه رو قبول داشتن یا اولین بار توسط امام ابداع شد
🔶پاسخ
❗️موضوع ولایت فقیه از سابقه طولانی در آموزهای اصیل دینی و دیدگاههای اندیشمندان اسلامی برخوردار است .از ابتدای عصر غیبت فقیهان و اندیشمندان اسلامی به دلیل احساس نیاز در مورد رهبری جامعه اسلامی با استناد به ایات و روایات اسلامی به مساله ولایت فقیه اهمیت داده اند
🔷مرحوم نراقی می نویسد:
« ولایت فقیه فی الجمله بین شیعیان اجماعی است و هیچ یک از فقها در آن اشکال نکرده اند»
📚عوائد الایام،ص186
📍ابن ادریس از فقهای قرن ششم هجری می نویسد:
« ائمه همه اختیارات خود را به فقهای شیعه واگذار کرده اند»
📚سرائر ج2 ص25
🔶محقق کرکی از فقهای بزرگ شیعه در سده دهم نیابت عامه فقیه جامع الشرایط از امام معصوم را اتفاقی اصحاب دانسته و فقدان چنین ولایتی را مایه معطل ماندن امور شیعیان قلمداد کرده است
📚رسائل محقق کرکی،ج1 ص142-143
❗️فقیه بزرگ و نامدار شیعه مرحوم نجفی نیابت فقیه عادل را در جمیع مناصب امری مسلم نزد عالمان شیعه می داند و می گوید:
« کسی که در ولایت فقیه وسوسه کند طعم فقه را نچشیده است و معنا و رمز کلمات معصومین را نفهمیده است»
📚جواهر الکلام،ج21 ص396
🔷فقیه متبحر اقا رضا همدانی چنین می گوید:
« اشکال و تردید در نیابت فقیه جامع الشرایط از امام در حال غیبت روا نیست»
📚مصباح الفقیه ج14 ص291
🔷شیخ مفید اقامه حدود را در عصر غیبت که از شوون فقیه و جامعه اسلامی است لازم می داند و می گوید:
« اقامه کردن حدود وظیفه امامان معصوم و کسانی است که امامان به انان واگذار کرده اند که انان به فقها واگذار کرده اند»
📚المقنعه ص810
🔷مرحوم سلار می گوید:
« ائمه اقامه حدود و حکم کردن بین مردم را به فقها واگذار کرده اند»
📚المراسم النبویه،ص261
❗️جهت پرهیز از اطناب از ذکر کلمات سایر فقها در لزوم ولایت فقیه خود داری می کنیم .
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
⁉️سوال
ولایت فقیه مطلقه است یا مقیده؟ چرا میگید ولایت فقیه مطلقه است
🔷پاسخ:
❗️ولایت مطلقه فقیه در فقه شیعه به دو معنا استعمال مى شود:
1⃣ولایت فقیه، منحصر به ولایت بر قضا، محجورین و ... نیست؛ بلکه شامل زعامت و رهبرى سیاسى و اجتماعى نیز مى شود
2⃣اختیارات «ولى امر» در زمامدارى منحصر به اجراى احکام اولیه و ثانویه نیست؛ به عبارت دیگر وظیفه او، رهبرى جامعه به گونه ای است که مصالح جامعه، در پرتو هدایت های الهى، به خوبى تأمین شود و نیازمندى های متنوّع و تغییرپذیر جامعه، در شرایط مختلف تفویت نشود و جامعه از رشد و ترقى باز نماند.
❗️از این رو اگر در شرایط ویژه ای یکى از مصالح و نیازمندى های جامعه با یکى از احکام اولیه در تزاحم قرار گرفت؛ در چنین صورتى «ولى فقیه» باید بین آن دو مقایسه کند.
❗️پس اگر مسأله ای که با حکم اولى در «تزاحم» قرار گرفته، داراى مصلحتى برتر براى جامعه باشد؛ در این صورت ولى فقیه مى تواند آن حکم اولیه را موقتاً تعطیل کند و مصلحت برتر جامعه را بر آن مقدم بدارد.
🔷به عنوان مثال در فقه اسلامى، تخریب مسجد حرام است. اکنون اگر به تخریب مسجدى جهت خیابان کشی حاجت افتاد، چه باید کرد؟
🔷 دیدگاه مخالف «ولایت مطلقه» بر آن است که صرف مصلحت اهم اجتماعى، مجوز تخریب مسجد نیست و تا زمانى که کار به ضرورت نرسد، نمى توان دست به این کار زد؛
🔷لیکن بر اساس نظریه «ولایت مطلقه»، لازم نیست حکومت اسلامى آن قدر صبر کند که براى جامعه، مشکلات زیادى فراهم شود و کارد به استخوان برسد؛ آن گاه از سر ناچارى و براى خروج از بن بست و انفجار اجتماعى، مسجد را تخریب کرد؛ بلکه در این صورت همیشه از قافله ی تمدن عقب خواهیم ماند و همواره در مشکلات دست و پا خواهیم زد و شارع مقدس، به چنین چیزى راضى نیست.
❗️ از آنچه گذشت روشن مى شود که:
🔷اولاً :ولایت مطلقه فقیه از قواعد رافع تزاحم است؛ یعنى، مطلق بودن ولایت گره گشا در تزاحم احکام و مصالح اجتماعى است و نشانه واقع نگری اسلام در برخورد با مقتضیات زمان است.
🔷ثانیاً :ولایت مطلقه خود، مقید به قیودى است نه اینکه از هر حیث مطلق باشد. این قیود عبارت از این است که:
🔷یک. او باید مجرى احکام الهى باشد و حق ندارد خود سرانه و دلخواهانه عمل کند؛ بلکه این فلسفه اصلى ولایت فقیه است.
🔷دو. مصالح جامعه را باید رعایت کند.
🔷سه. در زمانى مى تواند حکم اولى شرعى را موقتاً تعطیل کند که با یکى از مصالح اهم جامعه، در تزاحم باشد؛ نه با خواست و میل یا مصلحت شخصى و یا مصلحتى در رتبه فروتر از حکم اولى شرعى.
🔷اکنون اگر واقع بینانه بنگریم، درخواهیم یافت که «ولایت مطلقه» به معنایى که گذشت یکى از مهم ترین راه حل هایی است که اسلام براى خروج از بن بست ها در عرصه ی تزاحم مصالح اجتماعى پیش بینى کرده و بدون آن حکومت با مشکلات زیادى رو به رو خواهد شد.
📚انوار الفقاهه،کتاب البیع،ایت الله العظمی مکارم،ص507
❗️درباره توضیح احکام اولیه و ثانویه در گذشته بیاناتی داشته ایم که می توانید کلید واژه « ثانویه» را در کانال سرچ کنید
🔷دلیل ولایت مطلقه عام بودن ادله عقلی و نقلی بر لزوم ولایت فقیه است و مقتضای آن این است که همه اختیاراتی که برای امام معصوم به عنوان ولی امر جامعه اسلامی ثابت است برای فقیه نیز ثابت باشد و ولی فقیه از این نظر هیچ گونه حد و حصری ندارد مگر انکه دلیلی اقامه شود که برخی از اختیارات امام معصوم به فقیه داده نشده است مانند جهاد ابتدایی طبق مشهور
📚نگاهی گذرا به نظریه ولایت فقیه،ایت الله مصباح ،ص104
🔷ودر قانون اساسی ما نیز تصریح به ولایت مطلقه فقیه شده است
📚قانون اساسی،اصل57
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
⁉️سوال
ایا اگر کسی منکر ولایت فقیه باشد کافره؟ پس چرا در شعارها میگید مرگ بر ضد ولایت فقیه
🔷پاسخ:
❗️انچه که شرط اسلام است جاری کردن شهادتین بر زبان می باشد چنان که در روایات فراوانی بر آن تصریح شده است
📚بحار الانوار ج65 ص225 باب24
🔷بر این اساس علمای شیعه به کفر منکرین امامت و ولایت حکم نداده اند و بحث اصول دین را از اصول مذهب تفکیک کرده اند.
🔶از انجا که امامت و عدل از اصول مذهب می باشد هر کسی به این دو اصل پایبند نباشد بر او حکم کفر بار نمیشود.
♻️وقتی عدم اعتقاد به امامت باعث کفر نشود یقینا نفی ولایت فقیه هم نمی تواند انسان را از دین خارج کند زیرا ولایت فقیه در امتداد ولایت ائمه است .
🔻در استفتایی از مقام معظم رهبری چنین سوال شده است:
⁉️ایا اگر کسی که اعتقاد به ولایت مطلقه فقیه ندارد مسلمان حقیقی محسوب نمی شود؟
❗️ایشان چنین پاسخ دادند:
« عدم اعتقاد به ولایت مطلقه فقیه اعم از این که بر اثر اجتهاد باشد یا تقلید در عصر غیبت حضرت حجت موجب ارتداد و خروج از اسلام نمی شود»
📚توضیح المسائل مراجع،بنی هاشم،ص35
❗️حال در مورد شعار «مرگ بر ضد ولایت فقیه »باید گفت:
🔷قطعا منظور از این شعار کسانی که صرفا مخالفت ولایت فقیه می باشند نیست .بلکه منظور کسانی هستند که در جهت تضعیف ولایت فقیه و حکومت اسلامی دست به توطئه می زنند و دشمنی کرده و آرامش جامعه را بر هم زده و ناامنی و اشوب در جامعه ایجاد می کنند .
