eitaa logo
پژواک
776 دنبال‌کننده
31.7هزار عکس
15.3هزار ویدیو
894 فایل
انعکاس بخشی از رویدادهای تربیتی آموزش و پرورش ناحیه 4 قم ارتباط با ادمین : @Payametollab
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🌹14 ذی الحجّه 🥀بخشیدن فدک به حضرت زهرا علیها السلام (1) 🌴در این روز یا شب آن در سال هفتم هجرت، به امر خداوند، فدک به حضرت زهرا علیها السلام بخشیده شد، و حضرت رسول صلّی الله علیه و آله بر این بخشش شاهد گرفتند. (2) قول دیگر در این باره 15 رجب است. (3) ♦️ فتح فدک 🌴پس از فتح خیبر در سال هفتم، حدود چهار سال قبل از شهادت پیامبر صلّی الله علیه و آله جبرئیل نازل شد، و دستور فتح فدک توسّط پیامبر و أمیر المؤمنین علیهما السّلام را آورد. آن دو بزرگوار در تاریکی شب با اسلحه ی لازم به سرزمین فدک آمدند، و حسب دستور پیامبر صلّی الله علیه و آله، أمیر المؤمنین علیه السّلام بر کتف پیامبر صلّی الله علیه و آله قرار گرفت و آن حضرت بر خاست و أمیر المؤمنین علیه السّلام را با خود بلند کرد. به معجزه الهی مولی الموحّدین علیه السّلام در حالی که شمشیر رسول الله صلّی الله علیه و آله همراهش بود، از دیوار قلعه ی فدک بالا رفت و بالای دیوار صدای مبارکش را به اذان بلند کرد. یهودیان قلعه فدک گمان کردند که مسلمین حمله کرده اند و روی دیوارها هستند. خواستند از در قلعه فرار کنند، ولی بیرون قلعه مقابل در آن پیامبر صلّی الله علیه و آله را در برابر خود دیدند و از طرفی أمیر المؤمنین علیه السّلام پائین آمد و با آنان در گیر شد و 18 نفر از بزرگان آنان را کشتند، و بقیّه تسلیم شدند. امر بر این قرار گرفت که هر کس از اهل فدک مسلمان شود، خمس اموال او را بگیرند و هر کس بر دین خود باقی ماند همه ی اموالش را بگیرند. این گونه بود که بدون لشکر کشی و کوچکترین دخالت مسلمین قلعه ی فدک فتح شد. و طبق آیه مبارکه سوره حشر (4) سرزمین هائی که بدون لشکر کشی مسلمین فتح شود، حتّی اگر اهل آن جا خودشان به عنوان تسلیم نزد پیامبر صلّی الله علیه و آله بیایند، این مناطق و غنائم و اُسَرای آن مِلک خاصّ حضرت است و مانند اموال شخصی خود می تواند هر تصمیمی در باره ی آن ها بخواهد بگیرد، و مسلمین هیچ حقّی در آن ها ندارند. ♦️ اعطای فدک به فاطمه علیها السلام بعد از این ماجرا جبرئیل نازل شد و این آیه را آورد : «وَ آتِ ذَا الْقُرْبی حَقَّهُ» : «حقّ خویشان را به آنان بده» (5) پیامبر صلّی الله علیه و آله پرسید : منظور چه کسانی هستند، و این حقّ کدام است ؟ جبرئیل از طرف خداوند عرضه داشت : فدک را به فاطمه علیه السّلام عطا کن. پیامبر صلّی الله علیه و آله به حضرت زهرا علیها السلام فرمود : «خداوند فدک را برای پدرت فتح کرد، و چون لشکر اسلام آن را فتح نکرده مخصوص من است. خداوند دستور داده آن را به تو بدهم. از سوی دیگر مهریّه ی مادرت حضرت خدیجه علیها السلام بر عهده ی پدرت مانده و پدرت در قبال مهریّه ی مادرت و به دستور خداوند فدک را به تو عطا می کند. آن را برای خود و فرزندانت بردار و مالک آن باش». حضرت