eitaa logo
پابـــــ📡ــــــرج‌مالواجرد
2هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
669 ویدیو
1 فایل
☆مجموعه پابرج☆ تاسیس نوروز ۱۳۷۶ ●شبکه‌پابرج ●سایت مالواجرد ●جشنواره ۹۰ ●رادیوپابرج ●پوشش شبکه‌های رسانه‌ملی ●کانال‌ پابرج‌ مالواجرد در : تلگرام، واتساپ، اینستاگرام، بله و ایتا ⚫حسینیه‌پابرج #09123728749 #09916735248 @Hsadeghi48 @Hsadeghi1348
مشاهده در ایتا
دانلود
📡🔴 از کانال‌شما 🔸یکی از پادشاهان به بیماری هولناکی گرفتار گردید. حکیمان به اتفاق رأی گفتند: چنین بیماری، دوا و درمانی ندارد مگر اینکه زهره(کیسه صفرا) یک انسان دارای چنین و چنان صفتی را بیاورند. مأموران به جستجو پرداختند، تا اینکه پسری (نوجوان) با را همان مشخصات و نشانه‌ها که حکیمان گفته بودند، یافتند و نزد شاه آوردند. شاه پدر و مادر آن نوجوان را طلبید و ماجرا را به آنها گفت و انعام و پول زیادی به آنها داد و آنها به کشته شدن پسرشان راضی شدند. قاضی نیز فتوا داد ریختن خون یک نفر از ملت به خاطر حفظ سلامتی شاه جایز است. جلاد آماده شد که آن نوجوان را بکشد و زهره او را برای درمان شاه، از بدنش درآورد. آن نوجوان لبخندی زد و سر به سوی آسمان بلند نمود. شاه از او پرسید: در حالت مرگ، چرا خندیدی ؟ نوجوان جواب داد: در چنین وقتی، پدر و مادر ناز فرزند را می‌گیرند و به حمایت از فرزند بر می‌خیزند و نزد قاضی رفته و از او برای نجات فرزند استمداد می‌کنند و از پیشگاه شاه دادخواهی می‌نمایند، ولی در مورد من، پدر و مادر به خاطر ثروت دنیا، به کشته شدنم رضایت داده‌اند و قاضی به کشتنم فتوا داده و شاه مصلحت خود را بر هلاکت من مقدم می‌دارد. کسی را جز خدا نداشتم که به من پناه دهد، از این رو به او پناهنده شدم. پادشاه منقلب شد و اشکش جاری شد و گفت : هلاکت من از ریختن خون بی‌گناهی مقدمتر و بهتر است. سر و چشم نوجوان را بوسید و آزادش کرد. در آخر همان هفته شفا یافت و به پاداش احسانش رسید. 📡 @paborjemalvajerd
📡🔷مراسم گرامی‌داشت روز درگذشت ⚜مرحوم‌شادروان 🕯 🔶فردا پنج‌شنبه ۲۰ شهریورماه ۱۴۰۴ از 🕓ساعت ۱۵:۰۰ الی ۱۶:۳۰ در 🕌 برگزار می‌شود 🔷همچنین مجلس ختمی روز جمعه ۲۱ شهریورماه ۱۴۰۴ از 🕓ساعت ۱۶:۰۰ الی ۱۷:۳۰ در منعقد خواهد شد 💐نثارش‌فاتحه‌مع‌الصلوات 💠اللهم‌صل‌علی‌محمدوآل‌محمد وعجل‌فرجهم 📡مجموعه‌فرهنگی‌هنری‌پابرج @paborjemalvajerd
📡🔷ضمن تسلیت مجدد خدمت کانون داغدیده ⚜مرحوم‌شادروان 🕯 🔹فرزندمرحوم‌محمدرضا 🔸دامادمرحوم‌حاج‌میرزارضا بدین‌وسیله مراسم و مجالس ترحیم آن فقید سعید ذیلا اعلام می‌شود👇 ▪️ 🔹فردا پنج‌شنبه ۲۰ شهریورماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۰ صبح از مقابل سالن عروجیان‌ بهشت‌زهرا (س) ▪️ 🔹روز شنبه ۲۲ شهریورماه ۱۴۰۴ از ساعت ۱۶:۰۰ الی ۱۷:۳۰ در حسینیه‌مالواجردی‌های‌تهران ▪️ 🔹روز پنج‌شنبه ۲۷ شهریورماه ۱۴۰۴ از ساعت ۱۶:۰۰ الی ۱۷:۳۰ در مسجد‌جامع‌مالواجرد 💐نثارش‌فاتحه‌مع‌الصلوات 💠اللهم‌صل‌علی‌محمدوآل‌محمد 🔷وعجل‌فرجهم 📡مجموعه‌فرهنگی‌هنری‌پابرج @paborjemalvajerd