🔷رهبر انقلاب در بیاناتی چنین فرمودند:
« ضدیت با ولایت فقیه یعنی پنچه در افکندن،دشمنی کردن نه معتقد نبودن »
📚بیانات ایشان در تاریخ 17-7-86
🔴ودر مورد مستند شرعی این مساله نیز باید گفت که در فرهنگ و ادبیات اسلامی نیز موارد متعددی یافت می شود که خداوند و پیامبر و ائمه مشرکان ،ظالمان،مستکبران ،و اشوب گران را مورد لعن و نفرین خود قرار داده اند
📚میزان الحکمه،ج10 ص274 به بعد
📚شیعه شناسی،رضوانی،ج2 ص587 به بعد
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
نظام تقديم 81.mp3
6.54M
🔈 #شرح_و_بررسی_کتاب_آن_سوی_مرگ
🔇 جلسه هشتم
🔔 @Aminikhaah_Media
⁉️سوال
در نظریه ولایت فقیه نقش مردم چیست ایا همراهی مردم سبب مشروعیت حکومت فقیه است به گونه ای که اگر مردم فقیهی را به رهبری نپذیرند حکومتش باطل است یا خیر همراهی مردم سبب مشروعیت نیست که در این فرض اگر هم مردم خواهان حکومت فقیه نباشند باز فقیه مشروعیت حکومت دارد لطفا واضح توضیح دهید
🔷پاسخ:
❗️به اعتقاد ما نظر صحيح این است که اصل تشريع حكومت و حاكميت فقيه از طرف خداوند و امام زمان است و همچنين تعيين شخص آن هم بايد به نوعى به امام زمان و اجازه آن جضرت انتساب پيدا كند امّا تحقّق و استقرار حاكميت و حكومتش بستگى به قبول و پذيرش مردم دارد.
❗️ دليل ما بر اين مدّعا اين است كه:
🔷ما بر اساس بينش اسلامى معتقديم كه علّت ايجاد همه هستى و جهان و از جمله انسان ها، خداوند است. اوست كه لباس وجود را بر اندام همه موجودات پوشانده و به آنها هستى بخشيده است و هر آن چه كه در آسمانها و زمين است همه از آن خداوند است و او مالك حقيقى همه آنهاست:
«فَاِنَّ لِلَّهِ مَا فِى السَّمَوَاتِ وَ مَا فِى الْاَرْضِ»
📓نسائ 31
❗️پس هر آينه آن چه در آسمانها و آن چه در زمين است از آن خداست.
🔷بر اساس تفكّر اسلامى، همه انسانها عبد و مملوك خدا هستند؛ ان هم مملوکیت حقیقی يعنى حقيقتاً هيچ جزء از وجود ما از آن خودمان نيست و هستى ما تماماً از اوست و هيچ چيز حتّى يك سلّول هم كه متعلّق به خودمان باشد و ما آن را بوجود آورده باشيم نداريم.
❗️از طرف ديگر، عقل هر انسانى درك مىكند كه تصّرف در ملك ديگران بدون اجازه آنان مجاز نيست و كارى ناپسند و نارواست و شاهدش هم اين است كه اگر كسى در آن چه كه متعلّق به ماست (مثل خانه و ماشين و كفش و لباس و...) بدون اجازه و رضايت ما تصّرف كند ناراحت مىشويم و فريادمان بلند مىشود و معتقديم در حقّ ما ستم شده است. اين قضاوت بر اساس همان قاعده عقلى است كه هر كسى مىفهمد كه تصّرف در ملك ديگران ناروا و ناپسند است.
❗️بنابراين، اگر از طرفى همه عالم و از جمله همه انسانها ملك حقيقى خداوند هستند و تمام هستى و ذرّات وجود آنها متعلّق به خداوند است و از خود چيزى ندارند، و از طرف ديگر هم عقل تصديق مىكند كه تصرّف در ملك ديگران كارى ناروا و ناپسند و ظالمانه است بنابر اين هيچ انسانى حقّ تصرّف، نه در خود و نه در ديگران را، بى اذن و اجازه خداوند ندارد.
🗯 و بديهى است كه لازمه حكومت، گرفتن و بستن و زندان كردن و جريمه كردن و ماليات گرفتن و كشتن و اعدام و خلاصه انواع تصرّفها و ايجاد محدوديت هاى مختلف در رفتارها و زندگى افراد و مردم جامعه است؛
❗️بنابر اين حاكم بايد براى اين تصرّفات، از مالك حقيقى انسانها كه كسى غير از خداوند نيست اجازه داشته باشد و گرنه تمامى تصرّفات او بر اساس حكم عقل، ناروا و ظالمانه و غاصبانه خواهد بود.
🗯 بر اساس ادلّهاى كه در دست داريم خداوند اين اجازه و حق را به پيامبر اسلام و امامان معصوم بعد از ايشان داده است:
❗️«پيامبر نسبت به مؤمنان از خودشان به آنان سزاوارتر (مقدّم تر) است.»
📓احزاب6
❗️«خدا را فرمان ببريد و پيامبر و اولياي امرتان ( امامان )را اطاعت كنيد.»
📓نسائ 59
❗️همچنين بر اساس ادله اثبات ولايت فقيه، در زمان غيبت چنين حقّى به فقيه جامع الشرايط داده شده و از جانب خدا و امام زمان براى حكومت نصب شده است.
❗️ امّا دليلى در دست نداريم كه اين حق به ديگران و از جمله، به آحاد مردم و افراد يك جامعه و مسلمانان هم داده شده باشد.
🔷البتّه اين نصب، نصب عام است؛ يعنى فرد خاصّى را معيّن نكردهاند بلكه صفاتى بيان شده كه در هر فردى يافت شود او براى اين كار صلاحيت دارد. امّا چون روشن است كه يك حكومت با چند حاكم مستقل سازگار نيست و در صورت وجود چند حاكم مستقل، ديگر «يك»
حكومت نخواهيم داشت ناچار بايد يك نفر از ميان آنان انتخاب شود.
❗️امّا اين انتخاب در واقع نظير ديدن هلال ماه است كه اوّل ماه را ثابت مىكند و نظير تعيين مرجع تقليد است.
🗯 توضيح اين كه:
❗️ما به عنوان مسلمان مكلّفيم كه ماه رمضان را روزه بگيريم. امّا براى اين كه بدانيم ماه رمضان شده يا نه، بايد رؤيت هلال كنيم و ببينيم آيا هلال شب اوّل ماه در آسمان ديده مىشود. اگر هلال ماه رؤيت شد آن گاه «كشف» مىكنيم كه ماه رمضان شده و بايد روزه بگيريم. در اين جا اين گونه نيست كه ما به ماه رمضان مشروعيت بدهيم؛ يعنى ماه رمضان را ماه رمضان كنيم بلكه در خارج يا هلال شب اوّل ماه واقعاً وجود دارد يا واقعاً وجود ندارد، اگر هلال ماه وجود داشته باشد ماه رمضان هست و اگر نباشد ماه رمضان نيست. آنچه ما در اين ميان انجام مىدهيم و به عهده ما گذاشته شده تنها كشف اين مسأله است كه آيا هلال ماه وجود دارد يا نه؟
🗯ادامه پاسخ 👇👇👇👇
🗯ادامه پاسخ ❗️❗️❗️
❗️و يا در مسأله تقليد، ما معتقديم هر مسلمانى كه خودش متخصّص در استنباط و شناسايى احكام دين نيست بايد از كسى كه چنين تخصّصى را دارد، كه همان مجتهد است، تقليد كند. در اين م
سأله هم وقتى كسى بدنبال تعيين مرجع تقليد براى خودش مىرود اين طور نيست كه مىخواهد به مرجع تقليد مشروعيت بدهد و او را مجتهد كند. بلكه آن شخص قبل از تحقيق ما واقعا مجتهد است و يا واقعا مجتهد نيست و صلاحيت براى تقليد ندارد. ما با تحقيق فقط مىخواهيم «كشف» كنيم كه آيا چنين صلاحيتى در او وجود دارد يا ندارد.
❗️ بنابراين، كار ما «خلق و ايجاد» آن صلاحيت نيست بلكه «كشف و شناسايى» آن است.
🔶در مورد ولىّ فقيه هم مسأله به همين ترتيب است. يعنى با نصب عام از ناحيه خداوند و امام زمان فقيه حقّ حاكميت پيدا كرده و مشروعيت دارد و ما فقط كارمان اين است كه اين حقّ حاكميت را كه واقعا و در خارج و قبل از تحقيق ما وجود دارد كشف و شناسايى نماييم. با اين بيان معلوم مىشود كه تعيين نمايندگان مجلس خبرگان رهبرى از جانب مردم و بعد هم تعيين رهبر بوسيله اين نمايندگان، حقيقت و ماهيتش چيزى غير از آن چه گفتيم، يعنى كشف و شناسايى فردى كه واجد صلاحيت و مشروعيت براى منصب ولايت فقيه و رهبرى است نخواهد بود.
