✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹 شرح #حکمت10
🔴 قسمت اول
🔻۱.بایدهای معاشرت با مردم
و درود خدا بر او فرمود: « با مردم آنگونه معاشرت كنيد كه اگر مرديد بر شما اشك ريزند و اگر زنده مانديد با اشتياق سوي شما آيند.»
🔻امیرالمومنین (علیه السلام) در حکمت دهم نهج البلاغه می فرمایند:« با مردم آنگونه معاشرت کنید که اگر مردید برشما اشک ریزند و اگر زنده ماندید با اشتیاق سوی شما آیند». موضوع اصلی حکمت دهم، الگوی معاشرت با مردم است. درباره الگوی معاشرت با مردم در نهج البلاغه مطالب بسیار زیاد است که بنده بخشی از آنها را تحت عنوان "بایدها و نبایدهای معاشرت با مردم" انتخاب کرده ام که تقدیم میکنم.
ابتدا بایدهای معاشرت با مردم را در ۱۰ سرفصل از نهج البلاغه شریف تقدیم میکنم:
🔹 بایدهای معاشرت با مردم:
1⃣ اصل دوستی و مهربانی:
حضرت در حکمت ۱۴۲ می فرمایند:« التَّوَدُّدُ نِصْفُ الْعَقْلِ.» ؛ اظهار دوستی با مردم نیمی از عقلانیت است. و در حکمت ۲۱۱ میفرمایند:« الْمَوَدَّةُ قَرَابَةٌ مُسْتَفَادَةٌ» دوستی با مردم نوعی خویشاوندی پر استفاده و مفید است. به همین دلیل ما موظف شده ایم که حق این دوستی را رعایت کنیم.
اما حق این دوستی چیست؟
حضرت در حکمت ۱۳۴ نهج البلاغه درباره حقوق دوستی و دوستان اینگونه فرموده اند:« لَا يَكُونُ الصَّدِيقُ صَدِيقاً حَتَّى يَحْفَظَ أَخَاهُ فِي ثَلَاثٍ فِي نَكْبَتِهِ وَ غَيْبَتِهِ وَ وَفَاتِهِ» دوست، دوست حقیقی نیست مگر آنکه حقوق برادرش را در سه جایگاه نگهبان باشد. در روزگار گرفتاری، در آن هنگام که حضور ندارد و پس از مرگ »
یکی از حقوقی که ما باید مراقبت کنیم برای اینکه دوستی ما با مردم حفظ بشود، آنجایی است که ظن و گمانی بین ما و مردم ایجاد میشود. مثلا در حکمت۲۴۸ حضرت می فرمایند:« مَنْ ظَنَّ بِكَ خَيْراً فَصَدِّقْ ظَنَّهُ.» اگر کسی به تو ظن خیر داشت، از تو انتظار خوبی داشت، کاری کن که این گمانش تصدیق بشود. احساس نکند که در مورد شما اشتباه فکر کرده است».
از طرف دیگر حضرت در حکمت ۳۰۹ می فرمایند: جوری رفتار کنید که مومنین نسبت به شما سوء ظن پیدا نکنند. می فرمایند: «اتَّقُوا ظُنُونَ الْمُؤْمِنِينَ.»از گمانهای مومنین بپرهیزید. چرا؟ فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى جَعَلَ الْحَقَّ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ چون خداوند حق را بر زبان مومنین قرار داده است.»
2⃣ رعایت آداب و عرف مردم:
اگر میخواهیم رابطه مان با مردم خوب حفظ بشود، خوب است که آداب و عرف مردم را تا آنجایی که با شرع و عقل منافات ندارد را حفظ بکنیم.
حضرت در حکمت ۴۰۱ میفرمایند:« مُقَارَبَةُ النَّاسِ فِي أَخْلَاقِهِمْ أَمْنٌ مِنْ غَوَائِلِهِمْ . اینکه انسان در اخلاق و آدابی که مردم دارند، با آنها همراهی و همنشینی بکند، این خودش به نوعی باعث میشود که انسان از حیله ها و دشمنی ها و کینه های مردم در امان باشد.»
به همین دلیل در حکمت ۳۵ میفرمایند:« مَنْ أَسْرَعَ إِلَى النَّاسِ بِمَا يَكْرَهُونَ»کسی که در کاری که مردم خوششان نمی آید شتاب میکند، قَالُوا فِيهِ بِمَا لَا يَعْلَمُونَ. مردم در موردش حرفهایی میزنند که نسب به آن آگاهی ندارند.
🔻با این نگاه در حکمت ۱۲۳ می فرمایند: « طُوبَى لِمَنْ عَزَلَ عَنِ النَّاسِ شَرَّهُ »خوش به حال کسی که شرش را از مردم برکنار بدارد. یعنی با مردم جوری زندگی کنید که شری از شما به مردم نرسد.
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
↩️ ادامه دارد...
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
🌳شجره آشوب« قسمت چهل و ششم »
📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام
🔻زمانی که مأمون می خواست امام رضا علیه السلام را از مدینه به سوی خراسان بیاورد، دستور داد ایشان را از بصره عبور بدهند. علت این امر نیز واضح است؛ بصره بر خلاف کوفه، مقر مخالفان شیعه و اصولا طرفداران خلفا بودند. مشاهده می کنید کینه امام در دل اهل بصره بعد از گذشت دو قرن در زمان امام رضا نیز هنوز وجود دارد و مأمون به این نکته پی برده بود.