زهرا علیها السلام عرض کرد : «تا شما زنده اید بر من و مال من صاحب اختیار هستید». پیامبر صلّی الله علیه و آله فرمود : ترس آن را دارم که نا اهلان تصرّف نکردن تو را در زمان حیاتم، بهانه ای قرار دهند و بعد از من آن را از تو منع کنند. حضرت صدیقه علیها السلام عرض کرد : آن گونه که صلاح می دانید عمل کنید. پیامبر صلّی الله علیه و آله أمیر المؤمنین علیه السّلام را فرا خواند و فرمود : «سند فدک را به عنوان بخشوده و اعطائی پیامبر بنویس و ثبت کن». علی علیه السّلام آن را نوشت و پیامبر صلّی الله علیه و آله و یکی از غلامان رسول خدا صلّی الله علیه و آله و امّ ایمن شهادت دادند و پیامبر صلّی الله علیه و آله فرمود : امّ ایمن زنی از اهل بهشت است، و تا زمان حیات رسول خدا صلّی الله علیه و آله وکلای حضرت زهرا علیها السلام در آن سرزمین بودند. (6) ♦️ در آمد فدک رسول خدا صلّی الله علیه و آله مردم را در منزل حضرت زهرا علیها السلام جمع نمود و به آنان خبر داد که فدک از آن فاطمه علیها السلام است و از در آمد فدک به عنوان اعطائی فاطمه علیها السلام بین مردم تقسیم کرد. 📚 منابع : 1. کافی : ج 1، ص 543. و ... . 2. بحار الأنوار : ج 95، ص 188. و ... . 3. مسار الشیعة : ص 35. و ... . 4. سوره حشر : آیه ی 6 ـ 7. 5. سوره اسراء : آیه 26. 6. کافی : ج 1، ص 543. و ... .
💠 مسابقه بزرگ حدیث ولایت ▫️در سه بخش کودک و نوجوان عمومی 📅 مهلت شرکت در مسابقه تا 30تیرماه لغایت13مرداد 🎁جوایز: 14 پلاک طلای یا علی و 110 پک معنوی نگین انگشتری حرم حضرت فاطمه معصومه علیها السلام 📎لینک شرکت در مسابقه: https://fatemi.amfm.ir/ 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها 🆔 @astanqom
29.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅دبیرستان ثقفی 🔰دابسمش نام اثر :امروز روز عیده 🗣️ اجرا :" محمد رضا رضائی راد" ❇️پيشاپيش عید غدیر خم مبارک باد ☀️اسعدالله ایامکم سعیدا انشالله
بسم الله الرحمن الرحیم پویش همگانی جمع آوری داروهای مازاد جهت بیماران محروم استان سیستان و بلوچستان شما هم می توانید داروهای مازاد خانه خود را به کارشناسی روابط عمومی یا دفتر بسیج ناحیه تحویل نمائید۔ بسیج فرهنگیان استان قم
هدایت شده از مشاوره کنکور ۱۴۰۱و ۱۴۰۲ پایه دهم و یازدهم ناحیه ۴ قم
💎 همه ما وقتی میخوایم هر کار تازه ای رو انجام بدیم یا وارد مسیر جدیدی بشیم، اولین سوالمون اینه: از کجا شروع کنم؟ 🔘در مسیر رشد و توسعه فردی، جواب این سوال مفصله! اما میشه اولین گام رو در یک کلمه خلاصه کرد: ! 💠حتماً میدونید که اولین قدم برای انجام یک کار تازه و یا ایجاد یک تغییر، بررسی باورهاست. چون هر تغییری از شروع میشه و هر رفتاری از یک یا نشات میگیره. ✔️بنابراین اول باید ببینیم آیا باور و تفکرمون با نتیجه ای که میخوایم بگیریم هماهنگ هست یا نه. اگر نیست، باید اول این هماهنگی و تناسب رو ایجاد کنیم. 