❗️بنابراين، هم اصل مشروعيت ولى فقيه و هم تعيين او به نوعى منتسب به امام زمان است. البته اين كشف بدان معنا نيست كه اين شخص خاص، مورد نظر امام زمان بوده است بلكه همانطور كه گفتيم اين مسأله نظير كشف و شناسايى مرجع تقليد است كه در آن مورد هم شخص خاصّى براى تقليد معيّن نشده بلكه يك سرى ويژگى هاى عام بيان شده و هر كس داراى چنين ويژگى هايى باشد مرجعيت او مورد قبول و رضاى خدا و امام زمان(عليه السلام) خواهد بود.
❗️ تا اين جا معلوم شد كه در زمان غيبت امام معصوم نيز به مانند زمان حضور پيامبر و امامان معصوم، مردم هيچ نقشى در مشروعيت بخشى به حكومت فقيه (نه در اصل مشروعيت ونه در تعيين فرد و مصداق) ندارند.
❗️و امّا نسبت به تحقّق و استقرار حكومت و حاكميت فقيه در زمان غيبت امام معصوم بايد بگوييم كه اين مسأله تماماً به پذيرش جامعه و مقبوليت مردمى بستگى دارد. يعنى اين مردم و مسلمانان هستند كه بايد زمينه تحقّق و استقرار اين حاكميت را فراهم كنند و تا مردم نخواهند نظام اسلامى محقّق نخواهد شد و فقيه در اصل تأسيس حكومت خود هيچ گاه متوسّل به زور و جبر نمىشود بلكه نظير همه پيامبران و امامان، تنها در صورتى كه خود مردم به حكومت وى تمايل نشان دهند دست به تشكيل حکومت خواهد زد. در اين مورد هم نظير همه احكام و دستورات الهى، مردم مىتوانند به اختيار خودشان آن را بپذيرند واطاعت كنند و مىتوانند هم نافرمانى كرده سرپيچى نمايند. البتّه مردم در طول تاريخ ملزم و مكلّف بودهاند كه به حاكميت الهى و حكومت پيامبران و امامان تن دهند و حق حاكميت آنان را به رسميت شناخته بپذيرند و اگر نپذيرفتهاند در پيشگاه خداوند گناه كار و معاقب خواهند بود.
📚نگاهی گذرا به نظریه ولایت فقیه،ایت الله مصباح،ص69
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
❓برخی می گویند با وجود اینکه می دانیم ولی فقیه معصوم نیست و ممکن است دچار اشتباه شود چگونه از او اطاعت کنیم لذا نباید از ولی فقیه اطاعت کرد
💠پاسخ:
❕شکی در این نیست که اگر حاکم جامعه معصوم باشد بسیار خوب و مفید است و با وجود شخص معصوم هیچ فرد دیگری حق حکم رانی و ولایت ندارد.
❗️به همین جهت خداوند اطاعت از اهل بیت را به صورت مطلق لازم دانسته است و می فرماید:
« از خدا و از رسول او و اولی الامر ( اهل بیت) اطاعت کنید»
🔷نسائ 59
👌امام رضا علیه السلام در نامه ای خطاب به مامون چنین نوشت:
« خداوند ابتدائا طاعت کسی را می داند بندگانش را گمراه می کند و فریبشان می دهد را واجب نمی کند »
📚عیون الاخبار ج2 ص125
⁉️حال اگر شخص معصوم در جامعه وجود ظاهری نداشت و در غیبت به سر می برد چه باید کرد؟
❓ایا باید امت اسلامی بدون رهبر باشد و یا باید به رهبری طاغوت تن در دهیم و یا باید بهترین کسی را که از نظر علم و تقوی و مدیریت سیاسی شباهتی به معصومین داشته باشد را به رهبری برگزینیم❕
🗯با وجود فرد معصوم باید خود او رهبری کند و در عصر غیبت ولی فقیه رهبری جامعه را بر عهده گیرد تا امت گرفتار هرج و مرج و بیهودگی نشود .این مساله هم از نظر عقل مورد تایید است و هم نصوص دینی بر آن صحه می گذارد.
🔴اسلام برای اینکه درصد احتمال خطا را در رهبر کاهش دهد شرائطی چند برای حاکم اسلامی برشمرده است؛
1⃣ایمان:
❗️چنان که می فرماید:«خداوند برای کافران ولایتی در برابر مومنان قرار نداده است»
🔷نسائ 141
2⃣حسن ولایت و قدرت بر اداره جامعه؛
❗️پیامبر گرامی فرمود:
«رهبری تنها برای فردی جایز است که سه صفت داشته باشد؛ 1- ورع داشته باشد تا از معاصی خداوند به دور باشد-2- حلم داشته باشد و بی جهت خشمگین نشود-3- حسن ولایت داشته باشد تا بتواند جامعه را اداره کند»
📚الکافی ج1 ص407
3⃣بینش سیاسی قوی داشته باشد؛
🔷امام صادق فرمود:
«کسی که عالم به اوضاع جامعه باشد حق بر او مشتبه نمی شود»
📚همان مدرک ص27
4⃣عدالت داشته باشد؛
❗️قرآن می فرماید:
«اطاعت نکن از کسی که قلبش از یاد ما غافل شده است و از شهوات نفسانی خود تبعیت می کند»
🔷کهف28
5⃣عالم به قوانین اسلامی باشد .
❗️امام حسین فرمود:
«مجاری امور و احکام بدست علمای به خداوند می باشد انانی که امین خداوند در حلال و حرام او هستند»
📚تحف العقول ص172
🗯بنابراین در زمان غیبت امام باید تن به حکومت فقیهانی دهیم که صفات فوق را داشته باشند چنان که امام عسکری فرمود:
«هر یک از فقهای شیعه که خود نگه دارد باشد و از دینش محافظت کند و در مخالفت با نفسش باشد مردم لازم است که از او تقلید و تبعیت کنند»
📚الاحتجاج ج2 ص458
♻️اگر ولی فقیه صفات فوق را داشته باشند درصد خطا و اشتباه در مورد انان خیلی کمتر می شود و چون در زمان غیبت راهی جز تن دادن به ولایت فقیه نمی باشد اهل بیت ولایت انان را در زمان غیبت تنفیذ کرده اند .
✏️پرسمان اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
⁉️سوال
برخی میگن دین از سیاست جداست لطفا این حرف رو رد کنید و ثابت کنید که سیاست و تشکیل حکومت ضروری اسلام است
🔷پاسخ:
❗️ادله قرانی و روایی و عقلی بر پیوند بین دین و سیاست و ضرورت تشکیل حکومت گواهی می دهد که به برخی اشاره می کنیم
🗯ادله قرانی بر ضرورت حکومت:
1⃣در داستان بنى اسرائیل مى خوانیم: هنگامى که بر اثر هرج و مرج داخلى و نداشتن حاکمیت قوى و لایق، گرفتار ضعف و فتور و شکست شدند، و دشمنان بر آنان مسلط گشتند، نزد پیامبر خویش آمدند و گفتند: «زمامدارى براى ما انتخاب کن تا تحت فرماندهى او در راه خدا پیکار کنیم»; پیامبرشان گفت: «شاید اگر دستور جهاد به شما داده شود سرپیچى نمایید; و در راه خدا پیکار نکنید»; گفتند: «چگونه ممکن است در راه خدا جهاد نکنیم; در حالى که از خانه ها و فرزندانمان رانده شده ایم؟» (شهرهاى ما بوسیله دشمن اشغال، و فرزندان ما اسیر شده اند.)
📓بقره 246
❗️اگر چه در این آیه به یکى از ابعاد و آثار وجود زمامدار براى یک قوم و ملت اشاره شده، و آن مسأله مبارزه با دشمنان خارجى و پاک کردن شهرها از لوث وجود بیگانگان و آزادى اسیران است; ولى مسلّم است که در ابعاد دیگر نیز این معنى صادق به نظر مى رسد.
قرآن با این تعبیر نشان مى دهد که بدون تشکیل حکومت با حاکمیت قوى رسیدن به آزادى و آرامش اجتماعى ممکن نیست; البته شاید تصور شود
🔶 درخواست بنى اسرائیل در اینجا تنها براى تعیین فرمانده لشگر بود، نه زمامدار; ولى باید توجه داشت که تعبیر به «ملک» به معنى زمامدار در تمام شئون است; هر چند برنامه بارز او در این ماجرا پیکار با دشمنان خارجى بوده است.
❗️در حقیقت پیامبر آن زمان (اشموئیل) نقش رهبر را در آن جامعه به عهده داشت; و طالوت منتخب او در نقش زمامدار و فرمانده لشکر بود.
2⃣قرآن در ذیل همین ماجرا در چند آیه بعد، سخن از شکست لشکر جالوت در برابر بنى اسرائیل به میان آورده، و مى گوید:
«سپس به فرمان خدا، آنها دشمن را به هزیمت واداشتند، و داوود (جوانِ کم سن و سال و نیرومند و شجاعى که در لشکر طالوت بود) جالوت (زمامدار دشمن) را کشت; و خداوند حکومت و دانش به او بخشید، و از آنچه مى خواست به او تعلیم داد. و اگر خداوند، بعضى از مردم را به وسیله بعضى دیگر دفع نمى کرد زمین را فساد فرا مى گرفت ، ولى خداوند نسبت به جهانیان لطف و احسان دارد».