🔻یکی دیگر از جبهه های مخالف و دشمن امام علی علیه السلام در مدت خلافتش، گروه کافران غیر صریح- به تعبیر مقام معظم رهبری- بودند. کانون اصلی این جبهه، در شام و به فرماندهی معاویه و در اصل بنی امیه بود. این گروه، در مهم ترین صحنه رویارویی در نبرد صفین در برابر حضرت، ایستادند و هزینه های فراوان مالی و غیر مالی برای جامعه اسلامی گذاشتند. این گروه نه تنها در جنگ صفین، بلکه در موارد مختلف با امام مقابله کردند؛ مانند فتنه غارات و فتنه ابن حضرمی.
🔻ما در بخش های بعدی خواهیم گفت اصلی ترین اولویت امام در مبارزه با دشمنان همین افراد بودند؛ چنانکه حضرت صریحا فرمود: «اهم علینا قتال اهل الشام.» یا حضرت لحظه ای برای از بین بردن این کانون فساد درنگ نکرد. در مطالب آینده خواهیم دید چرا امام، اولویت خود را برای جنگ و از بین بردن این جبهه قرار داده بود و اساسا تفاوت نگاه امام در جبهه کافران غیر صریح با اهل جمل و نهروان در چیست.ما در این فصل، مطالب خود را در چندین بخش توضیح خواهیم داد.
🔻معاویه زنازاده بود در نقل های تاریخ آمده است مسافر بن عمرو که به زیبایی و سخاوت مشهور بود، عاشق هند، مادر معاویه می شود و با او آمیزش می کند و این موضوع در میان قریش پخش می شود. زمانی که هند حامله می شود، مسافر از ترس پدر هند، به حیره می رود. پدر هند نیز با وعده مال زیاد به ابوسفیان، دخترش را به عقد هند در می آورد و 3 ماه بعد معاویه به دنیا می آید.
🔻گزارش فوق، به خوبی، ناپاک بودن نطفه معاویه را ثابت می کند. کدام نوزاد است که در عرض 3 ماه از تاریخ عقد، به دنیا بیاید؟ عدم ارتباط بنی امیه با بنی هاشم روایتی از امیرالمومنین نقل شده است که امام به معاویه فرمود: «و اما اینکه گفتی ما پسران عبد مناف هستیم...ما (اهل بیت) چنین هستیم، اما امیه مانند هاشم، حرب مانند عبدالمطلب، ابوسفیان مانند ابوطالب، مهاجر مانند آزاد شده، صریح مانند لصیق، محق مانند مبطل و مومن مانند دغل کار نیست. »
📚 کتاب شجره آشوب
💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری
↩️ ادامه دارد...
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹شرح #حکمت10
🔴 قسمت دوم
🔻 بایدهای معاشرت با مردم
🔻 نکته آخری که درباره رعایت آداب و عرف مردم در نهج البلاغه داریم، حکمت ۶۲ است. میفرمایند:« إِذَا حُيِّيتَ بِتَحِيَّةٍ فَحَيِّ بِأَحْسَنَ مِنْهَا وَ إِذَا أُسْدِيَتْ إِلَيْكَ يَدٌ فَكَافِئْهَا بِمَا يُرْبِي عَلَيْهَا وَ الْفَضْلُ مَعَ ذَلِكَ لِلْبَادِئِ» وقتی تو را ستودند بهتر از آن ،آنان را ستایش کن. و اگر به تو احسان کردند، بیشتر از آن به آنان ببخش و به هر حال پاداش بیشتر از آن آغاز کننده است.
3⃣ تواضع:
سر فصل سوم از بایدهای معاشرت با مردم تواضع است.
مولا علی(ع) در حکمت ۲۲۴ نهج البلاغه میفرمایند: «وَ بِالتَّوَاضُعِ تَتِمُّ النِّعْمَةُ به برکت تواضع نعمت ها تمام و کمال می شوند».
4⃣ انصاف:
مطلب چهارم انصاف است. با مردم انصاف دادن.
در همین حکمت ۲۲۴ میفرمایند:« بِالنَّصَفَةِ يَكْثُرُ الْمُوَاصِلُونَ با انصاف به خرج دادن دوستان انسان فراوان می شوند».
البته در مورد معنای انصاف حضرت در حکمت ۲۳۱ فرموده اند:« الْعَدْلُ الْإِنْصَافُ عدل خودش نوعی انصاف است».
5⃣ تحمل سختیها و ناملایمات و اشکالات و اشتباهات مردم:
مطلب پنجمی که در نهج البلاغه پیرامون بایدهای معاشرت با مردم هست، مطلب تحمل سختیها، ناملایمات، اشکالات و اشتباهات مردم است در این معاشرت ها. که تحت عناوینی مثل صبر، حلم، تحمل و سعه صدر در نهج البلاغه جمع شده است که به بخشی از آنها اشاره میکنیم:
📌 5.1 صعه صدر:
در حکمت ۱۷۶ میخوانیم:« آلَةُ الرِّيَاسَةِ سَعَةُ الصَّدْرِ .ابزار ریاست سعه صدر داشتن است». ارتباط این مبحث به موضوع ما این است که انسان وقتی میخواهد در جامعه با همه معاشرت خوب داشته باشد، در واقع در مقابل افکار مختلف، سلائق مختلف، فرهنگها، سطح مطالعات و سطح فهم های مختلف قرار می گیرد و قطعا اذیت میشود ؛اگر سعه صدر داشته باشد، مانند یک رئیسی است که ناچار است در یک اداره ای، وزارت خانه ای با صدها کارمند و هزاران مراجعه کننده با افکار و سلائق مختلف ارتباط داشته باشد، پس باید خیلی سینه گشاده ای داشته باشد.
📌 5.2 حلم:
حضرت در حکمت ۲۱۳ نهج البلاغه شریف می فرمایند: «أَغْضِ عَلَى الْقَذَى وَ الْأَلَمِ تَرْضَ أَبَداً» چشمت را بر بدیها و درد و رنج ها ببند تا ابد راضی زندگی کن. حلم داشته باش.
