هدایت شده از قاصدک
⚜️ فروشگاه محصولات ارگانیک برکات ⚜️
✅ عرضه انواع داروهای #طب_اسلامی
✅ ارائه مشاوره و مزاج شناسی
✅ انواع محصولات خوراکی ارگانیک و سالم
✅ انواع لوازم آرایشی و بهداشتی گیاهی
✅ ارسال داروها و محصولات به سراسر کشور
✅ هر آنچه که برای زندگی سالم نیاز دارید مطالب ناب پزشکی همه و همه در کانال محصولات ارگانیک برکات
🔷 عرضه داروهای طب اسلامی تایید شده آیت الله تبریزیان
🔶 انواع محصولات خوراکی ارگانیک و سالم
🔹 انواع محصولات آرایشی و بهداشتی گیاهی
📌 کرج مشکین دشت
کانال اعتماد سازی
@mahsulpak_etemad
کانال ما در ایتا دنبال کنید 👌👌🔻
http://eitaa.com/joinchat/1039925254C2a29e59c9b
http://eitaa.com/joinchat/1039925254C2a29e59c9b
💯 با یک بار خرید مشتری دائمی خواهید شد.
✨ مبشرات بزرگان در مورد نزدیکی ظهور
🌥 بشارت هجدهم:
🔰 بشارت عجیب امام خمینی (ره) پیرامون نزدیکی ظهور امام عصر (عج)
🌷 امام خمینی (ره):
🇮🇷 بعد از من کسی خواهد آمد که پرچم را بدست صاحب اصلی اش خواهد داد.
🔰حجةالاسلام مهدوی بیات:
♦️ خدا رحمت كند شهيد عراقی و يكی از شخصيتهای سياسی خوب امروز كه متأسفانه نمیتوانيم اسم ببريم، میگويند:
▫️وقتی امام در ابتدای نهضت اولين اعلاميه سياسی خود را داد، (خوب ما در حد فهم خودمان درك ميكرديم، نميدانستيم روح خدا كجا را دارد ميزند) گفتيم خُب مردم ايران در فقر و بدبختی و استكبار اين طاغوت هستند و امام میخواهد اين ايران را به آرامش و رفاه برساند.
♦️ گفت:
▫️ با شهيد عراقی بعد از اولين غرشی كه امام كرد، رفتيم خدمت امام، شهيد عراقی با همان خلوصی كه داشت گفت:
🔹 حاج آقا واقعاً خيلی خوب میشد اگر اين چيزي كه شما میگوييد اتفاق بيافتد. وضع مردم ايران خيلی خوب میشود.
▫️ امام با بی اعتنایی فرمود:
🔸 بله وضع مردم هم خوب میشود ، ولي ما مأمور به انجام چنين كاری نيستيم.
▫️ آقاي عراقي هم آدم سمج، گفت:
🔹آقا چی گفتيد؟
▫️امام فرمود:
🔸 ما براي مأموريت ديگری آمديم، وضع مردم هم در حاشيه خوب میشود.
▫️ آقاي عراقی گفت:
🔹 براي چه مأموريتی آمده ايد؟
▫️ امام فرمود:
🔸 برای سه مأموريت:
❇️ اول، سرنگون كردن حكومت پهلوی
❇️ دوم، استقرار نظام جمهوری اسلامی
❇️ سوم، دادن پرچم حكومت اسلامی به دست صاحب اصلیاش.
▫️ حوادث روزگار و فاصله زمانی از حافظه ما برد، رفتيم داخل مبارزات و خيلیها كشته شدند و انقلاب پيروز شد. شهيد عراقی هم با زبان روزه توسط سيد مهدی هاشمی كه داخل باند آقای منتظری بود، به شهادت رسيد.
ما به يكباره ديديم دو تا از وعده های امام محقق شد. يك وقتی در جمع بعضی از مسئولين نظام از جمله حضرت آيت الله ری شهری، گفتم:
🔹 شهيد عراقی و بنده شاهد چنين حرفی از امام بوديم. حالا دو مورد آن اتفاق افتاده، سومين آن يعنی چی؟
▫️ بحث شد كه با دست امام ميرسد به دست صاحب اصلی، يا شخص ديگری؟
يكی از همان جمع كه حالا اسم نمیبرم و شما میشناسيد و آدم بزرگواری است، گفت:
🔹 من ميروم و از امام مي پرسم.
▫️ بعد رفتند و اينقدر از امام اصرار كردند كه:
🔹 آقاي عراقی همچنين چيزی از شما شنيده، آيا درست است؟
▫️ امام فرمودند:
🔸 بله درست است.
▫️ گفتند:
🔹 دو تا از آنها محقق شده سومی چی؟
▫️ امام گفتند:
🔸 سومی هم خدا ان شاء الله میخواهد و میشود. (خيلی امام پرهيز داشت)
▫️ اصرار كردم گفتم:
🔹شما هستيد كه اين پرچم را به دست صاحبش میدهيد؟ يا شخص ديگر؟
▫️ بعد از اصرار من، امام فرمودند:
🔸 نه من نيستم.
