📡🔴مطالبی پیرامون #پیراسماعیل و حکایت #غیبشدن اسماعیل
3⃣قسمتسوم
👇نوشتهی
✍ #حجتالهحاجمختار
✍در آنموقع که سر سفره غذای مورد علاقه حاجاربابمالواجردی را آوردند
👇بجز اهل و عیال حاجآقا
افراد دیگری از ندیمه و خدمهای که در خانهی ارباب کار میکردند هم حضور داشتند
👈یکی از آنان خدمتکار سادهای به نام "اسماعیل" بود
"اسماعیل" فردی خوشسیما، مهربان و با ایمان بوده که ظاهرا از خردسالی بدون سرپرست بزرگ شدهی خانهی حاجارباب مالواجردی بوده است
ناگفته نماند بعضی نقلها ایشان را نوجوانی هم ذکر کردهاند
💠 "اسماعیل" به همسر ارباب میگوید :
حالا که دوست داری از این غذا هم حاجآقا بخورند،
مقداری در ظرفی بریزید من آن را برای حاجآقا میبرم
🔹همسر ارباب که "اسماعیل" را کاملا میشناخت چرا که او از طفولیت در خانهاش بوده و بزرگ شده
و بخاطر اینکه کسی را نداشته و یتیم و بیسرپرست بوده
همیشه به او محبت میکرده
مضافا "اسماعیل" که از اینجا به بعد #پیر میگوئیم
از صداقت و پاکی برخوردار بوده و اهل خانه او را به چشم یک "نوکر" نگاه نمیکردند
🔹همسر ارباب برای اینکه دلش را نشکند مقداری از آن غذا را در ظرفی میریزد و به "پیر" میدهد و میگوید؛
پس حالا که داری میری این غذا را به "حاجی" بدی
سلام ما را هم بهشون برسون
🔹👈و با خودش میگوید :
⁉️اینجا کجا؟!
❓مکه کجا؟!
اصلاً چنین چیزی که میگه غیر ممکنه و دور از ذهنه
👈اما در عین حال درخواست "اسماعیل" را اجابت میکند و غذا را به او میدهد
پیراسماعیل غذا را میگیرد خداحافظی میکند و بعد میگوید من رفتم و زودی هم برمیگردم.
💫دقایقی میگذرد حالا
👈نیمساعت بوده یا یک ساعت بوده
👇اهلخانه
غذا را خورده بودن یا هنوز سر سفره مشغول بودند
علیایحال
"پیر" وارد میشود و بعد از سلام میگوید:
رفتم حاجارباب سر نماز بود و من ظرف غذا را کنارش گذاشتم و دیگر معطل نشدم تا ارباب نمازش تمام شود و سلام شما را به ایشان برسانم
🔹همسر ارباب و اهلخانه
و کسانی که آنجا بودند
صحبت پیر را نشنیده میگیرند و با خودشان میگویند :
احتمالاً غذا را برده گوشهای یا خودش خورده یا داده به کسی
❤️خوب
#خوشآمدید
✍چند ماهی از این قضیه میگذرد تا زمان رسيدن کاروان حجاج به منطقه فرا میرسد
و از گوشه و کنار مثل بلاد قمشه و اصفهان خبر ورود حجاج آن بلاد به آبادی ما میرسد
اما
از کاروان حاجارباب مالواجردی هيچ خبری نبوده
مباشر ارباب که در غياب او به رتق و فتق امور مشغول بوده یکی از سوارکاران ماهر را راهی مسیر جنوبی
جادهای که کاروان حجاج به سمت آبادی طی طریق میکرده
👈میفرستند
👇تا
هرچه سریعتر خبری از ارباب زودتر به آبادی برساند
🔶سوارکار با اسب تندرو به راه میافتد و چند منزل مانده به مالواجرد
قافله حجاج را میبیند و از دیدار
#حاجاربابمالواجردی
که همه در آبادی
نگران بودند بسیار خوشحال میشود
آن شب را در آن منزل نزد حاجارباب بیتوته میکند
تا صبح زود بعد از استراحتی که هم خودش کرده و هم مرکبش
هر چه سریعتر باز گردد و اهل آبادی بهخصوص اهل و عیال ارباب را از نگرانی درآورد
✍آن شب قبل از خوابیدن سوارکار و حاجارباب گرم گفتگو...