🔹 فوائد حلم: یکی از فوائد حلم در مقابل جاهل است. وقتی انسان در مقابل رفتار جاهل حلم داشته باشد، اتفاق جالبی که می افتد؛
۱. اول اینکه مردم در مقابل جاهل طرفدارش می شوند.
۲. دوم اینکه خودبه خود با حلم و بردباری د مقابل جاهل، دهان جاهل را میبندد.
🔻در حکمت ۲۱۱ میخوانیم:« الْحِلْمُ فِدَامُ السَّفِيهِ حلم دهان بند انسان سفیه و جاهل است».
🔻در حکمت ۲۰۶ هم اینگونه می خوانیم: « أَوَّلُ عِوَضِ الْحَلِيمِ مِنْ حِلْمِهِ أَنَّ النَّاسَ أَنْصَارُهُ عَلَى الْجَاهِلِ . نخستین پاداش بردبار از بردباریش این است که مردم در برابر نادان، پشتیبان او خواهند بود».
گاهی وقتها ما به راحتی نمیتوانیم حلم به خرج بدهیم. یعنی در این کار مشکل داریم. چه کنیم؟
🔻حضرت در حکمت ۲۰۷ راهش را یاد داده است. فرمود:« إِنْ لَمْ تَكُنْ حَلِيماً فَتَحَلَّمْ فَإِنَّهُ قَلَّ مَنْ تَشَبَّهَ بِقَوْمٍ إِلَّا أَوْشَكَ أَنْ يَكُونَ مِنْهُمْ . اگر بردبار نیستی خودت را بردبار نشان بده. زیرا اندک است کسی که خودش را همانند مردمی کند ولی از جمله آنها به حساب نیاید».
خلاصه حلم باید خیلی جدی گرفته بشود. اینقدر مهم است که حضرت در حکمت ۴۱۸ می فرمایند:« الْحِلْمُ عَشِيرَةٌ » حلم به اندازه یک عشیره و طایفه انسان را پشتیبانی میکند.
🔻 یا در حکمت ۴۲۴ می فرمایند:« الْحِلْمُ غِطَاءٌ سَاتِرٌ» حلم یک پرده بسیار ضخیمی است که جلوی عیب های انسان را می پوشاند.
🔻اینکه انسان چگونه میتواند به حلم هم برسد در حکمت ۴۶۰ اینگونه میفرماید:« الْحِلْمُ وَ الْأَنَاةُ تَوْأَمَانِ يُنْتِجُهُمَا عُلُوُّ الْهِمَّةِ » حلم و بردباری و صبر کردن و عجله نکردن، توأم باهم هستند - از کجا به دست می آیند؟- يُنْتِجُهُمَا عُلُوُّ الْهِمَّةِ همت بلند داشتن نتیجه اش میشود حلم و بردباری. بنابراین اگر انسان چشمهایش را به افقهای دوردست زندگی خیره شود ، مشکلات پیش پا افتاده او را از پای درنمی آورد و حلیم میشود.
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
↩️ ادامه دارد...
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
🌳شجره آشوب« قسمت چهل و هفتم »
📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام
🔻علامه مجلسی، در توضیح عبارت «صریح مانند لصیق نیست»، می فرماید: ظاهر عبارت لصیق به نسب معاویه اشاره می کند و برخی علمای ما گفته اند که امیه از صلب عبدشمس نبود، بلکه بنده ای از روم بود که عبد شمس او را به خود ملحق کرد.
🔻در نتیجه مشخص می شود، اینکه گفته اند بنی هاشم و بنی امیه، دارای نسبت خویشاوندی و پسر عمو بودند،کاملا اشتباه است. این دو خاندان نسبتی با یکدیگر نداشتند و امیه، دارای نسبی رومی بود. در نتیجه جد معاویه اساسا از اهل روم و کافر بوده و به هیچ عنوان نسبتی با بنی هاشم ندارد.
🔻ما در ابتدای فصل قبل، به اثبات نفاق و دنیا طلبی سران جنگ جمل پرداختیم.. آنچه در اینجا می گوییم نکاتی است که اثبات می کند جبهه بنی امیه حتی از زمان رسول خدا نیز کافر بوده و بعد از اینکه خود را در مضیقه دیدند به ظاهر اسلام آوردند. آن ها مهم ترین دشمن اسلام محسوب می شدند و در چهره اسلام، قصد ضربه زدن به اصل دین را داشتند. امام به گروهی از هواداران معاویه که از شام برای پرسش نزد ایشان آمده بودند فرمود: «خداوند لعنت كند آن مردمانى [اهل شام و بنیامیه] را كه فضائل ما را مىپسندند ولى به دين ما ضربه مىزنند.» خلاصه این نکات به شرح زیر است:
🔻1. امام علی علیه السلام خطاب به ابوسفیان فرمود: «تو همیشه دشمن اسلام و مسلمانان بودی.»
🔻2. در کتاب استیعاب آمده است که در جنگ یرموک که مسلمانان با اهل روم مبارزه می کردند، هنگامی که کفار روم پیشروی می کردند، ابوسفیان خوشحال می شد. این در حالی بود که در آن زمان، ابوسفیان به ظاهر در جبهه مسلمانان بود.
🔻3. عمر به کعب الاحبار گفت بعد از من امر حکومت نزد شما (اهل کتاب) به چه کسی می رسد. کعب گفت ما اینگونه (در تورات) دیدیم که امر حکومت بعد از صاحب شریعت به دو نفر می رسد و بعد از او به دشمنانی می رسد که پیامبر با آنان جنگید و این جنگ بر سر اصل دین بود. نکته جالب این گزارش اینکه کعب معتقد است در تورات امده که حکومت بعد از عمر به بنی امیه برسد.