📓بقره 251
❗️جمله اخیر به خوبى نشان مى دهد که اگر حکومت مقتدر و نیرمندى نباشد، و جلوى طاغیان و سرکشان را نگیرد، زمین پر از فساد مى شود; به این ترتیب حکومت عادلانه یکى از عطایاى بزرگ الهى است که جلو مفاسد دینى و اجتماعى را مى گیرد.
3⃣شبیه همین معنى در آیه 40 سوره «حجّ» نیز آمده است که بعد از اجازه جهاد در برابر دشمن، به مسلمین مى فرماید:
«همانها که ناحق از خانه و شهر خود بیرون رانده شدند، جز این که مى گفتند: "پروردگار ما خداى یکتا است; و اگر خداوند بعضى از مردم را به وسیله بعضى دیگر دفع نکند، دیرها و صومعه ها، و معابد یهود و نصارى، و مساجدى که نام خدا در آن بسیار برده، مى شود ویران مى گردد»
❗️در اینجا نیز سخن از نقش حکومت در بعد جهاد است، ولى مسلّم است که جهاد بدون یک تشکیلات منظّم سیاسی و اجتماعى و اقتصادى امکان پذیر نیست; چرا که مجاهدان معمولا از دو بخش تشکیل مى شوند: نیروهاى نظامى، و نیروهاى اجتماعى که در پشت جبهه ها پشتیبانى مى کنند; و در واقع تمام جامعه را زیر بال و پر مى گیرند.
🗯ادامه پاسخ 👇👇👇
🗯ادامه پاسخ 👇👇👇
4⃣در آیه بعد از آن (آیه 41 «حجّ») درباره مؤمنان راستین مى خوانیم:
«همان کسانى که هر گاه در زمین به آنها قدرت بخشیدیم نماز را برپا مى دارند و زکات را مى دهند و امر به معروف و نهى از منکر مى کنند ».
❗️این آیه نیز تلویحاً مى رساند که برپا داشتن نماز و اداى زکات و امر به معروف و نهى از منکر ـ در مقیاس گسترده و عام ـ از طریق تشکیل حکومت میسّر است; و لذا مؤمنان راستین را به این صفت توصیف مى کند; که آنها به هنگام قدرت یافتن و به حکومت رسیدن، این فرائض بزرگ الهى را بر پا مى دارند، و اجرا مى کنند; و از اینجا نقش حکومت در اصلاح جامعه از دیدگاه اسلام روشن مى شود.
5⃣ در سوره «یوسف» از آیه 43 - 56 به ماجرایى اشاره مى کند; که ضرورت حکومت در لابلاى آن به خوبى تبیین شده، و آن اینکه سلطان مصر خوابى مى بیند، و از یوسف که در زندان بوده ـ و به تعبیر صحیح خواب ها کم کم مشهور شده بود ـ; تعبیر آن را مى خواهد; او تعبیرى براى آینده کشور مصر مى کند، که هفت سال بحرانى و قحطى در پیش دارند; و اگر از آن به سلامت بگذرند، سال هاى پر برکت و وفور نعمت فرا خواهد رسید، سپس دستورهاى لازم براى چگونگى مقابله با این سال هاى سخت، و طرز تهیه و نگهداى آذوقه، و چگونگى صرفه جویى در مواد غذایى را به آنها یاد مى دهد; و سلطان مصر اورا از زندان آزاد کرده و سرپرست خزانه دارى مصر مى کند، و به کمک مدیریّت یوسف که در کنار سلطان مصر قرار گرفته بود، یک ملّت عظیم از مرگ رهایى مى یابد.
❗️این داستان به خوبى ضرورت وجود حکومت مدیر و مدبّر و آگاه را براى جوامع انسانى مخصوصاً در مواقع بحرانى روشن و آشکار مى سازد;که اگر جامعه از چنین حکومتى محروم شود، به ضررهاى عظیم و جبران ناپذیرى گرفتار مى شود.
6⃣ از آیات متعددى از قرآن مجید بر مى آید; که حکومت الهى یکى از نعمت هاى بزرگ خدا است; و این نیست مگر به خاطر نقش مهمّى که در نظم جامعه انسانى و جلوگیرى از مظالم و ستم ها و فراهم ساختن شرایط تکامل انسان ها دارد.
از جمله در آیه 79 سوره «انبیاء» درباره حضرت داوود(علیه السلام) و فرزندش اسماعیل مى خوانیم: «به هر یک از آنان داورى و علم فراوان دادیم».
در آیه 20 سوره «مائده» ضمن بر شمردن نعمت هاى الهى بر بنى اسرائیل مى فرماید: «(به یاد آورید) هنگامى را که موسى به قوم خود گفت:"اى قوم من! نعمت خدا را نسبت به خود متذکر شوید هنگامى که در میان شما، پیامبرانى قرار داد; (و زنجیر بندگى و اسارت فرعونى را بشکست ) و شما را حاکم و صاحب اختیار خود قرار داد; و به شما چیزهایى بخشید که به هیچ یک از جهانیان نداده بود».
❗️البتّه همه بنى اسرائیل حاکم و سلطان نبودند; ولى هنگامى که از میان آنها حاکمانى بر مى گزیند، چنین خطابى درباره آنان ـ به عنوان یک قوم و ملّت ـ مى کند; که خداوند شما را حاکمان و پادشاهان قرار داد.
در آیه 35 سوره «ص» از زبان حضرت سلیمان مى خوانیم: «گفت: "پروردگارا مرا ببخش و حکومتى به من عطا کن که بعد از من سزاوار هیچ کس نباشد، که تو بسیار بخشنده اى"»!
❗️آیات بعد از آن نشان مى دهد که خداوند دعاى او را مستجاب کرد، و حکومتى عظیم و مواهبى فراوان و بى نظیر به او بخشید. و در آیه 54 سوره «نساء» آمده است: «یا اینکه نسبت به مردم (پیامبر و خاندانش)، بر آنچه خدا از فضلش به آنها بخشیده حسد مىورزند! یا اینکه ما به آل ابراهیم (که یهود از خاندان او هستند نیز،) کتاب و حکمت دادیم; و حکومت عظیمى در اختیارشان قرار دادیم».
❗️این مسأله به قدرى اهمیت دارد، که خداوند بخشیدن حاکمیت را هم ردیف عزّت و گرفتن آن را قرین ذلت شمرده است.
🔶در آیه 26 سوره «آل عمران» مى فرماید:
«بگو: "بار الها! اى مالک حکومت ها، به هر کس بخواهى، حکومت مى بخشى، و از هر کس بخواهى
، حکومت را مى گیرى; هر کس را ،بخواهى عزّت مى دهى و هر کس را بخواهى ،خوار مى کنى تمام خوبى ها به دست تو است; تو بر هر چیزى قادرى"».
👌از مجموع آیاتى که در بالا آمد، اهمیت حکومت براى جامعه بشرى از دیدگاه قرآن مجید روشن مى شود، و در واقع این آیات دریچه اى به سوى جهان بسیار وسیع حکومت در جوامع انسانى است.
🗯ادامه پاسخ 👇👇👇
🗯ادامه پاسخ 👇👇👇
🔴ضرورت حکومت از دیدگاه عقل
❗️اوّلا: زندگى انسان، یک زندگى اجتماعى است; به گونه اى که اگر حیات انسانى از این ویژگى خالى شود به پایین ترین مراحل جاهلیت و بهیمّیت سقوط مى کند; چرا که تمام منافع و آثار مفید و سازنده در زندگى بشرى، تمدن ها و تکامل ها، و علوم و فنون و صنایع گوناگون، همه از برکات زندگى اجتماعى و همکارى و تعاون در جهات مختلف است; و تا نیروهاى کوچک فکرى و بدنى به هم ضمیمه نشوند، حرکت ها و جنبش هاى عظیم اجتماع، در هیچ قسمت صورت نمى گیرد.
🔷به تعبیر ساده تر: ازیک سو انسان اگر از اجتماع جدا شود، هم ردیف حیوانات خواهد شد; و این تمایل و خواست درونى و حیات اجتماعى است، که به او این همه قدرت و امکان پیشرفت و برترى بخشیده است; و از سوى دیگر واضح است که حیات انسان در درون جامعه على رغم آن همه برکات و منافع مهمّى که در بر دارد، خالى از کشمکش ها و تنازع ها و تصادم منافع نیست; نه تنها به خار غلبه خودخواهى و خود پرستى، بلکه به خاطر اینکه بسیار مى شود که افراد جامعه در تشخیص حدود و حقوق خود گرفتار اختلاف و اشتباه مى شوند; اینجا قوانینى لازم است; تا حقوق هر کس را مشخص کند، و راه را بر تعدّى و تجاوز و منازعات ببندد.