👇ادامهی مطلب فرداشب
✅ #باماهمراهباشید
💯 #همراهیشماافتخارماست
📡 #مجموعهفرهنگیهنریپابرج
پابرجمالواجرد در ایتا
eitaa.com/paborjemalvajerd
پابرجمالواجرد در بله
https://ble.ir/paborjemalvajerd
📡💠السلام علیالحسین
و علی علیبنالحسین
و علی اولادالحسین
و علی اصحابالحسین
🔷قرارعاشقانهذکردعایفرج
برای سلامتی امامزمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف
💠نثار ارواح شهدایمالواجردی
👇و
⚜مرحومشادروان
🌺 #حاجابراهیمحسنرحیم
👇همسرش
⚜مرحومهمغفوره
🌸 #حاجیهخانمفاطمهمیرزاحیدر
👈و والدینشان
💠بسماللهالرَّحمنِالرحیم💠
اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِیِّكَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن
صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ
فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی كُلِّ سَاعَةٍ
وَلِیّاً وَحَافِظاً وَقَائِداً وَنَاصِراً وَدَلِیلًا وَعَیْناًحَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ
طَوْعاً وَتُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا
📡 #مجموعهفرهنگیهنریپابرج
—••÷[ شـبـڪـہ پـابـرج ]÷••—
@paborjemalvajerd | پابرج مالواجرد
📡💠 #حدیثروز | امیرالمومنین حضرت امامعلی علیهالسلام فرمودند:
#حدیث_موضوعی
#دنیا
📖مَن خَدَمَ الدنيا ، استَخدَمتْهُو
مَن خَدَمَ اللّه َ سبحانَهُ ، خَدَمَتْهُ
🌍كسى كه دنيا را خدمت كند،
دنيا او را به خدمت گيرد
و كسى كه خداوند سبحان را خدمت كند،
دنيا به خدمت او درآيد.
.غرر الحكم : ۹۰۹۱
📡مجموعهفرهنگیهنریپابرج
@paborjemalvajerd
📡📣بدینوسیله بهاطلاع همولایتیهای محترم روستای مالواجرد میرساند:
📡مجموعهپابرج ضمن خیر مقدم محضر
#حجتالاسلاموالمسلمین
#حاجشیخمحمدحسینصادقی
👇و
#همسرگرامیشان
#سرکارعلیهحاجیهخانمصادقی
👇به
#میهناسلامی
💐 #قدوم زائران مکهی مکرمه و مدینهی منوره
👇به
#روستایعزیزمان را پیشاپیش
💐💐 #گرامی میدارد و از شما
💐💐💐 #مردمانقدرشناس همولایتیهای خونگرم و با ایمان دارالمومنین مالواجرد درخواست میکند به پاس احترام و
#تجلیل از زحمات و خدمات فرهنگی مذهبی
این روحانی برجستهی مالواجردی
👈که عمری را برای ترويج احکام الهی صرف نمودهاند و
👈اکنون که بحمدالله بعد از #تشرف به سرزمین وحی
به آبادی باز میگردند
👈با حضور پر شور خود در ورودی بلوار شهرک شاهد روستا
#استقبال گرمی از ایشان و همسر گرامیشان داشته باشیم
🔴👈 #ورود زائران راس ساعت ۳ بعد از ظهر میباشد.