🔻 عثمان نیز از بنی امیه بود؛ یعنی کسانی که پیامبر در زمان حیات خود با آنان بر سر دین جنگید. این گزارش نشان می دهد افراد با نفوذ اهل کتاب در دربار خلیفه، سعی داشتند حکومت بنی امیه را از تعیین شده معرفی و اینگونه وانمود کنند که حکومت آن ها، حتی در کتب انبیای پیشین نیز ذکر شده است. شاید هدفشان از این کار، آماده سازی اذهان عمومی بود که نباید با تخلف از حکومت بنی امیه، با حکم کتاب آسمانی تورات، مخالفت کنند. به علاوه، گزارش فوق صریحا می رساند که بنی امیه که حکومتشان با عثمان شروع شد، همان افرادی بودند که بنای محاربه به پیامبر را بر سر دین داشتند. آیا رسول خدا با غیر از کفار در زمان حیاتش جنگید؟
📚 کتاب شجره آشوب
💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری
↩️ ادامه دارد...
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
4_5850269206938912888.mp3
4.99M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
🔸 شرح #حکمت10 2⃣
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹شرح #حکمت10
🔴 قسمت سوم
🔹 بایدهای معاشرت با مردم
🔻 نکته بعدی درباره تحمل ناملایمات در حکمت ۲۲۴ است. حضرت میفرمایند: «بِاحْتِمَالِ الْمُؤَنِ يَجِبُ السُّؤْدُد» با تحمل کردن سختیها و زحمت ها انسان مستوجب سیادت و آقایی میشود.
6️⃣ خوشرویی و خوش اخلاقی:
🔻 حضرت در حکمت ۶ در مورد خوشرویی فرمودند: «الْبَشَاشَةُ حِبَالَةُ الْمَوَدَّةِ» ؛خوشرویی ریسمان دوستی است. درباره خوشرویی در حکمت ۳۳۳ هم فرمود:«الْمُؤْمِنُ بِشْرُهُ فِي وَجْهِهِ وَ حُزْنُهُ فِي قَلْبِهِ» مؤمن اینگونه است که در چهره اش خنده و بشاشیّت و لبخند است ولی قلبش محزون است. یا درباره حسن خلق در حکمت ۳۸ میخوانیم :« أَكْرَمَ الْحَسَبِ حُسْنُ الْخُلُقِ» با ارزش ترین حَسَب و نسبت فامیلی حسن خلق است. یا در حکمت ۱۱۳ میفرمایند:« لَا قَرِينَ كَحُسْنِ الْخُلُقِ» هیچ همنشینی به ارزش حسن خلق نمی رسد.
🔹تألّف:
مطلب دیگر تألّف است. یعنی با مردم الفت برقرار کردن.
🔻در حکمت ۵۰ میخوانیم:« قُلُوبُ الرِّجَالِ وَحْشِيَّةٌ» دلهای مردم از هم گریزانند، «فَمَنْ تَأَلَّفَهَا أَقْبَلَتْ عَلَيْهِ» هرکس هنر داشته باشد با مردم انس و الفت برقرار بکند قلبهای مردم به او رو میکنند.
🔹 نرم خویی :
نکته آخر در خوش اخلاقی نرم خویی است.
در حکمت۲۱۴ می خوانیم:« مَنْ لَانَ عُودُهُ كَثُفَتْ أَغْصَانُهُ » کسی که درخت شخصیتش نرم باشد، شاخ و برگش فراوان میشود. یعنی دوستان و معاشرانش زیاد می شود.
7️⃣ عفو، گذشت و تغافل:
مطلب هفتم این است که ما در مقابل خطا و گناه و دشمنیهای شخصی که مردم با ما میکنند، عفو و گذشت و تغافل داشته باشیم.
🔻 پیرامون تغافل در حکمت ۲۲۲ خواندیم :« مِنْ أَشْرَفِ أَعْمَالِ الْكَرِيمِ غَفْلَتُهُ عَمَّا يَعْلَمُ» یکی از شریف ترین رفتارهای انسانهای با کرامت این است که از آنچه که از عیوب مردم می دانند غفلت میکنند و چشم می پوشند».
🔹گذشت:
🔻درباره جوانمردان در حکمت ۲۰ میخوانیم:« أَقِيلُوا ذَوِي الْمُرُوءَاتِ عَثَرَاتِهِمْ فَمَا يَعْثُرُ مِنْهُمْ عَاثِرٌ إِلَّا وَ يَدُ اللَّهِ بِيَدِهِ يَرْفَعُهُ» از لغزش جوانمردان درگذرید زیرا جوانمردی نمی لغزد مگر آنکه دست لطف خدا او را بلند خواهد کرد ».و پیرامون عفو هم در حکمت ۱۱ میفرمایند:« إِذَا قَدَرْتَ عَلَى عَدُوِّكَ فَاجْعَلِ الْعَفْوَ عَنْهُ شُكْراً لِلْقُدْرَةِ عَلَيْهِ» وقتی که بر دشمنت قدرت یافتی، عفو و بخشیدن او را شکرانه قدرت قرار بده.
🔻در حکمت ۵۲ میفرمایند:« أَوْلَى النَّاسِ بِالْعَفْوِ أَقْدَرُهُمْ عَلَى الْعُقُوبَةِ» شایسته ترین مردم به عفو کردن آن کسی است که قدرتش بر عقوبت و انتقام بیشتر است. چرا؟ در حکمت ۲۱۱ این چرا را جواب داده اند: «الْعَفْوُ زَكَاةُ الظَّفَرِ» عفو کردن هنگام قدرت، زکات پیروزی است.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
↩️ ادامه دارد...