📡❤️ دارالمومنین و مهد زنان و مردان 🔴 مردمان مومن و بانوان مومنه که سال‌های اخیر در کهن‌دیار مالواجرد زندگی می‌کردند. ✅ 💯 📡 پابرج‌مالواجرد در ایتا eitaa.com/paborjemalvajerd پابرج‌مالواجرد در بله https://ble.ir/paborjemalvajerd
📡💠 مالواجرد مهد زنان و مردان باخدا ✍نوشته‌ی:حجت‌اله‌صادقی 3⃣قسمت‌سوم 💫روزی روزگاری به مالواجرد حمله می‌کنند حضور آنان در نزدیکی روستا توسط دیده‌بانان که بر بالای برج‌های هر محله انجام وظیفه می‌کردند قبلا به اهالی آبادی اطلاع‌رسانی شده بود و کهن‌سالان همراه دختران و بانوان داخل قلعه رفته بودند و درب ورودی قلعه که زیر واقع است را بسته‌ بودند 🏴‍☠دزدان به سرچشمه می‌رسند و با اسب‌های شان جولان داده و می‌خواستند وارد قلعه شوند ✍از آن دوران برای مردان داشتن کلاه و پوشش سر بود و حضور هر مردی در ملا عام باید کلاهی بر سر می‌گذاشت 🎩 در طرح، جنس و رنگ با هم متفاوت بودند و هر کلاهی معرف شخصیت فردی بود که آن را بر سر می‌گذاشت ✍عموم مردان آبادی کلاه نمدی داشتند و در آن دوران مثل علمای امروز به‌جای کلاه بر سر می‌گذاشتند و به کمر می‌بستند بعدها سادات تا این اواخر به جای عمامه داشتند این رسم مانند بسیاری کم رنگ شده و در حال برچیده شدن است ✍نقل کرده‌اند وقتی که دزدان در سرچشمه مشغول جولان بودند عمامه‌اش را از سر بر می‌دارد و روی دستش گذاشته و در دست دیگر قرآن می‌گیرد و به‌ طرف سر دسته‌ی دزدان می‌رود و آن‌ها را قسم می‌دهد که وارد قلعه نشوند که مبادا برای بانوان آبادی نا امنی ایجاد شود. 🔴دزدها حرمت کتاب خدا و فرزند رسول خدا را نگه می‌دارند و از ورود به قلعه صرف نظر می‌کنند 💫حاج‌آقاسیدمحمد یک چشم و یک انگشت از دست‌شان را در یکی از درگیری‌هائی که با سارقان در آن‌ دوران وقت بودند دیگری که به مالواجرد حمله کرده بودند را از دست داده بود ✍از فرزندان حاج‌آقاسیدمحمد ولد سیدحسن معروف‌به آقاسیدمیرزاآقا همسر مرحوم‌حاجی‌خان چنین نقل‌ است؛ من بچه بودم و یادم هست که روزی دزدان به مالورد آمدند بلافاصله همگی به داخل قلعه رفیتم 🏴‍☠ دزدان به داخل روستا آمدند و ساعتی بعد رفتند 🔆 وقتی از قلعه به منزل برگشتیم دیدیم ؛ کیسه آردی که در خانه داشتیم را وسط حیاط خانه خالی کرده و فقط کیسه‌اش را با خود برده بودند ♻️ شاید نمی‌دانستند آرد چیست؟ یا شاید بخاطر سنگینی آرد را خالی کرده و فقط کیسه‌اش را با خود برده بودند هم که داشتیم گذاشته بودند بر لبه‌ی مشرف به جوی و حوضچه آب که وسط حیاط خانه‌مان بود 🔻پرت (part) : سنگی که سطح آن صاف و سیقلی بود🔻 و از آب عبوری داخل حوضچه روی آن ریخته بودن و بیشتر آن کله قند را با از شیرینی آب سرازیر شده روی آن لذت برده بودن و مابقی کله قند که به حداقل رسیده بود را جا گذاشته بودند 👈 ادامه مطلب فرداشب 📡 @paborjemalvajer
