eitaa logo
پاراف
93 دنبال‌کننده
32 عکس
1 ویدیو
0 فایل
پاراف گفت و شنود ها
مشاهده در ایتا
دانلود
گفت و شنود دردمند : آقای مسئول چرا وسط حادثه بجای پاسخگویی داری عکاسی و خبرنگاری می‌کنی ؟ مسئول زیربط : من همیشه در کنار مردم هستم !!! پاراف گفت و شنود ها @paaraaf
گفت و شنود کهنسال همیشه مدیر و ناکارآمد : دیگه وقتشه به جوون ها میدون بدیم تا مردم تغییر رو احساس کنند جوان تحصیل کرده : شما که چهار چنگولی میز و صندلی ها رو گرفتید و ول کن هم نیستید پس کی میخواهید تشریف ببرید ؟ کهنسال همیشه مدیر و ناکارآمد : عزیزم شماها هم خام و بی تجربه اید هم رزومه ندارید پس تکلیف به گردن ماست در این گردنه ی سخت صحنه رو خالی نکنیم 😊 پاراف گفت و شنود ها @paaraaf
گفت و شنود خدا قوت آقای رسانه ی حزبی داری چکار می‌کنی ؟ دارم لابلای خبرها میگردم ی خبر دروغ و راستی از زاکانی درست کنم 😊 آفرین به این همه هنر دروغ پردازی تون تازه ی قدری خبر و آمار دروغ هم درست کردیم از نجات معجزه آسای زلزله زدگان ترکیه و معجزه ی اینترنت باز و بدون فیلتر 😊 این اخبار جعلی و بدون منبع ودروغ هاتون مشتری هم دارن ؟ آره بابا نون خوبی تو این دروغ پردازی هاست کلی تبلیغات می‌زنیم تنگ این خبرسازی ها و اگر برا مردم آب نداره ولی برا خودمون و حزب مون حسابی نون داره به نظرم زیرنویس اذون مغرب هم میتونی از این آمار و ارقام دروغ و اون دعاهای خاص حزبی ت بذاری حیفه تو‌که رسانه و بنگاه حزبی هستی از اذون مغرب استفاده نکنی ؛ اخبار و گزارش از شهر هم که اهمیتی نداره مهم تبلیغات و سرازیر شدن درآمد به جیب شما و نفع حزبی و قبیله ای شماست 😄 پاراف گفت و شنود ها @paaraaf
گفت و شنود خانم ارتقا یافته تحت عنایات خاص دکتر و مسئول چغلی : آقای رئیس شما که تحت عنایات خاصه ی جناب دکتر عالی مقام رو این صندلی نشستید هیچ خبر دارید که پسر ایشون ی روز بعد از ظهر داخل دانشگاه بووووق نسبت به شخص شخیص آقای دکتر چه انتقادات تندی کردن ؟ وای خدا مرگم بده نبینم این روزا رو ... واسه همین به سفارش شخص شخیص مقام عالی زدیم کمرش رو بریدیم تا ادب بشه نظر شما چیه ؟ آقای رئیس نشسته بر صندلی تحت عنایات خاص شخص شخیص دکتر : وای خدا مرگم بده انتقاد از شخص شخیص دکتر ؟ ایشون همین امروز تنزل درجه داده میشن و هر چه سریعتر وسایل شون رو جمع کنن و اتاق شون رو تحویل بدن و برن زیر راه پله !!!! تا هم تکلیف خودش رو معلوم کنیم هم پسر زبون درازش یاد بگیره در روز بوووووق از شخص شخیص دکتر انتقاد نکنه پاراف گفت و شنود ها @paaraaf
گفت و شنود به مسئول نسبتا دیکتاتور : اینو برا چی میخوای عزل کنی ؟ این که جز مقربان درگاهت بود _ نه این فقط ۹۹ درصد در خدمت منه ۱ درصد در خدمت من نیست !!! _ این یکی دیگری که خیلی در رکاب ت ه چکار این داری دوره افتادی عزل ش کنی ؟ _ نه این بدون هماهنگی من یکی از مریدانم که داخل اداره ش کار می‌کرده رو کنار گذاشته یا باید بر گردون ش یا خودش باید بره _ فقط چکمه های رضا شاه رو کم داری وگرنه دقت میکنم قیافه ت هم شباهت هایی بهش داره پاراف گفت و شنود ها @paaraaf