از سوى سوم، مسلّم است که این قوانین به تنهایى اثرى در رفع تجاوز و تنازع ندارد; بلکه در صورتى مفید و مؤثر است که افراد مورد قبول جامعه آن را به اجرا در آورند;
❗️ و به تعبیر دیگر تنها بوسیله ایجاد حکومت است; که نظم در جامعه برقرار مى شود و جلو فساد و خونریزى و غصب حقوق (هر چند به طور نسبى) گرفته مى شود.
به همین دلیل از قدیم ترین ایّام، اقوام بشرى هر کدام حکومتى براى خود داشتند.
❗️ثانیاً: به فرض که مردم بدون حکومت بتوانند با هم زندگى سالمى داشته باشند، ـ امرى که محال است ـ ولى پیشرفت و تکامل در علوم و دانش ها و صنایع و شئون مختلف اجتماعى تنها در سایه برنامه ریزى دقیق و مدیریت آگاه، امکان پذیر است; و برنامه ریزى و مدیریت عبارت دیگرى از تشکیل حکومت است.
📍از این رو تمام عقلاى جهان تأکید بر ضرورت تشکیل حکومت براى جوامع بشرى مى کنند
❗️ همچنین براى پیشرفت علوم و صنایع و حفظ سلامت مردم و حفظ نظم و آزادى و تأمین مواد غذایى و مسکن و سایر نیازمندى ها، برنامه ریزى و مدیریت لازم است. آیا مى توان مثلا بدون وزارت علوم و آموزش و پرورش، برنامه صحیحى جهت تعلیم و تربیت جوانان و نوجوانان داشت؟ و آیا بدون وزارت صنایع ممکن است به مسائل صنعتى سرو سامان بخشید؟ آیا بدون وزارت دفاع مى توان ارتش نیرومندى براى جلوگیرى از تهاجم هاى بیگانه به وجود آورد؟ و به فرض که در جهان هیچ جنگى نباشد آیا بدون نیروى انتظامى مى توان نظم مطلوبى به جامعه بشرى داد؟
❗️به هر حال این نکته از بدیهیات است که هیچ گاه جامعه بشرى حتى براى یک روز بدون حکومت نمى تواند زندگى سالمى داشته باشد; و منکران این امر نیز هرگز به آن نرسیدند، و از وسط راه با دستپاچگى و شتاب به صورت شرم آورى بازگشتند
🗯ادامه پاسخ 👇👇👇
🗯ادامه پاسخ :👇👇👇
❗️اما از دیدگاه خدا پرستان یعنى: آنها که معتقد به ارسال رسل و انزال کتب از سوى خداوند مى باشند; «ضرورت حکومت» واضح تر و آشکارتر است;
🔷 زیرا از یک سو اهدافى که براى بعثت انبیاء در منابع دینى آمده و دلایل عقلى نیز آن را تأیید مى کند; تحقق آن بدون تشکیل حکومت غیر ممکن خواهد بود، مثلا تعلیم و تربیت صحیح و تزکیه نفوس، بدون تشکیل حکومت بسیار مشکل یا غیر ممکن است.
❗️فکر کنید اگر تمام مدارس و دانشگاه ها در عصر و زمان ما درا ختیار یک حکومت ضد مذهبى یا بى تفاوت در برابر مذهب باشد; و وسائل ارتباط جمعى از قبیل رادیو و تلویزیون و مطبوعات نیز به همین شکل اداره شوند; و ما بخواهیم تنها با نصیحت و اندرز مردم و یا حداکثر استفاده کردن از مساجد و منابر آنها را به اهداف انبیاء و تعلیم و تربیت الهى نزدیک کنیم; مطمئناً به جائى نمى رسیم; و تنها شعله ضعیفى از ایمان و تقوا در نفوس اقلیتى باقى و برقرار خواهد بود. ولى هرگاه حکومتى بر مبناى ایمان و توحید و اعتقاد به خدا و مقدسات تشکیل شود، و تمام این مراکز حساس را در اختیار بگیرد; آنگاه مسأله شکل دیگرى به خود خواهد گرفت.
🔷در مورد عدالت اجتماعى و قیام مردم به قسط که هدف دیگرى است، باز مطلب همین گونه است; چگونه ممکن است با وجود یک حکومت ظالم و فاقد دین و ایمان، یا وابسته به مستکبران و استعمارگران اقامه قسط و عدل نمود؟
❗️کوتاه سخن اینکه هیچ یک از اهداف مقدس پیامبران الهى بدون تشکیل حکومت، جز در مقیاس محدود، تحقق نمى یابد; به همین دلیل پیامبر اسلام تا تشکیل حکومت نداد به اهداف والاى خود نرسید. در میان سایر پیامبران نیز آنها که موفق به تشکیل حکومت الهى شدند، به پیروزى و موفقیت چشمگیرى نائل گشتند; ولى آنها که این توفیق نصیبشان نشد، شدیداً از سوى قشرهاى فاسد و مفسد در محاصره قرار گرفتند. به همین دلیل در آخر زمان نیز، گسترش توحید و عدل تنها از طریق تشکیل حکومت جهانى مهدى صورت مى گیرد; اینها همه از یک سو.
❗️از سوى دیگر احکام اسلام منحصر به عبادات نیست; بلکه احکام فراوانى داریم که به شئون سیاسى و اجتماعى مسلمین مربوط است. (مانند احکام حدود، دیات، خمس، زکات، انفال و مانند آنها).
❗️آیا بدون تشکیل حکومت مى توان حقوق نیازمندان را به عنوان زکات از همه اغنیاء گرفت؟ و یا قضاوت اسلامى را در تمام سطوح پیاده کرد؟ چه تضمینى براى اجراى حدود، و جلوگیرى از فاسدان در دست داریم؟ و اگر دشمنى به کشور اسلام هجوم آورد; چگونه بدون تشکیل حکومت و بسیجِ لشگرهاى کار آزموده و تهیه سلاح هاى مختلف، دفاع از حوزه اسلام و دفع هجوم خارجى امکان پذیر است؟
❗️کوتاه سخن اینکه: تا حکومتى عادلانه و مردمى بر اساس اعتقادات الهى تشکیل نشود، قسمت عمده احکام اسلامى زمین مى ماند; چرا که از بخش هاى سه گانه احکام، «سیاسات» برنامه حکومت است و در متن حکومت قرار گرفته، و «معاملات» بدون پشتوانه حکومت صالح هرگز سامان نمى پذیرد; حتى «عبادات» مانند: حج و نماز جمعه و جماعت، نیز در سایه حکومت الهى عظمت و شکوه دارد.
📚برگرفته از کتاب تفسیر موضوعی پیام قران ، ایت الله العظمی مکارم ج10 ص9 تا ص21
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
329.mp3
1.28M
☀️ #تنفس_صبح
📖 هر روز تلاوت یک صفحه از قرآن کریم
📃 صفحه 329
🎙 قاری: #منشاوی
🔊 بشنویم🔻
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
⁉️سوال
این که گفته میشه روز قیامت همه باید از پل صراط عبور کنن جریانش چیه یعنی روز قیامت پلی قرار داده میشه تا مردم ازش عبور کنن
🔷پاسخ:
❗️از ایات و روایات استفاده می شود که در روز قیامت گذر گاهی عمومی وجود دارد که همگان باید از آن عبور کنند و در لسان روایات به آن « صراط» گفته میشود.
❗️پیامبر گرامی فرمود:
« راهی بر روی جهنم نصب می شود که از مو باریکتر و از لبه شمشیر تیز تر است»
📚الکافی ج8 ص312
🔷امام صادق فرمود:
« بعضی مانند برق از آن می گذرند و بعضی همچون اسب تیز رو ،بعضی با دست و زانوها ،بعضی همچون پیادگان،و بعضی به ان اویزان می شوند و می گذرند گاه اتش دوزخ از انها چیزی را می گیرد و چیزی را رها می کند»
📚امالی صدوق،مجلس 33
❗️جهت دیدن سایر روایات در مورد « صراط» رجوع شود:
📚بحار الانوار ج8 ص64 باب 22
🔶علامه سبحانی در کتاب خویش چنین می اورد:
❗️امااين كه مقصود از صراط و طريق ياد شده كه بر متن دوزخ نصب میشود و همه اهل محشر بايد از آن عبور كنند، چيست؟ در اين جا دو احتمال وجود دارد:
1⃣مقصود معنى ظاهرى آن است يعنى پل يا راهى نظير آنچه در دنيا مى باشد، در سراى ديگر بر جهنم نصب مى شود.
2⃣مقصود اين است كه صراط اخروى تجسم و تبلور همان صراط دنيوى است و صراط مستقيم در دنيا كه پرهيزگاران برگزيده اند، تجسم و تجلى اخروى آن اين است كه آنان را به بهشت مى رساند و از طرفى راههاى باطل كه ستمكاران در اين دنيا پيموده اند; در سراى ديگر تجسم و تبلور اخروى يافته و آنان را داخل دوزخ مى نمايد.
🗯گروهى كه بيشتر به ظواهر اعتماد مى نمايد، نظريه نخست را پذيرفته، و گروه دوم كه با استفاده از قراين و شواهد نقلى و عقلى از مرز ظواهر گذشته و به باطن اين گونه تعابير نيز نظر مى نمايند، نظريه دوم را گزيده اند.