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
🌳شجره آشوب« قسمت چهل و هشتم »
📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام
🔻4. در دوران خلافت عثمان، ابوسفیان از کنار قبر حضرت حمزه گذر میکرد، وقتی چشمش به قبر افتاد با پایش به قبر کوبید و خطاب به حضرت حمزه چنین گفت:«ای ابا عماره، حکومتی که ما دیروز بر سر آن با هم میجنگیدیم، [ببین] چگونه امروز در دست جوانان ما، به بازی گرفته شده است.»
🔻5. ابوسفیان، پدر معاویه، در جلسهای در خانه عثمان، بعد از اینکه خلافت به بنیامیه رسید گفت: «این گوی خلافت را مثل توپ میان خودتان بچرخانید. به آن کسی که ابوسفیان به نام او قسم میخورد! نه عذابی در کار است، نه حسابی، نه بهشتی، نه آتشی، نه بعثتی و نه قیامتی.» در این جملات، صریحا ابوسفیان که از بزرگان بنیامیه بود، پرده از کفر خود برمیدارد و حتی در جلسه خصوصی در خانه عثمان مطلب را بهگونهای بیان میکند که حاضران در مجلس -که از بنیامیه بودند- نیز بر این مطلب واقف شوند.
🔻6. پیامبر اکرم فرمود: «معاویه بر دینی غیر از اسلام می میرد.» همچنین همان حضرت فرمود: «معاویه در تابوتی در اسفل جهنم است.»
🔻7. امام علی علیه السلام درباره عاقبت معاویه که به مرگ جاهلیت میمیرد فرمود: «پسر هند نمیمیرد تا اینکه بر گردنش صلیب میآویزد.» این مسئله نشان میدهد معاویه اصولا بر آیین اسلام از دنیا نرفته است.
🔻8. امام علی در جواب آن شخص شامی درباره جنگ صفین فرمود: «من راهی نیافتم [در برابر معاویه] جز اینکه یا با او بجنگم یا اینکه به آنچه محمد آورده کافر شوم.» هنگامیکه حضرت نجنگیدن در برابر معاویه را همسان کفر به آیین اسلام میداند، به این معناست که جهاد در مقابل چنین شخصی، مانند جهاد در برابر مشرکین است که عدم امتثال به آن، به کفر نسبت به احکام الهی منجر میشود. در واقع امام، راهی جز جهاد در مقابل معاویه نمیبیند.
🔻 درست مانند اینکه پیامبر بعد از نصایح فراوان، راهی را جز جنگ در برابر مشرکین ندید. امام علی، چارهای غیر از این نمیدید که به فرمایش پیامبر در مورداین سخن نشان میدهد که معاویه بیعت شکن نیست که او را فتنه گر بدانیم بلکه دولت کفریست که از ابتدا مخالف امیرالمومنین بود و بیعت نکرد.
📚 کتاب شجره آشوب
💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری
↩️ ادامه دارد...
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
هدایت شده از مهدوی ارفع
556669.mp3
5.07M
🌹 همسر یعنی این....
پیشنهاد می کنم همه مردان و زنان این صوت را گوش کنند و ذخیره کنند و هرچند وقت یکبار مجددا بشنوند ...
بخدا قسم نیمه شب این صوت را گوش دادم و تا صبح نخوابیدم و گریستم و حسرت خوردم.
آیین همسری را باید از منوچهر و فرشته ای که در این صوت خواهی شناخت، آموخت...
به عنوان یک راوی مشهور اقرار می کنم روایتگری این بانو از قهرمان زندگی اش برترین هنر روایتگری است که تا کنون شنیده ام.
... خدایا ببخش!
#شهید_منوچهر_مدق
#همسر_شهید
#مهدوی_ارفع
🆔 https://eitaa.com/joinchat/3042902020Cab4e8d14dc
AUD-20210426-WA0019.
3.08M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
🔸 شرح #حکمت10 3⃣
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹شرح #حکمت10
🔴 قسمت چهارم
🔹 بایدهای معاشرت با مردم
8⃣ بخشندگی:
🔻عنوان هشتمی که پیرامون بایدهای معاشرت با مردم در نهج البلاغه مطرح است، بخشندگی است.
بخشندگی ذیل ۸ مفهوم در نهج البلاغه بیان شده است که عبارتند از:
۱. سخاوت ۲. جود ۳. کرم ۴. انعام ۵. افضال ۶. احسان ۷. انفاق ۸. اعطاء
🔹 سخاوت : پیرامون سخاوت در حکمت ۵۳ میفرماید:«السَّخَاءُ مَا كَانَ ابْتِدَاءً فَأَمَّا مَا كَانَ عَنْ مَسْأَلَةٍ فَحَيَاءٌ وَ تَذَمُّمٌ» ؛ سخاوت آن است که تو قبل از درخواست فقیر به او ببخشی ، اما آنچه که بعد از درخواستش میبخشی، از روی خجالت و سرزنش مردم است.»
🔹 جود: درباره جود در حکمت ۲۱۱ می فرماید: «الْجُودُ حَارِسُ الْأَعْرَاضِ»؛ جود و بخشش، نگهبان خوبی برای آبروهاست.
🔹 کَرم : پیرامون کرم در حکمت۲۴۷ میخوانیم: «الْكَرَمُ أَعْطَفُ مِنَ الرَّحِمِ»؛ ارزش و اثری که کرم در جلب عطوفت و مهربانی دارد از اثر رحم و خویشاوندی بیشتر است.»
🔹 انعام : درباره انعام به دیگران در حکمت ۱۵۸ میفرمایند: «عَاتِبْ أَخَاكَ بِالْإِحْسَانِ إِلَيْهِ وَ ارْدُدْ شَرَّهُ بِالْإِنْعَامِ عَلَيْهِ» ؛ شرّ برادر دینی ات را با انعام به او رد کن و برگردان.