🤛🤜 ✔️اصلاح و هماهنگی باورها در ابتدای رشد و تغییر، مثل تیز کردن تبره! وقتی میخوایم یک درخت رو قطع کنیم(که البته کار خوبی نیست❌) باید اول تبرمون رو تیز کنیم. اگر تبرمون کُند باشه، هر قدر بیشتر تلاش کنیم، کمتر نتیجه میگیریم. درواقع فقط خسته میشیم و در نهایت تسلیم میشیم! ✔️ منطقی تر اینه که مدت بیشتری از وقتمون رو به تیز کردن تبر و مقدار کمتری رو به ضربه زدن اختصاص بدیم. اینطوری زودتر به نتیجه دلخواه میرسیم! 👍 ✔️یعنی اگر با باورهای محدود کننده و ناکارآمدو نادرست، برای رشد و پیشرفت تقلا کنیم، خسته و دلسرد میشیم. اما اگر با باورهای درست پیش بریم، به نتیجه دلخواه خواهیم رسید! ✌ ❗️🥀
هدایت شده از مشاوره کنکور ۱۴۰۱و ۱۴۰۲ پایه دهم و یازدهم ناحیه ۴ قم
🔔📃 چه تفکرات اشتباهی باعث می شود حال ما خراب شود؟ 1️⃣ ذهن‌خوانی mind reading فکر می کنید، بدون شواهد کافی می دانید که دیگران به چه چیزی فکر می کنند. مثل : جواب سلامم را نداد، پس حتما از دست من ناراحت است. 2️⃣ پیش‌گویی furtune telling پیش بینی می کنید که حوادث آینده، بد از آب در می آیند یا این که خطرات زیادی شما را تهدید می کند. مثل : در امتحان شکست می خورم یا کاری گیر من نخواهد آمد. 3️⃣ فاجعه‌سازی catastrophizing معتقدید هر چه اتفاق افتاده یا خواهد افتاد به شدت افتضاح، ناخوشایند و غیر قابل تحمل است. مثل : افتضاح می شود اگر در دانشگاه قبول نشوم. 4️⃣ برچسب زدن labling به خودتان یا دیگران، صفات کلی و منفی نسبت می دهید. مثل : من آدم بدبختی هستم یا من آدم بی ارزشی هستم. 5️⃣ نادیده گرفتن جنبه‌های مثبت discounting positives مدعی هستید که کار های مثبت خودتان یا دیگران پیش پا افتاده و ناچیز هستند. مثل: این کار از عهده همه بر می آید یا قبول شدن در کنکور که کار مهمی نیست. 6️⃣ فیلتر منفی negative filter تقریبا همیشه جنبه های منفی را می بینید و به جنبه های مثبت توجه نمی کنید. مثل: هیچ کس مرا دوست ندارد. 7️⃣ تعمیم افراطی overgeneralizing بر پایه یک حادثه، الگو های کلی منفی را استنباط می کنید. مثل: این اتفاق همیشه برای من اتفاق می افتد یا در همه کار ها شکست می خورم. 8️⃣ تفکر دوقطبی dichotomus thinking به وقایع پیرامون و انسان های اطراف با دید همه یا هیچ نگاه می کنید. مثل : همه مرا طرد می کنند یا همه وقتم تلف شد. 9️⃣ باید اندیشی should به جای این که حوادث را بر پایه چیزی که هستند ارزیابی کنید. بیشتر آن ها بر اساس چیزی که باید باشند، تفسیر می کنید. مثل : باید کارم را خوب انجام بدهم. یا باید در کنکور قبول شوم. 🔟 شخصی‌سازی personalizing علت بروز حوادث منفی را به خودتان نسبت می دهید و سهم دیگران را در بروز مشکل نادیده می گیرید. مثل : ازدواجم بهم خورد، چون من مقصر بودم. 1️⃣1️⃣ سرزنش‌گری blaming دیگران را علت مشکلات و احساسات منفی خود می دانید و از طرفی مسئولیت تغییر رفتارتان را نیز فراموش می کنید. مثل : دیگران باعث عصبانیت من می شوند یا والدینم باعث و بانی همه مشکلات من هستند. 