eitaa logo
دانستنی های مهدوی
24.2هزار دنبال‌کننده
9.3هزار عکس
5.8هزار ویدیو
76 فایل
🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
عزاے‌مادࢪت‌نزدیڪہ‌مولا...! صاحب‌عزانمےآیی💔:))! 💚 @p_Mahdavi
✨ای پاک و نجیب مثل باران، برگرد ای روشنی کلبۀ احزان برگرد... ✨یعقوب امیدش همه پیراهن توست ای یوسف گمگشتۀ کنعان برگرد... تعجیل در فرج مولایمان صلوات 🌙 ⚜@p_Mahdavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ 📖 السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا قَاصِمَ شَوْکَهِ الْمُعْتَدِینَ... 🌱سلام بر تو و بر اعجاز دستهایت آن گاه که گَرد ستم را از روی شانه های زمین می تکانی و تاج و تخت فرعونیان را سرنگون می سازی... 📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس، ص۶۱۰ 🌼 🌼 🌼دیر گاهیست که ما ✨تشنه ی دیدار تو ایم 🌼قد رعنا بنما ✨جمله خریدار تو ایم 🌼گر چه با دست و زبان ✨موجب آزار تو ایم 🌼گل نرگس نظرے ✨ما همگے خار تو ایم @p_Mahdavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 «آمپر بالاست‼️» 👤 استاد 🔸 روایت عجیب پیامبر در مورد مردم 🔥 در این زمان که ازدواج سخت شده و فاصله تا گناه هم خیلی کم شده اگه بتونی دینتو حفظ کنی بالاترین مقامو ... @p_Mahdavi
🔴 حضرت مهدی علیه‌السلام... ⭕️ ساعاتی پیش از قیام... 💚 آقا امام سجاد علیه‌السلام فرمودند: «قائم عجل‌الله فرجه، در زیر درخت تناوری می‌نشیند. در آنجا جبرئیل علیه‌السلام به صورت مردی از قبیله کلب می‌آید و می‌گوید: «ای بنده خدا! برای چه اینجا نشسته‌ای؟» قائم می‌گوید: «منتظرم شب فرا رسد و هنگام شب به مکه بروم. نمی‌خواهم در این گرما بروم.» در این موقع جبرئیل می‌خندد و آن حضرت از خنده او متوجه می‌شود که جبرئیل است. آنگاه جبرئیل دست او را می‌گیرد و با وی دست می‌دهد، به او سلام می‌کند و می‌گوید: «برخیز!» سپس اسبی به نام «براق» را برای او می‌آورد، او را سوار می‌کند و به کوه رضوی می‌آورد. سپس محمد صلی الله علیه و آله و علی علیه‌السلام می‌آیند و عهدنامه ای برای او می‌نویسند تا آن را برای مردم بخواند. قائم عجل‌الله فرجه، از آنجا به مکه می‌رود، در حالی که مردم در آنجا اجتماع کرده اند...» 📗بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۳۰۶ @p_Mahdavi
°•🌸🪴•° دست‌هایم‌این‌روزهابوےحافظ‌مےدهند تفأل‌که‌مےزنم‌کنعانم‌بدجوریوسفش‌رامےخواهد..! ♥️ ⚜@p_Mahdavi
ای آرزوی دیده کجایی بیا بیا یارا خدا کند که بیایی بیا بیا از پشت ابر تیره ی هجران و بی کسی تا چهره ات به ما بنَمایی بیا بیا در شام تار ظلمت و شب های انتظار تو جلوه گاه نور خدایی بیا بیا بر قلب چون کویر و دل تشنه ی همه باران لطف و مهر و صفایی بیا بیا بی تو به کار ما دو هزاران گره فِتاد تا از همه گره بگشایی بیا بیا یعقوبِ انتظار تو دل های عالم اند تو یوسف حریم ولایی بیا بیا از کعبه کِی ندای اَنَا المهدی ات رسد از بیت حق به ذکر و نوایی بیا بیا با شوق پر زدن به حریم نگاه تو دل ها شده چو مرغ هوایی بیا بیا دل ها دگر به جانب دیگر نمی روند ای مقتدای عشق نهایی بیا بیا بنگر که ذوالفقار علی بی قرار توست ای تک سوار صبح رهایی بیا بیا @p_Mahdavi
7.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
  افزایش حضور شیاطین جن و شیاطین اِنس، در زمین ❗️ 💫 علامت واضح @p_Mahdavi
🌸🌺🌸 🌸تمام طول هفته را به انتظار جمعه‌ام 🌸دوبار صبح، ظهر نه غروب شد نیامدی 🌸🌺🌸 @p_Mahdavi
💎 به یاد آن جوانی هستم که عاشق پیامبر شده بود .. 🔹️باید هر روز می آمد؛ چشم های دلربای پیامبر را می دید و بعد می رفت سراغ کار و زندگی اش وگرنه روزش روز نمی شد. ولی همیشه یك غصه ی بزرگ توی دلش بود .. 🔹️💎🔹️ 🔹️بالأخره  یك روز آمد پیش پیامبر، دلش را به دریا زد و گفت: آقا می دانم درجه و مقام شما خیلی بالاست. شما کجا و ما کجا؟ میدانم که آن دنیا، دیگر نمی توانم شما را ببینم. معلوم است که مرا پیش شما با آن رتبه و درجه راه نمی دهند. حالا بدون شما، بهشت را چطور تحمل کنم؟ 🔹️💎🔹️ 🔹️نمی دانم این حرف با دلِ پیامبر خوبیها چه کرد که خدا خودش جواب آن جوان را داد .. جبرئیل را فرستاد و برای جوان بشارت فرستاد که .. 🔹️پیامبر آیه ی وحی را برای جوان خواند و وعده ی همنشینی او را با خودش در بهشت داد. اما یک حرفی هم زد که خبر از دل عاشق خودش می داد.. گفت جوان! کمکم می کنی؟ 🔹️💎🔹️ 🔹️حالا معلوم شد که پیامبر خودش به همنشینی با آن جوان در بهشت مشتاق تر بوده، خودش از فکر فراق دوستانش در بهشت بیشتر می سوزد.. حالا پیامبر به صرافت افتاده که حتماً آن جوان رادر بهشت همنشین خودش کند. دارد از جوان کمك می خواهد .. 🔹️جوان گفت چه جوری کمکتان کنم آقا؟ حضرت فرمود با استغفار زیاد .. با سجده های طولانی .. 🔹️💎🔹️ @be_samte_khoda