❗️اگر چه داورى در اين قبيل مطالب كار دشوارى است ولى آنچه از مجموع روايات وتعبيرات معصومان در زمينه صراط و راه وصول به دوزخ و بهشت به دست مى آيد همان نظريه دوم است و در اين جا جمله اى از امير مؤمنان على نقل مى نماييم كه مؤيّد نظريه دوم است:
❗️امام درباره تقوا و فرجام پرهيزگارى و نيز برگزيدن راه خطا و منحرف از مسير تقوا چنين مى فرمايد:
«خطاها(پيروى از تمايلات حيوانى) مركب هاى سركش و چموشى هستند كه صاحبانشان بر آنها سوار شده و عنان آنها از دستشان گرفته شده پس آنان را وارد دوزخ مى نمايند،و پاكدامنى و خويشتن دارى در برابر شهوات، مركب هاى راهوار و مطيعى هستند كه صاحبانشان بر آن نشسته و زمام آنان در اختيارشان قرار گرفته پس آنان را وارد بهشت مى نمايند»
📚نهج البلاغه،صبحی صالح،خطبه 16
❗️از اين روايت به خوبى استفاده مى شود كه راه بهشت و دوزخ در حقيقت از هم اكنون در اين دنيا شروع مى شود و در نهايت به بهشت و دوزخ منتهى مى گردد و نه چنين است كه در قيامت راه ديگرى وراى آن بر جهنم نصب مى گردد و اهل محشر مكلف بر عبور از آن مى شوند، بلكه آن كس كه در همين دنيا صراط مستقيم تقوا را برگزيده در سراى ديگر و با تجسم اخروى او را وارد بهشت مى نمايد و آن كس كه راه نافرمانى را برگزيده و از طريق وسطى كه كتاب و سنت ترسيم گر آن است به يمين و شمال منحرف گردد در جهان ديگر تجسم اخروى آن همان سقوط در دركات دوزخ خواهد بود. و در عين حال، نمى توان اين خطبه و امثال آن را گواه قاطع بر نفى نظريه نخست گرفت، زيرا كلام امير مؤمنان على مملو است از مجاز واستعاره و كنايه و ممكن است بخشى از اين تعبيرها يك نوع استعاره باشد كه با هر دو نظريه سازگار باشد»
📚منشور جاوید،ج5 ص508
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
⁉️سوال
باتوجه به روایتی که هست که هر حکومتی قبل از ظهور قائم عج باطل و غیر مجاز است لطفا فلسفه ولایت فقیه و حکومت اسلامی را توضیح دهید
♦️پاسخ :
❗️این روایات را که هر نوع قیام و تشکیل حکومتی را قبل از ظهور امام عصر ممنوع می سازد شیخ حر عاملی در وسائل الشیعه نقل می کنند
📚وسائل الشیعه ج15 ص50 باب 13
❗️و منکران ولایت فقیه و حکومت اسلامی همواره با استدلال بر همین روایات انقلاب اسلامی ایران را زیر سوال می برند
💢ایت الله العظمی مکارم شیرازی در مقام پاسخ به این روایات چنین می اورد:
🔵«در مورد این چند روایت ، توجه شما را به چند نکته ی ضروری جلب می کنم :
1⃣ما دارای یک سلسله اصول مسلم در شریعت اسلامی هستیم که تخطی از آنها جایز نیست از جمله « امر به معروف و نهی از منکر »از امور مسلمی است که هیچ گونه تردیدی در آن روا نیست ، آیات و روایات فراوان با تاکید بسیار ،روی این دو اصل مسلم تکیه کرده است .
⁉️حال اگر در محیطی قرار بگیریم که احکام الهی پایمال شده ، منکرات آشکار گشته و معروفها به فراموشی سپرده شده ، و ظلم و فساد همه جا را فرا گرفته است ، و ما قادر هستیم که با یک قیام موثر نظام حکومت فاسد را بر هم زنیم و در مقیاس وسیعی منکرات را از میان ببریم و معروف را جانشین آن سازیم ، آیا در چنین فرضی هیچ کس می تواند مدعی شود که این کار حرام است ؟و باید نشست و تماشاچی صحنه های فساد و پایمال شدن احکام اسلام و خروج جوانان مسلمان از دین و آیین بود ؟!
❗️ممکن است بهانه جویان بگویند چنین چیزی واقع نشده ، ما می گوییم فرض کنید چنین امری رخ داد ، این فرض که محال عقلی نیست ، آیا باز هم در این فرض می گویید باید دست از هر اقدامی برداشت و تسلیم فراگیری فساد و ظلم ونابودی احکام اسلامی بود ؟!
گمان نمی کنیم هیچ عالم و محققی چنین چیزی بر زبان جاری کند !
از شواهد این سخن اینکه در حالات محمد بن عبد الله از دودمان امام مجتبی علیه السلام که معروف به نفس زکیة است ، می خوانیم :
«هنگامی که گروهی از افراد سر شناس به عنوان حضرت مهدی با او بیعت کردند و جریان به امام صادق علیه السلام رسید و حتی از حضرتش خواستند با او بیعت کند ! امام فرمود که این کار را نکنید زیرا هنوز موقع آن نرسیده است (و ظهور مهدی در آینده خواهد بود ) اگر تو (یعنی عبد الله پدر محمد )فرزندت را مهدی موعود می دانی ، او مهدی نیست ، و اکنون وقت آن فرا نرسیده است ، و اگر می خواهی او را وادار کنی که برای خدا خروج کند و امر به معروف و نهی از منکر نماید ، به خدا سوگند ما او را تنها نمی گذاریم ، و با او بیعت خواهیم کرد !
(و إن كنت إنما تريد أن تخرجه غضبا لله و ليأمر بالمعروف و ينهى عن المنكر فإنا و الله لا ندعك و أنت شيخنا و نبايع ابنك في هذا الأمر»
📚الإرشاد ج 2 ص 190
❗️عبد الله عصبانی شد و جواب نا مناسبی داد
.
♦️کوتاه سخن اینکه :به فرض که روایات فوق تصریح کند که قبل از قیام مهدی علیه السلام هر گونه قیامی مایه ی گمراهی است ، ما هرگز به خاطر خبر واحد یا چند خبر که در حکم خبر واحد است نمی توانیم اصول مسلمه اسلام را که در قرآن و کلمات معصومین علیهم السلام است کنار بگذاریم ، بنا براین هر وقت مقدمات تشکیل حکومت اسلامی و بر چیدن بساط ظلم و فساد و جنایت و بیدادگری فراهم گردد نباید در اقدام بر آن تردیدی به خود راه داد ، و ادله امر به معروف و نهی از منکر ،و اجرای حدود و اقامه عدل و داد را به عذر اینکه در چند خبر مشکوک از این کار نهی شده است نمی توان زیر پا نهاد
2⃣در برابر این روایات ، روایات دیگری داریم که نشان می دهد ائمه ی هدی علیهم السلام بعضی از قیامهایی را که در عصر و زمان آنها روی داد ستودند ،هر چند این قیامها به نتیجه ی نهایی نرسید ، چگونه ممکن است این قیامها ممنوع باشد و باز آن را بستایند ؟!
(سپس معظم له روایاتی در مدح زید بن علی و حسین بن علی شهید فخ و ستودن قیامشان وارد شده است را ذکر می کنند )
📚بحار الانوار ج48 ص165
❗️از همه اینها گذشته در روایتی آمده است که قبل از قیام مهدی علیه السلام اقوامی قیام می کنند و زمینه را برای قیام مهدی علیه السلام آماده می سازند، و از آنها در روایات به نیکی یاد شده است ،اگر قیامهای قبل از حضرت مهدی علیه السلام باطل و دعوت به طاغوت بود این روایات مفهوم صحیحی نداشت در اینجا به دو روایت از طرق شیعه و اهل سنت قناعت می کنیم ، در حالی که روایات بسیار بیش از این است .
🔷در حدیثی از امام ابو الحسن الاول (امام کاظم علیه السلام )می خوانیم که فرمود :
«مردی از اهل قم قیام می کند و مردم را دعوت به حق می نماید جمعیتی گرد او را می گیرند که مانند پاره های آهن (سخت و محکم ) هستند ، طوفانهای سخت آنها را تکان نمیدهد ، و از جنگ خسته نمی شوند و ترس به خود راه نمی دهند و بر خدا توکل می کنند و عاقبت برای پرهیزکاران است .»
📚سفینه البحار ماده قم
❗️ در بعضی از
روایاتی که به این گونه قیامها اشاره می کند تصریح شده که آنها زمینه ساز قیام حضرت مهدی (هستند ، و به هر حال نشان می دهد که قیام های مشروعی قبل از قیام مهدی صورت میگیرد ، قیامهای خونین و برای دعوت به سوی حق توام با پیروزی.