گفت و شنود رضا شاه بزرگترین زمین دار دوران به سازمان املاک شاهنشاهی : امر می نماییم ۳۵۰۰ متر ملک قریه خیرآباد سفلی بدون طی تشریفات از قرار متری دو تومان به میرزا ابراهیم معتمد السلطنه از ورثه ی جعفر قلی خان واگذار شود سازمان املاک شاهنشاهی : اعلیحضرت ملک مذکور متری ۱۵ تومان ارزش دارد که که حسب الامر شاهنشاه والامقام از قرار متری دو تومان بنام میرزا ابراهیم معتمدالسلطنه از ورثه ی جعفرقلی جان بنچاق صادر گردید. « شیر و خورشید » وزارت مالیه حسب الامر اعلیحضرت رضا شاه کبیر مقرر گردید ۳۵۰۰ متر ملک قریه خیرآباد سفلی از قرار متری دو تومان بنام میرزا ابراهیم معتمد السلطنه از ورثه ی جعفرقلی خان بنچاق بخورد. سازمان املاک شاهنشاهی پاراف گفت و شنود ها @paaraaf
گفت و شنود نفر اول : این صدایی که داره از بلند گو پخش میشه صدای ضبط شده است ؟ نفر دوم : نه بابا ی مسئول نسبتا صادق و نوکره !!! که داره بصورت زنده سخنرانی می‌کنه نفر اول : آخه چند ساله هر جا گوش رایگانی و مجانی گیر میاره دقیقا همین متل ها رو تکرار میکنه نفر دوم : آره واقعا ؛ کاش از گداها یاد میگرفت من هر سال که میرم عراق ی سری گدا رو می بینم که بساط گدایی پهن کردن و صدای خودشون رو هم ضبط میکنند و میذارن رو تکرار و ضبط صوت برا مردم پخش میکنه گداها هم خسته نمی‌شن !!! پاراف گفت و شنود ها @paaraaf
گفت و شنود حکایت های مسئول و خبرنگار 1⃣ حکایت اول مسئول به خبرنگار در جلسه ی علنی : ای خبر نگار بی درایت! در جلساتی که من حضور دارم نیستی و اخبار منو پوشش نمیدی ؟ دارم برایت از امروز به بعد از دید من تو دیگه خبرنگار نیستی و امروز روز میلاد یک خبرنگار دیگر خواهد بود بجایت ! خبرنگار به مسئول : جناب مسئول عفو بفرمایید و مکدر نشید و منو از نون خوردن نندازید از امروز به بعد بنده به شما توجه می کنم بی نهایت و خبر تولید میکنم از صدایت از کلنگ هایت از نطق هایت و از قدم هایت اصلا دوربین و میکروفن م‌ به فدایت 😊 پاراف گفت و شنود ها @paaraaf
گفت و شنود مرد ساده و مسئول کذاب 🔹مسئول کذاب باز که داری از آب برا خودت کره میگیری ؟ 🔺صبر کن اول کره رو بگیرم بعد سوال کن : بدینوسیله به اطلاع تمام موجودات سیاره ی زمین میرسانیم با پیگیری های شیر شیران ؛ رستم دستان ؛ ارباب اربابان ؛ نهنگ اقیانوس ها ؛ پلنگ زرد رشته کوه ها ؛ شهریار هفت آسمان ؛ مسیحا تلفن کهکشان ها . . ‌. 🔹اینقدر دروغ میگی نگران نیستی ی دفعه پته ت رو آب ریخته بشه ؟ 🔺 ای داد بیداد ؛ انگار سق ت سیاه بود ؛ آبرو و حیثیت مون رفت ؛ اصل خبر تکذیب شد 🔹 از قدیم گفتن ی بار جستی ملخک دو بار جستی ملخک آخر به دستی ملخک پاراف گفت و شنود ها @paaraaf
