این اهنگ برای وقتی هستش که مولانا عاشق حرفای شمس میشه و بنا به دلایلی از شمس دور میشه.... و میرقصه و اینارو میخونه...

🌹آن یکی خر داشت و پالانش نبود یافت پالان، گرگ خر را در ربود

آره... بعضی وقتا خیلی زود دیر میشه.... نباید دیر شروع کنیم...

🌹کوزه بودش ،آب می‌نامد بدست آب را چون یافت ،خود کوزه شکست

بعضیا میگن این بدشانسیه... ولی من میگم اینا حکمت خداست... تا خدا نخواد نمی‌شه... نظر خودت چیه مولانا؟

🌹گر خدا خواهد نگفتند از بَطَر پس خدا بنمودشان عجزِ بشر

آره... هر کسی خودبینی و خود بزرگ بینی و خودپسندی داشته باشه خدا نشونش میده که تو هیچی نیستی. عاقبت اینا چی میشه رومی ؟ 🫤

🌹هرچه کردند از علاج و از دوا گشت رنج افزون و حاجت ناروا

رسماً دهنشون سرویسه. هرچی می‌گازی می‌بینی تهش باز درست نمی‌شه. انگاری خدا می‌خواد به زورم که شده اون شخصو بیاره سمت خودش. انگاری خدا می‌خواد طرفو اذیت کنه تا بهش بفهمونه تا من نخوام نمیشه...

🌹از قضا سرکنگبین صفرا فزود روغن بادام خشکی می‌نمود از هلیله قبض شد اطلاق رفت آب آتش را مدد شد همچو نفت

خدا اگه نخواد سکنجبین که صفرا بر هستش یهو صفراتو زیاد می‌کنه و روغن بادومی که روان کننده هستش... یبوست برات درست می‌کنه. اگه خدا نخواد آبی که باید آتیش رو خاموش کنه اتفاقاً تبدیل به نفت می‌شه. همه چیز دست خداست ما هیچی نیستیم.

رومی ؟ به نظرت این شخص به خدا چی بگه قضیه درست میشه ؟

🌹کِاِی کمینه، بخششت مُلک جهان من چه گویم؟ چون تو می‌دانی نهان ای همیشه حاجت ما را پناه بار دیگر ما غلط کردیم راه

چقدر این حالت شکستن جلوی خدا قشنگه.... بعدش قشنگ فکر می‌کنی یه سدی شکست و ....یه آبی جاری شد....