آسمان شهردلهامان عجب گلگون شده
رنگ گلها بار دیگر سرخ تر ازخون شده
باد بوی یوسف آورده است از خاش حزین
جسم یاسر جانمان در خون خود جیحون شده
مردی و مردانگی در شهر غوغا کرده است
هر که کوتاهی بکرده تا ابد مدیون شده
جان فدا بنموده اند مردان چو یاسر بهر دین
گوش بر فرمان رهبر داده و مجنون شده
این دیار ما که گشته سالها دار الشهید
با جوانانی غیور بر حول حق گردون شده
گوشها باید دوباره بشنوند آواز ها
بی حجابان دوستان اجنبی و دون شده
لیک باید خون سرخی بی گنه ریزد زمین
تا بفهمند کور دلها وضعیت داغون شده
حال یاسر جان دگر آسوده باش ای نازنین
با نثار خون پاکت امنیت افزون شده
باز هم گوئیم ما البته محکم وقوی
شب به پایانش رسید و نوبت گردون شده
تسلیت نه بایدت تبریک گوئیم حاج علی
گر چه از داغ عزیزت قلبتان محزون شده
طعم شیرین شهادت نی چشد جزمرد حق
شام مرگ در بستر آنکس که چشد مغمون شده
مرد مردستان طغرالجرد یاسر پر کشید
الاسف جمعی بنالند سفره شان کم نون شده
می رویم در بیت آخر شعب در نزد نبی
تا به لطف موریانه رنجها آسون شده
دلسوخته؛ اردیبهشت۱۴۰۲
@nahayate_arezoha3