❗️در حدیثی در سنن ابن ماجه ، از منابع معروف اهل سنت می خوانیم :
گروهی از جوانان بنی هاشم خدمت پیامبر (ص) آمدند ، هنگامی که پیامبر (ص)آنها دید ، چشمانش پر از اشک شد و رنگ مبارکش دگرگون گشت ،سوال شد چرا در صورت مبارک شما آثار ناراحتی می بینیم فرمود :
ِ
« ما خاندانی هستیم که خداوند آخرت را برای ما بر دنیا بر گزیده و خاندان من بعد از من با حوادث سخت و تبعید و کنار زدن آنها (از مقامهایشان ) رو برو می شوند تا اینکه گروهی ازمشرق می آیند که با پرچم های سیاه است، مطالبه نیکی می کنند (وخواهان حق وعدالت می شوند) اما به آنها نمی دهند ، پس پیکار می کنند ویاری می شوند وپیروزمی گردند وآنچه رامی خواهند به آنها می دهند ، ولی آنها پذیرا نمی شوند تا آنرا به کسی از اهل بیت من بسپارند ، پس زمین را از عدالت پر می کند آنگونه از ظلم پر شده است ، هر کدام از شما آن زمان را درک کند باید به آنها بپیوندد هر چند روی برفها با سینه راه برود .»
📚سنن ابن ماجه ج2 ص1366
❗️از ذیل روایت به خوبی استفاده می شود که این قیام در آستانه ی قیام مهدی و قبل از آن واقع می شود و زمینه ساز قیام آن حضرت خواهد بود و قیامی مشروع است .
از مجموع آنچه در این فصل گفته شد به خوبی استفاده می شود که قبل از قیام مهدی قیامهای دیگری صورت میگیرد که جنبه الهی دارد ، بعضی به نتیجه می رسد و بعضی به شکست منتهی می شود ، و چنان نیست که هر پرچمی که قبل از حضرت مهدی برافراشته شود پرچم طاغوت باشد هر چند با اجازه ی اهل بیت علیهم السلام یا در مسیر اهداف آنها قرار گیرد . (دقت کنید)
3⃣آخرین سخن اینکه روایاتی که می گوید:هر قیامی قبل از قیام مهدی صورت گیرد قیامی شرک آلود و در مسیر طاغوت است باید آن چنان تفسیر شود که هم با مسلمات فقهی و احکام امر به معروف و نهی از منکر «مبارزه با فساد» سازگار باشد و هم با قیامهای متعددی که در زمان معصومین واقع شده و بر آن صحه نهادند هماهنگ گردد ، و برای تفسیر این روایات چند راه در پیش داریم :
1- منظور از آن قیامهایی است که بدون اذن و اجازه ی معصومین یا حکام شرع و نائبان عام امام در عصر غیبت صورت بگیرد .
2- منظور قیامهایی است که به قصد دعوت خویش و نه دعوت به سوی اهداف آل محمد انجام گیرد که در روایات مکرر به آن اشاره شده است.
3-منظور قیامهایی است که در مقاطع خاصی صورت میگیرد که هیچ گونه آمادگی برای اینگونه قیامها نیست ،و ائمة هدی -علیهم السلام- برای پیشگیری از این قیامهای زود رس و ناپخته آن جمله ها را فرمودند و از آن نهی کردند .
🔵در اینجا بار دیگر بازگشت به قرآن مجید می کنیم و دعوتهای عمومی قرآن را می نگریم که امت اسلامی را دعوت به قیام بر ضد ظالمان و حمایت از مظلومان و اقامه ی قسط و عدل می کند .
در آیه ی 75 سوره نساء می خوانیم : وَ ما لَكُمْ لا تُقاتِلُونَ في سَبيلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفينَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذينَ يَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ نَصيراً
چرا در راه خدا، و (در راه) مردان و زنان و كودكانى كه (به دست ستمگران) تضعيف شدهاند، پيكار نمىكنيد؟! همان افراد (ستمديدهاى) كه مىگويند: «پروردگارا! ما را از اين شهر، كه اهلش ستمگرند، بيرون ببر! و از طرف خود، براى ما سرپرستى قرار ده! و از جانب خود، يار و ياورى براى ما تعيين فرما!
❗️روشن است که این آیه و همچنین آیات مشابه آن که در زمینه ی اقامه ی قسط و عدل یا دفاع از مظلومان و مبارزه با ظالمان سخن می گوید انحصار به زمان و مکان خاصی ندارد ، و یکی از اصول زیر بنایی اسلام است و هر جا مقدمات و زمینه های این هدف مقدس فراهم گردد باید بدون فوت وقت به آن اقدام نمود .
📚تفسیر موضوعی پیام قران ،ج10 ص57 به بعد
♦️پرسمان اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
سوال
آیا در عصر غیبت امام زمان (عج) اجرای حدود باید متوقف شود؟ یا خیر ؟
✅پاسخ
شیخ مفید استاد کلام شیعه چنین می اورد :
« اما اقامه حدود پس اقامه ان با حاکم اسلامی است که از جانب خداوند منصوب شده است و انان امامان اهل بیت می باشند و کسانی که امامان بر اجرای حدود نصب کنند از حکام و پادشاهان و ثابت است که امامان اختیار اجرای حدود را به فقهای شیعه داده اند در صورتی که تمکن از اجرای ان داشته باشند»
📚المقنعه ص 129
❗️ایت الله مکارم می اورد :
«معروف به این علمای امامیه جواز اقامه ی حدود در حال غیبت امام برای فقهای عادل است»
📚انوارالفقاهه،کتاب البیع،ص435
❗️صاحب جواهر که کتاب فقهیش دائرة المعارف در فقه شیعی است پس از بحث گسترده درباره ی اجرای حدود در عصر غیبت تصریح میکند که بین علمای شیعه اجماع وجود دارد به اینکه فقها در صورت تمکن میتوانند در عصر غیبت حدود را اجرا کنند
📚جواهرالکلام،ج21،ص394
❗️برای اثبات این نظریه میتوان به امور زیر تمسک جست
1⃣با تأمل در علتهای تشریع حدود که از حکم عقل وروایات بر می اید میتوان به این نتیجه رسید که حدود باید در عصر غیبت اجرا شود، مثلا اجرای حد زنا برای جلوگیری از شیوع فساد وفحشا میباشد واجرای حد شرب خمر برای نهی از ان می باشد واجرای حد سرقت برای حفظ اموال می باشد و روشن است که این علل در عصر غیبت وجود دارد وبا ترک حدود مفاسد عظیم در جامعه ایجاد میشود،چگونه میتوان حدود را تعطیل کرد در حالی که علتهای ان باقی است
2⃣ادله ی اجرای حدود در قران وروایات مطلق است ومقید به زمان خاصی نشده است وظاهر انها وجوب اقامه ی حدود در تمام زمانها میباشد
📚مبانی تکلمه المنهاج،ج1،ص224
3⃣روایاتی که تصریح میکند فقیه در عصر غیبت نائب امام است، عام میباشد که یکی از موارد این نیابت اجرای حدود است وما در پیامهای گذشته ی کانال مفصلاً در مورد ان بحث کرده ایم
4⃣روایتی است که شیخ صدوق در الفقیه خود می اورد که امام صادق فرمود:
«اختیار اجرای حدود با کسی است که حکم کردن به انان تفویض شده است»
📚الفقیه،ج4،ص71
📚التهذیب،ج10،ص155
❗️و روشن است که کسانی که حکم به انها تفویض شده است شامل فقیه جامع الشرایط میشود،چنانکه شیخ مفید به ان تصریح کرده است وما در ابتدای سخن به کلام شیخ مفید استناد جستیم
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
سوال
چرا در اسلام شهادت یک زن برابر شهادت دو مرد است ایا این اهانت به زن نیست
✅پاسخ
بحث شهادت و اطلاع رسانى به قاضى ربطى به ماهیت مرد و زن و خلقت آن دو ندارد.
❗️ در بعضى موارد که شهادت مربوط به زنان باشد اصلاً شهادت مردان مورد قبول نیست چون مرد در آن موارد نمى تواند شاهد باشد.
❗️در وقایع و رخدادهاى کوچه و بازار، مردان بیشتر از زنان دست اندر کار هستند. مردان به خاطر کار و تلاش و به دست آوردن زاد و توشه و گذران زندگى با رخدادها و وقایع اجتماعى بیشتر مأنوس اند و اگر واقعه اى رخ داد، بیشتر و بهتر در معرض اطلاع اند. فرض کنیم در خیابان دو نفر با هم دعوا مى کنند و با چوب و چا قو و سنگ به جان یکدیگر افتاده اند. پس از چند دقیقه مردان اطراف آنان را گرفته و آنان را از یکدیگر جدا مى کنند. این جا اگر قتلى یا جراحتى واقع شد مردان چون شاهد و ناظر بوده اند بهتر مى توان از آنان شهادت را پذیرفت.
در این جور وقایع یا اصلاً زنان حضور ندارند یا اگر حضور داشته باشند خود را کنار مى کشند یا مردان آنان را به عقب مى رانند. از این رو پذیرفتن شهادت مردان و نپذیرفتن شهادت یک زن مسئله طبیعى است و ربطى به نقص یکى و کمال دیگرى ندارد.