🔹 افضال: پیرامون افضال هم در حکمت ۲۲۴ میخوانیم: «بِالْإِفْضَالِ تَعْظُمُ الْأَقْدَارُ»؛ با بخشیدن به دیگران ، ارزش انسان زیاد میشود.
🔻 افضال چیست؟ در حکمت ۲۳۱ میفرمایند: «الْإِحْسَانُ التَّفَضُّلُ»؛ احسان همان تفضل است. در واقع تفضل هم همان احسان است.
🔹 احسان: اما پیرامون خود احسان در حکمت ۱۵۸ میفرمایند:«عَاتِبْ أَخَاكَ بِالْإِحْسَانِ إِلَيْهِ»؛ اگر یک وقتی لازم شد برادرت را سرزنش و عتاب کنی، از طریق احسان و نیکی به او عتاب کن. در حکمت ۲۶۴ نهج البلاغه هم نکته بسیار جالبی را حضرت درباب احسان به ما یاد داده اند که امیدوارم این حکمت را واقعا از همین امروز بصورت جدی سرلوحه زندگی خودمان قرار بدهیم. می فرمایند:«أَحْسِنُوا فِي عَقِبِ غَيْرِكُمْ تُحْفَظُوا فِي عَقِبِكُمْ» ؛ به بازماندگان دیگران احسان کنید تا حرمت بازماندگان شما را بعد از شما نگه دارند.
🔹 انفاق: حضرت در حکمت ۱۲۳ عده ای از رفتارها را با عنوان « طُوبَى لِمَنْ» "خوش به حال کسی که فلان کار را بکند"، بیان کردند، که یکی از آنها این است:« طُوبَى لِمَنْ أَنْفَقَ الْفَضْلَ مِنْ مَالِهِ » خوش به حال کسی که اضافه مالش را ببخشد و انفاق کند.
🔹 اعطا : در نهایت پیرامون اعطا کردن هم در حکمت ۲۳۲ فرمود:« مَنْ يُعْطِ بِالْيَدِ الْقَصِيرَةِ يُعْطَ بِالْيَدِ الطَّوِيلَةِ» آنکس که با دست کوتاه ببخشد از دستی بلند پاداش گیرد.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
↩️ ادامه دارد...
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
4_5854732090276317378.mp3
3.24M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
🔸 شرح #حکمت10 4⃣
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
هدایت شده از حسینیه مجازی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️تو زندگیت گره افتاده و نمیدونی داری از کجا میخوری⁉️⁉️
🎤با بیان زیبای استادعالی
#تصویری
#استاد_عالی
کانال حسینه مجازی👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1959854117C51c2d5a315
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
🌳شجره آشوب« قسمت چهل و نهم »
📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام
🔻9. ابن اعثم در الفتوح آورده است که امام علی فرمود: «بهسوی جنگ با اهل شام، انسانهای کور و طاغی، حرکت کنید. حرکت کنید بهسوی اولیای شیطان و دشمنان سنت و قرآن. حرکت کنید بهسوی دروغگویان گناهکار و قاتلین مهاجرین و انصار.»
🔻10. امام علی در مورد معاویه و اعوانش فرمود: «اینان از روى حقیقت اسلام نیاوردند، اسلامشان از روى ترس بوده و کفر را در درون خود پنهان داشتند و چون یار و یاور یافتند آن را ظاهر نمودند!»
🔻11. امام علی در خلال جنگ صفین فرمود: «من به ایمان و به اسلام معاویه و اصحابش اقرار نکردم.»
12. امام علی درباره آیه شریفه «فمنهم من آمن و منهم من کفر» فرمود: «ما کسانی هستیم که ایمان آوردیم و بنیامیه کفر ورزیدند»
🔻13. امام علی در جنگ صفین فرمود: «باقیمانده احزاب را بکشید، اولیای شیطان را بکشید. بکشید کسانی را که میگویند خدا و رسولش دروغ گفتند...آنها چیزی را اظهار کردند که آن را پنهان میداشتند ومیگویند [به دروغ که] خدا و رسول راست گفتند.» نکته جالبتوجه در این روایت اینکه امام از سپاه شام بهعنوان بقیه احزاب یاد میکند. با توجه به اینکه نبرد احزاب را یهودیان نیز پشتیبانی میکردند و کفار نیز برای جنگ با مسلمانان کمر همت بسته بودند، اشاره به باقیمانده احزاب میتواند بیانگر این مطلب باشد که لشکر معاویه نیز همانند کفار و یهودیانی هستند که در زمان رسول خدا به نبرد با ایشان برخاستند و اکنون تعدادی از آنها باقی ماندهاند.
📚 کتاب شجره آشوب
💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری
↩️ ادامه دارد...
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹شرح #حکمت10
🔴 قسمت پنجم
🔹 بایدهای معاشرت با مردم
9️⃣ کنترل زبان:
🔻سرفصل نهمی که پیرامون بایدهای معاشرت با مردم هست درباره زبان است. خیلی نکات زیادی البته در نهج البلاغه داریم که من به بخشی از آنها که به این موضوع بیشتر ارتباط دارند، اشاره میکنم.
🔹 راز داری:
🔻یکی از مسائلی که پیرامون زبان در معاشرت با مردم باید مراقبت باید کرد، راز داری است. انسان نباید همه حرفهایش را به دیگران منتقل کند. حضرت در حکمت ۶ فرمودند: « صَدْرُ الْعَاقِلِ صُنْدُوقُ سِرِّهِ »سینه انسان عاقل گاوصندوق اسرارش است.