📡💠السلام علی‌الحسین و علی علی‌بن‌الحسین و علی اولادالحسین و علی اصحاب‌الحسین 🔷قرارعاشقانه ذکردعای‌فرج برای سلامتی امام‌زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف 💠نثار ارواح شهدای‌مالواجردی 👇و ⚜مرحوم‌شادروان 🌺 👇همسرش ⚜مرحومه‌مغفوره 🌸 👈و والدینشان 💠بسم‌الله‌الرَّحمن‌ِالرحیم💠 اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِیِّكَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی كُلِّ سَاعَةٍ وَلِیّاً وَحَافِظاً وَقَائِداً وَنَاصِراً وَدَلِیلًا وَعَیْناًحَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا 📡        —••÷[ شـبـڪـہ پـابـرج ]÷••— @paborjemalvajerd | پابرج مالواجرد
📡💠السلام علی‌الحسین و علی علی‌بن‌الحسین و علی اولادالحسین و علی اصحاب‌الحسین 🔷قرارعاشقانه‌ذکردعای‌فرج برای سلامتی امام‌زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف 💠نثار ارواح شهدای‌مالواجردی 👇و ⚜مرحوم‌شادروان 🌺حاج‌محمدنیکبخت (زاغه‌بر) 👇همسرش ⚜مرحومه‌‌مغفوره 🌸حاجیه‌خانم‌رقیه‌نیکبخت 👇فرزندانش ⚜مرحوم‌شادروان 🌺حاج‌حسین‌نیکبخت‌ (حاج‌حسین‌فوکولی) ⚜مرحوم‌شادروان 🌺آشیخ‌حسن‌نیکبخت (حسن‌زاغه‌بر) 💠بسم‌الله‌الرَّحمن‌ِالرحیم💠 اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِیِّكَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی كُلِّ سَاعَةٍ وَلِیّاً وَحَافِظاً وَقَائِداً وَنَاصِراً وَدَلِیلًا وَعَیْناًحَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا 📡        —••÷[ شـبـڪـہ پـابـرج ]÷••— @paborjemalvajerd | پابرج مالواجرد
📡💠 | امیرالمومنین حضرت امام‌علی علیه‌السلام فرمودند: 🔹 كَفاكَ مِن عُيوبِ الدُّنيا ألاّ تَبقى 🔻از عيب‌هاى دنيا، همين تو را بس كه نمى‌مانَد 📗 المواعظ‌العدديّة ص ۶٠ 📡مجموعه‌فرهنگی‌هنری‌پابرج @paborjemalvajerd
📡🔴 از کانال‌شما 💫تاجران پارچه، خسته و خواب‌آلود، هر یک به گوشه‌ای لمیده بودند و استراحت می‌کردند. 🔻گدایی کاسه گدایی به دست از راه رسید و گفت: به من کمک کنید از مال خود به من هم کمک کنید. ✨یکی از تاجران: ای بابا ! این جا هم رهایمان نمی‌کنید؟ خسته و داغانیم 🔴صدای بقیه تاجران هم در می‌آید. 🔻گدا گفت: اگر شما تاجرها و داراها انصاف داشتید و به عدل خرید و فروش می‌کردید و ما گدایان هم کمی قناعت داشتیم، روزگارمان این نبود و هیچ گدایی روی زمین وجود نداشت. 🔻گدا درحال دور شدن از آن‌ها گفت : ای قناعت! توانگرم گردان که ورایِ تو هیچ نعمت نیست کنجِ صبر، اختیارِ لُقمان است هر‌که را صبر نیست، حکمت نیست 📡 @paborjemalvajerd
📡🔴در این عصر پنج‌شنبه و در آستانه‌ی 🔰عکس‌های ارسالی مخاطب گرامی پابرج‌مالواجرد 🔴حامی‌‌معنوی‌ومالی‌ 🔹فرزندارجمند ⚜مرحوم‌شادروان‌ ⚜ ✍به‌همراه 👇 👇را 👈دقایقی قبل کردیم و بلافاصله به اطلاع‌ شما گرامی‌یان رساندیم و از شما می‌خواهیم ارواح اموات‌ خودتان و والدین‌ ایشان قرائت فرمائید ✅باماهمراه‌باشید 💯همراهی‌شماافتخارماست 📡 پابرج‌مالواجرد در ایتا eitaa.com/paborjemalvajerd پابرج‌مالواجرد در بله https://ble.ir/paborjemalvajerd