1️⃣2️⃣ مقایسه‌های نا عادلانه unfair comparisons حوادث را طبق معیار های ناعادلانه تفسیر می کنید. خودتان را با کسانی مقایسه می کنید که از شما برترند و به این نتیجه می رسید که آدم حقیری هستید. مثل : او خیلی موفق تر از من است یا شاگرد اول کلاس در امتحان خیلی بهتر از من عمل کرد. 1️⃣3️⃣ تاسف‌گرایی regret orientation (کشکول ای کاش) به جای این که در حال حاضر به کاری فکر کنید که از دستتان بر می آید، بیشتر به این مسئله می اندیشید که ای کاش در گذشته بهتر عمل می کردید. مثل : اگر تلاش کرده بودم ، شغل بهتری پیدا می کردم یا ای کاش این حرف را نمی زدم. 1️⃣4️⃣ چی می‌شد اگر what if دائم از خودتان سوال می کنید چی می شود اگر چنین اتفاقی بیفتد و با هیچ جوابی راضی نمی شوید . مثل : حرف شما درست است، اما چی می شود اگر مضطرب شوم؟ یا چی می شود اگر نفسم در سینه حبس شود؟ 1️⃣5️⃣ استدلال هیجانی emotional reasoning از احساسات خود برای تفسیر واقعیت استفاده می کنید. مثل : چون دلم شور میزند، پس اتفاق ناگواری می افتد.
هدایت شده از مشاوره کنکور ۱۴۰۱و ۱۴۰۲ پایه دهم و یازدهم ناحیه ۴ قم
🔔📃 چگونه باهوش تر شوید؟ ✍️ متخصصین روانشناسی بر این باورند برای بهبود عملکرد مغز و تقویت بهره هوشی پیشنهادات بسیار راحتی وجود دارد که کمک به افزایش بهره هوشی میکند: 🔻مطالعه کنید ▫️دانشجوی زندگی باشید! انسان تک بعدی نیست و فقط به چند بعد سلامت ، ثروت و شادی خلاصه نمیشود. برای بالا بردن هوش کلامی باید در مورد مسایل گوناگون مطالعه کرد و دایره لغات را گسترش داد. مطالعه در مورد تاریخ، روانشناسی، علوم زیستی، علوم طبیعی، هنر، زبان، ریاضی و موسیقی کمک به گسترش تفکر می کند. ▫️به تفکر خود شخصیت و عمق دهید و حداقل در هفته یک کتاب بخوانید. 🔻ذهن خود را به چالش بکشید ▫️انواع بازیهای ذهنی و فکری میتواند باعث تقویت هوش سیال، بهبود عملکرد حافظه و افزایش قدرت تمرکز میشود. اگر تنها برای مدتی این کار را تکرار کنید به زودی نتیجه ان را می بینید. سودوکو، حل جدول، حل معما از بهترین گزینه های بازی های تمرینی ذهن است. 🔻موسیقی یاد بگیرید، بنوازید و گوش دهید ▫️یادگیری سازهای مختلف میتواند به هماهنگی بدنی شما کمک کند و هوش عملی شما را بالا ببرد. اینکار علاوه بر تقویت هوش عملی می تواند به هوش انتزاعی شما نیز کمک کند. هم چنین موسیقی در هر سبکی کمک به افزایش هوش شنیداری شما میکند. ▫️اگر هنگام کار وفعالیت روزانه خود به موسیقی گوش دهید کمک بسیار زیادی به تقویت تمرکز شما و هوش شنیداری تان میکند. 🔻یادداشت کنید ▫️هر چقدر میتوانید یاداشت کنید! برای شروع می توانید با یادداشت روزانه خاطرات خود شروع کنید. می توانید هر مطلب ساده ایی را به جای ذخیره در تلفن همراه در دفتر یادداشت بنویسید. ▫️سعی کنید با دست مخالف یادداشت کنید و نیمکره غالب مغز را به چالش بکشید و از نیمکره مخالف مغز نیز بیشتر کمک بگیرید. 🔻تعاملات اجتماعی و میانفردی خود را بیشتر کنید ▫️ارتباطات اجتماعی و تعامل میانفردی بیشترین کمک را به افزایش هوش اجتماعی شما میکند، و در عین حال باعث پرورش هوش کلامی و شنیداری هم میشود. ▫️تعاملات اجتماعی میتواند منجر به احساس تعلق، همدلی و شادی شود.