❗️از طرفی بر اساس نظر روانشناسان زنان ازروحیهلطیف تربرخوردارند و احساسی تر هستند بنابراین سریعتر مطالبی را قبول می کنند و زودتر تحت تاثیر قرار می گیرند در نتیجه فشار عاطفیدو احساسی دچار خطا در حسن و ادراک شده و واقعه را انگونه که است احساس و ادراک نکند ودر ادای شهادت هم ممکن است تحت تاثیر فشارهای عاطفه مثبت و یا منفی و یا ارعاب خارجی قرار گیرد ان گونه که باید شهادت ندهد و یا شهادت بر خلاف دهد
❗️ایت الله العظمی مکارم چنین می اورد :
« اگر شهادت دو زن برابر شهادت یک مرد است به خاطر ان است که عواطف بر انان غلبه دارد و ای بسا تحت تاثیر عواطف واقع شوند و به نفع کسی و به زیان دیگری شهادت دهند »
📚پیام امام ج 3 ص 291
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
نظام تقديم 82.mp3
7.62M
🔈 #شرح_و_بررسی_کتاب_آن_سوی_مرگ
🔇 جلسه نهم
🔔 @Aminikhaah_Media
🤔پرسش
❓نظر دین در مورد یک رییس جمهور شایسته چیست❕آیا حدیث انتخاباتی داریم که بگوید به چه افرادی باید رای بدهیم❕❕
💠پاسخ💠
❕در احادیث اسلامی شرایطی برای کارگزاران بیان شده است که باید در انتخاب افراد مورد توجه قرار گیرد؛
1⃣علم و آگاهی در بالاترین سطح؛
🔶پیامبر گرامی فرمود:
« کسی که امامت و پیشوایی جمعیتی را بر عهده می گیرد در حالی که در میان آنها آگاه تر از او وجود دارد پیوسته کار آنها رو به انحطاط می رود تا روز قیامت »
📚وسائل الشیعه ج5 ص415
🔶وفرمود:
« کسی که مردم را به خویشتن دعوت کند در حالی که در میان آنها آگاه تر از او وجود دارد او بدعت گذار گمراه است»
📚سفینه البحار ج6 ص348
2⃣سعه صدر و گشادگی فکر و آمادگی پذیرش حوداث مختلف؛
🔷حضرت علی فرمود:
« ابزار ریاست و مدیریت ، سعه صدر و گشادگی روح و فکر و تحمل فراوان است»
📚نهج البلاغه کلمات قصار 176
3⃣آگاهی بر مسائل زمان ؛
🔷امام صادق فرمود:
« آن کس که آگاه از وضع زمان خود باشد مسائل پیچیده و گمراه کننده به او هجوم نمی آورد»
📚الکافی ج1 ص27
4⃣منافع مردم و خویش را یکسان دیدن ؛
🔶حضرت علی زمانی که محمد بن ابی بکر را به زمامداری مصر برگزید چنین به او دستور داد:
« برای عموم مردم چیزی را دوست بدار که برای خود و خانواده خود دوست می داری و برای آنها چیزی را ناخوش بدار که برای خود و خانواده خود ناخوش داری چرا که این کار منطق تو را قوی می کند و مردم را به اصلاح و صلاح نزدیکتر می سازد»
📚بحار الانوار ج72 ص27
5⃣پیوند عاطفی با مردم؛
🔶در برخی روایات سلطان عادل به منزله پدر شمرده شده است و به مردم توصیه شده است که همانند پدر او را گرامی بدارند .مفهوم این سخن آن است که او هم باید با چشم فرزندی به مردم نگاه کند و به این ترتیب باید یک رابطه عاطفی آن گونه که میان پدر و فرزندان است میان او و مردم برقرار باشد.
🔷امام کاظم علیه السلام فرمود:
« سلطان عادل به منزله پدر مهربان است پس دوست بدارید برای او آنچه را که برای خود دوست می دارید و ناخوش دارید برای او آنچه را که برای خود ناخوش دارید»
📚وسائل الشیعه ج18 ص472
6⃣دوری از بخل و جهل و نادانی و جفا و ستم؛
🔶حضرت علی فرمود:
« شما می دانید کسی که بر نوامیس و خون ها و غنائم ، احکام و پیشوایی مسلمین حکومت می کند نباید بخیل باشد مبادا در جمع آوری اموال آنان برای خویش حرص بورزد و نباید جاهل و نادان باشد که با جهلش آنها را گمراه سازد و نه جفا کار که پیوندهای آنها را از هم بگسلد و نه ستمکار که گروهی را بی دلیل به گروهی دیگر مقدم دارد و نه رشوه خوار در قضاوت که حقوق آنها را پایمال کند و در رساندن حق به صاحبش کوتاهی ورزد و نه تعطیل کننده سنت پیامبر که امت را به هلاکت بیفکند»
📚نهج البلاغه خطبه 131
7⃣دوری از سازشکاری و هماهنگی با اهل باطل ؛
🔶حضرت علی فرمود:
« فرمان خدا را تنها کسی می تواند بر پا دارد که ( با دشمنان خدا ) سازشکار نباشد و به روش اهل باطل عمب نکند و پیرو فرمان طمع نگردد»
📚نهج البلاغه حکمت 120
8⃣نسبت به مقام و منصب خویش به چشم امانت بنگرد نه وسیله برتری جویی و استفاده شخصی و حزبی؛
🔷حضرت علی به قاضی اهواز چنین نوشت :
« بدان ای رفاعه این حکومت ( و پستهای مختلف آن ) امانت الهی است .هرکس در آن خیانت کند لعنت خدا تا روز قیامت بر او باد و هر کس خائنی را به کار گیرد پیامبر در دنیا و آخرت از او بیزار است»
📚دعائم الاسلام ج2 ص531
🔷و به فرماندار آذربایجان چنین نوشت:
« کار تو ( فرمانداری ) برای تو وسیله نان و آب نیست بلکه امانتی است در گردنت»
📚نهج البلاغه نامه 5
9⃣از آیات قرآن نیز استفاده می شود که زمامدار باید علم و توانایی در انجام مسئولیت ها را دارا بوده و در ادای مسئولیت نیز امین و درستکار باشد .
🔶بقره 247- یوسف 55- قصص 26
📝پرسمان اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔پرسش
❓چرا زنان نمی توانند رییس جمهور شوند برخی به این موضوع اعتراض می کنند❕❕
💠پاسخ💠
🔶اسلام در حاکم و قاضی مرد بودن را شرط می داند و این از آن جهت نیست که می خواهد از مقام زنان بکاهد و یا او را تحقیر کند بلکه این کار به خاطر رعایت شرایط طبیعی و خصائص آفرینش زن است .
❗️اصل تقسیم کار ایجاب می کند که هر کاری به اهل و شایسته آن سپرده شود .
🔷از آنجا که زن یک موجود عاطفی است کارهایی که به صلابت و خشونت نیاز دارد به مرد واگذار شده است و ولایت و زعامت یکی از این کارهاست .
🗯مقام قضاوت شعبه کوچکی از حکومت است و وقتی زن نتواند قاضی باشد به طریق اولی حق زعامت و حکومت را نیز نخواهد داشت و این برای آن است که زن در مقابل صحنه های تاثر آور که معمولا قضات با آنها سر و کار دارند نمی تواند استقامت و ثبات خود را حفظ کند و جانب حق را که چه بسا از تاثیرات عاطفی به دور است بگیرد .
👌حضرت علی در وصیت خود نسبت به زنان چنین فرمود:
« زنان را برای انجام کاری که توانایی و قدرت ندارند ناچار مکن زیرا زن همچون شاخه گل است نه قهرمان خشن»
📚نهج البلاغه نامه 31
🔷پیامبر گرامی فرمود:
« رستگار نمی شوند قومی که زن بر آنها حکومت کند»
📚الخلاف شیخ طوسی ج2 ص23
🔶وفرمود:
« گروهی که تصمیم گیرنده آنها زن باشد روی رستگاری را نخواهند دید»
📚بحار الانوار ج74 ص138
🗯وفرمود:
« اگر زمامداران شما بدترین شما و ثروتمندان شما بخیلان شما و اداره کننده جامعه شما به دست زنهای شما باشد در این صورت مرگ بر شما از زندگی در روی زمین بهتر است»
📚سنن ترمذی ج4 ص529
📚تحف العقول ص29
👌چنان که گفتیم چون زنان موجودات عاطفی هستند و سریعتر تحت تاثیر عواطف قرار می گیرند لذا کارهایی که بیشتر به عقل و صلابت نیاز دارد به زنان واگذار نشده است و قضاوت و حکومت از این نوع کارهاست که اسلام زن را از عهده داری آنها معاف کرده است و در عوض کارهایی را به او تفویض کرده که با شرائط و خصائص خلقت او مناسب است مانند خانه داری و تربیت نسل های پاک و پاکیزه و تحویل آنها به اجتماع که نیازمند به عاطفه و دلسوزی بسیار است .
👌البته انکار نمی کنیم که در میان جامعه زنان افراد انگشت شماری پیدا می شوند که از نظر اندیشه و فکر دارای منطق قوی و نیرومند می باشند ولی این سبب نمی شود که همه زنان از چنین خصیصه ای برخوردار باشند و این روشن است که همیشه در جعل قانون اکثر را ملاک حکم قرار می دهند نه افراد استثنائی را
📝پرسمان اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