📡💠 مالواجرد مهد زنان و مردان 🔴 مردمان با ایمان و بانوان مومنه‌ای که سال‌های اخیر ساکن کهن‌دیار شرق اصفهان آبادی با صفای مالواجرد بودند ✅ 💯 📡 پابرج‌مالواجرد در ایتا eitaa.com/paborjemalvajerd پابرج‌مالواجرد در بله https://ble.ir/paborjemalvajerd
📡❤️ دارالمومنین و مهد زنان ومردان ✍نوشته‌ی:حجت‌اله‌صادقی 4⃣قسمت‌چهارم ✍ادامه مطالب درباره‌ی زندگی حاج‌آقاسیدمحمد ولد سیدحسن (میرزاآقا) را بعد از مطالب چشم‌پزشک‌روستا حاجیه‌خانم‌بدره‌بیگم صبیه‌ی ایشان تقدیم‌تان خواهد شد. 🔴 💫روزگار قدیم افرادی در آبادی بودند که هر کدام شان با تلاش و کوشش‌ در رفع بعضی بیماری‌ها با استفاده از گیاهان داروئی و روش‌های سنتی مهارتی کسب کرده بودند و اهالی به ایشان مراجعه‌ می‌کردند ✍به عنوان مثال‌ این اواخر مردم برای کشیدن دندان یا ختنه کردن نوزادان نزد سلمانی‌های آبادی معروف‌به "اوساعلی" معروف‌به "حاجی‌دائچی" می‌رفتند همچنین مامانچه‌های مالواجردی هر کدام با تجربه‌ای که از مادران خویش بدست آورده بودند هنگام وضع حمل به کمک زنان باردار هم‌ولایتی می‌رفتند ✍همچنین‌ در شرح احوالات حضرت مرحمت پناه رضوان جایگاه مشهور به "حاج‌ملاعباس" یا "حاجی‌آخوند" که سال گذشته پیرامون زندگی‌نامه ایشان در کانال پابرج‌مالواجرد مطالبی جانمائی کردیم گفتیم حاج‌ملاعباس طبابت هم می‌کرد و چند نمونه از اقدامات درمانی و مهارت‌های ایشان را در کانال آوردیم بانوئی مومنه، باخدا و ساده زیست باتفاق همسرش خان‌حسین‌حسن‌محمدعلی معروف‌به "حاجی‌خان" اواسط قرن اخیر در روستای مالواجرد زندگی می‌کرد او بسیار به اهالی روستا و حتی دوره‌ گردهای اعتماد داشت بطوری‌که هر وقت از آن‌ها خرید می‌کرد را به فروشنده می‌داد و می‌گفت : خودتون از داخل کیسه پولتون را بردارید. ✍ مرحومه حاجیه‌بدره‌بگم در بیرون‌ آوردن شیء یا جسم خارجی که داخل چشم رفته بود خاصی داشت و هر کدام از اهالی آبادی که از این بابت مشکلی پیدا می‌کرد نزد ایشان می‌رفت و او با تبحر و تجربه‌ای که در این زمينه کسب کرده بود، شیء خارجی را از چشم آن شخص بیرون می‌آورد و مشکل بینائی‌اش حل می‌شد. 🌞در فصل گرما که از اواخر شروع می‌شد تا اواخر سرش شلوغ می‌شد 🌾 روستا که برای درو کردن یا چیدن محصلات گندم و جو در ابتدای فصل گرما و همچنین محصول ارزن در اواخر تابستان و اوائل پاییز با وسیله‌ای به‌نام اُراقی در اراضی زراعی آبادی مشغول بکار می‌شدند، گاهی اوقات کاهی یا تاسه‌های گندم و جو داخل چشم‌شان که می‌رفت (برداشت محصولات گندم و جو را derou گویند) از برگ‌های خشک گرفته تا به داخل چشم‌شان می‌رفت ( tase : خوشه‌های گندم یا جو از دانه‌ها به هم چسبیده تشکیل می‌شود که انتهای هر دانه‌ی گندم و جو رشته‌ی نازک به طول حدود ۲ تا ۴ سانت وجود دارد که به آن تاسه می‌گويند) 👈نزد حاجیه‌بدره‌بگم می‌رفتند و او با ترفندهای خاص آن جسم را از چشم اشخاص بیرون می‌کشیدند 👇ادامه‌ شنبه‌ هفته آینده... 📡 @paborjemalvajerd