17.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺در غدیرخم پیمبر دست تو🌺 🌺تا گرفت و گفت از اوصاف تو🌺 🌺تو برای شیعیان گشتی امام🌺 🌺چون پیمبر کرد حجت را تمام:🌺 🌺«هرکسی را که منم مولای او🌺 🌺شد علی هم رهبر و مولای او»…🌺 🌺عدل و داد و مهر و احسانت، علی🌺 🌺اسوه‌ای شد بهرِ یارانت، علی…🌺 🌺جان من قربان نامت، یا علی🌺 🌺جان فدای آن مرامت، یا علی🌺 🌸🌸🌸دبستان سرای دانش🌸🌸🌸
🔻خاطره و حکایت جذاب و پند آمیز مرحوم علامه محمد تقی جعفری از مجلس جشنی به مناسبت غدیر خم راجع به مناظره ای شاعرانه:👇 🔸یکی از نوه های مرحوم مورخ الدوله سپهر نویسنده کتاب ناسخ التواریخ به منزل ما آمد و اظهار داشت در شب عید غدیر در منزلی در شمال تهران، جشنی برقرار است و علاقه مندم شما هم در آن شرکت کنید. گفت: در این جشن تعداد زیادی از رجال لشکری و کشوری هستند. من تصور می کنم که اگر شما تشریف بیاورید و در آن محفل، مطالبی نیز بفرمایید مؤثر واقع شود. 🔹محل برگزاری جشن، منزلی بزرگ و تقریبا جنگل مانند بود و بخش هایی از آن، به صورت آب نماهای بسیار بزرگ بود و به هرحال، باغی بود که کمتر نمونه آن را دیده بودم. وارد جلسه شدیم. 🔸دیدم سالنی بسیار بزرگ است که انواع و اقسام میوه ها و شیرینی ها جهت پذیرایی از حضار در آن چیده شده است. در ادامه برنامه برخی از اینها آمدند و در وصف امیرالمؤمنین (سلام ا... علیه) اشعاری خواندند. برخی از شعرها خوب بود و برخی نیز سطحی نداشت‌. 🔹من دیگر خسته شده بودم و بنا داشتم که بلند شوم بروم که از درِ مجلس سیّدی با ظاهری بسیار ساده وارد شد و حتی کفش خود را برداشت و به داخل آورد که البته در آنجا این کار، خلاف عادت بود و پیدابود که صاحب مجلس و تعدادی دیگر ناراحت شده اند. 🔸عموم حضار به سید نگاهی تحقیر آمیز داشتند. کسی به او احترامی نگذاشت، ولی من در مقابلش به احترام برخاستم و او نیز سری تکان داد. آن سید جوان بود و با یک طمأنینه و اطمینان خاصی بر روی زمین نشست و کسی هم تعارف نکرد که روی صندلی بنشیند. 🔹در این هنگام، نوبت به اشعرالشعرا رسید و از او دعوت کردند که بیاید و اشعارش را بخواند. این شاعر با یک طمطراقی آمد و شروع به قرائت اشعار نمود. 🔸وقتی بیت اول را خواند هر چند بد نبود ولی همان سید یک اشکال جدی به آن وارد کرد. اشعرالشعرا محل نگذاشت و بیت دوم را خواند. 🔹دوباره سید ایراد گرفت. شاعر همچنان توجه نمی کرد. وقتی بیت سوم را خواند، سید گفت: این هم اشکال دارد. شاعر عصبانی شد و گفت: چرا؟ سید گفت: خوب، این را اول می پرسیدی. الان برایت توضیح می دهم. 