🔻 چرا در معاشرتها نباید همه چیز را به همه کس حتی به رفیق و دوست خودمان بگوییم؟ حضرت در حکمت ۲۶۸ جواب داده اند و خیلی خوب باید به این حکمت توجه کرد ،فرمودند: «أَحْبِبْ حَبِيبَكَ هَوْناً مَا عَسَى أَنْ يَكُونَ بَغِيضَكَ يَوْماً مَا» در دوستی با دوستانت مراقبت و احتیاط کن. زیرا شاید روزی دوست تو دشمنت گردد. حالا اگر اسرارت را به او گفتی آن روزی که با تو دشمنی میکند، همه اسرارت را فاش میکند. در ادامه هم میفرمایند: «وَ أَبْغِضْ بَغِيضَكَ هَوْناً مَا عَسَى أَنْ يَكُونَ حَبِيبَكَ يَوْماً مَا» ؛ در دشمنی با دشمنت هم احتیاط کن و حد نگهدار، زیرا ممکن است در آینده همین کسی که الان دشمن توست، دوست تو بشود، آن موقع شرمنده میشوی.
🔹 دوری از پر حرفی:
🔻 نکته دیگری که پیرامون زبان در معاشرت مطرح است، در حکمت ۱۲۳ است که حضرت میفرمایند: « طوبَى لِمَنْ أَمْسَكَ الْفَضْلَ مِنْ لِسَانِهِ» خوش به حال کسی که اضافه حرفهایش را امساک بکند و زیادی حرف نزند.
🔟 نوع تنبیه کردن افراد بواسطه اشتباهاتشان :
حضرت در حکمت ۱۷۷ یک الگوی خیلی خیلی جالب و موثری را بیان می فرمایند. می فرمایند:« ازْجُرِ الْمُسِيءَ بِثَوَابِ الْمُحْسِن » بدکار را با پاداش دادن به نیکو کار زجر بده و تنبیه کن.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
AUD-20220703-WA0006.
2.55M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
🔸 شرح #حکمت10 5⃣
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
🌳شجره آشوب« قسمت پنجاهم »
📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام
🔻 در روایتی دیگر نیز امام به عقیل فرمود همه عرب در برابر برادرت ایستادهاند همانطور که در برابر رسول خدا ایستادند. این تعبیر نیز میتواند به نکته فوق اشاره داشته باشد که گروه باقیمانده از کفار زمان رسول خدا که بنیامیه از ایشان بود و تنها بهظاهر اسلام آورد، امروز در برابر وصی پیامبر قد علم کردهاند.
🔻14. مسعودی در مروج الذهب آورده است: « «جمعى از متقدمان و متاخران از متكلمان و خوارج در باره رفتار على در جنگ جمل و صفين و اختلاف حكم او در اين دو مورد سخن گفتهاند كه اهل صفين را در حال حمله و فرار ميكشت و زخمداران آنها را بيجان ميكرد ولى در جنگ جمل فرارى را تعقيب نكرد و زخمدارى را بيجان نكرد و هر كه سلاح بينداخت يا به خانه خود رفت ايمن بود شيعيان على در باره تفاوت حكم وى در اين دو جنگ جواب دادهاند كه حكم آن اختلاف داشته است زيرا اصحاب جمل وقتى شكست خوردند دستهاى نداشتند كه بدان پيوندند بلكه همه آن قوم به خانههاى خود برگشتند و به جنگ و دشمنى نپرداختند و مخالفت فرمان نكردند و راضى شدند كه با آنها كارى نداشته باشد و درباره ايشان فقط رفع شمشير ميبايست كرد زيرا بر ضد او به جستجوى همدستانى بر نيامدند ولى اهل صفين به گروه و پيشواى منصوبى مىپيوستند كه براى آنها سلاح فراهم ميكرد و مقررى ميداد و مال تقسيم ميكرد و خسارات آنها را جبران ميكرد و براى پياده آنها مركب فراهم مي آورد و بازشان مي فرستاد كه بجنگ پردازند و همگى مطيع پيشوائى او بودند و از راى وى تبعيت ميكردند و مخالف غير او بودند و امامت او را نمي پذيرفتند و منكر حق او بودند و پنداشتند امامتى را كه حق او نيست مطالبه ميكند بدين جهت حكم آنها اختلاف يافت.»
📚 کتاب شجره آشوب
💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری
↩️ ادامه دارد...
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹شرح #حکمت10
🔴 قسمت ششم
🔻 اما سرفصل دوم در بحث معاشرت با مردم، نبایدهاست. یعنی خصلتها و رفتارهای بدی که اگر از ما سر بزند مردم از ما دور می شوند. برعکس آنچه که در حکمت ۱۰ خواندیم که: «خَالِطُوا النَّاسَ مُخَالَطَةً إِنْ مِتُّمْ مَعَهَا بَكَوْا عَلَيْكُمْ وَ إِنْ عِشْتُمْ حَنُّوا إِلَيْكُم» با مردم آنگونه معاشرت کنید که اگر مردید بر شما بگریند و اگر زنده ماندید با اشتیاق سوی شما بیایند.