📡 #مجموعهفرهنگیهنریپابرج
@paborjemalvajerd
📡🔴 #حکایتروز از کانالشما
#پابرجمالواجرد
⬅️قومی از بنیاسرائیل که به اهل "نهر ثرثار" مشهور بودند،
🌍در شرایطی خوب از آب و زمین زندگی میکردند که
🌾محصول بسیار زیاد و مرغوب از گندم داشتند و از این گندم مرغوب
نانهائی میپختند نازک و سفید؛ مثل پارچه لطیف.
💫این نعمت زیاد آن قدر آنان را مغرور و اسرافکار نموده بود که
زنان به جای پارچه از همان نانها برای پاک کردن بچهها استفاده میکردند!
🔹روزی مرد صالحی زنی را دید که طفل خود را با نان پاک میکند
گفت:
از خدا بترسید و نعمت خدا را از خود بر نگردانید
😒آن زن گفت:
ما را از گرسنگی میترسانی؟
تا این نهر جاری است ما از گرسنگی نمیترسیم!
💫آنها آن قدر این کار را انجام دادند که انباشتی عظیم چون کوه در خارج از شهر از این نانها ایجاد شد.
🔻ناگهان خداوند بر آنها قحطی را با منع باران و گیاه زمین نازل نمود
و چنان که به کمبود و نایابی غذا و به ویژه نان دچار شدند
😏که مجبور شدند برای استفاده از همان نانها در خارج شهر صف بکشند و نوبت بگیرند!
❌خداوند اسراف کاران را دوست ندارد!
📡 #مجموعهفرهنگیهنریپابرج
@paborjemalvajerd
📡🔴پیرامون #پیراسماعیل و حکایت #غیبشدن ایشان
👇باماهمراهباشید.
🔴همراهان ارجمند قضيهی غیب شدن پیراسماعیل در ایران
و شاید در جهان
تاکنون
#کمنظير بودهاست.
✍از روزگار بسیار دور حکایت غیب شدن #پیر را
تمامی مردمان بلاد منطقه
#متفقالقول بیان کردهاند
✍اینجانب حجتالهصادقی حاجمختار حاجمحمدجابر
این حکایت را به صورت قصه نوشته و طوری
#داستانپردازی کردهام که اصل موضوع داستان حفظ شود
✅ #باماهمراهباشید
💯 #همراهیشماافتخارماست
📡 #مجموعهفرهنگیهنریپابرج
پابرجمالواجرد در ایتا
eitaa.com/paborjemalvajerd
پابرجمالواجرد در بله
https://ble.ir/paborjemalvajerd
📡🔴مطالبی پیرامون #پیراسماعیل و حکایت #غیبشدن اسماعیل
4⃣قسمتچهارم
👇نوشتهی
✍ #حجتالهحاجمختار
💫با تاخیری که در ورود کاروان حجاج منطقه ما پیش آمده بود
#مباشرحاجاربابمالواجردی
سوارکار ماهری را برای یافتن خبری از کاروان راهی مسیر جنوبی میکند
سوارکار چند منزل مانده به مالواجرد حاجارباب را مییابد
و شب را در آن منزل نزد ایشان بیتوته میکند
💫سوارکار و حاجارباب قبل از خواب گرم گفتگو میشوند
و سوارکار قضيهی غذای مورد علاقه حاجی و جریان اسماعیل و آنچه اتفاق افتاده بود را برای حاجارباب مالواجردی نقل میکند
✍حاجآقا مات و متحیر غرق صحبتهای قاصد مباشرش بوده که او میگوید؛
چی شده حاجآقا !
ساکتی!
حاجارباب میگوید؛
تقریبا حدود آنموقعی که شما میگوئی
زمانی بود که من نماز میخواندم و شخصی که شکل و قیافهاش مثل اسماعیل بود را دیدم
ظرف غذائی را که اتفاقا آن غذا را خیلی دوست دارم
کنارم گذاشت و رفت
بعد از اینکه نمازم را خواندم او را ندیدم و غذا را خوردم
اتفاقا ظرفش را به گمان اینکه نذری را با ظرفش دادهاند با خودم آوردم.