💎 بعد از من كسی خواهد آمد كه پرچم را به دست صاحب اصلیاش خواهد داد.
♦️ حالا ما داريم اين مطلب را الان میشنويم، ولی اين آقايانی كه بعضیهايشان اين همه آتش میسوزانند، آن زمان داغ داغ تنوری اين مطالب را شنيده اند. نمیدانند، نمیدانند كه علامه امينی صاحب الغدير میفرمايد:
🔸 الخميني ، ذخيرة الله في الارض.
🏷#امام_زمان_عج
#بشارتهای_ظهور
⚜@p_Mahdavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#السلامعلیکیااباعبداللهالحسینعلیهالسلام
شبهای جمعه تا به سحر غبطه میخوریم
بر زائرانِ کرب و بلای تو یا حسین...
#شب_جمعه
🕊🌹🕊
اگر دلهایمان تاریک و ظلمانی نمی گردید
امام ما عیان میگشت و پنهانی نمی گردید
به قدر تشنگی گر طالب امر فرج بودیم
خدا داند فرج اینگونه طولانی نمیگردید.
#نوای_دلتنگی💔
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
✨شبت بخیر واژه ی نجات✨
⚜@p_Mahdavi
💚🌷
❣#سلام_امام_زمانم❣
🔅السلام علیکَ حین تُصَلّی و تَقْنُت...
قد کشیده ایم
به اعتبار تشعشع مهربان تو
زنده ایم به برکت حیات بخش تو
دلخوشیم به یمن نگاه امیدبخش تو
همچون گل های آفتابگردان،
روی دل های منتظر و بیقرار ما؛
به هرسویی که یادونام توست میچرخد...
ما با تو زنده ایم...
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج
⚜@p_Mahdavi
🌹 دعای صاحب الزمان در حق شیعیان:
✍پروردگارا، شیعیان ما از ما هستند، از زیادی گِلِ ما خلق شدهاند و به آب ولایت ما عجین گشتهاند، خدایا آنها را بیامرز و گناهانشان را عفو فرما. پروردگارا، آنها را روز قیامت در مقابل چشم دشمنان ما مؤاخذه مفرما چنانچه میزان گناهانشان بیشتر و حسناتشان کم است از اعمال من بردار و به حسنات آنها بیفزای.
این مطلب به نقل از مرحوم علامه مجلسی قدس سره از ملحقات کتاب انیس العابدین و علامه میرزا حسین نوری (قدس سره) میباشد.
📚بحارالانوار، ج 53،ص302
⚜@p_Mahdavi
❇️ کمک به علویه سالخورده و توفیق زیارت و پذیرایی
☑️ یکی از اخیار زمان به نام حاج محمد علی فشندی تهرانی نقل کرد:
▫️ قریب سی سال قبل عازم کربلا شدیم برای زیارت اربعین، موقعی بود که برای هر نفر جهت گذرنامه چهارصد تومان میگرفتند، بعد از گرفتن گذرنامه، خانواده گفت من هم میآیم، ناراحت شدم که چرا قبلاً نگفته بود، خلاصه بدون گذرنامه حرکت نمودیم و جمعیت ما پانزده نفر بود چهار مرد و یازده زن و یک علویه (خانم از سادات) همراه بود که قرابت (و خویشاوندی) با دو نفر از همراهان (داشت) و عمر آن علویه ۱۰۵ سال بود، خیلی به زحمت او را حرکت دادیم و با سهولت و نداشتن گذرنامه، خانواده را از دو مرز ایران و عراق گذراندیم و کربلا مشرف شدیم قبل از اربعین و بعد از اربعین، به نجفاشرف مشرف شدیم و بعد از ۱۷ ربیعالاول قصد کاظمین و سامرا را نمودیم آن دو نفر مرد که از خویشان آن علویه بودند از بردن علویه ناراحت بودند و میگفتند:
🔸 او را در نجف میگذاریم تا (به کاظمین رفته و) برگردیم.
▫️ من گفتم:
🔹 زحمت این علویه با من است.
▫️ و حرکت نمودیم در ایستگاه ترن کاظمین برای سامرا جمعیت بسیار بود و همه در انتظار آمدن ترن بودند که از کرکوکِ موصل بیاید برود بغداد و بعد از بغداد بیاید و مسافرها را سوار کند و حرکت کنند و با این جمعیت تهیه بلیط و محل بسیار مشکل بود.