🔥مدیری که در توهماتش کدخدا را خدا دید کدخدا به مدیر : یا از همون راهی که به این شهر اومدی برگرد یا حواست رو خوب جمع کن که اینجا قلمرو منه ☝️ مدیر به کدخدا : برای اینکه از تیر و ترکش ها و فشارهات در امان باشم چکار کنم ؟ 🤲 کدخدا به مدیر : خیلی ساده است فقط کافیه در زمین من بازی کنی ؛ اگر تعامل خوبی باهام داشته باشی کمک ت میکنم پله های ترقی رو طی کنی و خیلی زود ارتقا پیدا کنی😊 مدیر به کدخدا : من بسیار اهل تعامل م مخصوصا با کدخدایان معامله گر🤠 کدخدا به مدیر : آفرین معلومه که پسر عاقل و زرنگی هستی 💪 🔥چند صباحی بعد از تعامل های فراوان🔥 کدخدا به مدیر : امروز که تیر و ترکش های زیادی داره به سمتم میاد اگر برام سینه سپر کنی ودر حمایت م موضع گیری تندی انجام بدی منم برای ارتقا تو از تمام ظرفیت هام استفاده میکنم 🤡 مدیر به کدخدا : به روی چشم؛ الان به رسانه ی حزبی و پول پرست میگم یک بیانیه ی کوبنده برام تنظیم کنه و سریعا منتشر کنه 😎 کدخدا به مدیر : همین امشب برای ارتقا جایگاهت با عالی مقام ها رایزنی میکنم 😈 🔥چندی بعد مدیر در آستانه ی سقوط قرار گرفت و کدخدا نیز در افق محو شد🔥 مدیر به کدخدا : کدخدا من دارم سقوط میکنم نمیخوای کمک م کنی ؟ 😱 کدخدا به مدیر : ببین عزیزم من در بعضی از مسائل نمیتونم دخالت کنم چون برام هزینه داره پس خودت باید پاسخگوی حرف و عمل ت باشی !!!😉 پاراف گفت و شنود ها @paaraaf
گفت و شنود مسئول و شهروند : شهروند : آقای مدیر چند باره که برا بررسی مشکلات میای اینجا؛ دوباره اومدی برا «بررسی» ؟ پارسال هم اومدی وسط ماه رمضون مجبور شدیم با زبون روزه برات کباب درست کنیم مسئول : دفعات قبل یادم نبود داخل سررسید مشکلات رو بنویسم ولی این دفعه داخل سررسید دقیق و خوانا مشکلات رو می‌نویسم 😊 شماره تلفن خودت رو هم بگو اینجا بنویسم . . . شهروند : بنویسی که چی بشه ؟ مسئول : هممممه ی مشکلات رو دقیق « بررسی و احصا » میکنم که داخل تله وبیون‌ چکش کاری شون کنیم . . . شهروند : بعد ده سال هنوز مرحله ی « بررسی و احصا » تموم نشده ؟ کی وارد مرحله ی « حل مشکلات » میشیم ؟ کی بهمون عیدی میدی ؟ مسئول : ما ی مقداری محدودیت زمانی داریم باید به همه جا برسیم عیدتون مبارک خدا نگهدارتون . . . پاراف گفت و شنود ها @paaraaf
گفت و شنود شهروند و دیگیله ای 🔺 حکایت دیگیله های انتخاباتی شهروند : آقای دیگیله ای این دیگیله ای که از هفت زاویه کردیش تو چشم مخاطب رو خودت بار گذاشتی ؟ آخه دوربین رو تا سوراخ دماغ ت جلو بردی که حتما دیده بشی دیگیله ای : نه بابا ؛ کمک های بشر دوستانه ی برخی چهره هاست 😊 ما هم در رکاب شون هستیم شهروند : عجب! آفرین به خودت و دیگیله ت؛ پس «مددکار پایگاه اجتماعی» هستی ؛ چه نقش سازنده ای هم داری ؛ خدا قبول کنه هم از تو هم از اون بشر دوست !!! پاراف گفت و شنود ها @paaraaf