این بماند
✍صبح زود سوارکار از حاجارباب خداحافظی میکند و به تاخت راهی مالواجرد میشود
👈غروب همان روز یا روز بعد به آبادی میرسد و مژده ورود حاجآقا را برای دو یا سه روز دیگر به اهالی آبادی و اهلبیت حاجارباب مالواجردی میدهد و مژدگانی دریافت میکند
✍صبح روز موعود فرا میرسد حاجارباب یک منزل مانده به روستا شب را با کاروانیان بیتوته کرده بود و تنها چند ساعتی با روستا فاصله داشته از آنجا حرکت میکند👇
و اهالی مالواجرد از اینکه ارباب شان بعد از ماهها دوری به وطن باز میگردد
و از طرفی زائر خانه خدا و قبر پیامبر و ائمه بقیع هست
👈و رفتن به دیدار زائر مخصوصا استقبال او که ثواب زیادی دارد
و همچنین معتقد بودند هر قدمی برای زیارت زائر خانه خدا بر میدارند تواب عظیمی نصیبشان میشود
تقریبا همه اهالی از خانهها بيرون آمده در مسیر ورود کاروان حجاج
راهی بخش جنوبی آبادی میشوند
✍مستقبلین حدود سه کیلومتری از روستا بیرون آمده بودند که کاروان حجاج منطقه از راه میرسد و حاجارباب از مرکبش پياده میشود
👈از طرفی خدمهی منزل حاجارباب برای پذیرائی اهالی که به استقبال آمده بودند از قبل وسائل پذیرائی تهیه کرده و در مسیر به مردم خدمات رسانی میکردند
#استقبال کنندگان یکی یکی حاجآقا را بغل میکردند و میبوسیدند و زیارت قبول میگفتند
حاجآقا دورادور نگاهش به اسماعیل میافتد که مشغول پذیرائی از مردم است.
ناگاه با صدای بلند به مردم میگوید:
چرا آمدید به استقبال من!
چرا از من تبرک میجویید
من که حاجی نیستم
حاجی واقعی این شخص هست
(و اشاره میکند به اسماعیل)
او که راه چند ماهه را در عرض چند دقیقه
از اینجا به مکه آمده و برگشته
👈این بنده مومن مخلص پروردگار را دریابید و از او تبرک بجویید و او را ببوسید و به او التماس دعا بگوئید.
🔰اسماعیل که از دور صدای حاجارباب را میشنود
👈تازه یادش میافتد که ؛
ای دل غافل !
آن روز که همسر ارباب...
👇ادامهی مطلب شنبه
✅ #باماهمراهباشید
💯 #همراهیشماافتخارماست
📡 #مجموعهفرهنگیهنریپابرج
پابرجمالواجرد در ایتا
eitaa.com/paborjemalvajerd
پابرجمالواجرد در بله
https://ble.ir/paborjemalvajerd
📡🔷السلام علیالحسین
و علی علیبنالحسین
و علی اولادالحسین
و علی اصحابالحسین
💠قرار عاشقانه ذکر دعای فرج برای سلامتی امامزمان(عج)
نثار ارواح شهدای مالواجردی
👇 و
⚜مرحومشادروان
🌺 #آقایحاجحسینصادقی
👇پدرش
⚜مرحومشادروان
🌺 #مسیبمحمدعموحسین
👇مادرش
⚜مرحومهمغفوره
🌸 #بانوشهربانوحسینعلی
👈و والدینشان
🔸بسْمِاللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ🔸
اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِیِّكَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن
صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی
هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی كُلِّ سَاعَةٍ
وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ
دَلِیلًا وَ عَیْناًحَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ
طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا
📡 #مجموعهفرهنگیهنریپابرج
—••÷[ شـبـڪـہ پـابـرج ]÷••—
@paborjemalvajerd | پابرج مالواجرد
📡💠مراسم گرامیداشت #اولین سالگرد آسمانیشدن
⚜مرحومشادروان
🌺 #آقایعلیرضامنصوری
🔹نوهی
✨کربلائیمصطفیعلیهاشم
🔆امروز #پنجشنبه ۱ آبانماه ۱۴۰۴ از ساعت ۱۵:۳۰ الی ۱۶:۴۵ با همراهی هیئت دمامزنی
#شهیدمهدیجمشیدی
بر سر مزارپاکش در آرامستان شهر حسنآباد برگزار میگردد.
