‌ شما دعوتید به بزرگترین گروه شرح نهج البلاغه ایتا 🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁 بدون قرعه کشی برنده کمک‌هزینه سفر به #مشهد_مقدس، #انگشتر_دُرّ_نجف #تابلو_فرش_حرم امام رضا و ده‌ها جایزه نفیس به ارزش 140میلیون ریال شوید. 2620 اطلاعات بیشتر در گروه‌ شرح‌نهج‌البلاغه «پای منبر مولا»: ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮ https://eitaa.com/joinchat/2066481246Cb13f0be69d ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯

همیشہ‌آیہ‌؎وَجَعَلْنـٰا...رـٰازمزمہ‌مۍکرد ‌گفتم:آقـٰاابراهیـم‌این‌آیہ‌برا؎محـٰافظت درمقـٰابل‌دشـمنِ‌اینجـٰاکہ‌دشمن‌نیست نگاه‌معنـٰادار؎ڪردوگفت:دشمنۍ بزرگترازشیطآن‌هـم‌وجـوددآره؟...ｼ!

🤍🖤🤍🖤🤍🖤🤍🖤 🤍🖤🤍🖤🤍🖤🤍 🤍🖤🤍🖤🤍🖤 🤍🖤🤍🖤🤍 🤍🖤🤍🖤 🤍🖤🤍 🤍🖤 🤍 #من‌میترا‌نیستم پارت‌پنجم تمام ان سفر را به یاد دارم. در طول ان سفر عبای عربی سرم بود شهر کربلا و حرم برایم غریبه نبود مثل این بود که به همه ی کس و کارم رسیده ام. دلم نمیخواست از انجا دل بکنم و برگردم انگار انجا به دنیا آمده و بزرگ شده ام. توی شلوغی و جمعیت حرم خودم را رها کردم چند تا مرد داخل حرم نشسته و نمیاز می خواندند مادرم یک لحظه متوجه شد که من زیر دست و پای مردم افتاده ام و نزدیک است که خفه شوم. بلند فریاد زد یا امام حسین من اومدم دوباره ازت حاجب بگیرم تو کبری رو که خودت بخشیدی میخای از من پس بگیری؟! مرد های قران خوان بلند شدند و من را از زیر دست و پای جمعیت بیرون کشیدند بار دوم در نه سالگی همراه پدر و مادرم قانونی و با پاسپورت به کربلا رفتم. ان زمان رفتن به کربلا خیلی سختی داشت. با اینکه در آبادان زندگی میکردیم و از راه شلمچه به بصره میرفتیم اما امکانات کم بود و مشکلات سفر و راه زیاد. بیشتر سال هم هوا گرم بود. در سفر دوم وقتی به نجف اشرف رسیدیم _درویش_که از بابای حقیقی هم برای من دلسوز تر بود_ در زیارت حضرت علی علیه السلام از او طلب مرگ کرده بود. او به حضرت علاقه ی زیادی داشت و دلش میخاست بعد از مرگ برای همیشه کنارش باشد. ✍به قلم معصومه رامهرمزی

یادتون نره..

🤍🖤🤍🖤🤍🖤🤍🖤 🤍🖤🤍🖤🤍🖤🤍 🤍🖤🤍🖤🤍🖤 🤍🖤🤍🖤🤍 🤍🖤🤍🖤 🤍🖤🤍 🤍🖤 🤍 #من‌میترا‌نیستم پارت‌ششم بابام از نیت و خواسته اش حرفی با ما نزد مادرم در خواب شب در خواب دید مه دو سید نورانی امده اند بالای سر درویش و می خواهند او را ببرند. مادرم حسابی خودش را زده و با گریه و التماس از انها خواسته بود که درویش را نبرند. او در خواب گفته بود درویش جای پدر کبری ست تو رو به خدا دوباره اون رو یتیم نکنید. انقدر در خواب گریه و زاری کرد و فریاد زد که بابام از خواب پرید و رفت بالای سرش و صدایش زد ننه کبری چی شده چرا این همه شلوغ میکنی چرا گریه می کنی؟! مادرم وقتی از خواب بیدار شد خوابش را تعریف کرد و گفت من و کبری تو دنیا چیزی جز تو نداریم تو حق نداری بمیری و ما رو تنها بزاری. بابام گفت ای دل غافل زن چه کردی؟ چرا جلوی سیدا رو گرفتی؟ من خودم تو حرم آقا رفتم و ازش خواستم که برای همیشه در خدمتش بمونم. حالا که جلوی موندنم تو نجف رو گرفتی باید به من قول بدی بعد مرگ هرجا که باشم من رو اینجا بیاری و تو زمین وادی السلام¹ دفنم کنی. خونه ی ابدی من باید اینجا کنار امام علی باشه. مادرم_که زن با غیرتی بود_ به بابام قول داد که وصیتش رو انجام بده. ¹=وادی السلام=یکی از مکان های مقدس شهر نجف است که در ان هزاران نفر به خاک سپرده شده اند از جمله قبر تعدادی از پیامبران و بسیاری از سادات، صالحان و بزرگان دین نیز در ان است این قبرستان قدیمی و تاریخی نجف اشرف در شمال شرقی شهر واقع است و بیست کیلومتر مربع مساحت دارد و قدمت ان به بیش از هزار سال می رسد ✍به قلم معصومه رامهرمزی

شبتون‌شهدایی(:

⁶🤍⃟✨اقاے محمـــ‌د رضــ‌ا امـࢪوز بـ‌ه نیـت ایشـ‌ون زیـ‌ارت عاشـ‌ورا رو میـخـ‌ونیم و صلـ‌وات هـ‌ارو میفرستیـ‌م(: انشـاالله هـࢪ حاجـتے دارن... از خـود امـام حسیـن <ع> بگیـࢪن♡

ما داریم برای نیمه شعبان زحمت میکشیم

#رفیق_شهیدم(:✨

◖❤️‍🩹🌱◗ ‍ مۍگفت:🖐🏻..! هرڪسۍروز؎'𝟑'مرتبہ خطآب‌بہ‌حضرت‌مھد؎'؏ـج‌'بگہ👀 بابۍانت‌وامی‌یـٰااباصـٰالح‌المھد؎ حضرت‌یہ‌جورخـٰاصی‌برـٰاش‌دعـٰامیڪننｼ..! #شھیدبـٰابک‌نورۍهریس🌿 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‍ ‹ 🌱⇢ #شهیدانه›

از امام صادق علیه السلام نیز نقل شده: هر کس این سوره را در هر شب جمعه بخواند کفاره گناهان ما بین دو جمعه خواهد بود(: #فور