✨ ناگاه سید عربی که شال سبزی به کمر بسته بود نزد ما آمد و گفت:
🔶 حاج محمدعلی! سلامعلیکم! شما پانزده نفر هستید؟
▫️ گفتم:
🔹 بله،
▫️ فرمود:
🔶 شما اینجا باشید؛ این پانزده بلیط را بگیرید، من میروم بغداد، بعد از نیمساعت با قطار برمیگردم، یک اطاق دربست برای شما نگاه میدارم. شما از جای خود حرکت نکنید.
🚂 قطار از کرکوک آمد و سید سوار شد و رفت.
🕧 بعد از نیم ساعت قطار آمد، جمعیت هجوم آوردند، رفقا خواستند بروند؛ من مانع شدم. قدری ناراحت شدند. همه سوار شدند. آن سید آمد و ما را سوار قطار نمود. یک اطاق دربست (برایمان گرفته بود.) تا وارد سامرا شدیم، آن آقا سید گفت:
🔶 شما را میبرم منزل سیدعباس خادم.
▫️ و رفتیم منزل سیدعباس، من رفتم نزد سیدعباس گفتم:
🔹 ما پانزده نفر هستیم و دو اطاق میخواهیم و شش روز هم اینجا هستیم چه مقدار به شما بدهم؟
▫️ گفت:
🔸 یک آقا سیدی کرایه ی شش روز شما را داد؛ با تمام مخارج خوراک و زیارتنامه خوان، (قرار شد) روزی دو مرتبه هم شما را ببرم سرداب و حرم.
▫️ گفتم:
🔹 سید کجاست؟
▫️ گفت:
🔸 الآن از پلههای عمارت پایین رفت.
▫️ هرچند دنبالش رفتیم او را ندیدیم. گفتم:
🔹 از ما طلب دارد. پانزده بلیط برای ما خریداری نموده.
▫️ گفت:
🔸 من نمیدانم تمام مخارج شما را هم داد.
▫️ خلاصه بعد از شش روز آمدیم کربلا نزد مرحوم آقا میرزا مهدی شیرازی رفتم و جریان را گفتم سؤال نمودم راجع به بدهی نسبت به سید، مرحوم میرزا مهدی گفت:
🔸 با شما از سادات کسی هست؟
▫️ گفتم:
🔹 یک علویه است.
▫️ فرمود:
🔸 او امام زمان علیه السلام بوده وشما را مهمان فرموده.
▪️ حقیر (=شهید دستغیب) گوید:
💡 و محتمل است که یکی از رجالالغیب یا ابدال که ملازم خدمت (=در خدمت) آن حضرتند، بوده است.
⬅️ داستانهای شگفت، (تالیف شهید دستغیب)، جلد ۱، صفحه ۲۴۵
🏷 #امام_زمان_عج
#تشرفات
⚜@p_Mahdavi
🔴 غربال شیعیان فقط در عرض 24 ساعت
🌕 امام باقر عليه السلام فرمودند:
اى شيعۀ آل محمّد! حتماً بايد مورد پاكسازى قرار گيريد! همچون برطرف شدن سرمه از چشم؛ كه صاحب چشم مىداند چه وقتى سرمه در چشمش جاى مىگيرد ولى نمىداند چه زمانى از آن بيرون مىشود؛ و به همين گونه است حال مرد كه بر طريق امر -امامت- ما صبح مىكند -روز را آغاز مىكند- و بعد روز را شب مىكند؛ و بعد در حالى كه از آن خارج شده، شب را به صبح مىبرد(يعنى بامداد مسلمان است و شامگاه كافر و بالعكس)
✅ مثلا تا همین دیشب یک شیعه سست ایمان، خدا و پیغمبر و امام و مذهب را قبول داشت؛ به اصل و اصولی از دین پایبند بود اما با دیدن یک شبهه یا یک تبلیغ علیه دین، صبح نظر او نسبت به دین کلا برمیگردد
لَتُمَحّصُنّ يَا شِيعةَ آلِ مُحمّدٍ تَمحِيصَ اَلْكحْل فِي اَلعَينِ وَ إنّ صَاحبَ اَلعَينِ يَدرِي مَتَى يَقعَ اَلْكحْلُ فِي عَيْنهِ وَ لاَ يَعْلم مَتَى يَخْرجُ مِنْهَا وَ كَذَلِكَ يُصْبِحُ اَلرَّجلُ عَلَى شَرِيعَة مِنْ أمرِنَا وَ يُمسِي وَ قَدْ خَرجَ مِنْهَا وَ يُمْسِي عَلَى شَرِيعةٍ مِنْ أمْرِنَا وَ يُصْبحُ وَ قَدْ خَرجَ مِنْهَا
📗غيبت نعمانی،ب۱۲،ص۲۰۶
⚜@p_Mahdavi
6.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حاجت گرفتن خانواده مسیحی از حضرت بقیه الله الاعظم امام مهدی (عج) در مسجدِ مقدس جمکران
برادرِ شهید روبرت لازار به طور اتفاقی به جمکران میرود و میگوید: یا صاحب جمکران...
⚜@p_Mahdavi