eitaa logo
پنـ‌ـــ‌اهِ مــــ‌ن(:
732 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
756 ویدیو
15 فایل
به‌نام‌رب‌او؛ _از مردم گمراه جهان راه مجویید نزدیک‌ترین راه به الله حسین است🤍 _کپی از محتوا کاملا حلاله . فقط سه بار ذکر استغفرالله فراموش نشه ! _شࢪوع:¹⁴⁰²/³/²⁶ https://harfeto.timefriend.net/16872852656406 پل ارتباطی مون↑🌚
مشاهده در ایتا
دانلود
این کانال اولین باری بود که با بچه های پناه من چله گرفتیم(:
به عددش دقت کنید! 100 نفر شرکت کردن🥲😍 بعد الان....!!! انتظارم خیلی خیلی خیلی بیشتره ازتون(: این چله رو تو محرم پارسال گرفتیم که انشاالله برای امسالم این کارو میکنیم ..
آیدی برای اسمای قشنگتون: @Dia8489
رفقا از فردا چله شروع میشه اگر کسی میخواد شرکت کنه اسمشو لطف کنه بفرسته..
بعضیا میگن من کلا بلد نیستم بخونم زیارت عاشورا رو.. من یه صوت ازش می‌فرستم شما گوش کنید انگار خوندید(: و اینکه شاید بعضیا ریپ باشن به این ناشناس اسمتونو بفرستین🌱 https://harfeto.timefriend.net/16872852656406
1_ اسم و فامیلی تونو لطف کنید. 2_ هنوز چند نفر معلوم نیست بیان یا نه فردا لیستو میفرستم..
شبتون‌حسینی🌚✨
و بلاخره ایتا...!
🤍🖤🤍🖤🤍🖤🤍🖤 🤍🖤🤍🖤🤍🖤🤍 🤍🖤🤍🖤🤍🖤 🤍🖤🤍🖤🤍 🤍🖤🤍🖤 🤍🖤🤍 🤍🖤 🤍 پارت‌دو با اینکه غذای مفصلی درست کرده بودم بدون ناراحتی با اون نشستم و نان و شیر خوردم. ان شب زینب رو به تک تک اعضای خانواده کرد و گفت از امشب به بعد اسم من زینبه از این به بعد به من میترا نگید. مادرم رویش را بوسید و به او تبریک گفت. شهلا و شهرام هم قول دادند که زینب صدایش کنند. بعد از اگر بچه ها یا مادرم اشتباهی او را مسترا صدا میزدند جوابشان را نمیداد. انها هم مجبور می شدند اسم جدیدش را صدا کنند. من اسم میترا را خیلی زود از یاد بردم انگار که از روز اول اسمش زینب بود. همیشه آرزویم بود که کربلا را به خانه بیاورم و اسم تک تک بچه هایم بوی کربلا بدهد اما اختیاری از خودم نداشتم. به خاطر خوشحالی مادرم و رضایت شوهرم دم نمیزدم و حرف هایم را در دلم میریختم. زینب کاری کرد که من سال ها ارزویش را داشتم. با عشق او را زینب صدا می کردم. بلند صدایش میکردم تا اسم در خانه بپیچد. جعفر و مادرم هم مثل بقیه تسلیم خواسته او شدند. بین اسم های اصیل ایرانی بقیه ی بچه ها اسم زینب بلند شد و روی همه ی انها سایه انداخت. زینب یک بار دیگر مرا به کربلا گره زد من که نذر کرده ی امام حسین بودم و همه ی هستی ام را از او داشتم. اگر لطف و مرحمت امام حسین نبود مادرم تا همیشه ارزوی بچه دار شدن به دلش می ماند و کبری پا به این دنیا نمیگذاشت. پایان‌فصل‌اول ✍به قلم:معصومه رامهرمزی