🔷نثارشفاتحهمعالصلوات
💠اللهمصلعلیمحمدوآلمحمد
🔷وعجلفرجهم
📡مجموعهفرهنگیهنریپابرج
@paborjemalvajerd
📡💠 #حدیثروز | امیرالمومنین حضرت امامعلی علیهالسلام فرمودند:
#حدیث_موضوعی
#دنیا
📖الدنيا ، سَمٌّ آكِلُهُ مَن لا يعرِفُهُ
🌎دنيا، زهر است.
كسى آن را مىخورد كه نمىشناسدش.
غرر الحكم : ۱۴۱۱
📡مجموعهفرهنگیهنریپابرج
@paborjemalvajerd
📡🔴 #حکایتروز از کانالشما
#پابرجمالواجرد
💫در تبریز قبری مشهور به قبر "حمال" است و از آنِ کسی است که دعای امامزمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) در حقش مستجاب شده است.
🔴نقل شده:
در بازار تبریز بار میبرده،
یک روز بار، سر شانهاش بود که دید
🧑🏻🦱بچه کارگری
از بالای داربست پایش لغزید و به طرف پایین افتاد
🤲این حمال هم دستانش را بلند میکند و میگوید
الهی نگه دارش!
🧑🏻🦱این بچه کارگر بین زمین و آسمان معلق میماند
حمال دستش را دراز میکند،
این بچه را بغل میکند، زمین میگذارد
🤔مردم دورش ریختن
تو کی هستی؟!
گفت:
من همان حمالی هستم که ۶۰ سال دارم برای شما بار میبرم
گفتند:
چطور شد گفتی خدایا نگه دارش،
خدا هم بین زمین و آسمان نگه داشتش؟
گفت:
چیز مهمی نیست،
60 سال است به من گفت:
✅دروغ نگو، گفتم: چشم،
✅گفت: حرام نخور، اطاعت کردم،
✅گفت: تهمت نزن، گفتم: چشم …
🔴یک بار هم من گفتم، خدایا این کودک را حفظ کن،
✅خدا گفت: چشم
📚به نقل قول از علامه طباطبایی
📡 #مجموعهفرهنگیهنریپابرج
@paborjemalvajerd
📡💐درودبرکرامتکریمان
#سخاوتسخاوتمندانمستدام
🔰آخرین ساعات پنجشنبهی گذشته همزمان با شبجمعه
#هفتادوهفتمین واریزی سال جاری حساب پابرج
با پیامک پستبانک اعلام وصول شد
👇و نام
#نیکوکارمالواجردی
#حاجیهخانمحیدری
والدهیمکرمهی
⚜مرحومهمغفوره
🌸⚜ #بانوزینبزارعی
در لیست ثبت گرديد
ایشان برای سلامتی آقا امامزمان
حجتبنالحسن مهدیفاطمه عجلاللهتعالیفرجهالشریف هدیهای واریز فرمودند
📡مجموعه پابرج ضمن تشکر از ایشان
از شما گرامییان درخواست میکند
در این عصر پنجشنبه
💐 #نثار روح پاک فرزندشان
و ارواح اموات خودتان
💐 #فاتحهای قرائت نمائید
💠اللهمصلعلیمحمدوآلمحمد
وعجلفرجهم
📡 #مجموعهفرهنگیهنریپابرج
@paborjemalvajerd