🔸سید، بحثی از معانی بیان و صنایع ادبی را به صورت خیلی خلاصه بیان کرد، دیدم که دریایی است بیکران، چند نفر از حضار آمدند و احترام کردند و به زور سید را به بالای مجلس بردند. 🔹در این هنگام یکی از حضار به سید گفت: اولا خوش آمدید، هر چند که نمیدانیم چطور آمدید. دوم این که آیا خودتان هم شعر می گویید؟ 🔸سید گفت: گاهی اوقات. 🔹گفتند: می شود یکی از سروده های خود را بخوانید؟ گفت: آری و حتی میتوانم همین الان شعری فی البداهه و تازه بگویم. گفتند: پس بفرمایید. 🔸گفت: نه، چرا که ممکن است بگویید این اشعار را قبلا گفته ای. شما بگویید که چه بسرایم؟ 🔹اینها با حالت اعجاب آمیز نگاهی به یکدیگر کردند و گفتند: غزلی بگویید در مدح امیرالمؤمنین که دو بیت اول عاشقانه باشد و بیت سوم این باشد که اگر علی به خاری نگاه کند، گلستان می شود و بیت چهارم این باشد که اگر معصیت کاران عالم حتی فرعون توسل به علی پیدا کنند بهره مند می شوند. خلاصه، محدوده را برای او خیلی تنگ کردند. 🔸سید قبل از شروع نگاهی به حضار کرد که کسی اشعار او را ننویسد. من زیر عبا خودکار و کاغذ را آماده کردم تا اشعار را یادداشت کنم. سید فهمید اما اعتراضی به من نکرد. سید شعر را این گونه آغاز کرد: گر شمیمی ز سر طُرّه جانان خیزد تا قیامت ز صبا رایحه جان خیزد واله ام من که چو ازخواب تو بیدار شوی زچه رو از سر چشمان تو مژگان خیزد؟ علیِ عالیِ اعلا که ز بیم نهلش روح از کالبد عالم امکان خیزد گر به خاری کند از قاعده لطف نظر از بن خار، دو صد روضه رضوان خیزد گر زند دست به دامان ولایش فرعون از لحد با دو کف موسی عمران خیزد داورا، دادگرا، جانب "جَدّا" نظری کز پی مدح تو چون بحر به طوفان خیزد 🔹معلوم شد که اسمش جدّا و قمی است. 🔸پس از خواندن شعر، سید خطاب به حاضران گفت: 🔹آقایان! علی علیه السلام ازاین جلسات که دور هم بنشینید و انواع غذاها را بخورید و چند بیت هم شعر بخوانید راضی نیست. علی مرد است و مردان را دوست دارد. اگر مرد هستید و مردانگی دارید بروید سراغ محرومان، دردمندان و فقرا. 🔸یعنی همان کسانی که مورد عنایت علی بودند. اینجا نشسته اید و غذاها، شیرینی ها و شربت های خوشمزه می خورید بعد می روید خانه و فکر می کنید که در مدح علی شعر گفته اید. صریح بگویم که باید وضعتان را عوض کنید و بروید سراغ محرومان جامعه.‼️ این را گفت و کفش خود را برداشت و از مجلس بیرون رفت. 🔹پس از رفتن او تا مدتی همه بهت زده بودند، آن شب شاهد بودم که تعدادی از آنها بسیار گریه می کردند. آقای سپهر، بعدها می گفت: تعدادی از افرادی که آن شب حضور داشتند، زندگی شان را تغییر دادند و رفتند و به رسیدگی به محرومان پرداختند...