🔹 نبایدهای معاشرت با مردم:
1⃣ عُجب و خودپسندی :
🔻 اولین نبایدِ معاشرتها، عجب و خودپسندی است. در حکمت ۶ میخوانیم: «منْ رَضِيَ عَنْ نَفْسِهِ كَثُرَ السَّاخِطُ عَلَيْهِ»؛ " دشمنانِ انسان از خود راضی فراوانند" و در حکمت ۳۸ میفرمایند: «أوْحَشَ الْوَحْشَةِ الْعُجْبُ»؛ "وحشتناک ترین وحشت، عجب و خود پسندی است". در حکمت ۱۱۳ میفرمایند:«َ لَا وَحْدَةَ أَوْحَشُ مِنَ الْعُجْبِ» وحشتناک ترین تنهایی از عجب و خودپسندی نیست. در حکمت ۱۶۷ میخوانیم:«الْإِعْجَابُ يَمْنَعُ الِازْدِيَادَ» عُجب به خود(خودپسندی)، مانع رشد و ازیاد نعمت است. در حکمت ۲۱۲ میفرمایند: «عُجْبُ الْمَرْءِ بِنَفْسِهِ أَحَدُ حُسَّادِ عَقْلِهِ»؛ "اگر انسان نسبت به خودش عجب و خودپسندی داشته باشد، یکی از حسودان عقل خودش است." دلیل اینکه انسان نباید عجب و فخر داشته باشد، در حکمت ۴۵۴ به خوبی بیان شده است. حضرت می فرمایند:«مَا لِابْنِ آدَمَ وَ الْفَخْرِ أَوَّلُهُ نُطْفَةٌ وَ آخِرُهُ جِيفَةٌ وَ لَا يَرْزُقُ نَفْسَهُ وَ لَا يَدْفَعُ حَتْفَهُ» آدمیزاد را چه به فخر؟ در حالیکه اولش نطفه ای بیش نبوده، آخرش هم جیفه و مرداری بیش نیست، نه به تنهایی قدرت دارد رزق خودش را تامین کند و نه خطری را از خودش دفع بکند.
2⃣ حسادت:
🔻دومین مسأله از نبایدها ، حسادت است. حضرت علی(ع) در حکمت ۲۱۸ می فرمایند: «حَسَدُ الصَّدِيقِ مِنْ سُقْمِ الْمَوَدَّةِ»؛ " یکی از آسیبهای مودّت و دوستی، حسادت نسبت به دوست است". در حکمت ۲۲۵ در ضرر در حسادت نسبت به خود حسود می فرمایند: «الْعَجَبُ لِغَفْلَةِ الْحُسَّادِ عَنْ سَلَامَةِ الْأَجْسَادِ» ؛ تعجب میکنم که حسادت ورزان از سلامت جسم خودشان غافلند، یعنی دارند ضربه را به خودشان میزنند. لذا در حکمت ۲۵۶ میفرمایند:«صِحَّةُ الْجَسَدِ مِنْ قِلَّةِ الْحَسَدِ» ؛ "یکی از راههای سلامتی تن، این است که کمتر حسادت بورزد".
3⃣ خشم و تندخویی:
🔻حضرت علی(علیه السلام) در مورد تندخویی در حکمت ۲۵۵ میفرمایند:«الْحِدَّةُ ضَرْبٌ مِنَ الْجُنُونِ لِأَنَّ صَاحِبَهَا يَنْدَمُ فَإِنْ لَمْ يَنْدَمْ فَجُنُونُهُ مُسْتَحْكِمٌ » تندخویی یک قسمی از اقسام جنون و دیوانگی است، زیرا صاحب این اخلاق یا بعد از تندخویی پشیمان میشود-خوب پس معلوم است کار عاقلانه ای نکرده است که پشیمان شده است- اگر هم پشیمان نشود پس معلوم میشود جنون و دیوانگی اش همچنان ادامه دارد. در بحث به خشم آوردن برادر مؤمن هم در حکمت ۴۸۰ خواندیم:«إِذَا احْتَشَمَ الْمُؤْمِنُ أَخَاهُ فَقَدْ فَارَقَهُ»؛ وقتی که مؤمن برادر دینی خودش را عصبانی بکند، دیگر از او جدا شده است.
4⃣ سوء ظن:
🔻 مولا در حکمت ۲۲۰ در ادب رفاقت میفرمایند:«لَيْسَ مِنَ الْعَدْلِ الْقَضَاءُ عَلَى الثِّقَةِ بِالظَّنِّ»؛ "از عدالت به دور است که انسان بر انسان دیگری که قابل اطمینان است سوءظن داشته باشد". و در حکمت ۳۶۰ میفرماید: «لَا تَظُنَّنَّ بِكَلِمَةٍ خَرَجَتْ مِنْ أَحَدٍ سُوءاً وَ أَنْتَ تَجِدُ لَهَا فِی الْخَيْرِ مُحْتَمَلًا »؛ وقتی از زبان یک انسان خوبی حرفی خارج میشود که به نظر حرف بدی هست، تو تا میتوانی که آن را توجیه به خیر و خوبی بکنی، حق نداری سوء ظن داشته باشی.
5⃣ پرهیز از رفتارهای شک برانگیز:
🔻 در حکمت ۱۵۹ میفرماید:«مَنْ وَضَعَ نَفْسَهُ مَوَاضِعَ التُّهَمَةِ فَلَا يَلُومَنَّ مَنْ أَسَاءَ بِهِ الظَّنَّ»؛ کسیکه خودش را در موضع تهمت قرار بدهد، اگر مردم نسبت به او سوءظن پیدا کنند حق ندارد جز خودش را سرزنش کند».
6⃣ پرهیز از عیب جویی:
🔻 در حکمت ۳۵۳ میفرماید: «اكْبَرُ الْعَيْبِ أَنْ تَعِيبَ مَا فِيكَ مِثْلُهُ »؛ بزرگترین عیب انسان این است که آن عیبی که خودت داری را در دیگران پیگیری کنی.
7⃣ سخن چینی:
🔻 در حکمت ۲۳۹ میفرماید:«مَنْ أَطَاعَ التَّوَانِيَ ضَيَّعَ الْحُقُوقَ وَ مَنْ أَطَاعَ الْوَاشِيَ ضَيَّعَ الصَّدِيقَ»؛ کسی که دنبال سخن چینی باشد، حقوق برادری را ضایع کرده است.
8⃣ به زحمت انداختن دیگران:
🔻 در حکمت ۲۷۹ میخوانیم: «شَرُّ الْإِخْوَانِ مَنْ تُكُلِّفَ لَهُ» ؛ "بدترین برادران آن کسی است که انسان به خاطر او به زحمت و رنج بیفتد".
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee